دولت چیست؟

دولت چیست؟دولت دستگاه سرکوب طبقه حاکمه برای سرکوب طبقه محکوم – دولت دیکتاتوری طبقاتی است!‎‎‎‎

جریاناتی که دولت کنونی را، دستگاه سرکوب طبقه سرمایه دار برای سرکوب طبقه کارگر نمی دانند، کمونیست و مارکسیست نیستند! این جریانات خرده بورژوا و بزرگ بورژوا هستند، خارج از اینکه نام و اسم خویش را چه نهاده باشند!

کارل مارکس : «مسلم است که اسلحه انتقاد نمیتواند انتقاد اسلحه را جانشین شود.  قهر مادی را باید بوسیله قهر مادی سرنگون کرد وحتی تئوری، هنگامی که توده گیر شد به صورت نیروی مادی در می آید. تئوری هنگامی میتواند توده گیر شود که به عنوان مسأله ای مربوط به انسان [۲]عرضه گردد. و تئوری هنگامی میتواند مسأله ای مربوط به انسان عرضه گردد که رادیکال گردد. رادیکال بودن، یعنی دست به ریشه ی مطلب گذاشتن. اما ریشه انسان خود انسان است. ص ۷ – ۶. نقد اصول حقوق هگل- مقدمه. انتشارات مزدک.

اول ماه مه را فقط با شعار و آماده شدن برای به پیروزی رساندن انقلاب قهری کمونیستی، جهت نابودی نظام موجود اجتماعی می توان، به شیوه کمونیست ها – پرولتارهای آگاه – برگزار نمود! چنین انقلابی زمانی به پیروزی می رسد که طبقه کارگر در تشکلات توده ای طبقاتی خود ساخته و بویژه حزب سیاسی، حزب کارگران آگاه متحد، متحزب، متشکل، مسلح شده باشد! 

برای این است که آنها، “ جریاناتی که دولت را دیکتاتوری طبقاتی نمی دانند“، برای آمادگی طبقه کارگر، برای به پیروزی رساندن انقلاب قهری کمونیستی، درهم شکستن دولت کنونی و ایجاد دیکتاتوری پرولتاریا تلاش نمی کنند، بلکه چیزی که آنها در شعارها و موضع گیری های سیاسی نشان می دهند، یک مبارزه مدنی، مبارزه مسالمت امیز، مبارزه برای دموکراسی، مبارزه برای اصلاح نظام اجتماعی موجود – سرمایه داری امپریالیستی  و دولت کنونی از دولت نا کارآمد، دولت رانتی، دولت جنگ طلب، به دولت کارآمد، به دولت دموکراسی برای همه – دموکراسی مشارکتی، دموکراسی شورائی، دولت صلح طلب و امثالهم را در دستور دارند و تبلیغ نموده و شعار می دهند. مثلا باصطلاح چپ ترین شان، شعار هایشان : سرنگونی رژیم ها و در ایران رژیم اسلامی، کار، نان، آزادی، اداره شورائی، آزادی، سوسیالیسم، دموکراسی شورائی، جمهوری دمکراتیک خلق، آزادی برابری حکومت کارگری و غیره است.

 هیچ کدام از دولت به عنوان دیکتاتوری طبقاتی، به عنوان زور سازمان یافته و مسلح طبقه حاکمه برای سرکوب طبقه محکوم، از دولت سرمایه داری بعنوان کمیته ای برای اداره امور همه طبقه سرمایه داری، از دولت حفظ نظام سرمایه داری، کار مزدوری و نگه داشتن دستمزد طبقه کارگر در حد مورد دلخواه طبقه سرمایه داری و بنا براین، در مقابل از انقلاب قهری، از درهم شکستن دولت سرمایه داری امپریالیستی، از برقراری دیکتاتوری پرولتاریا حرفی نمی زند و شعارش نمی دهد.

 این جریانات اپورتونیست و رویزیونیست، خائن و به زبان دیگر جنایت کار هستند، چون بدین وسیله که نام کمونیست، سوسیالیست، کارگری و انقلابی برخود می نهند، طبقه کارگر را متوهم می کنند و او را از موجودیت دادن به جریانی که – حزب سیاسی – حزب کارگران آگاه – حزب مخفی و مسلحانه، برای آماده شدن، برای به پیروزی رساندن انقلاب قهری کمونیستی و برقراری دیکتاتوری پرولتاریای مسلح، برای برچیدن نظام سرمایه داری و موجودیت دادن به نظام کمونیستی باز می دارند.

کارل مارکس : « بین جامعه سرمایه داری و کمونیستی دوران تبدیل انقلابی جامعه اول به جامعه دوم قرار دارد متناسب با این دوران یک دوران انقلابی سیاسی نیز وجود دارد و دولت این دوران چیز دیگری جز دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا نمی تواند باشد»ُ نقد برنامه گوتا.

مارکس… «اگرکارگران دیکتاتوری انقلابی خود را جایگزین دیکتاتوری بورژوازی می نمایند… تا مقاومت بورژوازی را در هم شکنند… بدولت شکل انقلابی و گذرنده می دهند.»…

انگلس…« حزب پیروزمند» (در انقلاب) «باضروره» ناچار است سیادت خود را از طریق رعب و هراسی که سلاح وی در دلهای مرتجعین ایجاد می کند، حفظ نماید. اگر کمون چاریس به اتوریته مردم مسلح علیه بورژوازی متکی نبود؛ مگر ممکن بود بیش ازیک روز دوام آورد؟ آیا ما محق نیستیم اگر بالعکس کمون را، به علت اینکه از اتوریته خیلی کم استفاده کرده است، سرزنش نمائیم»… به نقل از کتاب لنین، انقلاب \رولتری و کائوتسکی مرتد.

 آنها،” جریاناتی که دولت را دیکتاتوری طبقاتی نمی دانند” بدین وسیله  به ادامه نظام سرمایه داری امپریالیستی، استثمار طبقه کارگر، جنگ های ویرانگر و همه بلایای اجتماعی و باصطلاح طبیعی مانند سیل ها، آتش سوزی ها، طوفان ها از جمله بیماری های واگیر دار مانند کرونا که تا کنون باعث مرگ حداقل ۲۰ میلیون انسان شده است، گرسنگی های مزمن، کمک می کنند و زمینه را برای قتل عام های وحشتناک آینده که در نهایت به نابودی نسل انسان می انجامد، فراهم می آورند. بدون یک مبارزه دائمی تئوریک و افشاء گرانه، با این نوع جریانات اپورتونیست و رویزیونیست که بویژه هر کدام سر در آخور یک جناح از سرمایه داران امپریالیست جنک طلب  و دولت هایشان دارند. از کمونیسم نمی توان صحبتی نمود!

کمونیست جریان – حزب سیاسی است که هدف خود را پیروزی انقلاب قهری کمونیستی در سطح کشوری و جهانی و ایجاد دیکتاتوری پرولتاریای مسلح قرار داده باشد و این را در اعمال، موضع گیری ها و شعارهایش به روشنی بیان داشته و نشان دهد! انقلاب قهری و دیکتاتوری پرولتاریای مسلح جهت سرکوب سرمایه داران و محدودساختن یا از بین بردن فعالیت طبقه سرمایه دار لازمه و ضرورت گذار جامعه از نظام نابودگر کاپیتالیستی امپریالیستی به نظام کمونیستی یعنی رهائی انسان هستند! 

در آستانه اول ماه مه، روز نبرد و جنگ طبقاتی طبقه کارگر برای واژگونی جامعه سرمایه داری هستیم! 

کارگران سراسر جهان : متحد،متحزب، مصصمم و مسلح شوید! 

حمید قربانی – انسان بیوطن

۲۹ آپریل ۲۰۹۵ سال اسپارتاکوسی!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate