کدام “ضعفها و کمبودها” در دولت لنینی؟! پاسخ به رفیق مصطفی صابر در حاشیه نویسیش به نقد انین

“رفیق سعید صالحی نیا

در بست با بحثت موافقم. از مواضعت در دفاع از آزادی بی قید و شرط و نقد سرکوب و اعدام حتی اگر از جانب لنین باشه کوتاه نیا! لطفا به دام ملاحظه کاری نیفت حتی اگر از جانب حزب پیشنهاد شود. کوتاه نیا رفیق خیلی ها مثل تو فکر می کنند متاسفانه چپ سنتی نمی خواهد از نگاه مذهبیش دست برداره.

بامداد رایوت(فیس بوک)”

 

 

رفیق عزیزم مصطفی صابر

متن بالا یکی از نامه هائی است که من از نسل جوانتر حزب در انعکاس بحثهای اخیرم و عکس العملهای برخی از رفقای رهبری حزب دریافت کردم. زمان که بگذرد و فضای باز اینترنتی طبعا این امکان را بیشتر فراهم خواهد کرد که مشخص شود این تفاوتهای دیدگاهی تا چه اندازه توسط خوانندگان و به چه صورت درک می شود و پاسخ می گیرد. از زمان شروع برخوردهای نه چندان دلچسب به من بخاطر نقدم به لنین رفقائی از سطح کادر هم با من در تماس بوده اند و حمایت خود را از بحثهایم اعلام کرده اند و تعدادی از رفقا هم که می بینید در حال فرستادن نظرات حمایتی خود به روزنه و سایر سایتها هستند. همه اینها دلیل بر اینست که بحثی که شما یا بعضی دیگر از رفقای رهبری حزب بنوعی تمام شده و فتح شده تلقی می کنید مثل همه بحثهای دیگر نمی تواند بسته اعلام شود و حل شده! رسیدن به اجماع فکری همیشه یک روند است و با یک اعلامیه و یک مقاله یا بولتن نمی شود پایان یافته دانستش.

از شروع “پاسخها به سعید صالحی نیا” که ابتدا از مخالفین حزب ما شروع شد و بعد تعدادی از رفقای ما را به شتاب واداشت تا برای پیشگیری از “تکفیر حزب” دست به عمل خارغ العاده “تکفیر صالحی نیا” بزنند! این شد که اولی درخواست سانسور مقاله منرا کرد و منرا روشنفکر خرده بورژوا نامید و دیگری خاله خرسه خطابم کرد که دارم یک حزب موهوم و غیر واقعی را نشان می دهم و سومی هم منرا ژورنالیست و دروغگو و …نامید!

البته من بسیار خوشحالم که می بینم شما پختگی بیشتری نشان دادید  و با این چند حکمتان موافقم:

اول: اینها بحث فردی من بود که منهم همیشه در مقالاتم تاکیید می کنم

دوما: این را باید طبیعی دانست که این بحثها بشود و پاسخ بگیرد.

این نوه برخورد نشان می دهد که شما توانستید فضای عمومی بحث را از نظرتان و شاید عصبانیتتان جدا کنید. اینرا باز به شما و حزب تبریک می گویم. همانطور که در مقاله قبلیم گفتم برنده واقعی این بحثها را حزب کمونیست کارگری می بینم و ارائه فرهنگ تحمل و بحث رفیقانه را علامت بلوغ فرهنگی این حزب که البته حاکم بر ذهن و اعمال تک تک اعضای آنهم نیست و خیلی ها خیلی سال کار دارند تا به این فرهنگ نزدیک شوند و اینرا من طبیعت هر تجمع انسانی می بینم که آدمها با اندازه مختلف را در خود داشته باشد.

حالا بعد از این مقدمه کوتاه سعی می کنم به چند نکته شما بپردازم:

 

حزب کمونیست کارگری و “سنت برداشت لنینی از مارکسیزم”

اول:

این “سنت” از کدام نقطه تا کدام نقطه است؟ عامل زمان در این سنت چه نقشی دارد و چگونه مرحله به مرحله بطور واقعی درک مشترک باید شکل بگیرد و دوباره شکل بگیرد؟ فرض کنید که درکی در دوره ای مورد اشتراک حزب بوده و جائی هم رای گیری شده و ثبت شده. آیا می شود چند دهه بعد دوباره به آن مصوبات لزوما مراجعه کرد و از نسل بعدی خواست برود به مصوبات چند دهه قبل برگردد؟ فکر می کنم این مکانیزم در هیچ جا عمل نمی کند. حتی قانون اساسی ایران را در آینده باید هر چند سال به رای عمومی گذاشت چون نسل جدید بدهکار نسل قدیم نیست!

لذا متد شما یا سایر رفقا که مرتب به بولتنی و قراردادی در گذشته اشاره می دهید به جهت مکانیزم نادرست است.

دوم:

“این برداشت لنینی” معنیش چیست؟ آیا حزب ما در جائی مصوبه ای داشته و گفته که سازماندهی اعدام دولتی و چکا و دستگیریها . بستن مطبوعات مخالف از سوی دولت لنین را تایید می کند؟ فکر نمی کنم رفیق! بنابر این تاکیید شما بر “سنت لنینی” هنوز پاسخی برای من  نیست!

“تحت تاثیر بودن نقد من از نقد دموکراتیک و جنگ سردی”

اول:

همانطور که در پاسخ به محسن ابراهیمی گفتم در دوران جنگ سرد هم از زاویه انینیستی از لنبن دفاع می شد از سوی “چپ اردوگاهی” که تمامی موارد نقض حقوق انسانها و اعدامها را در تمامی دوران حکومت “سوسیالیستی” چعلی می خواند و “توطئه امپریالیستها” و از سوی دیگر هم بناگاههای امپریالبیستی که روی آنچه بود ده تا می گذاشتند تا مبارزه برای سوسبالیزم را خراب کنند.

لذا منهم می توانم مدعی شوم که دفاع برخی رفقای ما از لنین دفاعی “جنگ سردی” از موضع “چپ اردوگاهی ” است!

بنا براین تا همینجا بازی با “جنگ سردی” فقط خود فریبی است و دیگر هیچ!

دوم:

در مورد “نقد دموکراتیک” هم با اجازه بگویم نقد از موضع آزادی شما هنوز پاسخی به من ندادید!

مرتب دارید تکرار می کنید که منصور حکمت علت اصلی شکست شوروی را در بولتن مباحثات گفته و “نقد دموکراتیک” را رد کرده. چنین چیزی نیست عزیز!

منصور حکمت هیچ جا سرکوب و اعدام و ترور سرخ زمان لنین را توجیه نکرده آنجا هم دارد می گوید که اینکه مسئله اصلی را در شکست شوروی این بدانیم غلط است! معنی آنچه او گفت و اینچه شما و برخی رفقا می خواهند از قول او بگویند خیلی متفاوت است!

من با اینکه سازماندهی اقتصاد سوسیالیستی را عامل اصلی شکست انقلاب نمی دانم اما در این اصل با منصور حکمت موافقم که هر دوی این جنبه ها و هزاران جنبه ای که بحث نشده در شکست انقلاب اکتبر موثر بوده. بنابر این اساس تکرار شما روی بولتن را ربطی به بحثم نمی بینم!

شما وبرخی از رفقا دارید بجائی دیگر شلبک می کنید و از زیر پاسخ دادن به اصل نقض حقوق انسانی در روسیه تحت حکومت لنین شانه خالی می کنید به همین راحتی!

تایید “برخی اشتباهات از سر ناچاری” برای عدم پاسخ شفاف به نقض آزادی توسط لنین!

می فرمائید:

“دولت لنینی علیرغم همه ضعف و کمبودها مجموعا دولت کارگری بود که تحت شرایط معین روسیه برقرار گردید. قضاوت در مورد لنین را باید بر متن این شرایط و تغییرات واقعی که پس از انقلاب اکتبر در موقعیت کارگران و زنان و توده های محروم و کل جنبش آزادی و رهایی بشر چه در روسیه و کل جهان بوجود آمد متکی کرد.”

خوب مصطفی عزیزم!

این “کمبودها” که “تحت شرایطی” اتفاق افتادند چی ها بودند؟!

آیا اعدامهای دولتی، بستن روزنامه های مخالف و ترور سرخ و توجیه همه آنها توسط لنین و سازماندهی چکا جزو این “کمبودها” بودند یا نه؟! چرا زبانتان نمی چرخد به صراحت چیزی که ما در حزبمان الان نماینده سیاسیش هستیم از لنین طلب کنید و از او عبور کنید؟ چرا اینها را “از سر ناچاری” می خوانید؟

اگر نقض حقوق بشر و اعدام ها در زمان لنین هم سر کشیده و بستن تمامی نشریات مخالف دولت را شما در “شرایطی” زیر سبیلی در می کنید طبعا در صورت همان “شرایط” خودتان هم ممکنست بهشان اقدام کنید غیر از اینست؟

اجازه بدهید شرایط دستورات لنین در نقض آزادی را برایتان بر شمارم:

لنین و تروتسکی می گفتند که امپریالیستها دارند توطئه می کنند که می کردند. می گفتند ضد انقلاب داخلی دارد توطئه می کند و جنایت می کند که می کرد. می گفتند که انقلاب باید از خودش در مقابل ضد انقلاب دفاع کند که باید می کرد.

حالا شما بفرمائید که کدام یک از شرایط بالا در فردای به قدرت رسیدن حزب ما وجود ندارد؟! اگر همه این شرایط هست و شما “آن شرایط” را توجیه می فرمائی  من رفیق هم حزبیت هم باید ازت بترسم چه برسد به مردم ایران!

“ذره ای تعهد به بحث آزادی در همان حد که ادعا می کند ندارد”!

می فرمائی:

” چیزی که همان نقد دمکراتیک از لنین نه فقط به آن بی توجه است بلکه نهایتا آنرا تقبیح میکند و مثل همه نقد های بورژوایی مذموم میشمارد. یعنی حتی ذره ای تعهد به بحث آزادی در همان حد که ادعا میکند ندارد”

مصطفی جان!

مقداری کوتاه بیا! نقد من به لنین از موضع دفاع از آزادی و مخالفت با مجازات اعدام و مخالفت با بستن نشریات مخالف است. چگونه شما با استفاده از علم ذره شناسی ناگهان فتوا صادر کردی که نقد من “ذره ای ” هم تعهد به آزادی ندارد؟

البته من شما را هم درک می کنم.

همانطور که محسن ابراهیمی را و همانطور که رفیق آسنگران را! دوره ای شما ها اینطور فکر کردن برایتان مسئله ای را حل می کرد و سیاستی را پیش می برد و شاید حریفی را بدر می کرد. اما اینروزها با ورود نسل دوم و سوم کمونیزم کارگری همانگونه فکر کردنها تاریخش دارد می گذرد. نگران “منتقدین عقب افتاده و راهبان معبد سرخ” هم نباشد. لازم نیستت برای پیشگیری از “حمله ” آنها من را تکفیر بکنید یا از زاویه علم ذره شناسی سنجشم بفرمائید!

حزب ما لازم نیست خودش را برای دیگران با چسباندنش به مارکس و لنین ثابت کند! راه های دیگری لازم داریم!

زنده باشی

سعید صالحی نیا

 

منابع دیگر:

مصطفی صابر: در حاشیه بحث لنین و آزادی!

http://rowzane.com/fa/component/content/article/145-lenin/3873-1389-05-22-10-14-03.html

سعید صالحی نیا: نمونه ای از “دفاع” ضعیف و عصبی لنینیستی از لنین پاسخ به رفیق محسن ابراهیمی

http://www.azadi-b.com/J/2010/08/post_5.html

محسن ابراهیمی: در دفاع از لنین نماینده پرشور برابری، آزادی، انسانیت در حاشیه نامه صالحی نیا به “لنین عزیز”!

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/49-mohsen-e/3850–q-q.html

سعید صالحی نیا: دوستی های خاله خرسه ای و خوردن “میوه ممنوع” ! پاسخ به رفیق محمد آسنگران

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/3866–q-q.html

سعید صالحی نیا:حزب کمونیست کارگری و اعتقادات سیاسی , در حاشیه اعتراض رفیق کامران مزین به انتشار مقاله ای در نقد لنین

http://www.azadi-b.com/J/2010/08/post_402.html

کامران مزین: نامه به سایت روزنه در مورد درج مطلب سعید صالح نیا در مورد لنین

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/89-kamranmozayan/3835-1389-05-19-16-31-05.html

سعید صالحی نیا: پاسخ به لنین و درک مغشوشش از مقوله آزادی در حاشیه انتشار نامه های لنین به ماکسیم گورکی

HTTP://ROWZANE.COM/FA/ARTICLES-ARCHIEV/80-SAEED-SALEHI/3816-1389-05-16-15-50-06.HTML

سعید صالحی نیا: پاسخ به حامد خاکی و “دفاعش” از نقض آزادی بنام دفاع از لنین

HTTP://WWW.AZADI-B.COM/J/2010/08/POST_378.HTML

مجید آذری : لنین ودرک ایدئولوژیک از سوسیالیسم : درنقد نظرات ایدئولوژیکی چپ سنتی

HTTP://WWW.AZADI-B.COM/J/2010/08/POST_389.HTML

شاهو پیر خضرانیان: زنده باد لنین

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/111-misc/3869–q-q.html