چرا نقد کمونیستی به لنین در حزب کمونیست کارگری ایران مطرح می شود؟ پاسخ به احمد ثابت

مقدمه برای خواننده :
عده ای از جمله در  میان رفقای حزبی خودم این سوال را مطرح کرده اند که چرا نقد لنین در موضوع آزادی دارد در حزب کمونیست کارگری ایران و از سوی یک کادر این حزب ارائه می شود؟ از انجا که این نامه کوتاه دوستمان احمد ثابت هم بنوعی در چنین فضائی نوشته شده، پاسخم را در این مورد بدهم:
الف: حزب کمونیست کارگری ایران به جهت درک مفهوم آزادی و پیوند دادنش به سیاست کمونیستی سنتی بسیار پیشرو در چپ ایران بوده است. این حزب توانست درک مدرن آزادی که ازادی بدون قید و شرط است و محدود به آزادی “خودی” نیست را وارد برنامه خود کند. این حزب، توانست ساختار “دولت تک حزبی” را که به هر صورت “تجربه شکست خورده شوروی” را نمایندگی می کند کاملا کنار بگذارد. این حزب توانست فرهنگ درک آزادی را از موضع کمونیستی بطور عملی جلوی جامعه قرار دهد و “لیبرالیزم” را در نقطه قوت خودش یعنی درک آزادی بطور نظری و در برنامه مشخص سیاسیش شکست دهد. نظریات لیبرال بطور سنتی توان شکست و به انزوا کشانیدن چپ سنتی را در مقوله آزادی داشته اند اما در مقابل گفتمان کمونیزم کارگری زبانشان بسته است.
ب: از ویژگیهای مهم پراتیک آزادی در حزب ما، عبور از درک حزب ایدئولوژیک و رسیدن به درک سیاسی از حزب است. مسلح شدن به این درک به این معنی است که حزب محل گرایشات تئوریک متفاوت می تواند باشد و باید باشد تا از طریق تضارب این گرایشات در فضای سالم و انسانی ، اندیشه که سلاح برنده تغییر جهان است یتواند دائم خود را صیغل دهد.
لذا من مدعی هستم که نفس پیدایش چنین بحثهائی در حزب ما امری کاملا طبیعی است و اگر در این حزب نقد کمونیستی از لنین مطرح نمی شد باید متعجب می بودیم. نتیجه روند رو به پیش این حزب در عرصه سیاسی و نزدیک شدنش به قدرت سیاسی از یکسو و تجارب گرانبهائی که در نبرد برای آزادی در حزب ما جمع گردیده، پتانسبلهای بیشمار تئوریک را فراهم آورده و ماده خام بحثهای نظری جدی تر را که انعکاس تجربه روزمره است فراهم آورده. همانطور که بارها تکرار کردم، سود چنین بحثها ی نظری را هم حزب و هم جنبش کمونیزم کارگری خواهد برد و باید وجود چنین بحثهائی را نشانه مثبتی تلقی کرد.
یکی از خوانندگان بحثهای من، احمد ثابت در نامه کوتاهی ابتدا مشاهده خودش را از بحث های حول مسئله آزادی و نقد لنین ارائه داده(۱). مشاهده او اینست که مباحث حول مقالات من عمدتا درون حزب کمونیست کارگری ایران در حال انجام است که البته بحثهایش بیرونی شده و مخالفین و موافقین بحثهای منرا ارزیابی می کند و مدعی است که هیچکدام نتوانسته اند بحثهای جدی ارائه دهند. او هم در انتظار بوده که صحبتهای رفیق عزیزم حمید تقوائی را بشنود و بقول خودش تا موقع انتشار بحثهای حمید از من سوالاتی در مورد برنامه سازماندهی آزادی بدون قید و شرط بیان در آینده ایران کرده است. من ضمن اینکه از او و سایر خوانندگان می خواهم به بحثهای رفیق حمید تقوائی که در حال حاضر در سایت روزنه در دسترس هست گوش کنند، اعلام می کنم که در آینده نزدیک تلاش خواهم کرد پاسخهایم را به سمینار رفیق تقوائی منتشر کنم. امید من هم اینست که در فضای بسیار انسانی که در حزب ما سنتی است قابل دفاع، این بحثها ادامه یابد. اگر رفیق تقوائی اهمیت این بحثها را با وارد شدن در آن و صرف وقت و انرژی  پذیرفته ، اینرا باید به فال نیک گرفت و باید به استقبالش رفت. تا همینجا نشان اینست که برخلاف عکس العملهای عجولانه برخی رفقا، نیاز به بحث را حمید عزیز حس کرده و تلاشش اینست که بحثها را در سطحی بالاتر به پیش ببرد که اینهم مایه خوشحالی و امید است. از این مقدمه طولانی می گذرم و سعی می کنم به سوال احمد ثابت از خودم بپردازم:
سوال احمد ثابت:
“”آزادی بدون قیدو شرط سیاسی”
این آن شعاری است که حکک در بر نامه خود برای انقلاب دارد وفکر می کنم که شما هم به آن معتقدید، بسیار خوب، بفر مائید که بعد از پیروزی انقلاب و سر نگونی سیاسی بورژوازی در ایران تضمین این “آزادی بدون قید و شرط سیاسی”از طرف شما چگونه است؟ به مردم بطورعموم شما چه تضمینی می دهید که “آزادی بدون قید وشرط سیاسی” اما و اگر و ملاحظاتی پیدانکند؟ آن ابزاری که در روی زمین بصورت مادی این آزادی را تضمین میکند کدام است؟ و مکانیسم کارکرد آن چگونه است؟ ”
پاسخ من :
ضمانت تحقق آزادی و تحقق همه اهداف انقلاب، بطور کلی خود مردم هستند. همان مردمی که انقلاب می کنند نهایتا ضامن نگه داری انقلاب و تعمیق مداوم آنند. سوال اینست که چه برنامه مشخصی می تواند حضور مردم را تداوم ببخشد و مکانیزمهای کنترل قدرت توسط مردم را برای حفظ آزادی ، ساختاری کند:
اول :زمینه قانونی ازادی بدون قید و شرط بیان:
ضمانت اول، ضمانت قانونی است. قانون اساسی باید بطور روشن تمامی زوایای آزادی را تعریف کند و حفظ آزادی را ضمانت کند. حکومت و مردم و سازمانهای مردم را ضامن و ناظر بر اجرای تمامی وجوه آزادی قلمداد کند. جرم سیاسی، زندان سیاسی و تمامی اشکال نقض آزادی بیان و تشکل باید تعریف شود و جرم شناخته شود. سانسور در همه اشکالش باید تعریف شود و جرم محسوب شود.
دوم: زمینه تشکیلاتی اجرای قانون آزادی بدون قید و شرط بیان
زمینه تشکیلاتی و سازمانی آزادی عبارتست از شوراهای مردم که ضامن و ناظر بر آزادی بیان و تشکل هستند. رسانه ها در اشکال مختلف، بعنوان ابزارهای انتقال افکار و اندیشه، طبق قانون باید متعلق به همه مردم و همه افکار باشند و جلوگیری از ارائه اندیشه ها و افکار توسط رسانه ها باید جرم تلقی شود.     
سوم: زمینه سیاسی و فرهنگی اجرای قانون آزادی بیان بدون قید و شرط 
فرهگ  مدرن دیالوگ و مدارا و انسان محور و نقد و مناظره در سطح وسیع و اجتماعی باید در تمام سطوح آموزشی تبلیغ شود. نقد مذهب، ایدئولوژیها و نقد مسدولین مملکتی باید امری طبیعی تلقی شود برای پیشبرد جامعه و تمرکز تمامی پتانسیلهای آن در خدمت سعادت انسان.
چهارم:  زمینه اقتصاد سیاسی اجرای قانون آزادی بدون قید و شرط
آزادی، بدون پیشبرد برابری انسانها و حذف همزمان نظام بهره کشی انسان از انسان امری ناممکنست. آزادی و نفی نظام سرمایه اموری لازم و ملزوم همند. حذف کار مزدی و بهره کشی سرمایه دارانه ، خودش بخشی از آزاد سازی انسان است. مناسبات بهره کشی انسان از انسان، دیکتاتوری را بازتولید می کند. 
   

منابع دیگر:
(۱)احمد ثابت: لنین و آزادی بدون قید وشرط سیاسی
http://www.azadi-b.com/J/2010/09/post_507.html
سعید صالحی نیا: تعمیق درک کمونیستی از آزادی و عبور از لنین ٬ پاسخ چهارم به شاهو پیرخضرائیان
http://www.azadi-b.com/J/2010/09/post_537.html
 سعید صالحی نیا: ریشه های هویتی کمونیزم کارگری و برداشت ایدئولوژیک از لنین ٬ پاسخ به اسماعیل هوشیار
http://www.azadi-b.com/J/2010/09/post_500.html
چرائی و چگونگی نقد تاریخ دوران لنین , پاسخ سوم به رفیق شاهو پیر خضرائیان (سعید صالحی نیا)
http://www.azadi-b.com/J/2010/09/post_263.html
لایه بندی قشری گری “کمونیستی” در مقابله با نقد لنین ٬ نگاهی به پیام علی امیدی(سعید صالحی نیا)
http://www.azadi-b.com/J/2010/09/post_245.html
سعید صالحی نیا: منصور حکمت و “لنینیزم” … پاسخی به ش.بهرامی
http://www.azadi-b.com/J/2010/09/post_230.html
 سعید صالحی نیا: عرصه های باز نگری کمونیستی به تاریخ کمونیزم پاسخ به رحمت خوشکدامن
http://rowzane.com/fa/component/content/article/145-lenin/4016-1389-06-09-05-19-22.html
سعید صالحی نیا: نامه دوم به لنین در موضوع دفاعش از مجازات اعدام
http://www.azadi-b.com/J/2010/08/post_22.html
سعید صالحی نیا: چرا لنین را نقد می کنیم؟ پاسخ دوم به رفیق شاهو پیر خضرانیان
http://www.azadi-b.com/J/2010/08/post_477.html
 سعید صالحی نیا: “قرائتهای متضاد از کمونیزم کارگری” ٬ پاسخ دوم به کامران مزین
http://www.azadi-b.com/J/2010/08/post_474.html
سعید صالحی نیا: پاسخ به سیاوش شهابی و نظرش در مورد نقض آزادی از سوی لنین
http://rowzane.com/fa/component/content/article/145-lenin/3910-1389-05-28-05-21-59.html
سعید صالحی نیا: کدام “ضعفها و کمبودها” در دولت لنینی؟! پاسخ به رفیق مصطفی صابر در حاشیه نویسیش به نقد لنین
http://www.azadi-b.com/J/2010/08/post_7.html
سعید صالحی نیا: نمونه ای از “دفاع” ضعیف و عصبی لنینیستی از لنین پاسخ به رفیق محسن ابراهیمی
http://www.azadi-b.com/J/2010/08/post_5.html
سعید صالحی نیا: دوستی های خاله خرسه ای و خوردن “میوه ممنوع” ! پاسخ به رفیق محمد آسنگران
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/3866–q-q.html
سعید صالحی نیا:حزب کمونیست کارگری و اعتقادات سیاسی , در حاشیه اعتراض رفیق کامران مزین به انتشار مقاله ای در نقد لنین
http://www.azadi-b.com/J/2010/08/post_402.html
 سعید صالحی نیا: پاسخ به حامد خاکی و “دفاعش” از نقض آزادی بنام دفاع از لنین
HTTP://WWW.AZADI-B.COM/J/2010/08/POST_378.HTML
سعید صالحی نیا: پاسخ به لنین و درک مغشوشش از مقوله آزادی در حاشیه انتشار نامه های لنین به ماکسیم گورکی
http://www.azadi-b.com/J/2010/08/post_360.ht