یک انقلاب اجتماعی و انسانی

هیچ گوشه ای از دنیا امروز به اندازه ایران روشن و شفاف نیست. مردم ایران دقیقا میدانند که چه میخواهند و چه نمیخواهند و پا بیرون گذاشته اند و برای آن مبارزه میکنند و قطعا در آینده نزدیکی آنرا به کرسی خواهند نشاند. مردم نه فقط حکومت اسلامی را مطلقا نمیخواهند بلکه همه آن چیزهایی که حکومت اسلامی نمایندگی کرده و جلو آورده و با آن تعریف میشود را میخواهند به زباله دان بیندازند. دخالت آخوند و مذهب در زندگی خصوصی افراد، حجاب و مذهب اجباری، اعدام و قصاص، زندان های سیاسی، نبود آزادی عقیده و بیان و تشکل و تجمع و اعتصاب، مافیای چپاولگر سرمایه داری و حقوقهای نجومی، شکاف عظیم میان زندگی اکثریت فقیر و اقلیت صاحب ثروتهای نجومی و کهکشانی. اینها و بسیاری چیزهای دیگر در این راستا را مردم نمیخواهند. اینها را طی سالهای اخیر بارها و بارها کارگران و معلمان و بازنشستگان و دانشجویان و زنان معترض در تجمعات و اعتراضات و بیانیه ها و شعارهای خود فریاد زده اند و تاکید کرده اند. . 

به این دلیل آنچه در ایران میگذرد در عین حال که به لحاظ حضور و نقش و همراهی عموم مردم یک انقلاب همگانی است، اما از نظر اهداف و مضمون یک انقلاب اجتماعی، یک انقلاب انسانی و رادیکال و ریشه ای است که با تمام انقلابات کنونی در ایران و جهان متفاوت است. این بدون تردید طلایه یک انقلاب سوسیالیستی نوین است که با تمام انقلابات دیگر در این راستا متفاوت است. به همین دلیل من آنرا با نامهای معمول خطاب نمیکنم. یک دوران بسیار طولانی و دردناک در زندگی مردم این جامعه دارد تمام میشود و دوره تازه و مدرنی آغاز میشود که با تمام گذشته از اساس متفاوت است.  

تا آنجا که به اکثریت مردم مربوط میشود جامعه ایران دقیقا متضاد و آنتی تز حکومت اسلامی است. حکومت اسلامی عصاره لجن و توحش تمام اعصار و قرون گذشته حاکمین در این کشور است. تمام کثافات و توحش و بیرحمی و بربریت طبقات حاکم در تمام اعصار را این حکومت به تنهایی در وجود خود جمع کرده است. دیکتاتوری و کشتار و سرکوب و خفقان سازمان یافته، دزدی و چپاولهای نجومی و بی نهایت، ارتجاع و مذهب و خرافه پراکنی سیستماتیک، بی رحمی و کشتار و جنایت قانونی و همه جانبه، همه اینها به منتها درجه خود در وجود حکومت اسلامی جمع است. 

ما نسلهایی که در این دوره زندگی کرده ایم به باور برخی شاید بدشانس ترین بخش مردم هستیم که شمشیر داعش و داعشی ها را بر گلوی خود احساس کرده ایم. و در عین حال سنگین ترین وظیفه را بر دوش خود داریم تا زیباترین آینده را برای مردم این جامعه رقم بزنیم. 

انقلاب کنونی قطعا امروز یا فردا، یا به احتمال کمتر در سالهای دیگری به پیروزی خواهد رسید و کار این حکومت را تمام خواهد کرد. اما از همین امروز یک چیز روشن است و آن اینکه از هم اکنون جامعه ایران عوض شده است. زیر پای حکومت خالی شده است. بازگشت به گذشته برای هیچکس ممکن نیست. حکومت اسلامی دیگر به گذشته بر نمیگردد. صف بندی های اجتماعی عوض شده. اتحاد و همبستگی اجتماعی در مقابل حکومت به جایی رسیده که به هم زدن آن با هیچ گونه سرکوب و زندان و دستگیری و توحش ممکن نیست. 

این اتفاقات و روندها خودبخودی ایجاد نشده است. بیش از چهل سال است ما مردم ما احزاب رادیکال و انسان دوست ، ما بازنشستگان و کارگران و معلمان و زنان و جوانان برای آن تلاش و مبارزه و آگاهگری کرده ایم. هرچه سرنگونی عقبتر افتاده انقلاب عمیق تر شده است. آنچه امروز دارد صورت میگیرد را نمیتوانستیم در سال ۷۸ و ۸۸ و ۹۸ شاهد باشیم. ما مردم جلو آمده ایم و آب دیده تر شده ایم. و این آب دیده تر شدن ارزان بدست نیامده است. برای آن قربانیان زیادی داده ایم. ۱۵۰۰ کشته آبان و قبل و بعد از آن، ۱۷۶ کشته هواپیمای اوکراینی و قربانیان بسیار دیگری که داده ایم و رنجها و دردها و زندان و تبعید و فشارهایی که طی این چهل سال همه ما مردم میلیونی تحمل کرده ایم، نیتجه اش را دارد امروز با یک حرکت پیشرو، انسانی، مدرن، و بی سابقه نشان میدهد. 

دنیا به مردم ایران چشم دوخته است. همبستگی مردمی در سراسر جهان با ما عظیم است. هنوز مردم دنیا شاید باور نمیکنند که ما بتوانیم از این دیو خبیث هزارسر خلاص شویم. اما روزی که این حکومت جنایتکار و منفور واقعا سرنگون شود و کارش تمام شود، بدون تردید جهان را جشن و شادی فرا خواهد گرفت. زن و مرد در خیابانهای تهران و پاریس و لندن و بغداد و بیروت بیرون خواهند ریخت و شادی خواهند کرد. 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate