حزب کمونیست کارگری و اعتقادات سیاسی , در حاشیه اعتراض رفیق کامران مزین به انتشار مقاله ای در نقد لنین

مقدمه:
مقاله من در نقد لنین در موضوع مسئله آزادی عکس العملهائی قابل انتظار در داخل و خارج حزب ما ایجاد کرده است. تا همینجا من از رفقای سایت روزنه که این فضا را با مسئولیت ایجاد کرده اند که این بحث مطرح شود بسیار متشکرم. حتی از انتشار اعتراض نامه رفیق کامران مزین که رسما از دوستان سایت گلایه دارد که چرا مقاله منرا در روزنه زدند هم بسیار ممنونم. این نشان می دهد که به هر حال حساسیتهائی هست و شاید بد فهمی هائی که راهی برای تصحیحشان نیست جز تداوم فضای دیالوگ. با مخفی کردن و پنهان کردن نظرات انسانها رشد نمی کنند. یخصوص انسانهائی که تمام هدفشان تغییر دنیاست و شعارشان آزاد سازی انسانیت و آزادی مطلق بیان.
آزادی بیان تنها ابزار سنجش سره از ناسره را فراهم می آورد و دقیقا بخاطر همینست که بعنوان مهمترین ضامن پیروزی سیاستهای انسانی و انقلابی حزب ما مطرح بوده و خواهد بود.
من بالشخصه طرفدار این هستم که مقالات رقیقمان کامران مزین همیشه در جائی از روزنه منتشر شود و خودم سالهاست که طرفدار سازماندهی بخشی بنام ستون آزاد برای بحث هستم تا بتواند زمینه رشد فکری همه ما را فراهم آورد.
آنچه تعجبم را جلب کرده اینست که رفیقمان کامران مزین به استناد به عدم انتشار مقاله اش دارد رسما درخواست عدم انتشار مقاله منرا دارد! می خواهد “اینرا به آن در کند!”. بر عکس اگر فکر می کنیم که فردی نظری داده و آن نظر بقول رفیقمان ضد کمونیستی است و نویسنده اش زمین و زمان را بهم بافته و حتی مقاله اش را در سایتهای سلطنت طلبها و نئوکانها هم نمی زنند و رهبری حزب هم باهاش مخالف است دیگر چرا اینقدر حساسیت این رفیقمان را ایجاد کرده!
اگر ما اینهمه به ضعف چنین مقاله ای مطمئن هستیم اینهمه دغدغه برای چیست؟!
از این مقدمه عبور می کنم و فرصت را معتنم می دانم تا چند نکته اساسی تر را پیش ببرم:
حزب کمونیست کارگری حزب سیاسی است یعنی چه؟
بنظر من این نکته را باید شکافت که فرق حزب ایدئولوژیک و حزب سیاسی در چیست؟ به نظر من حزب ابدئولوژیک حول نظرات آدمها تشکیل می شود. حول اسطوره ها، حول سازمانهای فکری که کسی یا کسانی یکبار نوشته اند. حول اعتقاد، حزب معتقد به “اصول” تشکیل می شود تا از اعتقاداتی و امامزاده هائی که عموما مرده اند افراد را جمع کند و به صف کند. این حزب “سنتش” را شرط عضویت فرار می دهد و افراد باید صف شوند و مرتب امتحان پس بدهند که مبادا از “خط ایدئولوژیک خارج شوند”. من اینرا سنتی وسیع در چپ و خصوصا چپ ایران می دانم و مدعی هستم و در عمل دیده ام که حزب ما از این گرایش و دیدگاه فرسنگها فاصله گرفته است.
از دید من حزب کمونیست کارگری یک حزب سیاسی است. حزب سیاسی حول برنامه سیاسی تشکیل می شود. حول سازماندهی سوسیالیزم با درک معینی که مرکزش انسان است. فعالیتهایش حول تاکتیکها و استراتژی است که بتواند کسب قدرت سیاسی را در عمل ممکن کند. افراد می آیند در این حزب که این مهم را انجام دهند.
حزب کمونیست کارگری ایران برای عضوش و کادرش و همه مراجعش شرط “اعتقادی” تعیین نمی کند. قرار نیست حتی که اعضاء و کادرها در این حزب لزوما توافقی داشته باشند سر مقدار توافقشان با مارکس و انگلس و لنین و بقیه بگیر تا خود منصور حکمت و رهبری کنونی حزب. معیار حزب سیاسی اینست که در پراتیک سیاسی عضو و کادر بتواند از امر روزمره حزب و خط سیاسی حزب در کوچه اش و محله اش در محیط کارش و هر جا که هست دفاع کند.
قرار است که همه جا بشود فریاد انسانیتی که اعدام نمی خواهد سنگسار نمی هواهد و استثمار انسان از انسان نمی خواهد. در این حزب می شود مسلمان بود یا زرتشتی و یا ضد دین مارکسیست بودن هم شرطی نیست.
اگر اینها درست است ، طبعا پراتیکش می شود فضا ایجاد کردن برای کسی که به هر علتی فکر می کند مدل لنین در آزادی و خیلی چیزهای دیگر عیب داشته و نمی شود با پرچم لنین این دنیا را عوض کرد.
از دوستمان کامران مزین می خواهم بپرسم که در این حزب سیاسی جای آدمی که بخواهد درک محدود لنین از آزادی را مطرح کند کجاست؟ احتمالا ایشان جائی برای من قائل نیست! و این علامت درک ایدئولوژیک به تحزب است که خوشبختانه ما از آن فاصله گرفته ایم و از نکات برجسته حزب ماست.
دفاع کامران مزین از نقض آزادی توسط لنین
کامران مزین می گوید:
” خود لنین تاکید کرد که در بعضی دستگیریها اشتباهاتی شده است .اما این دستگیریها را برای جلوگیری از یک فاجعه کشتار زحمتکشان ارزیابی میکند .”
از او می پرسم “بعضی دستگیریها، بعضی اشتباهات”؟! و “دستگیریها برای جلوگیری از فاجعه کشتار زحمتکشان”؟!
دیگر بدتر از این نمی شود از لنین دفاع کرد! از کامران مزین می پرسم آیا مسئله دستگیرهای هزاران هزار و اعدامهای هزاران هزار در زمان حکومت خود لنین شایئه است؟ آیا اساس دستگیری سیاسی را کامران تائید می کند؟ من کاری ندارم کمی یا مقداری “اشتباه”! آیا لنین به اعدام انقلابی معتقد بوده یا نه؟ اگر بوده ما باید تاییدش کنیم یا ماست مالیش کنیم؟ مگر ما پرچم دار آزادی مطلق بیان نیستیم؟ مگر ما مخالف اعدام نیستیم و جامعه ما را با این مخالفت تداعی نمی کند؟
چطور کارل مارکس قبل از لنین با اعدام حداقل در چند کلمه ای مخالفت کرده اما وقتی به لنین می رسد اعدامها و دستگیریهای سیاسی را کامران مزین زیر سبیلی در می کند و من را بخاطر محکوم کردنش “روشنفکر خرده بورژوا” می خواند که حق اظهار نظر هم در سایت حزبم ندارم؟!
همینجا از رقیقم مجید آزری هم تشکر می کنم که بحث لنین و اعدامها را هم در سایت آزادی بیان باز کرد. فکر می کنم کامران باید به سایت آزادی بیان هم اعتراض کند تا یکجوری ما “روشنفکران خرده بورژوا” تنوانیم خیچ جا حرف بزنیم تا لنین کامران مزین یک گوشه اش زخمی نشود!
حزبی که رسما در برنامه اش مدافع آزادی مطلق بیان، لغو جرم سیاسی و لغو اعدام و حتی حبس ابد هست نمی شود به لنین بعد از رسیدن به حکومت یک ذره هم آوانس بدهد! پارتی بازی موقوف! اگر سفسطه “شرایط و دشمن ضد انقلابی” نمی تواند ضد انقلابیونی مانند خمینی را توجیه کند برای سازماندهی زندان سیاسی و اعدام طبعا برای لنین هم توجیه پدیر نیست. نه بخاطر اینکه این دو یک ماهیت دارند بلکه دقیقا بخاطر این دو ماهیت متضاد دارند نباید یک رفتار را ازشان پذیرفت!
کامران مزین و دفاع از لنین “در زمان خودش”!
کامران مزین می گوید:
” به هر صورت تقاضا دارم این نامه را در سایت بگذارید تا دیگران بفهمند که کمونیزم کارگری با متد و سیاستهای لنین در زمان خودش مخالفتی نداشته است.”
این هم از سفسطه های بسیار آشناست!
مگر ما لنین در زمان “غیر خودش” هم داریم؟! طبعا آدمها همیشه در زمان خودشان عمل می کنند و ما تفسیرمان از آنها نشانه درک ماست و نقد ماست به آنها و آنقدر عمل می کنیم که نقد می کنیم.
لنین در زمان خودش و بعد از رسیدن به قدرت سیاسی نقض آزادی کرد. زندان کرد و اعدام کرد و اسمش را هم گذاشت “ترور سرخ”. اینها تاریخ واقعی است . کار درستی نیست و غیر قابل دفاع. وقتی کامران در “زمان خودش” آنرا آنهم از قول کمونیزم کارگری می پذیرد، باید به این سوال پاسخ دهد که معنی در “زمان خودش ” چیست؟!
معمولا “زمان خودش” عطف به اینست که داریم مدعی می شویم که لنین در شرایطی بوده که این اعدامها و دستگیریهای انبوه ، کارش را توجیه می کند!
می پرسم چه شرایطی این نقض آزادی را توجیه می کرده؟ اینکه ضد انقلاب جامعه را تهدید می کند؟ اینکه امپریالیزم دارد توطئه می کند؟ اینکه راست سیاسی جامعه دست به ترور و خشونت می زند؟
خوب همه این شرایط آنروز در فردای پیروزی انقلاب در ایران هم خواهد بود! کامران مزین با پذیرش سیاستهای ضد آزادی لنین آنهم از طرف “حزب کمونیست کارگری و رهبریش” دارد به زیان قارسی به همه ما نوید می دهد که در آینده هم با همان توجیهات لنین ما هم همان خواهیم کرد!
اینجاست مشکل اساسی کامران مزین!
چسبیدن به لنین و توجیه او به کمونیزم کارگری و حزب ما قدرت نمی دهد. قد و قواره های ما در فرن بیست و یکم هم از مارکس و هم از لنین بسیار فراتر رفته اما ظاهرا رفقائی مثل کامران مزین اینرا هنوز باور ندارند و در عمل می خواهند ما در پوسته لنین و مارکس بمانیم تا “معبد سرخ ایدئولوژیک ترک بر ندارد”!
خلاصه کنم:
خوب بود کامران مزین بجای درخواست حذف مقاله من استدلالهای خودش را مستقیم در معرض افکار قرار می داد. خوب بود که بدون برچسب زدن به من بعنوان “روشنقکر خرده بورژوا” کمی به تضاد عمیق مواضعش در دفاع از نصض آزادی و موقعیت سیاسی کنونی حزب ما توجه می کرد. خوب بود او متوجه می شد که حزب ما حزبی سیاسی است و نه ایدئولوژیک. او حزب ما را با معبد قدیسان اشتباه گرفته. حزب ما حزب انسانهائی است که  می خواهند سوسیالیزم انسانگرا و آزادیخواه را به پیروزی برسانند. حزب شکستن تمام تابوهاست برای تیز کردن سلاح تئوری خود برای تغییر جهان باید دائم خود را شکست و باز سازی کرد.
امید من اینست که این نوشته کوتاه کمکی باشد در تعمیق درک کامران مزین که می دانم او هم به اندازه من عاشق آزادی برابری و سوسیالیزم است و این حزب را حزب خودش می داند که باید بداند.

منابع دیگر:
کامران مزین: نامه به سایت روزنه در مورد درج مطلب سعید صالح نیا در مورد لنین
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/89-kamranmozayan/3835-1389-05-19-16-31-05.html
سعید صالحی نیا: پاسخ به لنین و درک مغشوشش از مقوله آزادی در حاشیه انتشار نامه های لنین به ماکسیم گورکی
HTTP://ROWZANE.COM/FA/ARTICLES-ARCHIEV/80-SAEED-SALEHI/3816-1389-05-16-15-50-06.HTML
سعید صالحی نیا: پاسخ به حامد خاکی و “دفاعش” از نقض آزادی بنام دفاع از لنین
HTTP://WWW.AZADI-B.COM/J/2010/08/POST_378.HTML
مجید آذری : لنین ودرک ایدئولوژیک از سوسیالیسم : درنقد نظرات ایدئولوژیکی چپ سنتی
HTTP://WWW.AZADI-B.COM/J/2010/08/POST_389.HTML