اخباروگزارش های کارگری ۱۸ تیرماه ۱۴۰۲

اخباروگزارش های کارگری ۱۸ تیرماه ۱۴۰۲

– دیوارنویسی و پخش پوستر به مناسبت ۱۸ تیر و به یاد فرشته علیزاده که در جریان اعتراضات سال ۷۸ مفقود شد؛ دانشگاه الزهرا

– ۲۴ سال گذشت؛ فرشته علیزاده کجاست؟

– یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته تامین اجتماعی کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله  مصوبه مزدی ضد کارگری شورای عالی کار‌ و وضعیت نامناسب خدمات بیمه درمانی باراهپیمایی وبرپایی تجمع در شهرهای اهواز و کرمانشاه مقابل اداره کل تامین اجتماعی استان وشوش  مقابل اداره تامین اجتماعی شهرستان

– کمپین یکصدهزار امضاء برای آزادی معلمان زندانی و پایان دادن به پرونده‌سازی علیه معلمان

– تجمع اعتراضی کارگران کشتارگاه صنعتی نسبت به عدم پرداخت ۶ ماه حقوق و۲سال حق بیمه مقابل استانداری

– تجمع اعتراضی کارگران غیررسمی پتروشیمی گچساران نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل فرمانداری

– تجمع اعتراضی کشاورزان قزوین نسبت به کاهش حق آبه امسال از کانال آب کشاورزی و عدم اختصاص بموقعش مقابل شرکت آب منطقه‌ای

– تجمع اعتراضی بازاریان بندرعباس نسبت به شیوه‌های مبارزه با قاچاق کالا مقابل استانداری هرمزگان

*پاداش شعبه ۹ بارپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۴ رسالت تهران به تضییع کنندگان حقوق ومطالبه بحق رانندگان عضو تعاونی مسکن کارکنان شرکت واحد در پروژه سپیدار ۲ و ۳ در هفته‌ی «قوه‌ قضایی»

– تائید حکم بیدادگاه بدوی علیه کارگر زندانی داود رضوی در بیدادگاه تجدید نظر 

– پاسخ عزیز قاسم‌زاده معلم زندانی به ۲٥ اتهام هیأت تخلفات اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان علیه او

*******

*دیوارنویسی و پخش پوستر به مناسبت ۱۸ تیر و به یاد فرشته علیزاده که در جریان اعتراضات سال ۷۸ مفقود شد؛ دانشگاه الزهرا.

*۲۴ سال گذشت؛ فرشته علیزاده کجاست؟

امروز ۲۴مین سالی است که فرشته پس از آن هرگز به خوابگاه فرزانگان دانشگاه الزهرا بازنگشت و آخرین خبری که از او در دست است به تماسی تلفنی از یک تلفن کارتی در میدان ولیعصر با مادرش برمی‌گردد که در آن خبر داده که برای بازگشت به شهرش بلیط قطار گرفته،‌ قطاری که هیچ‌گاه به آن نمی‌رسد!

فرشته علیزاده دانشجویی است که در ۱۸ تیر سال ۷۸ همگام با واقعه‌ی تلخ کوی دانشگاه، همچون سعید زینالی مفقود شد و هیچ‌کدام از نهادهای امنیتی مسئولیت این اتفاق را برعهده نگرفته و بعد از گذشت ۲۴ سال هنوز هم هیچ خبری از سرنوشت دقیق مسئول برد انجمن الزهرا در دست نیست غیر از آنکه نامش گذری تلخ و‌ دردآلود را در ذهن‌ها رقم بزند که حتما جوانی او نیز به گورهای تاریک خاوران ختم شده است و همین بی‌خبری سبب شد که مادرش ۶ ماه پس از گمشدن او دق کند و از دنیا برود.

#فرشته_علیزاده اولین هشتگ دانشگاه الزهرا است؛ آن هم در زمانی که هنوز موج تکنولوژی به جایی نرسیده بود که چشم‌ و‌ گوش جامعه به هشتگ شدن نام دانشجویان عادت کرده باشد و دانشگاه در آماج سرکوب و توحش حکومت قرار بگیرد؛ دانشجویی که باحضورش در جریان اعتراضات سال ۷۸ طلایه‌دار حضور در صحنه‌ی ظلم‌ستیزی و مبارزه با استبداد شد و قهرمان گمشده‌ی دانشگاهی است که پس از حضور درخشان دخترانش در جنبش “زن زندگی آزادی” ، نامش برای همگان تصویری از کلیدواژه‌های شجاعت،ایستادگی و آزادگی را زنده می‌کند و دیگر از آن تصویر خاکستریِ مطلوب حاکمیت که سال‌ها در تلاش بود الزهرا را عرصه‌ی جولان خود و دانشگاه مطیع و باب‌میلش نشان بدهد چیزی باقی نمانده است.

فرشته گم شد اما در دل الزهرا هزاران هزار فرشته پیدا شد که هر یک به تنهایی برای جامعه‌ی خود منبع الهام بودند و شکستن دیوار بلند ستم، برای رسیدن به آن‌سوی راه آزادی را هرروز و هرروز تمرین می‌کنند و امروز راهش با همت بلند و ایستادگی دانشجویانی همچون سپیده رشنو، مائده دلبری، رایحه حسینی، فاطمه رشیدی، سارینا صادقی، نیلوفر میرزایی و…در خط مقدم شکستن دیوار استبداد ادامه دارد.

ما دانشجویان دانشگاه الزهرا در ۲۴مین سالگرد واقعه‌ی کوی دانشگاه با گرامی داشتن نام فرشته علیزاده، سعید زینالی، عزت ابراهیم‌نژاد و تمامی دانشجویانی که از این حادثه‌ زخمی با خود به یادگار دارند، اعلام می‌داریم همگام با دیگر دانشگاه‌های کشور که امروز عرصه‌ی اصلی بیداری و حق‌طلبی است، در راه شکستن قفس ظلم و پرگشودن در هوای آزادی همراه و هم‌صدا خواهیم ماند.

چرا که دستی که آزادی را فهمیده است، دیگر به بازوی انسان باز‌ نمی‌گردد.

برای او بال پرواز خواهد شد!

هجدهم تیر

دانشجویان دانشگاه الزهرا

یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته تامین اجتماعی کشور نسبت به سطح نازل حقوق منجمله  مصوبه مزدی ضد کارگری شورای عالی کار‌ و وضعیت نامناسب خدمات بیمه درمانی باراهپیمایی وبرپایی تجمع در شهرهای اهواز و کرمانشاه مقابل اداره کل تامین اجتماعی استان وشوش  مقابل اداره تامین اجتماعی شهرستان

 شعارها:

«اعتراض اتحاد علیه فقر و فساد»

«بازنشسته بپاخیزعلیه فقر وتبعیض»

«بازنشسته بیداراست از تبعیض بیزاراست»

«نه مجلس نه دولت نیستند بفکر ملت»

«حسین حسین شعارشون دروغ ودزدی کارشون»

«خواسته ما این زمان معیشت واست درمان»

«بازنشسته بپا خیز برای رفع تبعیض»

«حقوق نصف نیمه ساکت بشیم همینه»

«تورم اسفبار حاکم شده توبازار»

«زیربارتورم شکسته پشت مردم»

«گرانی تورم بلای جان مردم»

تصاویر:

اهواز:

شوش:

*کمپین یکصدهزار امضاء برای آزادی معلمان زندانی و پایان دادن به پرونده‌سازی علیه معلمان

پس از پایان جمع‌آوری امضاء برای نامه به ریاست قوه قضائیه معلمان بسیاری با تماس یا ارسال پیام درخواست امضاء نامه را داشتند که متاسفانه فرصت آن پایان یافته بود. بنابراین تصمیم گرفته شد برای انجام این مهم کمپین یکصدهزار امضاء راه‌اندازی شود تا با حمایت شما همکاران گرامی این درخواست به گوش همه مسئولان کشور رسانده شود. 

لطفا با ورود به لینک زیر ابتدا پتیشن را امضاء و سپس با اشتراک‌گذاری این پست از طریق تمامی اپلیکیشن‌ها و یا ایمیل در موفقیت کمپین و آزادسازی معلمان سهیم شوید. 

برای ورود به سایت بایستی فیلترشکن یا vpn روشن باشد!

نوشتن نام، نام خانوادگی، کشور، شهر و استان محل خدمت یا بازنشستگی ضروری است. 

لینک امضاء 

https://fa.petitions.net/406678?u=8826850&s=102851291

#معلمان_زندانی_تنها_نیستند

#جنین_زند_آجویی 

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*تجمع اعتراضی کارگران کشتارگاه صنعتی نسبت به عدم پرداخت ۶ ماه حقوق و۲سال حق بیمه مقابل استانداری

روزیکشنبه ۱۸ تیر، کارگران کشتارگاه صنعتی برای اعتراض به عدم پرداخت ۶ ماه حقوق و۲سال حق بیمه مقابل استانداری این استان درشهر ایلام تجمع کردند.

*تجمع اعتراضی کارگران غیررسمی پتروشیمی گچساران نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل فرمانداری

روزیکشنبه ۱۸ تیر، کارگران غیررسمی پتروشیمی گچساران برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت و جذب نیروهای غیربومی از شهرستان‌های دیگر مقابل فرمانداری این شهرستان در استان کهگیلویه و بویراحمد تجمع کردند.

*تجمع اعتراضی کشاورزان قزوین نسبت به کاهش حق آبه امسال از کانال آب کشاورزی و عدم اختصاص بموقعش مقابل شرکت آب منطقه‌ای

روزیکشنبه ۱۸ تیر،جمعی از کشاورزان قزوین برای اعتراض به کاهش حق آبه امسال از کانال آب کشاورزی و عدم اختصاص بموقعش مقابل شرکت آب منطقه‌ای تجمع کردند.

تجمع کنندگان به خبرنگاررسانه ای گفتند: امسال حقآبه آنان از کانال، به کمتر از نصف رسیده واعتراض کشاورزان قزوین به بسته شدن کانال و کاهش حقآبه خسارات فراوانی به مزارع و باغات وارد کرده است.

قابل یادآوری است که میزان حقآبه استان از کانال آب کشاورزی (سد طالقان) در سال‌های گذشته بیش از ۳۰۰ میلیون متر مکعب بوده که پارسال به ۱۳۵ میلیون متر مکعب کاهش یافت.

 سهم آب کشاورزی استان امسال فقط ۶۰ میلیون متر مکعب بوده که به موقع تخصیص پیدا نکرده است.

*تجمع اعتراضی بازاریان بندرعباس نسبت به شیوه‌های مبارزه با قاچاق کالا مقابل استانداری هرمزگان

روزیکشنبه ۱۸ تیر،جمعی ازبازاریان بندرعباس برای اعتراض به شیوه‌های مبارزه با قاچاق کالا مقابل استانداری هرمزگان تجمع کردند.

یکی از کسبه خیابان بهادر بندرعباس  به خبرنگاررسانه ای گفت: مبارزه با قاچاق کالا متولی مشخصی ندارد و مجموعه‌های مختلف مانند تعزیرات، صمت و بخش‌های مختلف نیروی انتظامی، جداگانه در این حوزه ورود می‌کنند.

یکی دیگر از بازاریان گفت: کسبه انواع مالیات و عوارض را پرداخت می‌کنند و نباید آن‌ها را به چشم متهم نگاه کرد.

یکی دیگر از معترضان نیز یادآور شد: بیشترین قاچاق کالا کانتینری است، اما معلوم نیست چرا نهاد‌های مختلف به ریشه‌های شناخته شده قاچاق کالا نمی‌پردازند.

*پاداش شعبه ۹ بارپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۴ رسالت تهران به تضییع کنندگان حقوق ومطالبه بحق رانندگان عضو تعاونی مسکن کارکنان شرکت واحد در پروژه سپیدار ۲ و ۳ در هفته‌ی «قوه‌ قضایی»

رضا شهابی، زندان اوین

اینکه می‌گویند قوه‌ی قضاییه ملجأ و پناهگاه مردم است، حقیقتاً جز شعار توخالی چیز دیگری نیست. البته نوع مردم رامشخص نکرده‌اند، و معلوم نیست دقیقاً منظورشان از مردم چه کسانی هستند؟ آنچه تا به امروز در رفتارها، احکام،امتیازات، بخشش و غیره دیده‌ایم، مردمی از نوع فرودستان و فقرا، پابرهنگان و کارگران و زحمتکشان نبوده است. هر چیبوده (آزادی، خانه، کار، رفاه و …) برای خودی‌ها بوده است، شما بخوانید برای الیگارشی. به طور مثال یکی از تبعیضاتکه به عینه هر روز مواجه هستیم، مرخصی‌هایی از نوع روزانه، هفتگی، ماهانه، و خارج شدن از زندان با اتومبیل شخصی(اول صبح) و وارد شدن به زندان ساعت ۱۰ شب است (حسن رعیت)، آزادی با وضعیت نامشخص اکبر طبری، آزادی‌هایمشروط و اعزام به بیمارستان و محل کار برای بانیان مشکلات اقتصادی امروز، و البته عفو و بخشش همگی مختص بهزندانیان خودی بوده است.

اما در مورد کارگران زندانی سندیکای شرکت واحد یا هر زندانی مطالبه‌گر و کنشگر که نگران آینده‌ی مردم علی‌الخصوصکارگرها و جوانان جویای کار و آینده‌ی کشور هستند چنین نبوده است. 

ظلم مسئولان قوه‌ قضاییه و تشکیل دهندگان پرونده‌های واهی علیه کارگران سندیکایی (رضا شهابی، داود رضوی، و حسنسعیدی) و بیعدالتی نسبت به رانندگان عضو تعاونی و پروژه‌ی سپیدار ۲ و ۳ شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ازابتدا تا به امروز به شرح زیر بوده است:

بیش از ۱۲۰ نفر از رانندگان شاغل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در سال ۸۹-۹۰ برای خانه‌دار شدن در تعاونیمسکن کارکنان شرکت واحد با پرداخت یک میلیون و صد هزار تومان عضو تعاونی مسکن مذکور می‌شوند. این تعاونی باافراد بازنشسته نیروی انتظامی تهران بزرگ از جمله آقایان حسین بیژنی و احمد کشاورزیان به عنوان رئیس هیئت مدیره وتعدادی از مدیران وقت و بازنشسته و عضو شورای اسلامی کار مرکز، آقایان پیمان سنندجی مدیر عامل شرکت واحد وعلی مهدوی‌خواه مدیر عامل تعاونی مسکن کارکنان شرکت واحد و تعدادی از دوستان سببی و نسبی افراد فوق‌الاشارهتشکیل می شود. اینکه این افراد سودجو و فرصت‌طلب و سواستفاده‌گر با تشکیل این تعاونی چه انگیزه‌ای داشتند و بهدنبال چه بودند بر اساس تحقیقات به عمل آمده افشاگری خواهد شد. 

هر کدام از رانندگان عضو به خیال اینکه در دو سال آینده صاحب خانه خواهند شد طی قراردادی مبنی بر ساخت یکواحد آپارتمان، متری ۶۵۰،۰۰۰  تومان با پارکینگ و انباری و تعیین متراژ و شماره واحد در پروژه‌ی سپیدار ۲ و ۳ فردیسکرج امضا کردند و بر اساس زمانبندی که تعاونی برای آورده‌ی اعضای تعاونی و عضو پروژه‌ی ۲ و ۳ سپیدار مشخصکرده بود، رانندگان با پرداخت پول نقد به شماره تعاونی مسکن و تحویل برات از طرف مدیریت شرکت واحد به تعاونیمسکن و وام بلاعوض بر اساس سنوات خدمت و وام مسکن آورده‌ی خودشان را تا تاریخ سررسید انجام داده‌اند و تعاونیباید بر طبق قرارداد در سال ۹۲ خانه‌های اعضا را تحویل می‌داد. اما هیئت مدیره تعاونی مسکن از اعتبار و تعداد بالایدرخواست مسکن توسط رانندگان برای پیشبرد اهداف خودشان و سرمایه‌گذاری در جاهای دیگر، جیب رانندگان را در روزروشن خالی کردند و با اعتبار رانندگان، وام‌های کلانی از بانک‌ها و نیز بودجه از شهرداری تهران و سایر نهادها دریافتمی‌کنند.

تعاونی مسکن برای ساخت خانه‌ها با شخصی به نام ثابت که از دوستان قدیمی کشاورزبان بوده است قرارداد می‌بندد وبعد به دلیل اختلاف کذایی که پیدا می‌کنند، ساخت پروژه متوقف می‌شود و با شکایت تعاونی تا رأی نهایی بیش از دو سالطول می‌کشد. در این مدت سرمایه و آورده‌ی رانندگان در پروژه‌های دیگری که تعاونی شروع کرده است مورد استفاده قرارمی‌گیرد. اینکه این اختلاف با پیمانکار چقدر ساختگی بوده به کنار، اصل توقف پروژه از این بابت به رانندگان چه ربطیدارد؟ افزایش قیمت مصالح ساختمانی در این مدت یا هر بهانه‌ی دیگری که آوردنده‌اند، به لحاظ حقوقی، انسانی،اقتصادی و هر شکل دیگری، چه ربطی به رانندگان دارد؟ اشتباهات مهندسی و تاسیسات پیمانکار که منجر به تخریبشده چه ربطی به رانندگان دارد که دیواری کوتاه‌تر از آنان پیدا نمی‌کنند؟

بی شک قصور از طرح تعاونی مذکور از طرف پیمانکار بوده و باید به دلیل دیرکرد خسارت به رانندگان عضو پروژه‌یسپیدار  ۲ و ۳پرداخت کنند.

تعاونی مذکور بعد از چند سال توقف، ساخت و ساز در پروژه  را بر اساس خسارتی که از پیمانکار (ثابت) دریافت کردشروع می‌کند؛ ولی از رانندگان درخواست می‌کند که برای ادامه ساخت پول بیشتری پرداخت کنند ولی از آنجا که رانندگانطبق قرارداد آورده‌ی خودشان را پر کرده بودند حاضر به پرداخت پول بیشتر نشده‌اند به دلیل اینکه طبق قرارداد واحدهامتری ۶۵۰،۰۰۰۰ تومان باید ساخته و تحویل رانندگان می‌شد. ولی تعاونی ساخت پروژه را ادامه داد و با زیر پا گذاشتنقرارداد واحدهایی که به نام رانندگان عضو ثبت شده بود را با دریافت پول بیشتر به افراد خارج از شرکت واحد، برخیرانندگان دیگر و تعدادی را نیز به عنوان کارمزد تحویل پیمانکار و افرادی که پیمانکار معرفی کرده بود داد. در واقع دراینجا فروش مال غیر صورت گرفته است.

رانندگان شرکت واحد برای تهیه آورده و صاحب خانه شدن از هستی و نیستی درآمدند در حالی که در سال ۸۹ و ۹۰ باهمان آورده می‌توانستند در تهران یک واحد ۷۰ یا ۸۰ متری بخرند. ولی متاسفانه بیش از ۱۲ سال است که با وجودنامه‌نگاری، اعتراض، تجمع در مقابل دفتر شکایت مردمی قوه قضاییه و دیدار با اقای صالحی در این دفتر هیچ اقدامموثری از سوی مسئولین و نهادها ندیدیم. دستگاه قضایی و سایر نهادها از جمله وزارت اطلاعات که در تجمعات حضورپیدا می‌کردند عکس و فیلم تهیه می‌کردند و می‌گفتند حتمن پیگیر مسکن شما خواهیم شد، اما به فریاد رانندگان مظلومنرسیدند و طرف افراد سودجو و سواستفاده‌گر و فرصت‌طلب را گرفتند و در نهایت نیز به ضرر کارگران مالباخته رایدادند. 

در چهار تیرماه امسال (۱۴۰۲) ابلاغیه را در زندان تحویل گرفتم و اعتراض خود را نسبت به رأی صادره به صورت کتبینوشته و پیگیری‌هایی برای ثبت ثنا در تاریخهای ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ تیر انجام دادم، اما متاسفانه به دلیل قطعی اینترنت،خرابی اسکنر، عدم حضور و مشکلات متصدی ثنا اعتراض اینجانب در زمان قانونی (۱۰ روز) ثبت نشد. در واقع قصور ازطرف واحد قضایی و متصدی ثنا در زندان بوده است نه از طرف اینجانب به عنوان شاکی. 

دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی، همچنین دستگاه قضایی، از تمام جزئیات و تخلفات این پرونده اطلاع دارند، افرادمعلوم‌الحال و سودجوی آن را می‌شناسند، مدارک برات‌ها، وام‌ها و وجوه نقد پرداختی رانندگان را در اختیار دارند وآشکارا می‌دانند، با این حال در قرار نهایی دادسرا آمده است عضوگیری در تعاونی محل تردید بوده است و شرکتتعاونی صرفاً برای دفتر مرکزی شرکت واحد تاسیس و عضوگیری شده است و سایر افراد صرفا به عنوان عضو پروژه نامنویسی شده اند و نه عضوی از تعاونی! 

آقای بازپرس شعبه ۹! شرکت تعاونی که برای دفتر مرکزی شرکت واحد تاسیس شده و کارگران شاغل شرکت در آن عضومی‌شوند، و متعلق به کارگران است، شما این کارگران را عضو نمی‌دانید و آن وقت در مطرح کردن سایر افراد به عنوانعضوی از پروژه یعنی افرادی که خارج از شرکت واحد بوده‌اند و نام‌نویسی کرده‌اند ایرادی نمی‌بینید؟ در حالیکه آنچهپیگرد قانونی دارد و تخلف به حساب می‌آید اعضایی هستند که خارج از شرکت واحد بوده‌اند و نه برعکس!

خلاصه اینکه ما رانندگان شرکت واحد و اعضای تعاونی مسکن کارکنان شرکت واحد و اعضای پروژه‌ی سپیدار ۲ و ۳ ازمسئولین قوه قضاییه و سایر نهادها ناامید شدیم. مردم شما قضاوت کنید با توجه به توضیحات مختصری که دادم حق باچه کسی است؟

چه کسی باید خسارت پرداخت کند؟

چه کسی باید بازخواست شود؟

چه کسی باید در زندان باشد؟

متاسفانه مثل بقیه‌ی جاهای مملکت اینجا نیز جای متهم با شاکی عوض شده است!

متهم راست راست بیرون می‌چرخد و هرکاری برای حق را ناحق کردن انجام می‌دهد و با رای‌هایی که به ضرر کارگرانصادر می‌شود به ریش زحمتکشان می‌خندد، اما رضا شهابی، داود رضوی، و حسن سعیدی، که از جمله شاکیان هستند،در زندان هستند و سایر شاکیان در دورترین نقاط تهران با پرداخت اجاره‌های سرسام‌آور دنبال فریادرس هستند.

رضا شهابی

۱۵ تیر ماه ۱۴۰۲، زندان اوین

*تائید حکم بیدادگاه بدوی علیه کارگر زندانی داود رضوی در بیدادگاه تجدید نظر 

وکیل مدافع داود رضوی طی تماسی با خانواده ایشان اعلام کرد که روز سه شنبه ۶ تیرماه لایحه اعتراض نسبت به حکم نا عادلانه علیه این کارگر زندانی تقدیم دادگاه تجدید نظر شد، و منتظر بودند تا شعبه تجدید نظر مشخص شود، اما در تاریخ ۱۱ تیرماه ابلاغیه ای ارسال و در آن نوشته شده بود که پرونده به شعبه ۳۶ برای بررسی و رسیدگی فرستاده و حکم ۵ سال حبس تعزیری علیه داود رضوی عینا در دادگاه تجدید نظر تائید شده است. یعنی اینکه پرونده در عرض دو روز از شعبه ۱۵ به شعبه ۳۶ انتقال و رای دادگاه تجدید نظر صادر و قطعی شده است. 

یادمان نخواهد رفت که با زیر پا گذاشتن حتی قوانین خودتان دادگاه تجدید نظر یک کارگر زندانی را به این سرعت و تعجیل و بدون هیچگونه تخفیفی برگزار می کنید، اما پرونده اختلاسگرهای «خودی» سال ها به طول می‌انجامد تا «بررسی» گردد و در نهایت یا تبرئه می‌شوند و یا با وجود احکام ظاهری مدام‌در بیرون از زندان به سر می‌برند.

سندیکای کارگران‌شرکت‌ واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به شدت به تایید حکم ظالمانه علیه داود رضوی در دادگاه تجدید نظر معترض است. داود رضوی، بعنوان یک‌کارگر و عضو هیات مدیره ی سندیکا، تنها «جرمش» دفاع از حقوق اولیه کارگران است. اتهامات بی پایه و اساس و پرونده سازی علیه داود رضوی از هیچونه وجاهت قانونی و‌مشروعیتی یزبرخوردار نیستند، و اگر در کشور ما «دادگاه تجدید نظر» بطور مستقل و‌ عادلانه‌ وجود داشت، رضوی باید تبرعه و‌ آزاد میشد. 

سندیکای کارگران شرکت واحد خواستار آزادی بی قید وشرط اعضای زندانی خود داود رضوی، حسن سعیدی و رضا شهابی و سایر فعالین کارگری و معلمی و‌ مدنی میباشد. 

کارگر زندانی آزاد باید گردد

زندانی سیاسی آزاد باید‌‌گردد

با امید به گسترش صلح و عدالت در ایران و‌ تمام جهان

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

۱۸ تیر ۱۴۰۲

*پاسخ عزیز قاسم‌زاده معلم زندانی به ۲٥ اتهام هیأت تخلفات اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان علیه او

به نام خداوند جان و خرد

جاهلان سرور شدستند و ز بیم

عاقلان سرها گرفته در گلیم

روز هفتم تیرماه ۱۴۰۲ ابلاغیه‌ای به شماره ۸۶۹/ه/۲۰  صادره به تاریخ ۱۴۰۲/۴/۴ را با ۲٥ اتهام از سوی هیأت تخلفات اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان در زندان لاکان رشت دریافت نمودم. ابلاغیه‌ای سراسر رسوا، غیرحقوقی، کینه‌توزانه، فرهنگ‌ستیزانه و معلم‌ستیزانه که گواهی روشن است، آموزش و پرورش با چه نگاهی و با حضور چه افرادی دوران انکسار کنونی خود را طی می‌کند. ابلاغیه‌ای که خواندنِ آواز را جرم و اشعار مفاخر ادب ایران را “مضامین انحرافی” می‌نامد. در این ابلاغیه در کنار تجمعات برگزارشده‌ی معلمان در محوطه اداره کل آموزش و پرورش که خانه‌ دوم آنهاست، در روزهایی که اساسا معلمان تجمعی برگزار نکرده‌اند و یا مانع برگزاری تجمع آنها شده‌اند، با کپی پیست عبارت تکراری “ایراد سخنرانی در بین حاضرین و بیان سخنان ساختارشکنانه جهت تحریک سایرین و خواندن آواز با مضامین انحرافی” در چندین جای متن علیه اینجانب، نشان می‌دهد که تنظیم‌کنندگان و طراحان این نامه چه عنادی با فرهنگ ایرانی و آموزش اصولی در ایران دارند. ضمن اینکه موارد دیگری در این ابلاغیه وجود دارد که در حیطه مدعی‌العموم است و کمترین ارتباطی با هیأت تخلفات اداری ندارد تا درباره آن موضوعات از نظر اداری و حقوقی اساسا حق ورود داشته باشد.

 اینجانب ناصحانه و مشفقانه انذار می‌دهم که آمیختن عَلَم ضَلالت و قلَم جهالت و رقم سفاهت، ثمری جز ویرانیِ افزون‌تر این خانه‌ی ویران ندارد. افرادی با کمترین دانش حقوقی و تجربه کاری و گماردنشان بر هیأت‌های تخلفات اداری، حاصلی جز نارضایت‌مندی در جامعه معلمان و کارنامه‌ای سیاه بر جای نخواهند گذاشت. با این حجم از بی‌خبری و بهره‌ی حتی ناچیز از ابتدایی‌ترین دانش حقوقی و جلوس بر مصطبه‌ی چنین هیأتی، در واقع” غصب فرهنگی” با “منش چنگیزی” است. از همین رو توصیه معلمانه‌ی اینجانب به زُعمای امور این است که برای جلوگیریِ بیشتر از این همه “پریشانی بر سر پریشانی” با معزول کردن امضا‌کننده‌ی این ابلاغیه و بر سر جای نشاندن او، جامعه معلمان را مسرور و مشعوف نمایند و در این سیاهی نومیدی و یاس، روزنِ باریکِ امید را گشوده نمایند:

شب دشواری بود

نومیدانِ هجرت آفتاب

مقابل فانوسها نشسته

از طلوع شبتابِ خسته سخن می‌گفتند

و من دیدم

مردگان حیرت زده از روزنِ مزارها

خیره خیره

خوابهای پنهان ما را می‌پایند

عزیز قاسم زاده

شنبه / هفدهم تیرماه یکهزارو چهارصد و دو

 زندان لاکان رشت – بند میثاق

akhbarkargari2468@gmail.com


Google Translate