انتخابات حکومتی و انقلابی که در میزند 

این روزها همه کس از انقلاب سخن میگوید. از سخن فراتر، همه کس خود را برای انقلاب آماده میکند. جمهوری اسلامی به نیروهایش آماده باش میدهد، اپوزیسیون درونیش در مورد انقلاب هشدار میدهد و اصلاحات مفتضح شده کذاییش را راه حل جلوگیری از انقلاب توصیه میکند، خیابانها و کارخانه ها از اعتراض و اعتصاب و امید تحول و عزم و شور سرنگونی حکومت منفور اسلامی موج میزند، و کاخ ستمگران آشکارا از انقلابی جدید بلرزه افتاده است و دست اندر کاران امروز و دیروزش یک در میان به همدیگر هشدار میدهند.

نزدیک شدن روزهای انتخابات کذایی حکومت، فرصتی شده است تا تلاطمات درونی حکومت بیش از پیش بیرون بزند. همین که یک ذره بگیر و ببند را تخفیف میدهند معلوم میشود که درون دیگ چه معجونی در حال غلیدن است و در چه بحرانی دست و پا میزنند. روزهای قبل شنیدیم که ضرغامی رئیس سابق صدا و سیما گفته بود که “میخواهد زیر میز بزند و همه چیز را به هم بریزد و شعارش هم نان کار آزادی است”! اکنون جلائی پور چهره شاخص و منفور اصلاح طلب حکومتی و کسی که بویژه مردم کردستان او را بعنوان جلاد قارنا و غلاتان در سال ۵۸ و اعدام ۵۹ نفر از جوانان کردستان در سال ۶۲ و سرکوب مردم نقده میشناسند ویکی از افتخاراتش سرکوب مردم کردستان است، امروز بعنوان یک دوم خردادی و اصلاح طلب حکومتی اینگونه حرف میزند. او میگوید: جمهوري اسلامي هم از لحاظ مشروعيت، هم از لحاظ مشاركت و هم از لحاظ كارايي، با مشكل روبه‌روست .. . جهت‌گيري حاكميت ما بيش از هر چيز «اقتدارگرايانه» است و از دين استفاده ابزاري مي‌كند. مردم به حاكميت بي‌اعتمادند و براي ساختن آينده خود از حاكميت نااميدند. حاكميت هم نسبت به مردم مظنون است و مردم را آلت دشمن مي‌داند، لذا معمولا در آماده‌باش به‌سر مي‌برد. حاكميت از ۸۸ به بعد دايم در حال آماده‌باش است. .وضعیت دو قطبی بر همۀ ابعاد و ارکان جامعۀ ایران حاکم شده که در صورت تشدید می‌تواند به انقلاب یا به “وضعیت انقلابی” بینجامد”. او اضافه میکند “این دو قطبی یعنی تخاصمی شدن” مناسبات اجتماعی که “اگر خیلی تشدید شود وضعیت، وضعیت انقلابی می‌شود چیز خوبی نیست”.

جمهوری اسلامی مشروعیتش را از دست داده است. جامعه دو قطبی شده مردم نسبت به حاکمیت نا امیدند و حکومت نسبت به آنها مظنون است و در حال اماده باش است. اینها را یکی از جانیان جمهوری اسلامی دارد اعتراف میکند. همینکه اینها همینقدر را اعتراف میکنند گویای واقعیت بسیار عظیمی است که در جامعه ایران در حال نزج و شکوفایی است. یک انقلاب مردمی. روشن است که جلائی پور تلاش میکند با نرم ترین زبان وضعیت وخیم حکومت اسلامی اش را بیان کند. جمهوری اسلامی نه فقط از نظر مشروعیت و مشارکت و کارایی با “مشکل روبروست” بلکه آشکارا پایه های مشروعیتش را در میان بخش زیادی از نیروهای وفادارش هم مدتهاست که از دست داده است. این حکومت هیچگاه در میان کارگران، معلمان، بازنشستگان، زنان، جوانان حقانیت و مشروعیتی نداشته است و امروز همه مردم مصممند و در تلاشند که این حکومت و کل سیستم چپاول و جنایت و تحجر حاکم را هرچه زودتر به زیر بکشند و خود را از شر جهنم اسلامی که جلائی پور یکی از جنایتکارانش بوده است، خلاص کنند. مدتهاست که یک انقلاب دیگر در چشم انداز جامعه قرار گرفته است و با صلابت دارد گام بر میدارد. انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی. 

از همان سال ۵۷ یکی از اهداف سر کار کشیدن خمینی و جمهوری اسلامی توسط دولتهای ارتجاعی این بود که نه فقط انقلاب را به خون بکشند بلکه حتی مفهوم انقلاب را لجن مال کنند. قرار بود کاری کنند که مردم از انقلاب کردن علیه اقلیت حاکم برای همیشه زده شوند. اما آشکارا این ماموریت شکست خورده است و فضای جامعه بگونه ای است که جانیانی نظیر جلائی پور و بقیه حکومتیان سابق و امروز یک روز در میان در مورد انقلاب آتی هشدار میدهند. ماموریت دوم خردادیها همیشه این بوده است که مردم را از انقلاب بترسانند. هنوز هم اینها ماموریت خود را ایجاد ترس از انقلاب تعریف کرده اند و مدام تلاش میکنند کالای بنجل و رسوای اصلاحات کذایی شان را به جای سرنگونی به خورد جامعه دهند و حکومت اسلامی شان را از انقلابی که در راه است نجات دهند. جلائی پور در همین مصاحبه با روزنامه اعتماد میگوید ” يكي از درس‌هاي مهم تجربه انقلاب اين است كه براي تغيير ابعاد نامطلوب جامعه از راه «اصلاحات» اقدام كنيد، زيرا پيامدهاي انقلاب‌ها پرهزينه است” 

این مزخرف ترین حرفی است که امروز میتوان زد. انگار همه انقلابات، خمینی و حکومت اسلامی استفراغ میکنند! انگار خمینی را نه کنفرانس گوادلوپ و تعفن سرمایه داری، بلکه انقلاب مردم پس انداخته است. همانقدر که روشن است که اصلاحات دو خردادی سالهاست که با رسوایی و فضاحت دود شده است و هوا رفته است و جایی در میان حکومتیان هم دیگر ندارد، همانقدر روشن و آشکار است که انقلاب علیه جمهوری اسلامی و برای به زیر کشیدن حکومت اسلامی در افق جامعه مثل خورشید دارد خود نمایی میکند و جایگزینی برای آن نه در دورن حکومت و نه در بیرون آن وجود ندارد. 

جا دارد این را هم همینجا تاکید کنیم که انقلابی که در چشم انداز قرار دارد فقط نمیخواهد جمهوری اسلامی را سر نگون کند. بلکه میخواهد منزلت و معیشت را حق همه مردم اعلام کند، حاکمیت سرمایه دار مفتخور و حقوقهای نجومی را پایان دهد، حجاب و تحجر و یکه تازی اسلامی را به زباله دان بیندازد، سنت مرگ و عزا و عقب گرد و توحش را در سوراخ کند، و کلا انقلابی است برای خلاصی از کل مناسبات و سیستمی که این حکومت منفور بر آن سوار است. انقلابی علیه عقب ماندگی و یکه تازی مذهب، علیه مافیای سرمایه داری و حقوقهای نجومی یک اقلیت و فقر و زندگی زیر خط فقر اکثریت، انقلابی برای گشودن در زندانها و پایان دادن به دوره سرکوب و زندان و دیکتاتوری، انقلابی برای رهایی زنان، جوانان و کل جامعه از ستم و تبعیض و تحقیر، و انقلابی برای برپایی جامعه ای شاد و رنگی و مدرن و مرفه. در یک کلام یک انقلاب انسانی و امروزی برای جامعه ای انسانی در راه است و آنچنان جلو آمده است که امثال جلائی پورها و ضرغامی ها و اپوزیسیون راست و همه کس با نگرانی و وحشت دارند به وجود آن اعتراف میکنند. این انقلابی است که علیرغم آمادگی حکومت اسلامی و تمام تلاشها و سازماندهی ها و جنایاتش جلو آمده است و سر باز ایستادن ندارد. زنده باد انقلاب برای سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه داران! زنده باد جامعه انسانی!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate