اخباروگزارش های کارگری ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲
– آخرین خبرها از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران
– کانون انجمن های صنفی ترمزی در برابر حق خواهی کارگران
– اخراج زنجیره ای اساتید را متوقف کنید!
بیانیه دانشگاهیان در اعتراض به اخراج دکتر احمد شکرچی از گروه جامعه شناسی دانشگاه بهشتی
– دادخواهی ایرج توبیهای نجف آبادی از فعالین صنفی معلمان اصفهان و نجف آباد
– بی‌اطلاعی از سرنوشت دو دانش‌آموز، آیدا مرادبهروزی و هستی محمدحسینی، با گذشت دو هفتە از زمان ناپدید شدن آنان
– اعتصاب طولانی علیه شرکت تسلا در سوئد ادامه دارد
*******
*آخرین خبرها از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران
کارگران گروه ملی فولاد:
۱- پس از تجاوز توفان به دشت
آنان که زنده ماندند
از مهربانی بادها گفتند …..
از همان ابتدای مسیر خواسته ها کاملا مشخص بود و کارگران گروه ملی بعنوان جزیی از خانواده جامعه فولادی به صراحت اعلام داشتند که علاوه بر اجرای درست و عادلانه طرح طبقه بندی مشاغل(که در اجرای ان ناعدالتی بسیار بوده ) به همسان سازی حقوق با دیگر شرکتهای فولادی به هیچ پیشنهاد دیگری رضایت نداده و نخواهند داد. خواسته دیگر تبدیل وضعیت پرسنل شفقی به قراردادی بود که باز هم شاهد بودیم هرگز از آن سخنی به میان نیامد.
متاسفانه در میانه راه با رخنه برخی کارگر نماها و با علم کردن فقط شعار طرح طبقه بندی مشاغل ناخواسته نماینده کارگر به اذعان شخص آقای نجفی تحت تهدیدها و فشارهای درون شرکتی و امنیتی ،به نام کارگر به توافقی تن در میدهد که نه دنیای کارگر را میسازد و نه عاقبت بخیری آخرتش را در پی دارد که قربانی اصلی و بیشترین ضرر را متوجه همکاران در شرف بازنشستگی نمود.. بانک ملی با لفاظی و بازی با اعداد و ارقام چنان برخی همکاران را فریب میدهد که فراموش میکنند که اگر تا بدینجا مسیر را به سلامت طی کرده ایم نتیجه اتحاد و همفکری و خرد جمعیست و اگر این همفکری و اتحاد نبود همین نتیجه ناچیزی که اکنون بوسیله بلندگوهای مدیریت بولد شده است حاصل نمی‌گردید و اگر قدری بر توانایی خویش ایمان داشتیم بانک ملی مجبور میشد در برابر خواسته های کارگر زانوی تسلیم به زمین فرود آورد.
با این حال باز هم بر خواسته هایی که بارها تکرار کردیم و مسئولین خود را به نشنیدنشان زده اند تاکید داریم و تا زمانی که تک تک این خواسته ها اجابت نشوند حرکتی که بصورت جوشش چشمه ای کوچک شروع شده بود به سان امواجی خروشان به راه خود ادامه خواهد داد.
این نوع طرح طبقه بندی و این افزایش حقوق قطره چکانی حتی نزدیک خواسته های کارگران گروه ملی هم نیست.
تا قبل از سال جدید حقوقها باید طبق مطالبات و خواسته کارگر تعدیل شوند و تبدیل وضعیت پرسنل شفقی آغاز شود.
به زبانی ساده بیان کردیم تا ساده متوجه شوید.
۲- متاسفانه علیرغم هشدارهای مکرر برخی دلسوزان شرکت ، هنوز بعضی دوستان به وخامت موضوع پی نبرده اند و برخی از وسواسان محمدی وبعضی از مدیران معلوم الحال شروع به نفوذ در بین صفوف مرصوص کارگران کرده اند.
گویا با خواب بودن برخی خطوط تولید ، فعالیت این روباهان و شغالان لاشه خوار آغاز شده است.
هشدار می‌دهیم و شما هم خوب میدانید که برای تمام کارگران شناخته شده و اهدافتان کاملا مشخص است.
سکوت و احترامی که برای بعضی دوستان قائل هستیم بخاطر شخصیت ماست نه کمالات شما….
پس دوباره اعلام میکنیم کماکان بر خواسته های خود تا رسیدن به اصل مطالبات پایدار هستیم و تجمعات حق طلبانه ما باز هم از فردا ۲۳بهمن درون شرکت ادامه خواهد یافت.
یک بار دیگر از فردا تمام خطوط تولید و بارگیری محصول تا رسیدن به مقصد و مطالبات نهایی اعم از اجرای صحیح طرح طبقه بندی مشاغل ، همسان‌سازی حقوق ،رفع شکایت از همکاران و تبدیل وضعیت همکاران شفق ، متوقف خواهد شد.
۳- با توجه به کمبود وقت و نزدیک شدن به آخر سال و تعطیلات ، فردا همه با هم جهت هم فکری و هم اندیشی در رابطه با اجرای مطالبات از سوی مسئولین جلوی درب تالار اجتماعات حضور خواهیم یافت تا مسئولین باور کنند که خواسته ما جدی و بر اجرای مطالبات پافشاری می کنیم .
فردا دوشنبه ساعت: ۹/۳۰
مورخ ۲۳ بهمن ماه ۱۴۰۲
جنب تالار اجتماعات
*کانون انجمن های صنفی ترمزی در برابر حق خواهی کارگران
کانون انجمن های صنفی کارگران پالایشگاههای گاز استان بوشهر به مناسبت ۲۲ بهمن بیانیه ای داده است بیگانه با وضع حال ما کارگران که وخامت هر روز بیشتر وضع معیشتی جانمان را به لب رسانده است.
بیانیه ای تماما تفرقه افکنانه که با استفاده از کلماتی چون معاندین و فرصت طلبان و… به ما کارگران حق طلب، آن هم دقیقاً در روزی که تعدادی از رانندگان شرکتهای پیمانکاری در اعتراض به نوع قراردادهایشان توسط حراست از کار تعلیق شده اند! دارد گرای امنیتی می دهد.
انجمن صنفی اتحادیه کارگری که پدیده ای دولت ساخته، موجودیت و عملکردی در جهت حفظ هرم قدرت و محافظت از دستبوسی ها و اعمال قدرت از بالا ست و طبیعتاً در تضاد با مطالبات ما کارگران است، همان رویکرد و روشی را در دستور کارش دارد که حراست و مامورین امنیتی دارد و با داعیه نماینده کارگر بودن و همراه با آن با نسبت دادن الفاظی آنچنانی به کارگران حق طلب تلاش کرده اند که صدای حق خواهی ما کارگران را خفه کنند.
بغیر از همکارانمان در پارس جنوبی، همکاران دیگرمان در تهران، آبادان، مناطق نفت‌خیز و ملی حفاری و گچساران با پیامهایی خشم خود را اینگونه بیان نمودند که، ما کارگران شاغل در نفت دیگر از مرحله تفرقه و سرکوب عبور کرده ایم و اجازه نمیدهیم با این الفاظ ترمزی در برابر مبارزات ما باشید.
خواست ما حذف پیمانکاران و مبارزه با زد و بندهای مافیایی و چپاول نفت است. خواست ما افزایش دستمزده متناسب با رشد وحشتناک نرخ تورم و نیز داشتن زندگی در خور یک انسان است. خواست ما رفع تبعیض ها و حقوق یکسان در برابر کار یکسان است. اجازه نمیدهیم که با موج سواری، مبارزات ما را این سو و آنسو بکشید و آن را امنیتی کنید. ما کارگران ارکان ثالث، رانندگان و کارگران پشتیبانی شرکتهای پیمانکاری همه با هم متحدیم و تاگرفتن تمامی حق و حقوقمان به اعتراضات خود ادامه خواهیم داد و اتفاقاً بخوبی میدانیم که در پاسخ به بی احترامی هایی که همین امروز بخاطر اعتراضاتمان متوجه منزلت ماست چگونه پاسخ دهیم…!
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث)
*اخراج زنجیره ای اساتید را متوقف کنید!
بیانیه دانشگاهیان در اعتراض به اخراج دکتر احمد شکرچی از گروه جامعه شناسی دانشگاه بهشتی
قطار در حال حرکت و توقف ناپذیر اساتید اخراجی علوم اجتماعی بار دیگر منزلگاه دانشگاه بهشتی را برگزید و این بار دانشجویان و دانشپژوهان را از حضور دکتر احمد شکرچی جامعه شناس برجسته و عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی محروم کرد.
طی یک و نیم سال اخیر این چندمین استاد توانمند و خوش فکر علوم اجتماعی است که با بهانه های واهی و غیرحرفهای با «قطع همکاری« و در واقع «حذف و اخراج از دانشگاه»مواجه میشود. پس از اخراج رضا امیدی، محمد فاضلی، مهدی خویی و آرمان ذاکری از دانشگاه های تهران، بهشتی، علامه طباطبایی و تربیت مدرس، بساط سریال «اخراجهای زنجیره ای» اساتید علوم اجتماعی بار دیگر به دانشگاه بهشتی بازگشته و نوبت به احمد شکرچی رسید و مشخص نیست پایان این سریال به کجا ختم میشود؟!
دانشجویانی که در کلاس های درس دکتر شکرچی در مقاطع مختلف کارشناسی تا دکتری تخصصی حضور داشته، از راهنمایی و مشاورۀ ایشان در نگارش رساله بهره مند شده یا دیگر اشکال همکاری علمی و پژوهشی را با این دانشمند علوم اجتماعی تجربه کردها ند، گواه هستند که ایشان یکی از شایسته ترین، به روزترین و دقیقترین اساتید گروه جامعه شناسی دانشگاه بهشتی و برخوردار از اخلاق حرفه ای، فضایل انسانی، میانه روی و پایبندی عمیق به موازین علمی است و انگشت حیرت به دهان از این اقدام غیرمدبرانۀ مسئولان دانشگاه بهشتی هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه در حال سوق دادن یکی از باسابقه ترین گروه های آموزشی و پژوهشی جامعه شناسی در کشور به قهقرایند. گروه
جامعه شناسی دانشگاه بهشتی با روند فعلی اکنون لرزانتر و کم بارتر از هر دورۀ دیگری در حیات علمی خود است و مسئولیت مستقیم این وضعیت متوجه بی تدبیری مسئولان سطوح مختلف این دانشگاه است.
هر روز بیش از پیش شاهدیم که ساحت دانشگاه محل مداخله و دست اندازی مراجع و نیروهای بیرونی شده که برای دانشگاه خواب پاکسازی و خالص سازی میبینند و درصدد تزریق افراد فاقد صلاحیت علمی اما گوش به فرمان به عنوان هیئت علمی دانشگاه های کشور هستند. اما سوال برانگیز است که آیا در میان کسانی که امروز بر مسند مسئولیت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاه های کشور تکیه زده اند، این میزان از خرد، دوراندیشی و تعهد حداقلی به حرمت نهاد علم و استقلال دانشگاه دیده نمیشود که زنجیرۀ نامیمون حذف اساتید توانمند را قطع کرده و اجازه ندهند دستان نامبارک پرونده سازان، دانشگاه را از سرمایه های بزرگ انسانی و اساتید فضیلتمند تهی نسازد؟
اخراج اساتید فرهیخته و نخبه از دانشگاه به منزلۀ وادار کردن آنان به مهاجرت از کشور است و کیست که نداند مهاجرت روزافزون دانشگاهیان نخبه از ایران با سیاستهای حذفی و تنگنظرانه چه آیندۀ تاریکی پیش روی کشور قرار میدهد! آیا مسئولان و دستاندرکاران حذف و اخراج اساتید دانشگاه از سرنوشت دست اندرکاران ستاد انقلاب فرهنگی در ابتدای دهۀ ۶۰ عبرت نمیگیرند که داغ ننگ مشارکت و همدستی یا سکوت و بی مبالاتی آنها در تصفیۀ دانشگاه ها بعد از چهار دهه پاک نشده و بارها و بارها تکذیب و شانه خالی کردن از مسئولیت از سوی آنها، مقبول افکار عمومی در دادگاه تاریخ نیفتاده است؟ اخراج اساتید میانه رو، متعهد به اصول علمی و اخلاق حرفه ای نظیر احمد شکرچی از دانشگاه یعنی فروافتادن آزادی دانشگاهی به ورطۀ سقوط. طرفه آنکه این اتفاق نامیمون در روزهای مقارن با پیروزی
انقلابی میافتد که به نام استقالل و به نام آزادی و به نام اسلام و عدل علی (ع)، علیه بنیان ستمِ مداخلۀ سیستم در دانشگاه و دست اندازی به ساحت آزادی و استقلال کشور با مدخلیت و پیشگامی دانشگاهیان به ثمر رسید.
ما امضاکنندگان این بیانیه ضمن اعلام همبستگی با دکتر احمد شکرچی و تاکید بر صالحیت های علمی، اخلاقی و فضایل انسانی ایشان و ابراز تاسف عمیق از اخراج ایشان از دانشگاه بهشتی، به مسئولان وزارت علوم و دانشگاه بهشتی و سایر دانشگاه ها هشدار می دهیم که استقلال نهاد علم را قربانی روندهای نامیمون پرونده سازی و پاکسازی و دانشگاه را بازیچۀ مطامع غیرحرفها ی نکنند و بیش از این پیکرۀ نحیف دانشگاه را به دست تندباد علم ستیز مداخلات بیرونی نسپارند.
چشمه ها از تابوت میجوشند
و سوگواران ژولیده آبروی جهانند.
عصمت به آینه مفروش
که فاجران نیازمندترانند.
با بیش از ۲۰۰ امضا
*دادخواهی ایرج توبیهای نجف آبادی از فعالین صنفی معلمان اصفهان و نجف آباد
ایرج توبیهای نجف آبادی از فعالین صنفی معلمان اصفهان و نجف آباد در نامه‌ای ضمن تشریح بازداشت‌ها ، زندان‌ها و پرونده‌های سازی‌هایی که بر وی تحمیل شده از همه مقامات منطقه‌‌ای و کشوری خواستار رسیدگی شده‌است
آقای توبیها در بخش‌هایی از نامه آورده است که :
“حضور اینجانب درتجمعات صنفی از لحاظ عدم تحقق عناصر مادی و معنوی کانونی مورد نیاز مشمول جرایم نمی باشد و تمام اتهامات وارده جعلی وبه دور از واقعیت است چون بیشتر مدارک از طریق خبر چین ها وجاسوسان نفوذی در گروه های فرهنگی و از صفحات مجازی استحصال شده که تماما خارج از قانون می باشد
از تاریخ۲۰ مهر۱۴۰۱ اکانت‌های ارتباطی من دراختیار نیرو های امنیتی بوده و بنده هیچ دسترسی به فضای مجازی خود نداشته ام حال چگونه این مطالب از ان منتشر می شود جای سوال دارد؟؟؟؟
هیچ یک از اتهامات وارده(تبلیغ علیه نظام و حضور در تجمعات غیرقانونی و توهین به رهبری و مقدسات اسلام و ……) راقبول ندارم و این جعلیات و پرونده سازی ها نمی تواند هیچ خللی در اراده من و حق خواهی و اعتراض طبق اصل۲۷ /۲۶/۲۹ و دیگر اصول جمهوری اسلامی ،حق شهروندی ودیگر حقوق اینجانب ایجاد کند.”
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*بی‌اطلاعی از سرنوشت دو دانش‌آموز، آیدا مرادبهروزی و هستی محمدحسینی، با گذشت دو هفتە از زمان ناپدید شدن آنان
روز چهارشنبه یازدهم بهمن‌ماه ۱۴۰۲، آیدا مرادبهروزی و هستی محمدحسینی، ساعت دوازده ظهر برای رفتن به مدرسه از منزل خارج شده‌اند و با وجود گذشت دو هفتە از زمان ناپدید شدن آنها، هیچ اطلاعی از سرنوشت این دو دانش‌آموز در دسترسی نمی‌باشد. عدم اطلاع از سرنوشت این دو نوجوان سبب تشدید نگرانی خانواده‌های آنها شده است.
سوری بابایی‌چگینی، فعال حقوق زنان و کارزار «حجاب بی‌حجاب»، مادر آیدا مرادبهروزی از فعالین زندانی است که با وجود درخو‌است مرخصی، به منظور پیگیری وضعیت دخترش، همچنان در زندان به‌سر می‌برد؛ دادستان قزوین، آزادی موقت ایشان با سند و پابند را، مشروط به سر کردن روسری، داشتن حجاب کامل، ابراز بخشش و ندامت کرده است.
خانواده‌ی مرادبهروزی و محمدحسینی، به کلانتری، آگاهی، اداره اطلاعات دادگستری اطلاع داده و پیگیر شده‌اند، اما اقدام کافی و موثری برای پیدا کردن این دو نوجوان دختر و دانش‌آموز انجام نشده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*اعتصاب طولانی علیه شرکت تسلا در سوئد ادامه دارد
در اکتبر سال ۲۰۲۳ اتحادیه فلز سوئد با فراخواندن کارگران بخش مکانیک شرکت تسلا به اعتصاب دست به اقدام نسبتا نادری در جنبش کارگری سوئد زد. در بیشتر موارد اتحادیه های کارگری سوئد و اتحادیه کارفرمایان اختلافات خود را از طریق مذاکره و توافق حل می نمایند و توسل به اعتصاب روش مرسومی در کشور سوئد نیست. علت اصلی توسل به اعتصاب نیز این بود که شرکت تسلا به یکی از پایه های اصلی مدل سوئدی یعنی وجود قرارداد جمعی به عنوان پایه توافق اولیه تن نمیدهد. این اعتصاب هنوز ادامه دارد و اتحادیه فلز در زمانهای مختلف بخش های مختلفی از اعضای خود را به اعتصاب فرا میخواند.
ایلان ماسک و شرکت تسلا که انتظار چنین اعتصابی را نداشتند در این چند ماهه به روشهای مختلفی برای مقابله با آن دست زده اند. از جمله با توسل به تهدید به اخراج، وعده افزایش دستمزد با هدف افزایش اعتصاب شکنان و پرداخت هزینه های بسیار برای پیشبرد شکایت های حقوقی مختلف در سوئد، اروپا و دادگاههای مختلف بخشی از تلاش ایلان ماسک برای شکست این اعتصاب بوده است.
تلاشهای شرکت تسلا تا بحال نه تنها نتیجه ای نداده است بلکه با حمایت اتحادیه های مختلف کارگری از این اعتصاب، از جمله سندیکای حمل و نقل سوئد، اتحادیه کارکنان پست، اتحادیه شهرداریها (کمونال)، اتحادیه کارگران بنادر، اتحادیه کارگران ساختمانی و … مقابله با عادی شدن عدم وجود قرارداد جمعی به خواست مشترک کارگران و کارکنان کل جنبش کارگری تبدیل شده است. کارگران پست از رساندن شماره های پلاک ماشین های خودرو تسلا امتناع میکنند. کارگران عضو اتحادیه کمونال از جمعی آوری زباله های این شرکت خودداری میکنند و …
اعتصاب کارگران شرکت تسلا در سوئد نه تنها از جانب اتحادیه های کارگری سوئد مورد حمایت عملی وسیعی قرار گرفته است بلکه موجب موج همبستگی اتحادیه های مختلف کارگری در کشورهای دیگر نیز بوده است.
اتحادیه فلس فور باندت نروژ اعلام کرده است که تمام تلاش خود را برای مسدود کردن حمل و نقل وسایل از نروژ به سوئد را بکار خواهد برد. اتحادیه کارگران حمل و نقل فنلاند نیز حمایت کامل خود را از کارگران تسلا سوئد اعلام کرده اند.
اتحادیه کارگران حمل و نقل فنلاند، ای کی تی، نیز حمایت خود را از کارکنان و مکانیک های شرکت تسلا در سوئد اعلام کرده اند. ا.اف.اس که ۹۳ اتحادیه سراسری در کشورهای اروپا را نمایندگی می کند نیز از این اعتصاب حمایت کرده است.این حمایت ها روز به روز بیشتر شده و از جانب اتحادیه های آمریکا، دانمارک، بلژیک، انگلستان، اتریش، لیتوانی، و غیره روزانه نامه های حمایتی به اتحادیه فلز سوئد ارسال میشود
ایلان ماسک که هزینه های بسیار بالای شکایت های حقوقی اش تا بحال نتیجه نداده است اظهار داشته است که “این دیوانگی محض است” و به هیچ عنوان حاضر نیست به خواست قرارداد جمعی کارگران سوئد تن دهد. به گفته فعالین اتحادیه ای در سوئد نگرانی اصلی ایلان ماسک این است که طرح این خواست به کارگران کشورهای دیگر، که شرکت تسلا در آنها کارخانه های تولید خودرو دارد، نیز سرایت کند.
akhbarkargari2468@gmail.com
