اخباروگزارش های کارگری ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۳

 

اخباروگزارش های کارگری ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۳

– یورش وحشیانه نیروهای حراست گروه ملی صنعتی فولاد ایران بفرمان مدیرعامل به کارگران حق طلب

– اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه فولاد پارس هفت تپه در اعتراض به اخراج ۱۲ همکار حق طلب وسطح نازل حقوق،نداشتن امنیت شغلی و وعده های توخالی کارفرما

– اخراج ۲ کارگر حق طلب کارخانه کمباین سازی تبریز

– اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه پارس طبیعت سلولزدراعتراض به سطح پایین حقوق و عدم پرداخت بموقعش

– تجمع اعتراضی کارکنان استانداری ایلام نسبت به سطح پائین حقوق

– از ساختار کانون های بازنشستگان تا کف خیابان!

– اعتراض جمعی از اهالی خضرآباد نسبت به قطعی آب شرب با تجمع و مسدود کردن جاده

– تجمع اعتراضی جمعی از کسبه بازار ورانندگان آبادان نسبت به طرح ترافیکی مقابل فرمانداری

– ادامه اعتراضات مالباختگان رضایت خودروی طراوت نوین مقابل شرکت و دادسرای عمومی تاکستان

– ادامه اعتراضات متقاضیان پارس خودرو با تجمع مقابل نهاد ریاست جمهوری اسلامی

– برخورد فیزیکی با توماج صالحی به دلیل حمایت از امیر نصرآزادانی

– اجرای حکم یک سال حبس معترضان به مسمومیت سریالی دانش‌آموزان 

– حکم انفصال خدمت سلمان موسوی  

– جمال عاملی روانه زندان اوین شد .

*******

*یورش وحشیانه نیروهای حراست گروه ملی صنعتی فولاد ایران بفرمان مدیرعامل به کارگران حق طلب

مجموعه ای درباره یورش وحشیانه روز شنبه ۱۸ فروردین نیروهای حراست گروه ملی صنعتی فولاد ایران بفرمان مدیرعامل به کارگران حق طلب:

۱- صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد:

 حمله گستاخانه به کارگران اخراجی گروه ملی فولاد بی پاسخ نخواهد ماند

عوامل مزدور واحد حراست شرکت گروه ملی صنعتی فولاد به کارگران اخراجی متحصن مقابل یکی از ورودی های شرکت حمله کردند.

امروز شنبه هجدهم فروردین ماه ۱۴۰۳، شماری از کارگران گروه ملی که در جریان اعتراضات اخیر از ابتدای سال از کار اخراج شده اند، برای پیگیری بازگشت به کار خود و به نشانه اعتراض به احکام اخراج، قصد برپایی چادر و تحصن مقابل شرکت را داشتند که با حمله و هجوم مزدوران حراستی روبرو شدند.

حمله بیشرمانه چوب و چماق کش ها و لمپن های جیره خوار حراست به کارگران اخراجی که برای احقاق حق خود مقابل شرکت تحصن کرده بودند، نفس وجودی اداره حراست را بیشتر نمایان ساخت.

ما به کرات از همدستی حراست و مدیر فاسدش با غارتگران در گروه ملی فولاد سخن گفتیم.

میدانستیم و میدانیم فلسفه و ماهیت وجودی واحد حراست، تنها نگاهبانی از منافع قبیله ای چپاولگران و سرکوب کارگران معترض است.

مزدوران و لات و اوباش های حراستی که در لباس کارگر مقابل کارگر قرار گرفته اند بدانند، 

گستاخی و بی شرمی امروز بی پاسخ نمی ماند.

۲- کارگران گروه ملی فولاد:

متاسفانه اتفاقی که امروز در شرکت گروه ملی فولاد اهواز افتاد در طول تاریخ ۵۰ساله شرکت بی سابقه بوده و تمام شأن و منزلت و آبروی این شرکت عظیم را پایمال کرد. اشخاصی همچون علی محمدی که ۱۸۰ درجه با نام و فامیلش متفاوت است ، شخصی مثل خدا رحمی که نه خدا را میشناسد و نه ذره ای از رحمت در وجودش جاریست ، ابراهیم نصیری نیا که وجودش نصرت تاریکی بر روشناییست ، مسعود بنی نغمه که وجود کفران تمام نعمات است و نادر پاژنگی که واقعا اسم و مسما به هم می آیند چرا که پاژنگ بمعنای ابزار پا ، یا همان کفش است و پاژنگی نشان داد که همینقدر ارزش دارد که بعنوان پا افزار استفاده شود. چنین اشخاصی قصد دارند تا با خفه کردن صدای کارگر این شرکت را ذره ذره به ورطه نابودی بکشانند و حالا بعد از اطمینان از خرید تمام مسئولین استان و پشتیبانی نماینده به ظاهر انقلابی مجتبی یوسفی کا با هزار کثافت کاری و بی شرف بازی دوباره نماینده شد و حمایت کامل خود را از علی محمدی در قبال اسپانسر بودن در انتخابات با پول گروه ملی و استخدام چندصد نفر دارد  اینبار وارد مرحله رویایی فیزیکی با کارگران شده اند که متاسفانه اینکار را با استفاده از پرسنل حراستی انجام میدهند که خودشان نان خور همین شرکت و حقوق دریافتی‌شان را وام دار همین کارگران هستند. 

ابتدا باید بگوییم که تحسن و اعتراض مسالمت آمیز حق هر انسانی است و تا زمانی که مختل در امری نشده هیچکس حق تعرض به وی را ندارد.

ثانیا اعلام میکنیم که خیابان ارث پدری محمدی و پاژنگی نیست که مانع چادر زدن کارگر شوند.

ثالثا علیرغم میل باطنی اینبار بدون تعارف به پرسنل حراست که آنها را برادران خود میدانیم اخطار می‌دهیم که بازیچه دست مدیران موقتی خودفروخته و  باعث شکستن حرمتها نشوند که اگر حرمتی شکسته شود با تمام کارگران شرکت گروه ملی مواجه هستند. شما فقط پرسنل شرکت هستید و از این شرکت حقوق دریافت میکنید ، قرار نیست در نقش نیروهای ضربت و صهیونیستی ظاهر شوید.

ما کارگران شرکت گروه ملی همیشه ثابت کرده ایم که در اهداف خود بدون ترس و واهمه از هیچ شخص و ارگانی بر اهداف خود ثابت قدم بوده آیم و تاریخ بر این ثبات و اتحاد ما گواهی می‌دهد. نام و آوازه ایستادگی و یکپارچگی کارگران شرکت گروه ملی مرزها را درنوردیده و تمام جهان را پیموده است.

پس از طریق همین رسانه اعلام میداریم که در کنار و پشتیبان همکاران اخراجی خود هستیم و از همه همکاران درخواست میشود تا به جمع دوستان مظلوم که در این گرما با زبان روزه روبروی درب شرکت تجمع کرده اند ملحق شوند.فردا صبح همه ما در کنار همکاران خود خواهیم ایستاد و اجازه نخواهیم داد که در اوج مظلومیت تنها بمانند. کارگریم و سختی با وجود ما عجین شده است.

اینبار کاملا جدی اعلام میکنیم که این شرکت دیگر جایی برای محمدی ، خدا رحمی ، نصیر نیا ، بنی نغمه و پاژنگی ندارد.

۳- گزارش رسانه ای شده:عدم تمدید قرارداد برخی کارگران گروه ملی فولاد

تعداد چهار نفر از کارگران گروه ملی فولاد با اجتماع و چادرزنی مقابل درب مجموعه شرکت اعتراض کردند.

شرکت گروه ملی فولاد ایران در اهواز با تعدادی از کارگران معترض این واحد در سال جدید تمدید قرارداد نکرده است. 

براساس گزارش منابع کارگری، مدیران مجموعه گروه ملی با عدم تمدید قرارداد ۱۵نفر از کارگران از جمله مسعود نواصر، سعید حلوایی، حسین رضایی، مرتضی اکبریان، امید فرهادی زاده، مهدی گوبالی زاده، حسین غزلاوی، عبدالله چریکی، قاسم توانگر، علی سیاحی، جابر عبیاوی، جاسم غلامی» عملاً موجبات اخراج این کارگران را فراهم آورده است. 

تعداد چهار نفر از این کارگران با اجتماع و چادرزنی مقابل درب مجموعه شرکت به این برخورد اعتراض کردند که با برخورد حراست مجموعه مجبور به جمع کردن چادرهای خود شدند. 

همچنین برخی دیگر از کارگران حاضر در اجتماعات سال گذشته گروه ملی فولاد نیز به مجموعه استادیوم الغدیر (متعلق به گروه ملی فولاد) مامور شدند که باوجود تخصص فنی اغلب این کارگران، این اقدام عقلانی و در راستای استفاده حداکثری از تخصص و توان کارگران به نظر نمی‌رسد.

کریم سیاحی، امین صداقت‌فر، ایمان حاجی‌زاده، فرهاد اکبریان، میثم قنواتی، رضا نگراوی، محمد الهایی، سیدتقی حسن زاده، عبدالله درویشی، سیدعلی موسوی، بهزاد علیخانی، میلاد شاهمرادی، ابراهیم بناری، یوسف حردانی، ناصر منصوری، از جمله این کارگران هستند.

*اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه فولاد پارس هفت تپه در اعتراض به اخراج ۱۲ همکار حق طلب وسطح نازل حقوق،نداشتن امنیت شغلی و وعده های توخالی کارفرما

روزشنبه ۱۸ فروردین، کارگران کارخانه فولاد پارس هفت تپه برای اعتراض به اخراج ۱۲ همکار حق طلب وسطح نازل حقوق،نداشتن امنیت شغلی و وعده های توخالی کارفرما  دست از کار کشیدند و دراین واحد تولیدی واقع درشهرستان شوش کردند. 

تعدادى از کارگران در این باره به خبرنگاررسانه ای گفتند: یکی از دلایل اعتراض ما، از یک سو واکنش به اخراج ۱۲ نفر از همکارانمان است و از سوی دیگر پاسخی به محقق نشدن وعده‌هایی است که توسط کارفرما به اعتراضات ماه هاى گذشته داده شده بود.

این کارگران گفتند: با وجود اینکه این شرکت شرایط تشکیل شورا را دارد و کارگران نیز برای تشکیل آن پیگیری کرده‌اند، هنوز درخواست آنها برای تشکیل شورا به دلیل مخالفت مدیرعامل به نتیجه نرسیده و مدیرعامل شرکت در اجرای «تشکیل شوراى اسلامى کار» کارشکنی کرده و حتی اداره کار هم که این موضوع را الزام کرده بود، از اجرای طرح سر باز زده است.

آنان افزودند: درخواست دیگری که ما داریم این است که حقوقمان باید با حقوق کارگران دیگر شرکت‌های فولادی تناسب داشته باشد و ضرایب حقوق افزایش پیدا کند.

این کارگران معترض گفتند: عمده‌ترین مطالبات کارگران شرکت فولاد پارس هفت تپه، اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، توجه به مسائل رفاهی و رعایت نکات ایمنی و بهداشتی، برخورداری از امنیت شغلی و افزایش مدت قراردادهای منعقده و مواردی از این دست عنوان می‌باشد.

یکی از کارگران شرکت فولاد پارس هفت تپه در همین رابطه گفت: متاسفانه نه نماینده مجلس شوراى اسلامى و نه فرماندار شهرستان هیچ‌گونه حمایتى از ما نکردند و تاکنون هیچ واکنشی از سوی آنها جهت پیگیری خواسته‌های کارگران صورت نگرفته است.

این کارگر افزود: همچنین در سال گذشته به دلیل عدم اجرای تعهدات قانونی توسط شرکت، کارگران چندین مرتبه اعتراض و اعتصاب کردند که باز هم هیچ کدام از مسئولین شهرستان حمایتى از آنان نکردند.

*اخراج ۲ کارگر حق طلب کارخانه کمباین سازی تبریز

با آغازسال جدید ۲ کارگر حق طلب کارخانه کمباین سازی تبریزبا بیش از ۲۰ سال سابقه کاری اخراج شدند.

برپایه گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۱۸ فروردین بنقل ازیک منبع کارگری،داوود حسین زاده و محمد برزگر دونفر از کارگران قراردادی شرکت توسعه صنعت آذربایجان یا کمباین‌سازی سهند تبریز هستند که از صبح روز ششم فروردین ماه سال جاری به دلیل‌ عدم نیاز تاکنون اجازه حضور در محل کار خود را نداشته‌اند.

او افزود: آقای حسین زاده با ۲۲ سال و آقای برزگر تقریبا با ۲۰ سال سابقه کار در حالی اجازه ورد به محل کار خود را ندارند که اخیرا کارفرمای بخش خصوصی واحد کمباین‌سازی را به یک بخش خصوصی دیگر واگذار کرده است.

وی با بیان اینکه کارخانه کمباین‌سازی که به شرکت توسعه صنعت آذربایجان شهرت دارد، سالهاست در سایه حوادث مختلف دستخوش بحران‌ تولیدی و مدیریت در بخش خصوصی شده است، اظهار داشت: واقعیت این است که تعدیل این دو کارگر به پیگیری مطالبات کارگران این کارخانه در رسانه‌های کارگری مربوط می‌شود.

اوادامه داد:در کمباین‌سازی تبریز حدود ۲۰ کارگر قراردادی باقی مانده‌اند که کارگران آن جدا از ۵ ماه مزد معوقه، مشکلات و مطالبات دیگری همانند پرداخت نشدن عیدی و پاداش پایان سال هم دارند.

او با طرح این سوال که چرا بطور کل مسئولیت رسیدگی به کارخانه‌ای که زمانی نبض اشتغال و اقتصاد استان محسوب می‌شود را به اشخاصی واگذار شده که صلاحیت نگهداری از آن را ندارند، گفت: این کارخانه در گذشته حدود ۸۰۰ نیروی کار فعال داشته است که بعد از واگذاری به مرور تعداد کارگران تقلیل یافته است.

وی با بیان اینکه کارگران کارخانه کمباین سازی ماه هاست در تنگنای مالی قرار دارند، افزود: چرا باید کارگری برای پیگیری موضوع تامین معاش خود و خانواده اش از کار کنار گذاشته شود. از آنجا که تما کارهای این دو کارگر و سایر کارگران این کارخانه برای وصول مطالباتشان جنبه قانونی داشته و در جهت بهبود وضعیت کارخانه بوده است، خواهان بازگشت به کار آن‌ها هستم.

*اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه پارس طبیعت سلولزدراعتراض به سطح پایین حقوق و عدم پرداخت بموقعش

روز شنبه ۱۸ فروردین،کارگران کارخانه پارس طبیعت سلولززیر مجموعه شرکت کاغذ پارس برای اعتراض به سطح پایین حقوق از جمله عدم اجرای کامل طرح طبقه بندی مشاغل و عدم پرداخت بموقع حقوق دست از کارکشیدند و دراین واحد تولید کننده انواع ظروف یکبار مصرف سلولزی واقع در شهرستان شوش تجمع کردند.

*تجمع اعتراضی کارکنان استانداری ایلام نسبت به سطح پائین حقوق

روزشنبه ۱۸ فروردین، کارکنان استانداری ایلام برای اعتراض به سطح پائین حقوق منجمله عدم همسان سازی دستمزد تجمع کردند.

*از ساختار کانون های بازنشستگان تا کف خیابان!

اسماعیل گرامی (کارگر بازنشسته)

سالهاست که بازنشستگان از کانونهای بازنشستگان میخواهند خواسته های آنها(در راس این خواسته ها افزایش حقوق) را برآورده کنند. اما این کانونها حتی برای یکبار هم که شده؛ خواسته بازنشستگان را برآورده نکرده اند. آنها برای آنکه مانع فوران اعتراضات بازنشستگان شوند؛ برای کسب خواسته ها؛ یا میگویند«به فلان مسئول حکومتی نامه نوشته ایم» یا میگویند«قرار است با فلان مسئول حکومتی ملاقات کنیم»! اما چرا آنها با این نامه نگاریها و این ملاقاتها قدمی برای بازنشستگان برنداشته اند؟ واقعیت این است که این تشکلها ساخته “حکومت” میباشند! انتخابات آنها کاملا زیر نظر حکومتیان انجام میشود! حقوق و بودجه آنها را حکومت تهیه میکند و در نتیجه همچون “نهادهای زیرمجموعه حکومت” باید خط مشی حکومت را پیش ببرند. زیرمجموعه بودنِ حکومت، آنجا بیشتر نمایان میگردد که پدیده هایی را که در حکومت میبینیم در این “تشکلهای زرد” نیز میبینیم. اگر در کانونی؛ اعضای هیئت مدیره حاضر نیستند در مورد مسائل مالی شفاف سازی کنند؛ مشابه همین عمل را در شهرداری یا سازمان تامین اجتماعی و یا فلان وزارتخانه نیز میبینیم. در کانونِ تبریز اعضای هیئت مدیره از پول کانون برای خود آجیل شب عید میخرند! اگر رد این دَله دزدی را دنبال کنیم به آموزشهایِ عوام فریبی و بوقلمون صفتیِ امام جمعه تهران کاظم صدیقی و یا فرصت طلبی هایِ اختلاسگران چای دبش میرسیم! یله دادنِ عضو هیئت مدیره بر روی صندلی چرخدار در پشت میز و برای بازنشستگان امکانات سفرهای زیارتی و سیاحتی را فراهم کردن؛ در نوبت قرار دادن بازنشستگان برای گرفتن وام و گپ و گفتگویی با آنها(که این الطاف فراموش نشوند!!)، در حقیقت همان بوروکراسی و پارتی بازیِ درون اداره های حکومتی میباشد. به پشتوانه حکومت از حقوق بازنشستگان، معادل ۱% حق مسکن به جیب آنها میرود و هنگامیکه قراردادهای بیمه های تکمیلی بسته میشود؛ هرچه مبلغ قرارداد بیشتر باشد این کانونها بیشتر خوشحال میشوند، آنها بفکر کارگران و بازنشستگان نیستند، آنها بفکر پورسانت خود از این قراردادها میباشند؛ ناف آنها به این قراردادها بسته شده است، تو گویی برای یک وزارتخانه بودجه تعیین میکنند!

اگرچه هستند در این کانونها بازنشستگانِ صادقی که فکر میکنند میتوانند به همکاران خود خدمت کنند ولی همین افرادِ صادق با ایجاد خوشبینی در بین بازنشستگان بیشترین ضربات را به ذهنیت بازنشستگان میزنند. همچنین گاهی تبلیغ میشود افرادی با تحصیلات عالیه باید وارد کانونها شوند چرا که خوب میتوانند قوانین را درک کنند. این ادعا میخواهد کانونها را مرکز تحصیلات، فهم و شعور و بازنشستگان را افرادی نا آگاه که از قوانین چیزی سر در نمیآورند؛ تعریف کند. در حقیقت این ادعا میخواهد با چنین ترفندی؛ بازنشستگان را بطرف کانونها جذب نماید! یک روز با ریش و تسبیح و پیراهنِ سفیدِ یقه گرد که بر روی شلوار افتاده بود؛ کارگران و بازنشستگان را فریب میدادند حالا با دکتر مهندس و صورتهای دو تیغه و کت شلوارهای اطو کشیده دست به فریبکاری میزنند (عملکردی که مشابه آنرا بصورت گسترده در حکومت هم میبینیم). گاه گفته میشود “اگر اساسنامه کانونها تغییر کنند؛ آنها نیز متحول میگردند”! چنین توهمی مانند این امر غیر ممکن میماند که کارمندی بتواند ساختار “شهرداری” را به نفع شهروندان تغییر دهد.

در چنین شرایطی که حکومت حداقل دستمزد را چندین برابر زیر خط فقر تصویب کرده است و به حقوق بازنشستگان مبلغ ناچیزی اضافه نموده، آیا این “نهادهای زیرمجموعه حکومت” میتوانند معترض شده و با روشهای معمول خود این حقوقها را افزایش دهند؟ کدام بار توانسته اند که این بار بتوانند؟

وقتی بازنشستگان تجربه خود یعنی کف خیابان را مطرح میکنند که توسط آن در گذشته توانسته اند به خواسته خود برسند، عده ای برای لوث کردن این تجربه سریعاّ میگویند “الآن امکان کف خیابان آمدن نیست”! باید به این افراد گفت هدف از مطرح کردن این تجربه؛ آن است که گفته شود؛ در این مقطع؛ “تنها و تنها راه حل” همین کف خیابان میباشد! باید به این افراد گفت هدف از مطرح کردن این تجربه آن است که گفته شود نامه نگاری، ملاقات با مسئولین، تلفن زدنِ بازنشستگان به مسئولین و یا کارزار استیضاحِ وزیر کار هرگز جواب نمیدهد. مطرح کردن کف خیابان یک پیشنهاد نیست!! بلکه در این شرایط زمانی؛ مطرح کردن این تجربه؛ از شرایط عینی جامعه نشئت میگیرد. بالا رفتن اجاره خانه، بالا رفتن هزینه درمان و تحصیل، بالا رفتن قیمت گوشت، مرغ، روغن، برنج و بطور کلی گرانی و تورم سرسام آور، بازنشستگان را هر روز به آمدن به کف خیابان مستعدتر میکند. طبیعی میباشد افرادی که به بازنشستگان آدرس غلط میدهند عاملی بازدارنده هستند و افرادی که راه حل درست را ارائه میدهند توان بازنشستگان را افزایش میدهند.

۱۷ فروردین ۱۴۰۳

*اعتراض جمعی از اهالی خضرآباد نسبت به قطعی آب شرب با تجمع و مسدود کردن جاده

روزشنبه ۱۸ فروردین، جمعی از اهالی خضرآباد درشهرستان عنبرآباد  استان کرمان برای انعکاس صدای اعتراضشان  نسبت به قطعی آب شرب دست به تجمع و مسدود کردن جاده زدند.

به گزارش یک منبع خبری محلی،معترضان با دبه و گالن های خالی اقدام به بستن خیابان اصلی این شهر کرده و گفتند که آب برای آشامیدن و شست و شو نداریم و راه را باز نمی کنیم.

*تجمع اعتراضی جمعی از کسبه بازار ورانندگان آبادان نسبت به طرح ترافیکی مقابل فرمانداری

روز شنبه ۱۸ فروردین، جمعی از کسبه بازار ورانندگان آبادان برای اعتراض به طرح ترافیکی هسته مرکزی شهر مقابل فرمانداری تجمع کردند.

تجمع کنندگان به خبرنگار رسانه ای گفتند: اجرای طرح ترافیکی باعث رکود کسب و کار و اختلال در رفت و آمد مردم شده است و خواستار تغییر وضعیت کنونی شدند.

یک راننده تاکسی در این خصوص گفت: با طرح ترافیکی جدید رانندگان تاکسی نمی‌توانند مسافر را به مقصد برساند و با باید مسیر را دور بزند و در ترافیک معطل شود.

وی افزود: در این ایام نوروز رانندگان تاکسی مسیر هسته مرکزی شهر و خیابان امیرکبیر به دلیل طرح ترافیک و بستن مسیر تاکسی به جز ضرر هیچ سودی نداشته داشت.

یکی از تجمع کنندگان نیزگفت: مسوولان ترافیک شهری می‌بایست یک چاره ترافیکی را برای هسته مرکزی شهر اتخاذ کنند که مردم و کسبه با مشکل روبه رو نشوند و این طرح ترافیک جز ایجاد ازدحام و سردرگمی و ترافیک برای مردم شهر هیچ دست آوردی نداشته است.

*ادامه اعتراضات مالباختگان رضایت خودروی طراوت نوین مقابل شرکت و دادسرای عمومی تاکستان

براساس فیلم وتصاویر منتشره در شبکه های اجتماعی روزشنبه ۱۸ فروردین، مالباختگان رضایت خودروی طراوت نوین درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به عدم پرداخت طلب هایشان مقابل شرکت و دادسرای عمومی تاکستان تجمع کردند.

*ادامه اعتراضات متقاضیان پارس خودرو با تجمع مقابل نهاد ریاست جمهوری اسلامی

تصویر منتشره درشبکه های اجتماعی،از ادامه اعتراضات متقاضیان پارس خودرونسبت به عدم تحویل خودرو با تجمع  روز شنبه ۱۸ فروردین مقابل نهاد ریاست جمهوری اسلامی خبر می دهد.

*برخورد فیزیکی با توماج صالحی به دلیل حمایت از امیر نصرآزادانی

توماج صالحی، هنرمند مردمی و زندانی سیاسی در پی اعلام حمایت از امیر نصرآزادانی، بازیکن پیشین سپاهان و تراکتور که به ۱۶ سال حبس محکوم شده، مورد بازخواست و سپس ضرب‌وشتم قرار گرفت.

امیر رئیسیان، وکیل توماج صالحی با تاکید بر اینکه دفاع از حقوق قانونی هیچکس جرم نیست، نوشت: “توماج صالحی توسط حفاظت اطلاعات زندان دستگرد مورد بازخواست قرار گرفته و حتی برخوردی که صورت گرفته منجر به خراشیدگی بازوی توماج شده است.”

برگرفته از کانال کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های کارگری

*اجرای حکم یک سال حبس معترضان به مسمومیت سریالی دانش‌آموزان 

امروز، ١٨ فروردین ١٤٠٣حکم یک سال حبس هستی امیری و ضیا نبوی که بابت اعتراض به مسمومیت سریالی دانش‌آموزان دریافت کرده بودند اجرا شد. 

هستی امیری  در گذشته نیز بابت اعتراض به احکام اعدام و شرکت در تحصن ۸ مارس نیز زندانی شده بود و پس از آزادی همواره از هم‌بندیانش با عقاید و گرایش‌های سیاسی متفاوت نوشت و از حقوق آنها دفاع کرد. 

ضیا نبوی ، از زندانیان سیاسی سابق هست که بارها بخاطر فعالیت های مدنی و دانشجویی بازداشت شده است و سابقه هشت سال تحمل حبس بخاطر فعالیت های خود از سال ۸۸ تا ۹۶ را دارد .

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*حکم انفصال خدمت سلمان موسوی  

در ادامه صدور احکام هیات های تخلفات آموزش و پرورش علیه فعالین صنفی و سیاسی ، سلمان موسوی دبیر آموزش و پرورش خرم آباد، نویسنده و فعال صنفی از سوی وزارت آموزش و پرورش به انفصال از خدمت به مدت یکسال محکوم شد.

در حکمی که هیات تخلفات آموزش وپرورش صادر کرده‌است  سلمان موسوی به تبلیغ علیه نظام،تشویش اذهان عمومی، توهین به رهبری و شایعه پراکنی علیه نظام، به انفصال از خدمت و قطع حقوق و مزایای شغلی  به مدت یکسال محکوم شد.

در ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ با ابلاغ اداره  کارگزینی آموزش و پرورش این معلم خرم آبادی از  ورود به کلاس منع شد.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*جمال عاملی روانه زندان اوین شد .

جمال عاملی فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق پس از دریافت احضاریه‌ی اجرای حکم ۱ سال حبس تعزیری خود، صبح امروز به شعبه یک اجرای احکام اوین مراجعه کرد و پس از بازداشت  به زندان اوین منتقل شد.

این زندانی  سیاسی  سابق  که در سال ۸۸ نیز با محکومیت زندان مواجه شده بود ، در بهمن‌ماه ۱۴۰۲  به اتهام «اجتماع و تبانی بر ضد امنیت داخلی/خارجی» و «تبلیغ علیه نظام»،  در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

پس از دریافت احضاریه‌ی اجرای حکم ۱ سال حبس تعذیری خود، صبح امروز ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ به شعبه یک اجرای احکام اوین مراجعه کرد و پس از بازداشت به زندان اوین منتقل شد.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate