يا پیروزی انقلاب قهری پرولتاریا یا هیچ چیز!

سرمایه در آخرین اتاب خویش است! منشاء جنایات را باید در وجود خود سرمایه دید که دولت خون ریز را لازم دارد!

بدون سازمان یافتن انقلابی و مسقلانه طبقه کارگر، بدون تسلیح طبقه کارگر و در یک کلام بدون پیروزی انقلاب قهری کمونیستی، چیزی به نفع آزادی و رهائی طبقه کارگر و بالنتیجه کل جامعه از شر سرمایه داری حاکم، تغییر بنیادی نمی کند! شرایط رهائی زنان به رهائی انسان از شر جامعه طبقاتی گره خورده است! این در قدرت و وظیفه طبقه کارگر زن و مرد است که سرمایه را ریشه نمایند و نه هیچ جنبش دیگر!
اگر این دیگر اعتراض نیست ، این انقلاب است ” به این نگین اعتراض ، این انقلاب است”، اگر “قیام ” در ایران آغاز شده است که نشانه های آن در دست است، باید دانست کع پیروزی انقلاب ، پیروزی قیام، در یک جامعه سرمایه داری نسبتا پیشرفته، فقط می تواند، انقلاب قهری کمونیستی کارگران و به حاشیه رانده شده گان محروم از همه چیز، زن و مرد باشد و نه چیز دیگری!
هر چیز دیگری یک جابجائی در قدرت حاکمه موجود و یا مثل ایران سال ۱۳۵۷ و جنبش به معروف به بهار عرب در سال ۲۰۱۱ است، که چیزی را تغییر نمی دهد، استثمار سرمایه دارانه از طبقه کارگر و سرکوب و کشتار و بزن و بگیر همچنان ادامه خواهد یافت و رهائی و آزادی برای عموم کارگران و زحمتکشان و نه زنان بطور کلی حاصل نمی شود.
رهائی زنان بطور کلی با پیروزی انقلاب قهری کمونیستی پرولتارها ممکن می گردد. پیروزی انقلاب قهری کمونیستی پرولتارها، تنها با شرکت زنان طبقه کارگر و زحمتکش و نه همه زنان ممکن می گردد ! در لحظه نهائی زنان هر طبقه در کنار مردان طبقه کارگر دیارانه تر و با شجاعت بیشتر از مردان طبقه خویش جنگیده و خواهند جنگید! از نظر تاریخی این را کمون پاریس۱۸۷۱ و انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه نشان داده اند!
باید بخود فریبی و کارگر و زحمتکش فریبی یک بار برای همیشه در صفوف کارگران و زحمنکشان – به حاشیه رانده شده گان – پایان داد!
بنا براین، تنها، کاری که اساسی است می تواند ثمر بدهد، این است که مخصوصا کارگران و زحمتکشان آگاه – همان به حاشیه رانده شده گان و فرزندان جوان، دانشجو و روشنفکر آنها با موجودیت دادن به کمیته های مخفی – مسلحانه در سراسر کشور به تحزب کارگران آگاه یاری دهند تا بدین وسیله بتوانند ، طبقه کارگر و به حاشیه رانده شدگان را آماده برای به پیروزی رساندن انقلاب قهری کمونیستی، درهم شکستن دولت خون ریز با همه دستگاه ها و زیر مجموعه سرکوب گرانه اش، ایجاد دولت مسلح کارگران و زحمتکشان – دیکتاتوری طبقاتی – انقلابی پرولتارهای مسلح نموده، شرایط را برای واژگونی و لغو جامعه سرمایه داری و ایجاد یک جامعه دیگر – جامعه ی کمونیستیِ بدون مالکیت خصوصی، بدون خانواده مرد سالار، بدون طبقات اجتماعی، بدون خرافات مذهبی قومی – ملی – جنسیتی – نژادی – بدون هر گونه تبعیض و بویژه تبعسض علیه زنان آماده کنند و رهائی و آزادی همگانی و زنان بطور کلی نصیب خویش نمایند.
باید دانست که تنها کارگران آگاه، کارگران متحد، کارگران تحرب یافته در حزب کارگران آگاه، کارگران مسلح شده هم به آگاهی طبقاتی و سلاح آتشین از همه نوع مورد دسترس، قادرند، چنین انقلابی را رهبری و به پیروزی رسانند و نه هیچ جنبش دیگر زنانه، مردانه، ناسیونالیستی، مذهبی، نژادی و قومی!

“نخستين نکته ای که تمامی تئوری تکامل و به طور کلی تمامی علم آن را به طور کاملاً دقيق مسجل ساخته و همان چيزيست که اوتوپيست ها آن را فراموش می کردند و اپورتونيست های امروزی هم که از انقلاب سوسياليستی ( انقلاب قهری کمونیستی – من) هراسانند فراموش می کنند،- اين است که از نظر تاريخی بدون شک بايد مرحله ی خاص يا دوران خاصی برای گذار از سرمايه داری به کمونيزم وجود داشته باشد.

۲-گذار از سرمايه داری به کمونيزم
مارکس به گفتار خود چنين ادامه می دهد:«…بين جامعه ی سرمايه داری و کمونيستی دورانی وجود دارد که دوران تبديل انقلابی اولی به دومی است. مطابق با اين دوران يک دوران گذار سياسی نيز وجود دارد و دولت اين دوران چيزی نمی تواند باشد جز ديکتاتوری انقلابی پرولتاريا…». لنین دولت و انقلاب – فصل ۵.

دیکتاتور پرولتاریا بدون پیروزی انقلاب قهری کمونیستی یک اتوپیای دست نیافتنی است

حمید قربانی – انسان بیوطن
۹ اکتبر ۲۰۹۵ سال اسپارتاکوسی

https://www.akhbar-rooz.com/172888/1401/07/17/

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate