یکسال و نیم بعد از شروع نقد لنینیزم از موضع کمونیزم کارگری

یکسال و نیم پیش وقتی من سری نقدهایم به لنینیزم را از موضع کمونیزم کارگری شروع کردم، عکس العملهای در چنین سطحی دیدم:

 

آدرس ایمیل فرستنده بی نام
marjjaneh@gmail.com
جناب صالحی نیا

جدا تمامش کنید. من از اعضای حزب هستم ولی با عضوی مثل شما دارم در درستی کل این حزب به شک می افتم. شما سر سوزنی قدرت استدلال تئوریک ندارید و هر چه این انبان کثافتی که بهش استدلال می گیید بیشتر هم می زنید بیشتر بوش در می آد.
یاشار (سهندی)گفت که یک شاگرد متقلب هستید. راست گفت ولی از نوع بی ابتکار و ساده لوحش. تئوریسینهای بورژوازی نتونستند لنین رو دیمونیزه کنند ولی متاسفانه شکست خوردند شما که نه سوادش رو ندارین هوشیاری و خلاقیتشو.
اینارو هم که اسمشو استدلال می ذارین مایه خنده رفقای ما شده. همون چیزی که یاشار گفت از روی دست بقلیت(بورژوازی) تقلب کردی ولی دیگه از پشتوانه تئوریک اون برخوردار نیستی. شما فقط مایه خنده هستین و بس.
متاسفانه براتون که توده ای سابق که شما باشین از اون طرفش افتادین. نادر هر چی تا حالا تو جنبش زده بود تو پنبش کردی. هم اونو هم مارو مایه خنده و مضحکه کردین!”

خواستگاهی که من نقدم را رویش بنا کردم ، آزادیخواهی و برابری طلبی کمونیزم کارگری بود. بسیاری از فعالین همین جنبش کمونیزم کارگری و رهبرانش اینرا نپذیرفتند و با انواع استدلالها به مخالفت برخواستند. متاسفانه اکثر پاسخها  چیزی بجز برخوردهای شخصی  نبود. منرا به همه انواع “کفری” که می توانستند نسبت دادند. مدعی شدند که نقد من همان نقد راست است. ژورنالیزم راست، خاله حرسه و بی خبر از درک آزادی و …چیزهائی بود که قرار بود “استدلال بشود” برای پاسخ به من!

اون لایه که برداشته شد، سفسطه هائی جلو کشیده شد. از جمله اینکه “اون وقتها امکانات نبود!” اون وقتها جنایت تنها راه پیروزی پرولتاریا بود” و “انوقتها اصلا اعدام مخالفی نداشت”! طبعا این لایه را هم براحتی می شد زد کنار و من توانستم کنار بزنم.

رسیدیم به سفسطه های عجیب تر! مثلا اینکه آدرس دادند بریم اول ترومن را محاکمه کنیم جون بیشتر کشته! خوب این سفسطه ها را بطور واقعی کسی خریدار نشد.

خصوصا از دیدگاه کمونیزم کارگری واقعا نمی شود لنینیزم را خصوصا در بخشی که حاکمیت لنین بر روسیه هست ، توجیه کرد!

اما چرا اینقدر مهم بود نقد این بخش از سیاست لنین؟ چرا برگشتن و تصویه حساب رسمی کمونیزم کارگری با”دیکتاتوری پرولتاریا” به روایت لنین اینهمه مهم بود و هست؟ خیلی ساده است! تکلیف مقوله آزادی و خصوصا اهمیت آزادی بدون قید و شرط بیان را باید کمونیستها یکبار برای همیشه بین خودشان و در مقابل جامعه روشن می کردند.

مهمتر از آن! کمونیستها باید نشان می دادند که مقدساتی ندارند و توان نقد کردن رهبرانشانرا نه تنها دارند بلکه با همان صراحت و رادیکالیزمی که نظام سرمایه را به نقد می کشند و سیاستمداران شارلاتانش را به نقد می کشند، با همان صراحت با سراغ لنین هم می روند. این بود که من پروژه نقد لنینیزم را شروع کردم و انتظار هم داشتم که از درون کمونیستهای کارگری مورد انواع “نوازشها” قرار بگیرم. هر بار که رفیقی با تندی به جنگ من آمد، بیشتر و بیشتر حقانیت نقد منرا اثبات کرد.

نقد لنینیزم تمام نشده. هیچ نقدی هرگز تمام شدنی نیست. در گذر زمان و در سایه تجارب، انسانها باید بارها و بارها به گذشته برگردند و یافته ها و نتیجه گیریهای دیروزشانرا دوباره بسنجند. هر چه بود، یکسال و نیم بعد از شروع آن پروژه، من فکر می کنم کار بسیار مهمی اتجام دادم. از جمله، اینکه به همه اونها که من را مرتد اعلام کرده بودم ثابت کردم که محکم و ثابت قدم روی آرمانهای انسانی کمونیزم کارگری نه تنها ایستاده ام بلکه تمام تلاشم این بوده که این تئوری را گسترش دهم و رو به نو کنم.

کمونیزم کارگری بعنوان تئوری و پراتیک جنبش آزاد سازی انسان در قرن بیست و یکم ، هر روز باید گشترش یابد و توانش را برای پاسخگوئی به نیازهای بسیار متنوع مبارزاتی بالا ببرد. منبع بسیار غنی پراتیک مبارزاتی، سوالهای جدید را در مقابل ما قرار می دهد . بخشی از سوالاتی که در مقابل ما قرار دارد، مربوط به گذشته کمونیزم است. نه فقط باید با خودمان تصویه حساب کنیم بلکه با جامعه و مردمی که از دیکتاتوری و ظلم،  بنام اسلام و ایدئولوژیها به تنگ آمده اند، باید شفاف باشیم.

اینکه بگوئیم که “دیکتاتوری پرولتاریا” منظور دیکتاتوری نیست! اینکه بگوئیم “دیکتاتوری “فلسفی است و در عمل “آزادی است! با آدرس اعمال دیکتاتوری خشن و حکومت تک حزبی که لنین و سازمان اطلاعاتش ساخت مطابقت دارد و بدرد اجتماعی شدن کمونیزم ما نمی خورد.

جامعه به رهبرانی نیاز دارد که آزادی را گسترش دهند و هیچ شکلی از دیکتاتوری را توجیه ایدئولوژیک نکنند. امید من اینست که رفقای بیشتری در همین راهی که من شروع کردم قدم بردارند و جلوتر بروند. افق پیش روی کمونیزم کارگری بسیار روشن است اما مشروط است به تلاش ما و هوشیاری ما و قابلیت ما برای دیدن زندگی و نیازهایش و شجاعت ما به شکستن قالبهای خودساخته که ناخواسته اسیرش می شویم!

نظر خوانندگانرا به لیست مقالاتم که در آرشیو سایت آزادی بیان موجود است جلب می کنم:

آرشیو مقالات در نقد لنینیزم

 

 

(۱)سعید صالحی نیا: پاسخ به لنین و درک مغشوشش از مقوله آزادی در حاشیه انتشار نامه های لنین به ماکسیم گورکی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=16538

 

 

(۲)سعید صالحی نیا: حزب کمونیست کارگری و اعتقادات سیاسی در حاشیه اعتراض رفیق کامران مزین به انتشار مقاله ای در نقد لنین

 

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=16607

 

 

 (۳)سعید صالحی نیا: دوستی های خاله خرسه ای و خوردن “میوه ممنوع” ! پاسخ به رفیق محمد آسنگران

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=16644

(۴)سعید صالحی نیا: نمونه ای از “دفاع” ضعیف و عصبی لنینیستی از لنین پاسخ به رفیق محسن ابراهیمی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=16672

 

(۵)سعید صالحی نیا: کدام “ضعفها و کمبودها” در دولت لنینی؟! پاسخ به رفیق مصطفی صابر در حاشیه نویسیش به نقد لنین

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=16675

 

(۶)سعید صالحی نیا: پاسخ به سیاوش شهابی و نظرش در مورد نقض آزادی از سوی لنین

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=16739

 

(۷)سعید صالحی نیا: “قرائتهای متضاد از کمونیزم کارگری” پاسخ دوم به کامران مزین

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=16898

 

(۸)سعید صالحی نیا: چرا لنین را نقد می کنیم؟ پاسخ دوم به رفیق شاهو پیر خضرائیان

 

(۹)سعید صالحی نیا: نامه دوم به لنین در موضوع دفاعش از مجازات اعدام

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=16928

 

(۱۰)سعید صالحی نیا: عرصه های باز نگری کمونیستی به تاریخ کمونیزم پاسخ به رحمت خوشکدامن

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=16972

 

(۱۱)سعید صالحی نیا: منصور حکمت و “لنینیزم”, پاسخی به ش.بهرامی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17007

 

(۱۲)سعید صالحی نیا: لایه بندی قشری گری “کمونیستی” در مقابله با نقد لنین نگاهی به پیام علی امیدی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17023

(۱۳)سعید صالحی نیا: چرائی و چگونگی نقد تاریخ دوران لنین پاسخ سوم به رفیق شاهو پیر خضرائیان

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17054

 

(۱۴)سعید صالحی نیا: ریشه های هویتی کمونیزم کارگری و برداشت ایدئولوژیک از لنین پاسخ به اسماعیل هوشیار

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17102

(۱۵)سعید صالحی نیا: تعمیق درک کمونیستی از آزادی و عبور از لنین

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17142

(۱۶)صالحی نیا: چرا نقد کمونیستی به لنین در حزب کمونیست کارگری ایران مطرح می شود؟ پاسخ به احمد ثابت

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17155

 

(۱۷)سعید صالحی نیا: دستاوردهای تاکنونی نقد لنین از دیدگاه کمونیزم کارگری پاسخ به ناصر اصغری

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17231

(۱۸)سعید صالحی نیا: تناقض ها و نارسائیهای دفاع لنینیستی از لنین نگاهی به سخنرانی رفیق حمید تقوائی در انجمن مارکس- بخش اول

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17299

(۱۹)سعید صالحی نیا: تناقض ها و نارسائیهای دفاع لنینیستی از لنین نگاهی به سخنرانی رفیق حمید تقوائی در انجمن مارکس- بخش دوم

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17453

(۲۰)سعید صالحی نیا: “معضل” آزادی بدون قید و شرط بیان و تشکل و سوسیالیزم! پاسخ دوم به رفیق احمد ثابت

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17497

(۲۱)سعید صالحی نیا: تناقض ها و نارسائیهای دفاع لنینیستی از لنین نگاهی به سخنرانی رفیق حمید تقوائی در انجمن مارکس بخش سوم

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17695

(۲۲)سعید صالحی نیا: جمع اضداد:” لنینیزم” و کمونیزم کارگری نگاهی به سخنرانی رفیق حمید تقوائی در انجمن مارکس – بخش آخر

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17983

(۲۳)سعید صالحی نیا: چرخه معیوب بین درک طبقاتی ودرک آزادی پاسخ سوم به رفیق احمد ثابت

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17824

(۲۴)سعید صالحی نیا: هر کسی از ظن خود شد یار من! از درون من نجست اسرار من! در حاشیه لنینیزم ثریا شهابی!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?cat=11&paged=16

 

(۲۵)سعید صالحی نیا: ابعاد چند گانه نقد لنین و اثرات آن در چپ گپی دوباره با اسماعیل هوشیار

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=18040

(۲۶)سعید صالحی نیا: لنین و نقش سیاستهای او در قحطی روسیه در زمان حکومتش در حاشیه تقاضای “دست نگه داشتن” از سوی رفیق یاشار سهندی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=18107

(۲۷)سعید صالحی نیا: تاثیر نقد لنینیزم بر تئوری کمونیزم کارگری

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=18145

(۲۷)سعید صالحی نیا: اعلام “جنگ صلیبی” با نقد لنینیزم از سوی کمونیزم سربازخانه ای! در حاشیه مقاله رفیق بهمن شفیق و “افشاگریش”!

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=18266

(۲۸)نگاهی به فرهنگی بسیار خودی! پاسخ به رفقا یونسی و کرامت

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=19441

(۲۹)ریشه های مشترک توده ایزم و لنینیزم

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=19184

(۳۰)شیوه مبارزه لنینیستها! پاسخ به محمود احمدی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=19050

(۳۱)نگاهی دوباره به آناتومی پاسخ های ایئولوژیک به نقد لنینیزم … پاسخ به رفیق بهروز شادیمقدم(بخش دوم

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=18890

(۳۲)نگاهی دوباره به آناتومی پاسخ های ایئولوژیک به نقد لنینیزم … پاسخ به رفیق بهروز شادیمقدم

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=18748

(۳۳) نامه سوم به لنین:وقتی بلشویزم به سرکوب طبقه کارگر می پردازد! سرکوب کرونشتاد

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=18643

(۳۴)لنینیزم در دادگاه انقلاب انسانی ٬ چند پاسخ به رفیق سیف خدایاری

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=18500

 

(۳۵)نقش منفی درک ایدئولوژیک در چپ ایران , در حاشیه نقد محمد ایرانی به اسد گلچینی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=19627

 

(۳۶)شانتاژ و بازی با “احتمالات” شیوه مبارزه لنینیستها! پاسخ به محمود احمدی عضو فرقه علی جوادی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=19441

(۳۷)وسواس حمایت از لنینیزم ! در حاشیه “دفاعی دیگر” از لنینیزم توسط رفیق ناصر اصغری

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=18345

 

(۳۸)پولپوتیزم و قشری گری “کمونیستی” در “دفاع از لنین” و دیکتاتوری پرولتاریا ٬ پاسخی به فواد عبداللهی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=17350

(۳۹)پاسخ به حامد خاکی و “دفاعش” از نقض آزادی بنام دفاع از لنین

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=16572