ویروس کرونا در ایران، هم ایدئولوژیک و هم سیاسی!

جهان گیری کرونا برای جامعه ی انسانی و طبیعت با همه جانداران و بی جانان یک فاجعه ی تاریخی و برای سرمایه داران و دولت هایشان در گستره ی جهانی یک «هدیه ی الهی» و فرصت تاریخی و سرچشمه ی سود بود. هرچند بخش هایی از سرمایه داری و لایه های میانی و خدماتی سرمایه در این میان، بنا قوانین رقابت ها و تنازع بقا سرمایه داران آسیب دیدند و از میدان خارج شدند، اما در کل، این بحران به سود طبقه ی سرمایه دار، به ویژه تولیدکنندگان واکسن، دارو و انحصارات درمانی و بهداشتی به کار برده شد.

بنا به گزارش ها، افزون بر ۷۵ درصد از کل واکسیناسیون کرونا در جهان، تنها در ده کشور کلان سرمایه داری انجام شده است. در میان همه،  سه کشور متروپل سرمایه، یعنی ایالات متحده آمریکا  و کانادا و انگلستان به هزینه ی مرگ و میر میلیون ها نفر در کشورهای ناتوان تر و پیرامونی، به احتکار  واکسن دست زده و به بیش از دو برابر از جمعیت کشورهایشان واکسن سفارش داده‌اند. در جامعه سرمایه داری که دانش و تمامی علوم به صورت کالا و در انحصار سوداگران  درآمده و طبقاتی عمل می کنند، آشکار است که مراکز درمانی و پیشگیری و دارویی و بهداشتی نیز در خدمت دارایان و فرادستان و قدرتمداران اقتصادی و اجتماعی قرار می گیرد و سهم کارگران و زنان و تولیدگران هستی جامعه، تراژدی مرگ و فاجعه  است.

کرونا با داس مرگ حکومتگران در ایران در میان کشورهای منطقه و حتی در سنجه با هندوستان، نسبت به جمعیت، مرگ آورتر بوده و شمار جانباختگان افزون تری به بار آورده است. حاکمیت در ایران از نظر واکسیناسیون، در ردیف افغانستان از دیگر کشورها حتی ترکیه با جمعیتی نزدیک به هم، بسیار واپس تر، هنوز گام‌های آغازین را بر نداشته است. بنا به گزارش های موجود: «در ایران این تعداد تا سوم اردیبهشت جاری از ۷۱۸ هزار و ۵۱۰ دوز بیشتر نبوده است». 

سبب ساز فاجعه

با اعلام پاندمی، یعنی جهان گیر شدن کوید-۱۹ از سوی سازمان جهانی بهداشت، رهبران اسلام سیاسی حکومتی در ایران، آنرا  انکار کردند. به اینگونه، از سوی حاکمیت، وجود پاندمی با گذشت بیش از دوماه «طلایی» سال ۱۳۸۸ انکار شد، مراسم مذهبی و برگذاری بهمن و سینه زنی و سفرها را مجاز شمردند و تشویق کردند. پس از چندماه و همه گیری در سراسر ایران، مبتلایان را به شیادان و دعانویسان و امامزاده ها و کتاب «طب صادق» وا سپردند. فاجعه از همان دی ماه ۹۸ آغاز شده بود، این ابر سمی همانند همان روزی که خمینی در بهمن ماه۵۷ بر سر جامعه فرود آورده شد، فرود آمد. مجریان مرگ، پس از نزدیک به یک سال تولید واکسن و واکسیناسیون در جهان، به بهانه های مختلف از اقدام برای خرید و سفارش واکسن سر باز زدند و سیاست کشتار جمعی برای ایمنی جمعی را در پیش گرفتند. در حالیکه بیش از ۷۵درصد افراد جامعه یعنی نزدیک به ۶۵میلیون تن باید واکسینه می شدند تا ایمنی جمعی فرا می رسید. بیمارستان ها و داروها و مراقبت های درمانی و پزشکی طبقاتی در خدمت طبقه و باندهای حاکم بودند. روزانه هزاران نفز از جمله جان برکفان خط اول جبهه مبارزه با کوید-۱۹، کارگران شهرداری ها و پرستاران، به ورزان، کارگران و کارکنان بیمارستان ها هزار هزار به قتل رسیدند و از پای درآمدند و آسیب های مرگ آور دیدند. سران حکومتی، قرنطینه و موازین و پروتکل های ساده و جهانی پیشگیری را به سُخره گرفتند و وزیر«بهداشت» که خود یک دلال دارو و داروخانه چی و بسیجی است، در نقش یک پامنبری رهبر، وظیفه داشت تا بیهوده گویی های حوزه و روحانیت و رهبر را واگویه کرد. مریدان «امام امت»، وظیفه داشتند تا مردم را به فضولات الاغ ماده و استعمال روغن بنفشه و دعا و امامزاده حواله دهد. بهانه آوردند که تحریم دارو و  واکسن در میان است.

رئیس «اتحادیه واردکنندگان داروی ایران» در گفتگویی با سایت «سپیدآنلاین» فاش ساخت که «برای انتقال ارز به خارج و واردات دارو و اقلام پزشکی مشکلی وجود ندارد.»  

با به پایان رسیدن زمان درخواست برای واکسن از «کواکس»، یعنی نهاد هماهنگ‌ کننده سازمان بهداشت جهانی به حکومت اسلامی پیام داده شد که ایران استثنایی می تواند درخواست خود را بفرستد، اما حکومت خودداری کرد. کواکس، برای دسترسی کشورها به واکسن کووید-۱۹، اعلام کرد که حکومت ایران می تواند از سهمیه واکسن برخوردار باشد و حتی نوبت را تمدید کرد، اما خامنه ای در دخمه ظاهر شد و واکسن های ساخت دانشمندان در آمریکا و انگلستان که در یک همکاری علمی و جهانی به دست آمده بودند را ممنوع اعلام کرد.

دلالان و سران سپاه، دلالان چین و روس و عناصری بدون کوچکترین پروتکل علمی و موازین جهانی به تبلیغ بازار پرسود واکسن های تقلبی و نامطمئن و تایید نشده ی چینی و روسی و داخلی و کالاهای مربوطه روی آوردند. حسن روحانی، سرمایه داران را به خرید واکسن و فروش آن به صورت دلخواه فراخواند تا هر دلال و سوداگر وابسته به باندهای حاکم دلار دولتی بگیرند و دلار های بازار پارو کنند و سهم امام و سرداران را لحاظ کنند. روحانی، کارگذار رانت خواران، بازار واردات و دلالی واکسن را به سران سپاه و سازمان اطلاعات سپاه، زیر نام «بخش  خصوصی»  واگذاشت و فروش واکسن را به دلالان واسپرد تا حکومت را از تامین آن معاف نشان دهد. او سپاه دلالان و دلالان سپاه را “تولیدکنندگان بزرگ و کارخانه‌های بزرگ” خواند که می‌توانند برای کارگران خود اقدام به خرید واکسن کنند.» و آنانرا به سوداگری جان ها در برابر دلار فرمان داد. سود در دلالی بود و حکومت های چین و روسیه اربابان معامله. خامنه ای اعلام کرد که «توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملاً درست و حکمت‌آمیز است.»

در روز ۸ ژانویه ۲۰۲۱ علی خامنه‌ای، اعلام کرد «واردات واکسن‌های [کووید۱۹] آمریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است». در توییتی که سپس پنهان شد، پیشوای قاتلین ادعا کرد که واکسن‌های ساخت آمریکا یا انگلیس «کاملاً غیرقابل اعتماد هستند. بعید نیست آنها بخواهند ملت‌های دیگر را آلوده کنند». دویست نماینده مجلس اسلامی با او همنوا شدند. سعید نمکی وزیر بهداشت رژیم مریدانه سر به خاک سایید تا شاگرد جلاد باشد که: «صحبت های آقا حکیمانه است. رابطه من با رهبری، قبل از کرونا رابطه مرید و مرادی بوده، در دوران کرونا عاشق و معشوقی شده است.» جامعه پزشکی از فاجعه خبر داد و اعلام کرد که واکسن را سیاسی نکیند، واکسن حق مردم است. و حکومت اعلام کرد «انرژی هسته ای» حق مسلم ماست. و  حکومت شوندگان هستی از دست داده، فریاد زدند:زندگی و کار و نان حق مسلم ماست! این ابتدایی ترین خواست یک بشر اسیر در چارچوب مناسبات سرمایه داری بود و حاکمیت به جنگ نیابتی و گسترش تروریسم دولتی، دستیابی به سلاح هسته اتمی و بمب و کشتار می اندیشید.

حسن روحانی، وقیحانه همچنان در حالیکه موج چهارم که از موج نخست و دوم و سوم به صورت فزاینده و پیوسته دروگر جان ها بود، و دروغ بافت و بر فریاد و جنازه های مردمان، دهن کجی کرد.

کواکس وابسته به سازمان جهانی بهداشت هرچند ارگان سرمایه ی جهانی، اما به حکومت ایران هشدار داد:”کرونا را سیاسی نکنید و حالا هم می‌گوید لطفا ماجرای واکسن را سیاسی نکنید.” دلالان حکومتی، از چین و روسیه و هند کمتر  از یک و نیم میلیون دوز واکسن وارد کردند. واکسیناسیون در ایران از ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ با شمار کمی واکسن روسی “اسپوتنیک وی” آغاز شد.

مسئولین کشتار در ایران در حالی از موج های کرونا دم می زنند که از آغاز همه گیری تا کنون هیچگاه موجی نسبت به گذشته به پایین ترین میزان نرسیده و همچنان سیر بالارونده ی مرگ و بیماری در جامعه جاری است.

محسن هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای شهر تهران، روز یکشنبه ۴ آوریل ۲۰۲۱ «تاخیر و عقب‌ماندگی» در فرایند واکسیناسیون در ایران که تاکنون به «یک درصد» هم نرسیده، اعتراف کرد و رهبران و همقطاران خویش را به خطر«غیرقابل پذیرش» بودن و واکنش «افکار عمومی» هشدار داد. وی فاش ساخت که شمار مبتلایان روزانه به بیمار کرونا در ایران ۵ رقمی و تعداد قربانیان نیز  نزدیک به چهار رقمی شده است.

بنا به ادعای رژیم، در مجموع کمتر از یک و نیم میلیون دوز واکسن‌های آسترازنکا (سوید و انگلستان-از سهمیه کوواکس)، اسپوتنیک‌وی (روسی)، بهارات هند و واکسن چینی (سینوواکس؛ از جمله چهار واکسنی هستند که با تبلیغات حکومتی وارد شده اند.

بنا به گزارش های حکومتی، تاکنون کمتر از یک در صد، یعنی یک میلیون و ۱۱۵ هزار و ۷۲۲ واکسینه شده اند.

 بنا به ارزیابی نهاد خبری بلومبرگ، «ایران، آخرین کشورهای جهان خواهد بود که اگر به این شیوه عمل کند، برنامه واکسیناسیون عمومی علیه کرونا را در ۱۰ سال آینده عملی خواهد ساخت».

حاکمیت برای بقاء خود، هراسناک و در بحران های مرگ آور خویش دست و پا می زند و همچنان به تنور مرگ می دمد و بودجه های نهادهای مذهبی برای تزریق خرافات و جهالت و نادانی را دهها برابر افزایش داده است. رئیس نظام پزشکی رژیم فاش ساخت: «بودجه کل ستاد بحران کشور معادل ۱۳ میلیارد و ۷۰۰میلیون تومان، یعنی حدود چهار میلیارد کمتر از دانشگاه اهل بیت است.» نگاهی به برنامه بودجه سال ۱۴۰۰ و  اعلام علنی آن در ۴۳ نهاد مذهبی، هفت هزار و ۲۵۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان بودجه دریافت خواهند کرد. حتی بدون در نظر گرفتن دستکاری های رئیس مجلس اسلامی، پاسدار قالیباف، که به سهم سرقت این نهاده افزود، در میان این ۴۳ دستگاه، بسیج که تنها نهاد این نهادها است و فعالیت‌هایش به سهم بر این سرقت برای «فعالیت‌های فرهنگی» در این نهادها جای داده شده بیشترین دریافتی را دارد.

مرکز خدمات حوزه‌های «علمیه» یعنی پرورشگاه پارازیت های اجتماعی که از قبل تولید دیگران، زندگی انگلی دارند، دومین نهاد سرقت است که هزار میلیارد تومان از بودجه را می رباید؛ یعنی کمی بیش از مجموع بودجه مجلس شورای اسلامی و سازمان اورژانس کل ایران. شورای عالی حوزه‌های علمیه ،۶۵۱ میلیارد تومان بودجه دریافت می کند و به اعتراف حکومتیان، نزدیک به دو برابر بودجه سازمان غذا و دارو و بیش از پنج برابر بودجه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری. جامعه المصطفی‌العالمیه که از چین طلبه وارد می کند و به  تولید و صدور طالبان شیعی، صدور انقلاب اسلامی و گسترش تروریسم وظیفه دارد، سهمی برابر با کل بودجه آموزش و پرورش ایران و سازمان تبلیغات اسلامی را می رباید و چهارمین و پنجمین نهاد سهم بر از سرقت در این فهرست هستند. با نگاهی به بودجه سال ۱۴۰۰ ، بودجه برخی از این نهادها تا ۱۵۰ درصد افزایش و بودجه ارگان هایی مانند سازمان آموزش و پرورش یه یک سوم  کاهش پیدا کرده است.  (تجارت نیوز- بودجه-نهادهای-مذهبی-در-سال-۱۴۰۰). سهم زینب، و عروس یکی از رهبران حزب الله لبنان، دختر قاسم سلیمانی، سهمی ناچیز برابر با هشت و نیم میلیارد تومان گزارش شده که برای گسترش فرهنگ پدر همانگونه که در فرماندهی سپاه قدس در سوریه و عراق و کردستان و  سرکوب خیزش های سراسری در دو ساله گذشته در ایران عمل کرد«نهاد فرهنگی شهید قاسم سلیمانی» برپا کند.

«برای سازمان مدیریت بحران [که برای شرایط بحرانی زلزله و سیل برپا شده] در سال (۱۴۰۰) نزدیک به ۱۸ میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شده. در حالی که بودجه در نظر گرفته شده برای سازمان تبلیغات اسلامی ۳۶۰ میلیارد تومان است. بودجه سازمان مدیریت بحران حتی از بودجه ستاد راهیان نور نیز ۱۲ میلیارد تومان کمتر است. » (نهاد‌های مذهبی از بودجه ۱۴۰۰ چقدر است؟ سایت حکومتی فرا رو، ۱۸ آذر۱۳۹۹)

 مروری بر سهم بخشی از  بودجه های ماشین سرکوب و نظامی در سال ۱۴۰۰ خورشیدی که تنها بخشی از ربایش دسترنج جامعه را  آشکار می سازند، از آن روی  ضرورت دارد تا پرده از جنایاتی برداشته  شود که حاکمیت اسلامی در ایران با بیرحمی تمام برای سلطه ی خویش به پیش می برد.

*ستاد‌ کل نیرو‌های مسلح
۳۹۶ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان، با افزایش ۴۳ درصد بیشتر نسبت به بودجه ۱۳۹۹

*وزارت دفاع نیرو‌های مسلح
۴ هزار و ۳۷۹ میلیارد و ۵۳۰ میلیون تومان  با افزایش۷۵  

*سازمان بسیج مستضعفین
۲ هزار ۱۲۱ میلیارد تومان با کاهش ظاهری۵ درصدی

و افزایش ۵۸ درصدی کل بودجه ی این ارگان های سرکوب.

فروردین ماه امسال سید علی خامنه‌ای، وعده داده بود که دولت با هدف مبارزه با ویروس کرونا یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی که در دست رهبر است، برداشت کند.

سعید نمکی، وزیر بهداشت رژیم، همان عنصر دارای «رابطه عاشق و معشوقی با رهبر حکیم»، از پرداخت نشدن بیش از دو سوم بودجه ی یک میلیارد یورویی ادعایی علی خامنه ای برای مقابله با ویروس کرونا خبر داد. به این معنا که از ۲۰درصد دستکم ۵ میلیارد یورویی در ـتوسعه ملی» یا همان صندوق رهبری تنها یک سوم یعنی نزدیک به ۳۰۰ هزار یورو پرداخت شده است. نمکی در صفحه اینستاگرامی خود با بیانی «عاشقانه» خطاب به قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس حکومت، نوشت “از یک میلیارد دلاری که رهبری از صندوق توسعه موافقت کردند، ماه‌هاست به‌جز سهم کوچکی نگرفته‌ام و نمی‌دانم [این بودجه را] برای کدام کار مهم‌تر گذاشته‌اند؟”  این مرید امام، خوب می دانست «برای کدام کار»، اما خودش را به نادانی زده است.

در حالی عظیم ترین بنگاه ها و کارتل های مالی و سودآور در ایران در مالکیت و انحصار باندهای خامنه ای و سپاه پاسداران قرار دارند، سران سارق از پرداخت ۲۰۰ میلیون دلار (و نه یورو) از این همه مالکیت و تصاحب و چپاول خود برای ایمنی جامعه خودداری می کنند. گزارش رسانه های حکومتی، آشکار می سازند که «ثروت کلیه نهادهای اقتصادی بیت خامنه ای، معادل هزار میلیارد دلار می شود.» (روزنامه حکومتی مستقل -۱۲ خرداد ۱۳۹۹) و بنا به اعتراف (روزنامه حکومتی رسالت – ۲۴ مهر ۱۳۹۹)  در نیمه اول سال ۹۹، در نتیجه استثمار نیروی کار افزون بر «۶۰۰هزار میلیارد تومان رانت به جیب فولادی ها، پتروشیمی ها و صاحبان معادن رفته» و این در شرایط است که حکومت اسلامی، با پیشبرد سیاست های قتل عامی خود، به کشتار دستجمعی ادامه می دهد و روز جمعه ۳۰ آوریل (دهم اردبیهشت)، همه‌گیری به اوج خود رسید و از دچار شدن بیش از ۴۰۰ هزار تن به بیماری کووید-۱۹ در یک شبانه‌روز گزارش دادند.

 در چنین شرایطی، دانش آموزان را به اجبار به امتحانات حضوری می خوانند تا به قربانگاه ویروس روانه شوند و هزاران هزار را بسان ناقلین کوید-۱۹ به سراسر ایران برانند. در برابر این تصمیم جنایتکارانه وزارت آموزش و پرورش اسلامی، هزاران دانش آموز دختر و پسر در سراسر ایران علیه برگزاری امتحانات حضوری در تهران و ۱۵ شهر دیگر به اعتراض برخاستند. آنها با شعارهای: «امتحان حضوری با کرونا نمیشه»؛ «امتحان حضوری نمی خوایم، نمی خوایم»؛ «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم.»! در برابر باتوم و گاز  خفقان آور  و حمله نیروهای سرکوبگر حاکمیت مقاومت کردند، و بسیاری زخمی و دستگیر شدند و موبایل هایشان به دست نیروهای حکومت اسلامی به سرقت  برده شد.

سیاست های مرگبار رژیم با پاندمی کووید ۱۹ به ویژه و بیش از همه، زنان کارگر و نان آور و سرپرست خانواده را درو می کند. کارگران شهرداری نیز با تهدید اخراج از کار و مرگ از گرسنگی خود و عزیزانشان، روی میدان مین کرونا فرستاده می شوند و سهم واکسن شان از سوی مدیران مومن به اسلام ناب، به اجبار ستانده می شود. در نبود کوچکترین پشتوانه و امکانات مالی و بهداشتی و درمانی، برای افزون صدها هزار کودک کار زنان و مردان پرتاب شده به خیابان های مرگ و نزدیک به دو میلیون کارگر مهاجر از افعانستان و دهها هزار کولبر و… شرایط از همه مرگ آورتر است. برای کسانی که امکان راه یابی و بستری شدن برای کمتر از یک هفته در بیمارستان را دارند، افزون بر ده میلیون تومان هزینه لازم است. و در میان بیش از ۲۶ میلیون کارگر که با خانواده به ۵۰ میلیون تن بالغ می شوند و افزون بر ۷۰ میلیون تن از زحمتکشان محکوم به زیر فقر مطلق، پرداخت چنین هزینه ای ناشدنی است. برای کسانی که به بیمارستان های حکومتی راه می یابند نیز، آینده ی روشنی در پیش روی نیست. حکومت اسلامی، خود با مهندسی و تحمیل تحریم واکسن و دارو و امکانات و مراقبت های ویژه، بر سر جامعه مرگ و میر می باراند.

حاجی دلیگانی، نماینده رژیم در مجلس اسلامی در این باره اعتراف می کند، ما الآن با بیمار کرونایی مواجه هستیم که به بیمارستان رفته؛ چون بیمه نداشته۹میلیون تومان برای۶روز بستری از او گرفته اند. (رادیو«فرهنگ» حکومتی -۲۷ فروردین ۹۹).

نمودار با زبان آمار،علاوه بر نمایش ساختار جمعیتی ایران، از واقعیت های تلخی نیز سخن می گوید:

بنا به این نمودار، برآوردهای جمعیت سال ۱۴۰۰ نشان می‌دهد که نزدیک به ۲۴ و شش دهم درصد جمعیت در ایران زیر ۱۵ سال و ۲۲ درصد یعنی نزدیک به ۱۸ میلیون و ۲۶۹ هزار نفر جمعیت جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال و  نزدیک به ۴۷ درصد جمعیت، بین ۳۰ تا ۶۴ ساله و ۶ و چهار دهم درصد جمعیت بالای ۶۵ سال یعنی نزدیک به ۵ میلیون تن می باشند. نگاهی به این جدول کافی است که در شرایط عادی بدون در نظر گرفتن مرگ و میر کرونایی، از سویی دریابیم  از افراد ۳۹ سال به بالا با کاهش یعین مرگ و میر شدید روبرویند و از سوی دیگر متوجه به خطر مرگ فزاینده ای در این بخش از جامعه هستیم. این نمودار نشان می دهد که برای ایمن سازی  نزدیک به ۱۲ میلیون تن از افراد بالای ۳۰ سال به بالا اگر سی میلیون دوز (برای دو مایه کوبی) واکسن آسترا زنکا به قمیت هر دوز سه ونیم دلار در نظر گرفته شود، تنها نزدیک به ۱۰۵ میلیون دلار هزینه لازم است. یا بنا به اعتراف رئیس کل سازمان نظام پزشکی در ایران «با توجه به قمیت گذاری واکسن های تولید شده در جهان بین ۴ تا ۴۰ دلار، کل هزینه تهیه واکسن مورد نیاز در ایران کمتر از۲۰۰ میلیون دلار می‌شود.» وی افزود: «تا کنون دولت برای خرید ۲۰ میلیون واکسن که برای ۱۰ میلیون نفر کافی است ۵۲ میلیون دلار پرداخت کرده است اما این میزان واکسن کافی نیست و معلوم نیست چه زمانی وارد کشور می شود.»

فاجعه ای که در ایران و هندوستان، اینک در هزاره سوم میلادی جاری است، تراژدی تاریخی و هولناکی است که تنها در یک مناسبات طبقاتی و ایدئولوژیک و مذهبی می تواند چنین ابعادی بیابد. بشریت این زمانه، از عدم واکنش در برابر چنین جنایتی، شرم تاریخی بر پیشانی خواهد داشت.

سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰/۱۱ ماه می ۲۰۲۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate