اخباروگزارش های کارگری ۹ بهمن ماه ۱۴۰۲

اخباروگزارش های کارگری ۹ بهمن ماه ۱۴۰۲

– محمد فرامرزی، محسن مظلوم، وفا آذربار و پژمان فاتحی دقایقی پیش اعدام شدند.

 اما بدون شک افکار آزادی‌خواهانه و شجاعت آنها تکثیر می‌شود.  

– کانون نویسندگان ایران:اعدام چهار زندانی سیاسی

– اعتراض زندانیان قزل‌الحصار به احکام اعدام؛ ماموران اقدام به «ضرب و شتم» معترضان کردند

– چگونه «بی‌دار» شویم؟ وقتی که بیدار شویم

– نامه سرگشاده شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران به خانم ندالنشیف 

– دوشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان بابرپایی تجمع،راهپیمایی ،سردادن شعارها وبرافراشتن پلاکاردها مقابل یا درساختمان مرکزی شرکت مخابرات استان های

آذربایجان شرقی (شهرتبریز)

آذربایجان غربی (شهر ارومیه)

اردبیل(شهراردبیل)

خوزستان(شهر اهواز)

زنجان(شهر زنجان)

سیستان وبلوچستان(شهرزاهدان)

فارس(شهرشیراز)

کردستان(شهرهای بیجار،سقز،سنندج ومریوان)

کرمان(شهرکرمان)

کرمانشاه(شهرکرمانشاه)

گیلان(شهررشت)

لرستان(شهرهای بروجرد و خرم آباد)

مرکزی(شهراراک)

هرمزگان(شهربندرعباس)

واستان تهران در پایتخت مقابل ساختمان مرکزی شرکت مخابرات ایران در بلوار سردار جنگل  

این عروسکهای خیمه شب بازی برای بازنشستگان چه کردند؟!

– ادامه اعتراض کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران نسبت به اجرای سرو دم بریده طرح طبقه بندی مشاغل و وعده های توخالی با اعتصاب،راهپیمایی وتجمع مقابل شرکت

مطالبات کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران:

تا تحقق کامل مطالبات می‌ایستیم:

۱- اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل

۲- تبدیل وضعیت کارگران شفق

۳- بازگشت به کار کریم سیاحی و همکاران اخراجی و رفع شکایت‌ها

۴- همسان‌سازی‌با شرکت‌های فولادی و اعمال در فیش‌ها

۵- خلع ید از بانک‌ملی و مشارکت کارگری در مدیریت

– یکشنبه اعتراضی کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوه‌ی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت ۳۰ ساله‌ی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از ۴۰ سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی با برپایی تجمع کارگران شرکت نفت فلات‌قاره درجزیره خارک همراه بود

– اعتصاب وتجمع کارگران شهرداری لالی در اعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوق برای چندمین روز متوالی

– تجمع اعتراضی بیماران اختلال سیستیک فیبروزیس (CF)نسبت به کمبود دارو مقابل وزارت بهداشت 

– روز شمار اعتصاب غذای  غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما 

هفدهمین روز از اعتصاب غذای دو فعال صنفی معلمان فارس

– درخواست جمعی از فعالین صنفی معلمان فارس از آقای غلامرضا‌ غلامی کندازی و ايرج رهنما برای خاتمه دادن به اعتصاب غذا

– اطلاعیه تجمع معلولان مقابل نهاد ریاست جمهوری

–  محمد سعیدی ابو اسحاقی به جزای نقدی بدل از حبس محکوم شد 

– جان باختن یک کارگرمرغداری در مهاباد براثر برق گرفتگی

– مرگ ومصدومیت ۲ نفر از کارکنان اورژانس خاش براثر تصادف آمبولانس

*******

*محمد فرامرزی، محسن مظلوم، وفا آذربار و پژمان فاتحی دقایقی پیش اعدام شدند.

 اما بدون شک افکار آزادی‌خواهانه و شجاعت آنها تکثیر می‌شود.  

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

*کانون نویسندگان ایران:اعدام چهار زندانی سیاسی

صبح امروز نهم بهمن ماه خبرگزاری قوه‌ی ‌قضائیه و رسانه‌های نزدیک به حکومت از اعدام چهار زندانی سیاسی کُرد در زندان قزل‌حصار خبر دادند. اعدام این چهار زندانی به‌رغم مخالفت گسترده با احکام اعدام و اعتراض مردم آزادی‌خواه و نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق بشر صورت گرفت. 

محمد فرامرزی، محسن مظلوم، وفا آذربار و پژمان فاتحی تابستان سال ۱۴۰۱ به اتهام «همکاری اطلاعاتی» با اسرائیل بازداشت و به اعدام محکوم شدند. این زندانیان سیاسی و خانواده‌های آنان این اتهام را رد کردند و نهادهای مدافع حقوق بشر با اشاره به پنهانی بودن تمامی مراحل قضایی، حکم اعدام را «ناعادلانه» دانستند. همچنین وکیل این چهار زندانی، روز ۲۶ دی‌ماه سال جاری اعلام کرد دیوان عالی کشور درخواست اعاده‌ی دادرسی موکلانش را به بهانه‌ی عدم ارائه‌ی دادنامه رد کرده و این در حالی‌ست که در «پرونده‌های امنیتی» دادنامه‌ها در اختیار وکلا قرار نمی‌گیرد.

روز یکشنبه هشتم بهمن‌ماه خانواده‌های این زندانیان برای ملاقات به زندان اوین فراخوانده شدند.‌ به نقل از آنان در این ملاقات زندانیان گفته‌اند که «این آخرین دیدار است» و پژمان فاتحی به مادرش گفته است: «این مرگ برای من یک مرگ با افتخار است؛ در مراسمم سیاه نپوشید و گریه نکنید».

*اعتراض زندانیان قزل‌الحصار به احکام اعدام؛ ماموران اقدام به «ضرب و شتم» معترضان کردند

 زندانیان سیاسی واحد ۴ زندان قزل‌الحصار، به خاطر حکم اعدام چهار زندانی سیاسی کرد در زندان اوین اقدام به اعتصاب و دادن شعار در حیاط کردند. در پی این موضوع، «مأموران حفاظت اطلاعات زندان و مأموران خود وزارت اطلاعات» به داخل بند یورش بردند.

بنا بر این گزارش، مأموران اطلاعات با حمله به زندانیان سیاسی معترض به اعدام، «اقدام به ضرب و شتم، شکستن وسایل زندانیان، و فحاشی» کردند.

در پی حمله گارد زندان قزل‌الحصار افشین بایمانی به دلیل ضربه‌ای ماموران به قفسه سینه‌‌اش دچار ناراحتی قلبی شد و به بیمارستان منتقل شده است.

جعفر ابراهیمی، معلم زندانی، از جمله زندانیان قزل‌حصار است که همراه کسانی چون احمدرضا

 حایری، سلمازاده و …. از زندان اوین به شیوه قهری به قزل‌الحصار منتقل شده‌اند.

این خبر تکمیل می‌شود

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

چگونه «بی‌دار» شویم؟ وقتی که بیدار شویم

بامداد امروز ۹ بهمن‌ماه، ۴ زندانی سیاسی کورد (وفا آذربار، پژمان فاتحی، محمد فرامرزی و‌ محسن مظلوم)،  در زندان قزل‌حصار کرج اعدام شدند.

جمهوری اسلامی با تمام قوا در حال اجرایی‌سازی احکام اعدام است. «اعدام» این اهرم سرکوب و تداوم حکمرانی، پشتوانه‌ی قدرت حاکمیت از آغاز قدرت‌گیری تا به‌امروز بوده است.

اعدام چهار زندانی سیاسی کورد در حالی صورت گرفت که – به‌سیاق کارنامه‌ی خونین حاکمیت در تضییع حقوق قضایی و‌ انسانی زندانیان- آنها طی شکنجه‌های جسمی و‌ روانی، با پرونده‌سازی سنگین امنیتی روبه‌رو شده بودند.

روز گذشته مادران این چهار زندانی سیاسی برای بار دوم و‌ پس از ملاقات آخر با فرزندان خود، مقابل زندان اوین تجمع کردند. اعدام وفا آذربار، پژمان فاتحی، محمد فرامرزی و محسن مظلوم، داغی بر دل مادران و همسران و خشمی توامان در وجود جامعه‌ی دادخواهان است.

مادرانی هراسان و مستاصل مقابل درب زندان‌ها، زنانی ایستاده و حق‌طلب که با تمام وجود، ضرورت آزادی و آزادگی فرزندان و همسران خود را فریاد زدند…

جمهوری اسلامی، باز هم «فرزندان آفتاب و باد» را کشت، اما روزی فرا می‌رسد که تنها «نفرین دوزخ» چاره‌ساز نباشد و «مادران سیاه‌پوش و دادخواه»، آزادی و‌ تحقق عدالت را به‌چشم ببینند. روزی که خلق نمی‌شود، جز با بیداری.

برگرفته از کانال بیدارزنی

*نامه سرگشاده شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران به خانم ندالنشیف 

سرکار خانم ندا النشیف معاون کمیساریای عالی سازمان ملل.

با احترام

“بشر نام تمامی کسانی است که هیچ نامی در وضعیت موجودِ برساختِ حاکمان ندارند”.

بشر، با زبان بشر معنا نمی‌یابد. بشر تنها با زبان قدرت معنا می‌شود و با خواست او بازتولید می‌شود. موجودی که این حقوق را دارد:

 حق مردن، حق شکنجه شدن، حق زندان رفتن، حق نادان ماندن. آری، حق محرومیت‌های فزاینده اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، آموزشی و حق بزرگ محرومیت از زندگی!

این بشر عصر ماست. اگر برای دیدار با این “بشر” می‌آیید، تنها حق دارید به گورستان‌ها، زندان‌ها، حاشیه شهرها، کارخانه ها، مدارس، در غرب، شرق، جنوب، شمال و مرکز ایران بروید.

شما اگر مادران کشته شدگان، اعدامیان؛ معلمان، دانش‌آموزان، دانشجویان، اساتید دانشگاه، کارگران، زندانیان در صف اعدام، سلولهای انفرادی، کودکان محبوس و

زنان محروم از “زندگی و حق انتخاب” در زندان‌ها را نبینید، رنج سفر بر جان خویش نخرید، و برای حاکمان مشروعیت دروغین نسازید، که در سفرتان جز بازتولید این مناسبات اجتماعی ضد بشر توفیقی حاصل نخواهد شد.

خانم ندا النشیف گرامی.

کدام نهاد حقوق بشری مستقل از حکومت، شما را میزبانی می‌کند؟ با همراهی نمایندگان کدام تشکل‌های مستقل، به زندان‌ها می‌روید؟ با همراهی چه کسانی از گورستان‌های ما دیدن می‌کنید؟ چگونه از این سفرتان سیاست‌زدایی می‌کنید؟ چگونه سیاست‌مداران را از دایره تحقیقات خود و گزارش آن به جهانیان دور می‌کنید؟

چگونه به فرایند احکام اعدام‌ها و حبس‌ها مطلع می‌شوید؟ چقدر به استقلال قوه قضائیه و عدم سیاسی کاری‌ها در آن اعتماد دارید؟ 

شما چقدر حق دارید واقعیات را از زبان غیرحاکمان بشنوید؟ شما نماینده “موجود انسانی” هستید یا بخشی از قدرت دولت‌ها؟ 

پاسخ این سوالات دغدغه امروز مردم ایران است.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران به عنوان یک نهاد مستقل، از شما و تیم همراه انتظار دارد نماینده “بشری باشید که هیچ نامی در وضعیت موجود ندارد”.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*دوشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان بابرپایی تجمع،راهپیمایی ،سردادن شعارها وبرافراشتن پلاکاردها مقابل یا درساختمان مرکزی شرکت مخابرات استان های

آذربایجان شرقی (شهرتبریز)

آذربایجان غربی (شهر ارومیه)

اردبیل(شهراردبیل)

خوزستان(شهر اهواز)

زنجان(شهر زنجان)

سیستان وبلوچستان(شهرزاهدان)

فارس(شهرشیراز)

کردستان(شهرهای بیجار،سقز،سنندج ومریوان)

کرمان(شهرکرمان)

کرمانشاه(شهرکرمانشاه)

گیلان(شهررشت)

لرستان(شهرهای بروجرد و خرم آباد)

مرکزی(شهراراک)

هرمزگان(شهربندرعباس)

واستان تهران در پایتخت مقابل ساختمان مرکزی شرکت مخابرات ایران در بلوار سردار جنگل  

شعارها :

«بازنشسته دادبزن حق تو فریاد بزن»

«رسانه داخلی انعکاس انعکاس»

«طلب بازنشسته پرداخت باید گردد»

«بازنشسته می میرد ذلت نمی پذیرد»

دولت دروغگو حاصل وعده هات کو»

«منزلت انسانی عدالت اجتماعی حق مسلم ماست»

«مشکل بازنشسته تاکی باید حل شه»

«یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه»

«این همه بی عدالتی هرگز ندیده ملتی»

«خواسته اصلی حقوق طبق معیشت»

«تاحق خود نگیریم هر دوشنبه می آئیم»

«مشکل ما حل نشه دوشنبه ها می آئیم»

«تا حق خود نگیریم از پا نمی نشینیم»

«وعده وعید کافیه سفره ما خالیه»

«مدیربی لیاقت کجا رفت آن عدالت»

«خصوصی شد اداره مانده ازاو تفاله»

«بجای یک مردکاری نشسته یک نظامی»

«مدیربی لیاقت نمی خوایم نمی خوایم»

«مدیربی لیاقت دستعفا استعفا»

«مخابرات رها شده اسیر قلدرها شده»

«سهامداران عمده(ستاداجرایی فرمان امام،دولت و….)حق ماهارو خورده»

«سهامدار حیا کن آئین نامه را اجراکن»

«مخابرات ایران قانون نمی پذیرد»

«اجرای آئین نامه حق مسلم ماست»

«مخابرات حیا کن آئین نامه را اجراکن»

«مخابرات حیا کن حق مارا اداکن»

«بیمه بی فرانشیز حق مسلم ماست»

«سلطانی حیا کن مخابرات و رها کن»

« شرکت پر درآمد چه بر سر تو آمد»

«شرکت پردرآمد کجا رفت آن درآمد»

«شرکت شده صدپاره بخور بخور توکاره»

«معیشت وخوارباربروز باید گردد»

«مخابرات و همراه ادغام باید گردد»

تصاویر :

بروجرد:

زنجان:

سنندج:

*این عروسکهای خیمه شب بازی برای بازنشستگان چه کردند؟!

اسماعیل گرامی (کارگر بازنشسته)

گفته میشود که ۱۷۰ همت رد دیون دولت به ‌سازمان تامین اجتماعی توسط “نمایندگان” در صحن علنی مجلس تصویب گردیده. بارها از این پولها از طرف دولت به سازمان داده شده است که در حقیقت پول ریختن‌ حکومت از این جیب به آن جیب است و این مجلس بی خاصیت هیچ نقشی در انتقال این پولها نداشته و ندارد. 

اگر واقعا این نمایندگان؛ دلسوز بازنشستگان بودند، مقدار “ارزش افزوده” را از نه درصد به ده درصد افزایش نمیدادند، در حقیقت آنها یک دزدی مخملی و غیر محسوس و در عین حال بسیار بزرگ را برای حکومت تصویب کردند که نتیجه چنین عمل ظالمانه ای تورم و گرانی است که دود آن به چشم تمامی کارگران، بازنشستگان و دیگر اقشار زحمتکش این جامعه میرود. این نمایندگان همان کسانی هستند که سن بازنشستگی را افزایش دادند! این نمایندگان اگر دلسوز بازنشستگان بودند در مقابل مافیای اینترنتی حکومت می ایستادند و اجازه نمیدادند تعرفه های اینترنتی ۳۴ درصد افزایش یابد. این عروسکهای کوکی با یک دستور رئیس دیکتاتور مجلس(بازوی اجرایی سیاست کلی حاکمیت در مجلس) حرف خود را ۱۸۰ درجه تغییر میدهند و در نهایت “سیاستی در مجلس پیش میرود که از پیش تعیین شده است”! در این مجلس اگر کسی دست از پا خطا کند دچار سرنوشت احمد علیرضابیگی، افشا کننده ماشین های شاسی بلند میشود. او در روزنامه “شرق” (۲۷ تير ۱۴۰۲) میگوید «رأی دادگاه بدوی او مبنی بر صدور یک سال حبس صادر شده است» و ادامه میدهد« نامه ای که فرمانداری تبریز در رد صلاحیت اینجانب ابلاغ کرده است حکایت از این می کند که من به واسطه “ارتکاب به جرم علیه امنیت ملی” رد صلاحیت شده ام». کم نیستند نمایندگانی که بخاطر کوچکترین انتقاد؛ هم اکنون رد صلاحیت شده اند! در چنین مجلس خفقان آوری؛ آیا نمایندگانِ آن از خود اراده و استقلال رای دارند؟ 

در چنین شرایطی وقتی “بازوی اجرایی سیاست کلی حاکمیت در مجلس” یعنی (رئیس دیکتاتور مجلس)، مبلغ از پیش تعیین شده ای را بعنوان رد دیون(که منطبق بر سیاست کلی حاکمیت میباشد) عنوان میکند آیا این عروسکهای خیمه شب بازی میتوانند این مبلغ را تغییر دهند و یا مبلغی را خود تعیین نمایند؟ چنین نمایندگان مطیعی مگر میتوانند و یا میخواهند دلسوز بازنشستگان باشند؟ این فرصت طلبان جیره خوار هرگز پشیزی برای گفته های کارگران، بازنشستگان و دیگر اقشار جامعه ارزش قائل نیستند (و نمیتوانند باشند). این نمایندگان حتی اگر در پشت تریبون مجلس همچون یک دلقک داد و فریاد کنند، همچنان همان غلام حلقه بگوش ارباب هستند، تمامی مجالس فرمایشی همیشه به چند دلقک معترض نیازمندند!  

حال عده ای برای کشاندن بازنشستگان به پای صندوقهای رای در بوق و کرنا کرده اند که این انتقال بدهی (۱۷۰ همت) نتیجه پیگیری اعضای کانونها، پیامکها و تلفنهای بازنشستگان به این نمایندگان و سرانجام نتیجه زحمات دلسوزانه این نمایندگان عزیز، مستقل و با اراده میباشد! 

در سالهای گذشته نیز بخشهایی از دیون دولت (۹۰ همت در سال ۱۴۰۱  و ۷۰ همت در سال ۱۴۰۲) به سازمان داده شده است و اگر مجلس براستی نقشی تاثیر گذار در سرنوشت بازنشستگان داشت و یا دارد پس چرا تا کنون سازمان را مجبور نکرده است با گرفتن این بدهی های خود، متناسب سازی را پیاده نماید! چه تضمینی وجود دارد که این ۱۷۰ همت نیز به سرنوشت آن ۹۰ همت و ۷۰ همت دچار نشود!

بازنشستگان خوب بخاطر دارند که همین متناسب سازی نیم بند را هم “در کف خیابان” بدست آوردیم! نه مجلسیان در این رابطه نقشی داشتند و نه کانونهای بی خاصیت که تنها راه مطالبه گری را یا نامه نگاری میدانند و یا ملاقات کردن با مسئولین! 

از همان سال ۱۳۹۹ که مسئله متناسب سازی بطور حاد مطرح گردید، حکومتیان و عناصر آنها در بین بازنشستگان (گرگهای در لباس میش) بقدری این خواسته را بزرگ کرده اند که خواسته اصلی ما یعنی “افزایش حقوق متناسب با نرخ تورم” را تحت الشعاع آن قرار داده اند؛ متاسفانه تعدادی از دوستان و همکاران نیز به گرداب آنها افتاده اند. اگر حقوقها متناسب با نرخ تورم افزایش نیابند؛ هر ساله مبلغی پول بر متناسب سازی افزوده میشود و این مسئله همواره پیچیده و لاینحل باقی میماند! دل بستن به این مسئله که این مجلسِ پر شده از عروسکهای کوکی؛ میتواند پیگیر اجرا شدن ماده ۹۶ تامین اجتماعی گردد یک امید واهی میباشد! کدام سال پیگیر این مسئله بوده است که امسال باشد؟؟!! با قطع امید از مجلس و کانونها! فقط در کف خیابان میتوان متناسب سازی را بطور کامل پیاده کرد و حقوقها را متناسب با نرخ تورم افزایش داد! 

۹ بهمن ۱۴۰۲

*ادامه اعتراض کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران نسبت به اجرای سرو دم بریده طرح طبقه بندی مشاغل و وعده های توخالی با اعتصاب،راهپیمایی وتجمع مقابل شرکت

مطالبات کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران:

تا تحقق کامل مطالبات می‌ایستیم:

۱- اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل

۲- تبدیل وضعیت کارگران شفق

۳- بازگشت به کار کریم سیاحی و همکاران اخراجی و رفع شکایت‌ها

۴- همسان‌سازی‌با شرکت‌های فولادی و اعمال در فیش‌ها

۵- خلع ید از بانک‌ملی و مشارکت کارگری در مدیریت

روزدوشنبه ۹ بهمن، هفتمین روز از دور جدید اعتراض کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران نسبت به اجرای سرو دم بریده طرح طبقه بندی مشاغل و وعده های توخالی با اعتصاب  وراهپیمایی وتجمع مقابل شرکت وسردادن شعارهایی منجمله« ما کارگران فولاد علیه ظلم و بیداد میجنگیم میجنگیم»، «اجرای همسان سازی بدون حقه بازی»و…..ادامه پیدا کرد.

«فولادی داد بزن حق تو فریاد بزن»،«مشکل ما حی نشه اهواز قیامت میشه»،«همشهری بهوش باش ما کارگریم نه اوباش»،«همشهری بهوش باش اهواز صاحب نداره»،«عدالتی ندیدیم ما دیکه رای نمی دیم»،مشکل ما همینجاست دروغ میگند آمریکاست» و…. ادامه دادند.

صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد:

۱- اعتصاب کارگران گروه ملی فولاد در هفتمین روز خود با قدرت و اتحاد ادامه دارد

دوشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۲، تصاویر مربوط به تجمع هم اینک کارگران گروه ملی فولاد مقابل شرکت میباشد.

شب گذشته مدیریت شرکت در اطلاعیه ای پر ابهام و با انتشار چند فیش حقوقی که بصورت نمونه تهیه شده اند، از تصویب طرح طبقه بندی مشاغل خبر داد و گفته است از ابتدای دی ماه این طرح اجرایی و محاسبه شده است.

امروز و بنا بر تصمیم جمعی همکاران، تا برطرف شدن ابهامات در خصوص چگونگی محاسبات صورت گرفته و نیز اجرای این طرح برای همکاران شرکت شفق، اعتصاب با تجمع مقابل درهای ورودی شرکت ادامه خواهد یافت.

۲- امروز دوشنبه نهم بهمن ماه، کارگران اعتصابی در گروه ملی صنعتی فولاد اهواز، با راهپیمایی اعتراضی از محل شرکت تا میدان بقایی، خواستار رسیدگی فوری به مطالبات خود شدند.

ما را محک نزنید ما فولاد گداخته‌ایم

۳- دور جدیدی از اعتصاب را در گروه ملی پشت سر می‌گذاریم که در نتیجه وعده های توخالی و فریب کارگران از سوی مالک و مدیرعامل شکل گرفته و نشان میدهد در برابر مطالبات ما هیچ فریادرسی نیست.

به چه دلیل اعتصاب میکنیم؟

بالای هفتاد درصد از کارگاه‌های کارگری در کشور هیچ بهره ای از طرح طبقه بندی مشاغل نبرده اند و عدم اجرای آن ناشی از سیاست های «امنیت زدایی مشاغل» و «موقتی­‌سازی نیروی کار» بوده است. اجرای این سیاست ها از سوی دولت منجر به سرکوب مطالبه گری شده است چون کارگر را در معرض اخراج و بی حقوقی قرار می دهد و هزینه مطالبه گری را به شدت بالا می برد. وضعیتی که برای همکارمان کریم سیاحی پیش آمده را ذیل همین سیاست میتوان دید. یکی از اهداف اعتصاب های ما برهم زدن معادله بیکاری سازی و موقت سازی نیروی کار است. به همین دلیل دو مطالبه اساسی را مطرح کرده ایم یعنی «اجرای کامل طرح طبقه بندی» و «تبدیل وضعیت پرسنل شرکت شفق» و به همین دلیل بر اتحاد کامل میان نیروهای قراردادی و پیمانکاری تاکید داریم.

یکی دیگر از مطالبات مهم ما «مشارکت کارگری در امر مدیریت» است. از سال ۹۷ که در جلسات مجمع عمومی و برای تشکل‌یابی شورایی قیام کردیم و به اتفاق نظر رسیده بودیم، تاکنون  نتوانستیم به آن دست یابیم و درعوض با استمرار برای همبستگی جمعی میان دریایی از اختلاف‌ها، توانستیم پتانسیل بالای پرسنل گروه ملی را در اعتصاب ها به نمایش بگذاریم. واضح است که هیچ کارفرمایی زیر بار تشکل کارگری نمی رود و فقط به شورای اسلامی کار اکتفا می کنند که نهادی مدافع سرمایه دار و نهایتا بی خاصیت شده است که ما نیامده زیر بساطش زدیم. اما در قبال نحوه مدیریت شرکت تاکنون نقش ما رسوایی این مدیر و آن کارفرما بوده و در مواردی هم کارفرما را مجبور به تعویض برخی مدیران کرده ایم. در اعتصاب‌ها هم به روشنی قدرت واحد ما بر شرایط میان کارگر و کارفرما مسلط می‌شود. ولی بانک ملی با هدایت مافیای قوی فولاد همچنان مهره های فاسد را بالای سر کارگر نگه می‌دارد. تا زمانیکه پرسنل توانایی عزل و نصب مدیران و سرپرستان را کسب نکند، گروه ملی در همین سراشیبی قرار دارد. شرکت را کسی اداره می‌کند که آن را می‌چرخاند ولی آقایان با اختیارات حقوقی و نظامی آنرا غصب کرده‌اند. بسیارخب! اما سهم کارگر در امور شرکت با سازوکار خودشان باید “علی‌الحساب” حفظ شود. تا وقتیکه نتوانیم کنترل ورود و خروج شرکت و سرویس‌های خدمات و حراست را برای همیشه با حضور فعال نیروهای شریف تحت نظارت خودمان درآوریم مجبوریم بردگی کارفرما را بکنیم. مشارکت ما در اداره محیط کار به معنای اشغال کارخانه نیست چون این شرکت متعلق به خود ماست و مدیریت ناکارآمد و فشل است که دست به اشغال کارخانه زده پس مشارکت ما در مدیریت برای بیرون کشیدن گروه ملی از زنجیره مافیای فولاد و بالاتر بردن سهم و اختیار کارگر از درآمدها و از رونق تولید است. 

اما مطالبه دیگر ما در قالب «همسان سازی» عنوان شده که کاملا منطقی و قانونی است. شرکت فولاد اکسین خوزستان سه سهامدار عمده دارد یعنی صندوق بازنشستگی کشوری، شستا و شرکت گروه ملی که با ۴۱٪ بزرگترین سهامدار آن است. پرسنل فولاد اکسین با متوسط اضافه کاری بالای ۳۵ میلیون ماهانه دریافت میکنند که مورد مشابه در گروه ملی به زحمت به ۲۰ میلیون میرسد. پس عدم اجرای همسان سازی طبق شرکتی که متعلق به خود ماست توهینی آشکار به خانواده ها و زحمات به شمار می­آید. دستمزدهای فعلی با توجه به تورم کمرشکن و لوکس شدن کالاهای زندگی و سر به فلک کشیدن هزینه های درمان و آموزش و سوخت و مالیات، زندگی های ما را رو به نابودی کشانده درحالیکه زیرپای ما در خوزستان پر از معادن ارزشمندی است که به تنهایی برای رشد اقتصادی یک کشور کافیست. 

«خلع ید از بانک ملی» به معنای دل‌بستن به کارفرمای دولتی نیست و برای کارگری که هیچ خیری از مالک خصوصی و دولتی ندیده است تغییرات مالکیتی شرکت‌ها به معنای از این جیب به آن جیب می‌باشد! سالهاست از استثمار کارگر فولادی برای ارزآوری و رونق صنعت موشکی و تانک و نفت بهره برده‌اند و درامدهای نجومی را بدون هیچگونه شفافیت مالی ناپدید می‌کنند. خلع ید اگر با کنترل فعالین کارگری بر تمام امور از منابع اولیه تا فروش محصولات همراه نباشد، حاصلش برای ما باز هم فقر بیشتر و تضعیف قدرت خرید و چانه‌زنی ‌است. این چرخه‌ی تکراری ضدکارگری را در مبارزه‌ای مستمر و هماهنگ با سایر نیروهای فولادی و صنعتی می‌توان شکست به شرط آنکه مستقل از نهادهای وابسته به حاکمیت و واسطه‌های ریز و درشت آن باشد. نمی‌توانیم بدون آنکه کلیت فساد سیستماتیک را تکانی دهیم، واحدی از آن را به نفع کارگر پیروز کنیم.

صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد- ۹بهمن۱۴۰۲

کارگران گروه ملی فولاد:

۱-  تا زمانی که تمام مطالبات برآورده نشود اعتراض ادامه خواهد داشت.

با سلام خدمت همکاران محترم 

کاملا واضح و مشخص است توافقی که دیشب امضا شد توافقی کاملا یک طرفه است و نماینده کارگران تحت فشار مجبور به امضای این توافق شده است.و قطعا توافق بر اساس زور دیگر توافق نیست و لازم به ذکر است که بکار بردن زور علیه ضعیف ترین طبقه جامعه هنر نیست بلکه اگر توانستید قدرتتان را بر علیه ابرشکم های  ربا خوار و زورگو غالب کنید آنموقع هنر است .،

شیطنت مسئولین بانک ملی در فیش های که چاپ شد کاملا واضح است. 

با یک حساب سر انگشتی میانگین ساعات اضافه کاری در شرکت ۵۰ ساعات است و با همین حساب حداقل ۲میلیون از حقوقی که حضرات محاسبه کرده اند کسر می‌شود و درآمد کارگر تفاوت چندانی نخواهد داشت.

یکی از بندهای مطالبات ما همسان سازی حقوق با فولاد اکسین است که  کاملا شفاف در بیانه های قبلی ذکر کردیم ، پس بهتر است بانک ملی بجای این افزایش های قطره چکانی و برای ختم بخیر شدن این قائله  لجبازی با قشر کارگر  را کنار گذاشته و به همسان سازی تن دهد.

تا زمانی که تمام مطالبات برآورده نشود اعتراض ادامه خواهد داشت.

۲- تمام کسانی که امروز باعث از هم گسیختن این تجمع شدند در مقابل همکاران اخراجی ، همکاران شفقی و همکاران قراردادی خود مسئول و مشمول الذمه هستند.

با سلام خدمت همکاران محترم 

زمانی که بعد از دوسال سر دوانیدن علی محمدی، کارد به استخوان کارگر رسید و علیرغم وجود نماینده و هزار راهکار قانونی دیگر سرانجامی عاید قشر کارگر نشد، لاجرم به اعتراض و اعتصاب رو آوردیم تا صدای نماینده ای که پشت درب دفتر مدیر معطل مانده بود و شنیده نمیشد به پشتیبانی ۳هزار کارگر شرکت عظیم گروه ملی شنیده شود. اتحادی و خروشی عظیم که باعث حیرت همگان شد و مسئولین را مجبور کرد که پای میز مذاکره حاضر شده و به خواسته های کارگران گوش فرا دهند.

خواسته ها کاملا واضح و شفاف بیان شد :

–بازگشت کارگران اخراجی و تعلیقی علی الخصوص کریم سیاحی 

–تبدیل وضعیت پرسنل شفق 

–اجرای طرح طبقه بندی مشاغل 

–همسان سازی حقوق با شرکتهای فولادی 

همه با هدف محقق شدن این مطالبات به خیابان آمدیم و با یکدیگر عهد بستیم تا زمان برآورده شدن این مطالبات شانه به شانه در کنار یکدیگر باقی می‌مانیم.

حالا کدامیک از مطالبات برآورده شده که عده ای از همکاران ساز ناکوک زده و باعث از هم گسیختگی صفوف مرسوسی که لرزه بر پیکر خیابانهای اهواز انداخت شدند؟ همکاران به محل کار بازگشتند؟ شفقی ها تبدیل وضعیت شدند؟ حقوق همسان سازی شد؟ تنها طرحی مملو از ابهام و در حاله ای از شبهات که معلوم نیست چه سر انجامی در پی داد و بدون اطلاع اکثریت کارگران به امضا رسید.

واقعه خواسته ما این بود؟ در عجبیم از همکارانی که دو سال تمام مطالبات خود را زمزمه میکردند ولی هر بار فریب حیله بانک ملی و علی محمدی را خورده و اعتصابی که به سختی شکل گرفت را به راحتی شکستند.

بارها اعلام کرده بودیم که تکرار حسن نیت در مقابل سو نیت مکرر عین حماقت است ولی متاسفانه کو گوش شنوا.

تمام کسانی که امروز باعث از هم گسیختن این تجمع شدند در مقابل همکاران اخراجی ، همکاران شفقی و همکاران قراردادی خود مسئول و مشمول الذمه هستند.

*یکشنبه اعتراضی کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوه‌ی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت ۳۰ ساله‌ی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از ۴۰ سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی با برپایی تجمع کارگران شرکت نفت فلات‌قاره درجزیره خارک همراه بود

*اعتصاب وتجمع کارگران شهرداری لالی در اعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوق برای چندمین روز متوالی

روز دوشنبه ۹ بهمن برای چندمین روز متوالی، کارگران شهرداری لالی در اعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوق به اعتصاب خود ادامه دادند واز جمع آوری زباله از سطح شهر خودداری کردند ومقابل شهرداری این شهر دراستان خوزستان تجمع کردند.

*تجمع اعتراضی بیماران اختلال سیستیک فیبروزیس (CF)نسبت به کمبود دارو مقابل وزارت بهداشت 

روز دوشنبه ۹ بهمن،جمعی از بیماران اختلال سیستیک فیبروزیس (CF) برای اعتراض به کمبود داروی پانکراتین مقابل وزارت بهداشت تجمع کردند.

اختلال سیستیک فیبروزیس یا CF ناشی از نقص در یکی از ژن‌ها است که باعث تأثیر بر ورود و خروج کلرید سدیم از سلول‌های بدن می‌شود. این وضعیت می‌تواند منجر به تولید مخاط غلیظ، چسبنده، عرق شور و درنتیجه بروز مشکلات دیگر گردد.

*روز شمار اعتصاب غذای  غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما 

هفدهمین روز از اعتصاب غذای دو فعال صنفی معلمان فارس

آزادی 

تو را می خوانم 

زمانی که تیرگی 

چیره شود.

جان غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما در خطر است. 

صدایشان باشیم 

غلامرضا غلامی کندازی

محمدعلی زحمتکش 

ایرج رهنما

افشین رزمجویی

فراموش نخواهید شد

لحظه به لحظه با شما هستیم

انجمن صنفی معلمان فارس

*درخواست جمعی از فعالین صنفی معلمان فارس از آقای غلامرضا‌ غلامی کندازی و ايرج رهنما برای خاتمه دادن به اعتصاب غذا

انجمن صنفی معلمان فارس به نمایندگی ازکنشگران صنفی فارس خواهان خاتمه دادن به اعتصاب غذای دو همکار گرامی و گرانقدر غلامرضا‌ غلامی کندازی و ايرج رهنما می باشد و از شما دو همکار دلسوز و فرهیخته تقاضای تجدید نظر در تصمیم خود را دارد. 

سلامت جسم شما برای جامعه کنشگر فرهنگی در حال حاضر از همه چیز مهم تر و واجب تر است. 

با توجه به اینکه در دادگاه تجدید نظرحکم پنج فعال صنفی فارس از ۵ سال زندان به ٢ سال تقلیل یافته است و امید آن می رود که در ادامه روند پرونده و در روزهای آتی این احکام غیرقانونی نیز شکسته شوند، (گرچه همگان خوب می دانند که حتی یک روز زندانی کردن شما همکاران دغدغه مند هم کاملا ناعادلانه بوده و می باشد) 

پس به نمایندگی از خانواده همیشه صبورو فهمیده این دو همکار بزرگوار، که ساعات و روزهای بسیار سختی را سپری می کنند و همچنین جامعه فرهنگی فارس خواستار اهمیت دادن به سلامتی خود و خاتمه دادن به اعتصاب_غذا هستیم، مخصوصا در دورانی که وجود شما و امثال شما بیشتر از پیش برای آموزش و پرورش به گل نشسته و فرمایشی کشور مفید می باشد.

شما باید باشید قوی تر از همیشه! 

تا همچون چراغی، تیره راه روزگاران تاریک آموزش کشور را روشن کنید.

ودر پایان 

کوچکترین آسیب در وضعیت سلامت جسمی و روحی شما مستقیما به عهده مسئولین امر می باشد. 

وآنچه گرممان می دارد آتش مقدس امیدواری ست

فراموش نخواهید شد 

لحظه به لحظه با شما هستیم

*اطلاعیه تجمع معلولان مقابل نهاد ریاست جمهوری

بدین وسیله به اطلاع می رساند با توجه به عدم اجرای ۶ ساله قانون حمایت از حقوق معلولان؛ وضعیت بحرانی معیشت افراد دارای معلولیت؛ عدم تناسب میزان افزایش مستمری در سال آینده و همچنین عدم حصول نتیجه از دستور معاون اول رئیس جمهور در خصوص تعیین تکلیف ماده ۲۷، با استناد به اصل ۲۷ قانون اساسی و رعایت قوانین و مقررات کشور، در مقابل نهاد ریاست جمهوری گردهم می‌آییم تا صدای فقر و نابرابری اجتماعی را به گوش دولت برسانیم.

مطالبه تجمع؛ اجرای ماده ۲۷ برای همه مشمولان از ابتدای سال ۱۴۰۳

زمان؛ یکشنبه ۱۵ بهمن ساعت ۹ الی ۱۳

مکان؛ خیابان کارگر جنوبی، میدان پاستور، خیابان پاستور، پارک پاستور

منشور اخلاقی تجمع؛

منظم و مرتب در کنار هم می‌ایستیم و پراکنده نمی‌شویم، به هیچ مسئولی توهین نمی‌کنیم. مانع تردد خودروها نخواهیم شد و تحت هیچ شرایطی شعارهای خارج از موضوع نمی‌دهیم

منبع: کانال گروه تجمع معلولان بپیوندید

*محمد سعیدی ابو اسحاقی به جزای نقدی بدل از حبس محکوم شد 

شعبه یک دادگاه عمومی حقوقی لردگان چهارمحال و بختیاری سعید ابو اسحاقی معلم این شهرستان را به سه ماه حبس تعزیری محکوم کرد و با استناد به مواد حقوقی به جزای نقدی تبدیل کرده‌است

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*جان باختن یک کارگرمرغداری در مهاباد براثر برق گرفتگی

یکشنبه شب(۸ بهمن)،یک کارگر ۴۰ یک مرغداری واقع در روستای قوپی باباعلی مهاباد براثر برق گرفتگی جان خودرا ازدست داد.

*مرگ ومصدومیت ۲ نفر از کارکنان اورژانس خاش براثر تصادف آمبولانس

روز دوشنبه ۹ بهمن، براثر تصادف آمبولانس یک سرباز وظیفه ۲۱ ساله  مشغئل بخدمت دراورژانس شهرستان خاش بنام محمد صالح کرد جان باخت ویکی از کارکنان رسمی این اورژانس بنام میلاد رسولیان ۲۷ ساله مصدوم شد.

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate