اخباروگزارش های کارگری ۱۹ و ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۲

اخباروگزارش های کارگری ۱۹ و ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۲

– گرامیداشت یاد دانیال پابندی ازجان باختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ سقز وتجمع اعتراضی نسبت بە طرح پنهان کردن مزار ژینا(مهسا) امینی در آرامستان آیچی سقز با شرکت مادران انقلاب سنندج، دهگلان و دیواندرە 

بازداشت حدود نفر از اعضای خانواده‌های جانباختگان سنندج، دیواندره و دهگلان منجمله چند کودک حین بازگشت توسط نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت

کماکان ۶ نفر از خانواده ها در بازداشت بسرمی برند

– ادامه جمعه های اعتراضی اهالی سیستان و بلوچستان با راهپیمایی،برافراشتن پلاکاردها و سردادن شعارهای اعتراضی منجمله«قسم به خون یاران  ایستاده ایم تا پایان»  در زاهدان

بازداشت تعدادی از معترضین توسط نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت 

– تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته مس تبریزنسبت به تغییر اساسنامه وقرارگرفتن زیر نظر شورای عالی رفاه همزمان با سفر رئیسی به تبریز

– تجمع جمعی از کارگران کارخانه هپکو اراک تحت لوای اعتراض به بندهای ضد کارگری لایحه برنامه هفتم با پلاکارد«قابل توجه نفوذی ها با تصویب قوانین ضد کارگری نمی توانید مار دوباره به کف خیابان بکشانید»

خطاب به تجمع کنندگان: کارگران شاغل و بازنشسته برای احقاق حقوق برحقشان در کف خیابان هستند وفریاد میزنند«فقط کف خیابون بدست میاد حقمون»

– شهرها و آدرس‌های محل دومین تجمع سراسری معلولان یکشنبه ۲۱ خرداد ساعت ۹ صبح

– اعتصاب هزاران نفری ما کارگران پروژه ای به کجا رسید

– لایحه هفتم توسعه، قوانین ،مصوبات و بخشنامه های یک شبه در خدمت طبقه سرمایه دار !

– قطعنامه کمیته برگزار کننده آکسیون نهم ژوئن ۲۰۲۳ در مقابل سازمان جهانی کار 

– سپیده فرهان (فرح‌آبادی)، زندانی سیاسی پیشین و از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری دی‌ماه سال ۱۳۹۶، درگذشت 

– بیانیه کانون صنفی معلمان استان بوشهر در محکومیت اجرای حکم زندان جناب آقای اصغرامیرزادگان

– دادگاه فعالان صنفی فرهنگیان فارس برگزار شد

– تجمع اعتراضی نسبت به عدم پاسخگویی وزارت صمت دررابطه باترخیص نشدن کامیون های دست دوم وارداتی مقابل ساختمان ریاست جمهوری

– اعتصاب جمعی از پزشکان و جراحان چشم مجتمع درمانی بزرگ هلال احمر شرق تهران در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات

– اخراج یک دانشجو؛ این‌بار در دانشگاه آزاد تهران شمال

– مجتمع خوابگاهی چمران؛ خوابگاه یا بازداشتگاه؟

*******

*گرامیداشت یاد دانیال پابندی ازجان باختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ سقز وتجمع اعتراضی نسبت بە طرح پنهان کردن مزار ژینا(مهسا) امینی در آرامستان آیچی سقز با شرکت مادران انقلاب سنندج، دهگلان و دیواندرە 

بازداشت حدود نفر از اعضای خانواده‌های جانباختگان سنندج، دیواندره و دهگلان منجمله چند کودک حین بازگشت توسط نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت

کماکان ۶ نفر از خانواده ها در بازداشت بسرمی برند

روز جمعه ۱۹ خرداد، ضمن گرامیداشت یاد دانیال پابندی ازجان باختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ سقز تجمع اعتراضی در آرامستان آیچی سقز نسبت بە طرح پنهان کردن مزار ژینا(مهسا) امینی با شرکت مادران انقلاب سنندج، دهگلان و دیواندرە برگزارشد.

براساس گزارش های منتشره درشبکه های اجتماعی دستکم ۳۰ نفر از اعضای خانواده‌های جانباختگان سنندج، دیواندره و دهگلان توسط نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت بازداشت شدند.

بنابهمین گزارش ها اسامی تعدادی از این بازداشت شدگان بقرارزیراست:
– دایە شریفە مادر رامین حسین‌ پناهی

– حسن امینی برادر محمد امینی همراه با مادر و خانوادە

– صدیق بهمنی پدر شاهو بهمنی همراه با خانوادە

– حیات مادر مومن زندکریمی همراه با خانوادە

– کوسار، هانا و باران منبری ۱۲ سالە 

– کیا مرادی، یونا مرادی فرزندان کوسار منبری ۱۶ و ۶ سالە

– خواهران داریوش علیزادە 

– احمد رحیمی پدر یحیی رحیمی 

– خواهر شادمان احمدی همراه با خانوادە 

– عبدالرحمان نصری با خانوادە 

– خواهران و برادران آرام حبیبی 

– خواهر ابراهیم لطف‌الهی

– هاشم ساعدی پدر سارینا ساعدی 

– رادا فاتحی خواهر رامین فاتحی

– عدنان فتحی

– بیان 

– رانندگان مینی‌بوس‌ها، جمال و جمیل

– دلنیا بهمنی خواهر شاهو بهمنی

– کوسار منبری و هانا منبری خواهران پیمان منبری 

– مائدە نصری خواهر متین نصری

آخرین خبرها حاکی از آزادی بازداشت شدگان بغیر از ۶ نفرشان می باشد.

*ادامه جمعه های اعتراضی اهالی سیستان و بلوچستان با راهپیمایی،برافراشتن پلاکاردها و سردادن شعارهای اعتراضی منجمله«قسم به خون یاران  ایستاده ایم تا پایان»  در زاهدان

بازداشت تعدادی از معترضین توسط نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت 

*تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته مس تبریزنسبت به تغییر اساسنامه وقرارگرفتن زیر نظر شورای عالی رفاه همزمان با سفر رئیسی به تبریز

روزجمعه ۱۹ خرداد همزمان با سفر رئیسی به تبریز،جمعی از کارگران بازنشسته مس تبریزبرای اعتراض به تغییر اساسنامه وقرارگرفتن زیر نظر شورای عالی رفاه دست به تجمع زدند.

یادآوری:

+دومین روز اعتراض کارگران بازنشسته مس سرچشمه  در تهران نسبت به تغییر اساسنامه وقرارگرفتن زیر نظر شورای عالی رفاه با تجمع مقابل شرکت ملی مس ایران

روز چهارشنبه ۱۰ خرداد، کارگران بازنشسته مس سرچشمه  در دومین روز اعتراضشان درتهران نسبت به تغییر اساسنامه وقرارگرفتن زیر نظر شورای عالی رفاه دست به تجمع مقابل ساختمان شرکت ملی مس ایران زدند.

++ادامه اعتراضات کارگران بازنشسته مس سرچشمه نسبتبه تغییر اساسنامه وقرارگرفتن زیر نظر شورای عالی رفاه با برپایی تجمع مقابل نهاد ریاست جمهوری

روزسه شنبه ۹ خرداد،کارگران بازنشسته مس سرچشمه درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت بهتغییر اساسنامه وقرارگرفتن زیر نظر شورای عالی رفاهدست به تجمع مقابل نهاد ریاست جمهوری درخیابان پاستور تهران زدند.

براساس گزارش رسانه ای شده،این بازنشستگان خواستار بازگشت استقلال صندوق مس هستند و می‌گویند: اینکه صندوق خصوصی مس را به زیرمجموعه وزارت رفاه منتقل کرده‌اند، اصلاً برای ما قابل قبول نیست؛ ما پیش از این نیز بارها مطالبه‌گری و اعتراض کردیم؛ صندوق مس باید مستقل بماند.

بازنشستگان مس معتقدند؛ صندوق از حق بیمه‌های آن‌ها شکل گرفته و دارایی بین‌النسلی آن‌هاست و لذا دولت نمی‌تواندیک‌جانبه در مورد آن تصمیم بگیرد.

این بازنشستگان نگران افول تعهدات صندوق هستند و می‌گویند: از رئیس جمهور می‌خواهیم استقلال صندوق مس را اعاده کند.

*تجمع جمعی از کارگران کارخانه هپکو اراک تحت لوای اعتراض به بندهای ضد کارگری لایحه برنامه هفتم با پلاکارد«قابل توجه نفوذی ها با تصویب قوانین ضد کارگری نمی توانید مار دوباره به کف خیابان بکشانید»

خطاب به تجمع کنندگان: کارگران شاغل و بازنشسته برای احقاق حقوق برحقشان در کف خیابان هستند وفریاد میزنند«فقط کف خیابون بدست میاد حقمون»

روز شنبه ۲۰ خرداد، جمعی از کارگران کارخانه هپکو اراک تحت لوای اعتراض به بندهای ضد کارگری لایحه برنامه هفتم با پلاکارد«قابل توجه نفوذی ها با تصویب قوانین ضد کارگری نمی توانید مار دوباره به کف خیابان بکشانید»دست به تجمع در محل کارشان زدند.

تجمع کنندگان انگاری خبر ندارند که کارگران شاغل و بازنشسته برای احقاق حقوق برحقشان در کف خیابان هستند وفریاد میزنند«فقط کف خیابون بدست میاد حقمون».

*شهرها و آدرس‌های محل دومین تجمع سراسری معلولان یکشنبه ۲۱ خرداد ساعت ۹ صبح

_ تهران؛ خیابان کارگر، میدان پاستور، خیابان پاستور، تقاطع ۱۲ فروردین

_ کرمانشاه؛ بلوار زن، بلوار بهزیستی، اداره بهزیستی کل استان کرمانشاه

_ اردبیل؛ شهرک حافظ، خیابان ودود صدساله، بهزیستی کل استان اردبیل

_ ساری، خیابان شهروند، بهزیستی کل استان مازندران

_ مشهد، بین چهارراه شهدا و زرینه، خیابان آیت الله بهجت، بین بهجت ۸ و ۱۰ اداره کل بهزیستی خراسان رضوی 

_ سنندج، چهار راه صفری بهزیستی شهرستان سنندج

_ اصفهان، خیابان آپادانا دوم (۱۵ خرداد) روبروی اداره کل بهزیستی استان اصفهان

_ اصفهان، شاهین شهر، خیابان فردوسی، اداره بهزیستی

_ ایذه، خیابان حر روبروی بیمارستان شهدا، ورودی بهزیستی مرکزی ایذه

_ کرمان، بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه بیمارستان شهید بهشتی، بهزیستی استان کرمان

_ قم ۷۵ متری عمار یاسر مجتمع ادارات استان قم

_ بروجرد، خیابان طالقانی روبروی بهزیستی بروجرد

پست بروزرسانی می‌شه

اگه شما هم می‌خواید به ما بپیوندید و در شهرتون تجمع برگزار کنید به این شماره ۰۹۱۲۲۱۹۹۱۷۲ و آیدی @Kazem_koIivand اطلاع بدید

نظاره‌گر نباش رفیق، اونی که غرق در مشکلاته خودتی!

همراه شو عزیز، کین درد مشترگ، هرگز جدا جدا، درمان نمی‌شود

ای معلول بپا خیز، برای رفع تبعیض

ای معلول داد بزن، حقتو فریاد بزن

*اعتصاب هزاران نفری ما کارگران پروژه ای به کجا رسید

اول اردیبهشت بود که اعتصاب ما کارگران پروژه ای آغاز شد. 

این اعتراضات تا همین جا دستاوردهای خوبی برایمان داشته است. اولین دستاورد آن متوجه کردن پیمانکاران مفتخور و مقامات مسئول به قدرت اعتصاب ما کارگران و به پایان رسیدن نقطه صبر و تحمل ما در برابر اجحافات و زورگویی هایشان است. ما اعتصاب کردیم و گفتیم دستمزدها باید ۷۹ درصد افزایش یابد و بیست روز کار و ده روز استراحت همه جا جاری شود. اما در میانه کار و دست کشیدن ما از کار در اعتراض به وضعیتی نابسامان کاری و معیشتی مان، متوجه بالاگرفتن بیشتر  دعواهای دو باند مافیایی قرارگاه خاتم و  پیمانکاران مفتخور شدیم. دعوایی که در آن قرارگاه خاتم تلاش میکند خودش همه کاره شود و کار را از دست پیمانکاران بیرون بکشد و پیمانکاران زالو صفت نیز در این دعوا با راه انداختن نمایش پیمانکار خوب و بد سعی میکنند اعتراضات بر حق ما کارگران را دستمایه ای برای خود در این دعواها کنند و با این کار در صف ما کارگران تفرقه ایجاد کنند و اعتصاب را به بیراهه بکشانند. 

در همان روزهای آغازین اعتصاب “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” بیانیه ای داد و اعلام کرد که نزاع دو باند مافیایی قرارگاه خاتم و  پیمانکار زالو صف به ما کارگران ربطی ندارد و ما خواستهای خود را داریم و داشتن یک زندگی شایسته انسان را حق خود میدانیم اما متاسفانه در جاهایی پیمانکاران با چندرغازی افزایش دستمزد و یکسری وعده و وعید و در کنار آن گرفتن چماق اخراج بر روی سر کارگر، کاری کردند که بخشی از همکاران سر کار بازگشتند و طبیعی است وقتی بخشی از کارگران سر کار برگردند فشار اعتصاب کاهش یافته و به ناچار باقی بخش ها هم سر کار بر میگردند. 

اما نکته ای که هست فضای اعتراض در مراکز مختلف نفتی همچنان انفجاری است. ما کارگران همچنان به وضعیت معیشتی و کاری خود اعتراض داریم، این را هم پیمانکاران و هم مقامات مسئول خوب میدانند بنابراین باید خود را برای دور بعدی اعتراضاتمان متحد تر و قدرتمند تر آماده کنیم البته این را هم بدانیم هر قدم کوچکی از عقب نشینی پیمانکاران نتیجه فشار اعتصاب ما کارگران است. 

در هرحال اکنون بخشهایی از همکاران ما سر کار برگشته اند و بخش های معینی نیز همچنان در اعتصابند. 

ما شک نداریم همکارانی که به کار بازگشته اند به زودی صدای اعتراضشان بلند خواهد شد و باید آماده دور بعدی اعتصابمان باشیم با این تاکید که از تجربه اعتصابات دو ساله اخیر خود درس بگیریم. 

در اعتصاب قبلی تجربه کردیم و دیدیم وقتی متوجه شدند فضای اعتراض بالاست فورا با برنامه ای مهندسی شده به اسم ما کارگران و با نامه نگاری به مجلس و دولت و مقامات سعی کردند ما را به خانه بفرستند، در میانمان تفرقه ایجاد کنند و از بالای سرما تصمیم گیری کنند.  

ما همان موقع هشدار دادیم و گفتیم اعتصاب سراسری است و توافقات هم باید سراسری باشد. 

بر مجمع عمومی و تصمیم گیری جمعی در هر بخش و تحمیل قراردادهای جمعی به پیمانکاران تاکید کردیم. 

بطور واقعی نیز فشار اعتصاب ما آنچنان بالا بود که در جاهایی مجبور شدند بیست روز کار و ده روز استراحت را بپذیرند و  مقادیری هم هر چند اندک بر مزد ما اضافه شد. 

در این دور نیز  در نزاع دو باند قرارگاه خاتم و پیمانکاران، تلاش کردند بر موج اعتراض ما سوار شوند و باز “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت”هشدار داد و  با ایستادگی همکاران اعتصابات ما موفقیت هایی داشت. 

بنابراین می بینیم که اگر متحد می ماندیم میتوانستیم عقب نشینی های بیشتر و مهمی تحمیل کنیم و میتوانستیم هم در برابر قرار گاه خاتم و امنیتی شدن بیشتر محیط های کارمان بایستیم و هم پیمانکاران مفتخور را در موقعیت ضعیف تری قرار دهیم و قدمی بسوی جمع کردن بساط آنها به جلو برداریم. 

دوستان! اکنون بعد از این دو تجربه تاکید ما اینست که متحد باشیم. 

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت یکی از دستاوردهای بزرگ ماست، در آن متشکل شویم و قرار اعتصاب بعدی را از این مجرا و با تصمیم گیری جمعی بگذاریم. 

باید دستمزدهای ما بعنوان یک خواست فوری ۷۹ درصد افزایش یابد. 

باید بیست روز کار و ده روز استراحت فوری جاری شود. 

باید محیط های کار امن باشد و استانداردهای قابل قبولی بر خوابگاهها و محیط های اسکان برقرار شود. 

باید بیمه درمانی رایگان با استاندارد بالایی شامل حال همه ما بشود. 

باید به امنیتی کردن محیط کارمان پایان داده شود.  

و باید بکوشیم با اتحاد خود به بساط بردگی کار پیمانی پایان دهیم.

زنده با اتحاد و همبستگی کارگران 

زنده باد اعتصاب

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت

*لایحه هفتم توسعه، قوانین ،مصوبات و بخشنامه های یک شبه در خدمت طبقه سرمایه دار !

در شرایط اقتصادی موجود ، کسری بی سابقه بودجه و اقتصاد خارج از کنترل، تدوین کنندگان قوانین ارتجاعی را بر آن داشته همچنان که ۴۵ سال گذشته کاهش هزینه‌های دولت از طریق تحمیل فشار بر طبقه آسیب‌پذیر جامعه معمول، به ظاهر تنها فرمول در حل مسائل اقتصادی بوده است، همزمان فرصتی باشد برای سوءاستفاده صاحبان قدرت و سرمایه، این بار تحت عناوین «رفع موانع در جذب نیروی کار برای کارفرمایان، کارآفرینان، توسعه بازار یا رونق کسب و کار».

صرفنظر از اینکه در کلیات این لایحه توان و اراده ای در حل مسائل اقتصادی مشهود نیست، بخشهای مربوط به نیروی انسانی کاملاً استثماری و فقر، فلاکت ، محرومیت و تبعیض طبقه کارگر را بیش از پیش سبب گردیده، کارگر و توده مولد جامعه را همچنان مطابق قوانین برده داری دست بسته تقدیم به طبقه سرمایه دار مینماید!

شرایط برده داری کارگر بدین گونه که در «سه سال» ابتدایی اشتغال با دریافت یک دوم حداقل دستمزد مصوب سالیانه، به بهانه‌ء آموزش حین کار، شرایط پرداخت حق بیمه متناسب با مزد دریافتی و سنوات او به همین ترتیب به یک دوم کاهش میابد. «سه سال» تولید سرمایه با کمترین هزینه ،توأم با حق فسخ قرارداد یکطرفه از طرف کارفرما…!

همچنین در همین لایحه با کاهش سنوات ارفاقی شرایط کار سخت و زیان آور از ۱۰ سال به ۷ سال و حداقل ۵۰ سال سن برای مردان و ۴۵ سال برای زنان، با افزایش سن بازنشستگی ،عملاً فرصت بکارگیری نیروی کار مزدی را تحت شرایطی که اشتغالش تامین کننده معیشتش نبوده، پاسخگوی هزینه های اولیه یک زندگی معمولی و سطح پایین نمیباشد، برای کارفرما تسهیل، زمان این سوء استفاده و استثمار را افزایش میدهد!

اینکه تدوین این لایحه، با توجیهات عوامفریبانه کاهش هزینه های دولت ،تسهیل جذب نیروی انسانی مولد به منظور بهبود شرایط اقتصادی جامعه و در راستای شعار اقتصاد مقاومتی صورت گرفته است، از همان بدیهیات تفکری است که افزایش دستمزد کارگر را عامل اصلی تورم دانسته، به مدد شعارهای این چنینی، در خدمت پیمانکاران و البته طبقه حداقلی سرمایه دار است.

طبقه کارگر و توده های مولد جامعه در طیف گسترده با استناد به قوانین و لوایح، مشمول یک عمر زندگی در شرایط برده داری و در خدمت طبقه سرمایه داری قرار میگیرند که بواسطه دارا بودن جایگاه متفاوت اجتماعی و بهره گیری از امکانات قدرت از ابزاری که همان طبقه مولد برایش ایجاد نموده شرایط استثمار و در نهایت سرکوب او را ایجاد نمایند !

مطابق با این قوانین، طبقه کارگری که خود مسبب ایجاد سرمایه و انباشت آن برای سرمایه دار است، خود مسبب ایجاد تورم اقتصادی است و مزد در مقابل کارش رشد تورم را سبب میگردد…!

همان نگاه تبعیض آمیز، به صاحبان سرمایه اختیار میدهد حتی با بخشنامه های یک شبه چگونگی اشتغال کارگر مزدی را به نفع خود تغییر دهند و حداکثر بهره را از او ببرند. واقعیتی که در پروژه ها، شرکتهای پیمانکاری بخصوص در حوزه‌های نفت و گاز بوضوح قابل رویت است.

دستکاری قراردادهای مزدی، مرخصی ، بهره گیری از امکانات حداقلی رفاهی ضمن کار و تغییر شرایط استفاده از او در محیط کار و… از این قبیل است که همواره کارگر را بعنوان ابزار در خدمت پیمانکاران قرار داده به بردگی میکشد.

این شکل نگاه تبعیض آمیز و استثمار طبقه کارگر و توده ها از خصوصیات مشخصه اقتصاد سرمایه داری است. همان که معیشت و منزلت انسانی طیف وسیعی از جامعه را به بازی گرفته، مورد سرکوب قرار میدهد…!

اما آنچه از دید و شعور تدوین کنندگان قوانین و لوایح پنهان مانده، فهم و قدرت زیر و رو کننده طبقه کارگر است و آگاهی او به آن چه که این قوانین و مجریان آن بر او روا داشته اند و ابتدایی ترین حقوق انسانی اش را با هدف ایجاد منافع و سود پایان ناپذیر برای طبقه ای خاص و حداقلی، به بازی گرفته اند. 

بدین ترتیب است که ما کارگران نفت به سهم خود اعلام میکنیم، آنچنان که قبلاً مطرح نمودیم، نمایندگان جمهوری اسلامی شرکت کننده در سازمان جهانی کار «ILO» نمایندگان و حافظ منافع ما کارگران نبوده، حضورشان را در این اجلاس به رسمیت نمی‌شناسیم و آن را محکوم می‌نماییم.

ما اعلام میکنیم، تا برچیده شدن کامل بساط زورگویی و چپاول، رفع تبعیض و استثمار و ظلم و ستمی که بر ما و طبقه محروم جامعه روا میرود تا برپایی کامل شرایطی که ما را از قید و بند کامل استثمار رهایی یابد به اشکال و عناوین مختلف اعتراضی و برپایی اعتصابات کارگری از مطالبات صنفی خود و مطالبات کامل طبقه محروم و تحت ستم در هر فرصتی استفاده نموده و آنرا در برابر بی عدالتی موجود حق خود میدانیم.

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث)

۱۹ خرداد ماه ۱۴۰۲

*قطعنامه کمیته برگزار کننده آکسیون نهم ژوئن ۲۰۲۳ در مقابل سازمان جهانی کار 

یکصد و یازدهمین کنفرانس سالانه سازمان جهانی کار ازجمله با شرکت هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی، در حالی برگزار می شود که بیش از چهار دهه است که کارگران ایران از حق ایجاد تشکلهای مستقل خود محروم بوده اند. در طی این سالها هر گاه که کارگران و فعالین کارگری تلاش کرده اند که دست به ایجاد تشکلهای آزاد خود بزنند و یا اعتراضاتی را بر علیه شرایط دهشتناک موجود سازمان دهند، دستگیر، زندانی، شکنجه و اخراج شده اند. هم اکنون تعداد زیادی از اعضای تشکل های مستقل کارگری، معلمان و دیگر فعالین کارگری به جرم ایجاد تشکلات مستقل یا به دلیل اعتراض به بی حقوقی مطلق، فقر و فلاکت و بردگی مزدی، در زندانهای جمهوری اسلامی بسر می برند و یا  اینکه با پرونده سازی توسط دستگاه های حکومتی، تحت تعقیب و آزار و اذیت قرار دارند.  

در چنین شرایطی جمهوری اسلامی مانند سالهای گذشته اجازه یافته است که نمایندگان تشکل های وابسته به دولت را به عنوان نمایندگان کارگران ایران به اجلاس سازمان جهانی کار گسیل کند. ما همراه  با فعالین کارگری، معلمان، بازنشستگان و همصدا با فعالین کارگری و تشکل های مستقل کارگری که به  سازمان جهانی کار نسبت به حضور جمهوری اسلامی در اجلاس این سازمان اعتراض کرده اند، اعلام می کنیم که هیئت نمایندگی کارگری جمهوری اسلامی نه تنها کارگران ایران را نمایندگی نمی کند  بلکه این هئیت ضد کارگر ی با هزار رشته به حکومت وابسته است. پذیرش این هیئت دولتی – امنیتی به عنوان نماینده کارگران ایران توسط سازمان جهانی کار، نه تنها شرم اور بلکه توهین و زورگویی مستقیم به طبقه کارگر در ایران است. 

گرانی، بیکاری، بی مسکنی، نا امنی شغلی، تحمیل انواع تبعیض ها و دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر، زندگی را برای اکثریت کارگران و مردم ایران تحمیل ناپذیر کرده است. در همان حال هر اعتراضی به این شرایط غیر انسانی توسط کارگران و مردم جان به لب رسیده  با سرکوب خشونت بار و خونین توسط جمهوری اسلامی پاسخ گرفته است. در جریان جنبش انقلابی ” زن زندگی آزادی” صدها نفر از معترضان توسط نیروهای سرکوب حکومت کشته شدند، بسیاری زخمی و یا با شلیک مستقیم  نیروهای حکومتی چشمان خود را از دست دادند. هم اکنون در حالی که  صدها نفر از دستگیر شدگان در شرایط ضد انسانی  در زندان بسر می برند، حکومت اسلامی برای ایجاد ترس و وحشت  در جامعه به اعدام های دستجمعی متوسل شده است ؛ هفته ای نیست که  چندین نفر بر طناب دار حکومتی آویزان نشوند.  

جلوگیری از تشکل یابی کارگران و سرکوب مداوم فعالین کارگری در ایرا ن بخش جدایی ناپذیر از شیوه حکم رانی رژیم جمهوری اسلامی و ابزار دائمی کارفرماها برای پایین نگاه داشتن دستمزد ها، تحمیل قرارداد موقت و سفید امضا و بطور کلی تحمیل  فقر و فلاکت بر کارگران بوده است.   

کارگران ایران خواهان برخورداری از حق ایجاد تشکل، حق اعتصاب، اعتراض و تجمع، مزد برابر در مقابل کار برابر، فرصتهای شغلی برابر بدون تبعیض جنسیتی، ملیتی و عقیدتی و خواهان برچیده شدن قراردادهای موقت و شرکت های پیمانی و بر خورداری از بیمه بیکاری و امنیت شغلی هستند . برای این خواسته ها صدها کارگر و مزدبگیر توسط  رژیم جمهوری اسلامی  به بند کشیده شده اند. 

ما  ضمن پشتیبانی از این مطالبات و خواسته ها  با صدای بلند  اعلام می داریم که:  

۱- هئیت کارگری ایران در سازمان جهانی کار، وابسته به دولت است و کارگران ایران را نمایندگی نمی کند. ما خواهان اخراج این هئیت دولتی – امنیتی  از سازمان جهانی کار هستیم.  

۲- ما خواهان آزادی بدون قید شرط کارگران، معلمان، دستگیر شدگان جنبش زن، زندگی ازادی و همه زندان سیاسی هستیم .  

۳- اعدام، قتل و جنایت حکومتی ا ست. ما خواهان لغو فوری مجازات اعدام  هستیم .  

ما از همه اتحادیه های کارگری، تشکل مدافع حقوق انسان، نهاد ها و سازمان های مترقی و ازادی خواه می خواهیم که  ضمن حمایت از حقوق کارگران ایران به  موج اعدام ها  در ایران اعتراض کنند و نگذارند که این چرخ جنایت همچنان بچرخد.  

ما از همه شما که در این تجمع شرکت کرده اید، همه سخنران ها و از اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری که از برگزاری این تجمع حمایت و در آن  فعالانه شرکت کردند تشکر می کنیم .  

پایدار باد همبستگی کارگران در سراسر جهان! 

کمیته برگزارکننده آکسیون اعتراضی نهم ژوئن در ژنو 

۹ ژوئن ۲۰۲۳

*سپیده فرهان (فرح‌آبادی)، زندانی سیاسی پیشین و از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری دی‌ماه سال ۱۳۹۶، درگذشت. 

او تیر سال ۱۴۰۰ از زندان آزاد شده بود و علت درگذشتش هنوز مشخص نشده است.

سپیده در یک مصاحبه گفته بود «در بازداشتگاه وزارت اطلاعات، در ۱۰ روز، هر روز ۹ قرص به من می‌دادند. بعدا وقتی تحقیق کردم متوجه شدم قرص ترک اعتیاد بوده و مخصوص کسانی است که اعتیاد شدید به مورفین دارند…»

*بیانیه کانون صنفی معلمان استان بوشهر در محکومیت اجرای حکم زندان جناب آقای اصغرامیرزادگان

در ادامه روند فشار بر فعالین صنفی بنا به گزارش انجمن صنفی معلمان استان فارس در اردبهشت ماه سال ۱۴۰۱ بالغ بر سی نفر از اعضای این انجمن بازداشت شده که در این روزها پرونده انها در دادگاه در حال رسیدگی است .

همچنین در اخرین مورد از این پروسه ، جناب آقای اصغر امیرزادگان عضو فعال انجمن صنفی معلمان استان فارس جهت تحمل دوران حبس خود به زندان فیروزاباد فراخوانده شد و اکنون در حال تحمل حبس می باشند .

همه ی این فشارها در حالی است که دیوان عدالت اداری و دیوان عالی کشور در رای هایی جداگانه قانونی بودن تجمع های صنفی فرهنگیان را تایید نموده و حتی سخنرانی تند و‌گزنده در این تجمع ها را مصداق فعالیت علیه نظام ندانسته اند.

کانون صنفی معلمان استان بوشهرضمن محکوم کردن هرگونه برخورد امنیتی با فعالین صنفی خواستار آزادی بدون قید و شرط جناب آقای اصغرامیرزادگان و تمامی معلمان زندانی می باشد .

امیدواریم در این روزهای پر التهاب مملکت ، شاهد اندکی درایت از طرف مسئولین امر باشیم .

آنکه او امروز در بند شماست

در غم فردای فرزند شماست

راه می جستید و در خود گم شدید

مردمید ! اما چه نا مردم شدید

#معلمان_زندانی_تنها_نیستند

#معلمان_اخراجی

کانون صنفی معلمان استان بوشهر

نوزدهم خردادماه ۱۴۰۲

*دادگاه فعالان صنفی فرهنگیان فارس برگزار شد

رامین صفرنیا  وکیل دادگستری  در توییتی که امروز بیستم خرداد چهارصد و دو منتشر کرد، اعلام نمود که جلسه رسیدگی به پرونده موکلانش، خانم ها و آقایان:

زهرا اسفندیاری

مژگان باقری

اصغر امیرزادگان 

عبدالرزاق امیری

ایرج رهنما

غلامرضا غلامی

محمدعلی زحمتکش

افشین رزمجو

در شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز برگزار شد. لازم به ذکر است معلمان فوق از فعالان صنفی فرهنگیان هستند که در اردیبهشت ماه۱۴۰۱ همراه با تعداد کثیری از فعالان صنفی فرهنگیان در سراسر کشور، بازداشت شدند. 

متاسفانه مسئولان و تصمیم‌گیران در نظام آموزشی، طی سالهای گذشته، نظام آموزشی کشور را به بدترین شکل ممکن اداره کرده‌اند، اصل س‌ام قانون اساسی به محاق رفته و سطح علمی دانش‌آموزان به پایین‌ترین درجه رسیده‌است. 

جای تاسف است که هرگاه، این کمبود‌ها، به مسئولان امر (به مدنی‌ترین شکل) گوشزده شده، با دخالت نهادهای امنیتی، معلمان دلسوز، به انحای مختلف مورد آزار قرار گرفته‌اند. معلمان شریفی که امروز دادگاه آنان برگزار شد، از آن دسته معلمان هستند که دلسوزانه، کمبود‌های کثیرِ نظام آموزشی را گوشزد کرده‌اند.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان کشور، ضمن محکوم کردن برخوردهای قضایی با فعالان صنفی، امید دارد تا دیر نشده، گوش شنوایی پیدا شود تا نظام آموزشی از ورطه‌ی نابودی نجات پیدا کند.

*تجمع اعتراضی نسبت به عدم پاسخگویی وزارت صمت دررابطه باترخیص نشدن کامیون های دست دوم وارداتی مقابل ساختمان ریاست جمهوری

روز شنبه ۲۰خرداد،جمعی از خریداران کامیون های دست دوم وارداتی برای اعتراض به پاسخگونبودن وزارت صمت دررابطه باترخیص نشدن کامیون های دست دوم وارداتی مقابل ساختمان ریاست جمهوری تجمع کردند.

برپایه گزارش رسانه ای شده،رانندگان در این تجمع با خود پارچه نوشته ای را حمل می کنند که در آن از معاونت حقوقی ریاست جمهوری درخواست شده است موضوع ثبت سفارش ، تمدید و ویرایش کشنده های وارداتی را تعیین تکلیف کند. 

طبق قانون جایگزینی خودروهای فرسوده، رانندگان کامیون می توانند یک دستگاه کامیون دست دوم زیر ۵ سال را با رعایت مقررات و آیین نامه های گمرکی و شرایط اعلام شده توسط ستاد مدیریت حمل‌ و نقل و سوخت سازمان راهداری وارد کشور و جایگزین کامیون فرسوده خود کنند. طبق این مقررات سن فرسودگی کامیون های مشمول این مقررات ۱۶ سال است.

به گفته حاضران در این تجمع، تعدادی از رانندگان کامیون بر اساس شرایط مذکور اقدام به واردات کامیون به کشور کرده اند اما برخی مشکلات در فرآیند ثبت سفارش و مقررات و بروکراسی گمرک و سامانه ثبت سفارش، مانع ورود این کامیون ها به چرخه فعالیت شده است.

رانندگان کامیون حاضر در این تجمع می گویند تمام مراحل واردات را انجام داده و هزینه های مربوطه را نیز پرداخت کرده اند اما در آخرین مرحله کارشناس خروج از گمرک به ما اعلام کرد کامیونی که وارد کرده ایم با آنچه در سامانه ثبت سفارش خودرو ثبت شده، مغایرت هایی دارد.

این افراد با گذشت چند ماه از این ماجرا و پیگیری های فراوان از وزارت راه و شهرسازی و گمرک و وزارت صمت، امکان ویرایش سفارش ثبت شده و تطبیق آن با کامیون وارد شده، در سامانه ثبت سفارش را ندارند.

وزارت راه و شهرسازی اعلام می کند مسئولیت سامانه ثبت سفارش که در ستاد سوخت بوده  به وزارت صمت محول شده و این وزارتخانه باید مشکل را حل کند اما مسئولان وزارت صمت همکاری لازم را نمی کنند و توجهی به این نکته ندارند که کامیونی که ما با صرف هزینه سنگین خریداری و وارد کشور شده در گمرک خاک می خورد و رانندگان هم وسیله امرار معاش دیگری ندارند.

*اعتصاب جمعی از پزشکان و جراحان چشم مجتمع درمانی بزرگ هلال احمر شرق تهران در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات

جمعی از پزشکان و جراحان چشم مجتمع درمانی بزرگ هلال احمر واقع در شرق تهران برای  اعتراض به عدم پرداخت مطالبات فعالیت خود را متوقف کردند.

  آنها به خبرنگار رسانه ای گفتند:به علت سوء مدیریت مجتمع دارویی درمانی هلال ایران و بد عهدی بیمه‌ها خصوصا بیمه‌های تأمین اجتماعی و  ایرانیان در پرداخت بدهی خود و تاخیر چندین ماهه، مجتمع در آستانه ورشکستگی قرار گرفته است و قادر به پرداخت حقوق و کارانه پرسنل و پزشکان خود نیست.

*اخراج یک دانشجو؛ این‌بار در دانشگاه آزاد تهران شمال

شهریار شمس دانشجوی مدیریت دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در اکانت توییتر خود از اخراج از دانشگاه با حکم کمیته‌ی انضباطی خبر داد. این دانشجو که پیش‌تر در جنبش “زن زندگی آزادی” دو بار بازداشت شده بود به حکم کمیته‌ی انصباطی از دانشگاه به طور دائم اخراج و از تحصیل منع شد.

گفتنی است، وی پیش‌تر از نوشتن عفو‌نامه و تعهد نیز به دلیل بی‌گناه بودن، ممانعت کرده بود.

*مجتمع خوابگاهی چمران؛ خوابگاه یا بازداشتگاه؟

[گزارشی از وضعیت خوابگاه دختران چمران دانشگاه تهران]

متن پیش رو گزارشی‌ است از آنچه این روزها و شب‌‌ها در خوابگاه چمران دانشگاه تهران در جریان است؛ وقایعی که همه حکایت از جاری بودن سرکوب در زندگی روزمرۀ ما دانشجویان دختر دارد. گرچه تاریخ خوابگاه دختران در ایران با سرکوب، کنترل و رنج گره خورده است، اما با بازگشت به دانشگاه بعد از تعطیلات نوروز، آنچه شاهد هستیم افزایش عجیب و مغرضانه‌ سیاست‌های کنترلی و سرکوبگرانه در خوابگاه دختران است که لزوم صحبت از آن و واکنش نشان دادن به آن را بیشتر می‌کند. این گزارش قصد دارد هم به وقایع اخیر خوابگاه و هم به دیگر مسائلی که مدت‌هاست با آن‌ها دست‌به‌گریبانیم، بپردازد.

۱) افزایش فشار بر دانشجویان در رابطه با حجاب:

هم‌زمان با افزایش فشارها بر زنان در جامعه در رابطه با حجاب اجباری، در دانشگاه و خوابگاه نیز رویکرد کنترل حداکثری بر پوشش دانشجویان در پیش گرفته شده است. در یکی از بدعتگزارانه‌ترین و بی‌شرمانه‌ترین اقدامات مسئولان دانشگاه، در یک روز ناگهان تعدادی از دانشجویان خوابگاه چمران از خوابگاه لغو اسکان شدند که پس از پیگیری ایشان مشخص شد این لغو اسکان به علت حجاب بوده است. در مراجعۀ این دانشجویان به مسئولان حراست دانشگاه، مشخص شد که حراست عکس‌هایی از این دانشجویان در هنگام ورود به خوابگاه یا خروج از آن در دست داشته است که نشان می‌دهد حراست خوابگاه و دانشگاه در حال جمع‌آوری و تهیه‌ مدارکی علیه دانشجویان هستند. هم‌چنین چندین تن از دانشجویان گزارش داده‌اند که مسئولان حراست گیت اسامی دانشجویانی را که بدون حجاب به خوابگاه وارد یا از آن خارج می‌شوند یادداشت می‌کنند. از سوی دیگر دایره این سختگیری‌ها به درون دیوارهای خوابگاه نیز کشیده شده است و نیروهای حراست به بهانه‌ حضور مردان در طول روز حتی در حیاط خوابگاه نیز درباره پوشش به دانشجویان ایراد وارد کرده و اسامی عده‌ای را برای تهدید یادداشت کرده‌اند. 

۲) افزایش بی‌سابقه کنترل ورود و خروج دانشجویان: 

تا پیش از این کسانی که پس از ساعت ورود و خروج (ساعت ۲۲:۰۰) به خوابگاه وارد می‌شدند ملزم به پر کردن برگۀ تأخیر بودند که در آن باید علت دیر آمدن خود را ذکر کرده و مشخصات و شمارۀ تماسشان را جهت پیگیری‌های بعدی خوابگاه به مسئولان گیت تحویل می‌دادند. اما در رویکرد جدیدی که توسط خوابگاه در پیش گرفته شده، بدون این که به دانشجو برای این کار فرمی داده شود، برای افزایش نظارت بر ورود دانشجویان اطلاعات آنان مستقیماً توسط مسئولان حراست گیت به صورت سیستمی ثبت و کنترل می‌شود. از سوی دیگر اجازۀ تأخیر پس از ساعت ۱۰ شب به سه بار در طول یک ترم کاهش یافته است در حالی که پیش از این دانشجویان تا چهار بار در ماه مجاز به تاخیر بودند. در اين ميان  بسیار پیش می آید که مسئولان حراست پا را حتی از قانون نیز فراتر گذاشته و با اقداماتی فراقانونی دانشجویان را بیشتر تحت فشار قرار می‌دهند. برای مثال، یکی از دانشجویان گزارش داده است که با وجود این که تنها دو بار تأخیر داشته است مسئولان مستقیماً با خانوادۀ او تماس گرفته‌ و با ذکر این موضوع گفته‌اند که اگر خانواده مایل باشند می‌توانند بررسی کنند که در مواقع تأخیر دانشجو، آیا کسی به همراه او بوده یا خیر. بسیاری از دانشجویانی که دیرتر از ساعت ۱۰ به خوابگاه مراجعه کرده‌اند از رفتار بسیار بد و زنندۀ مسئولان گیت گزارش داده‌اند. یکی از دانشجویان مستقیماً از زبان یکی از مسئولان گیت شنیده است که به همکار دیگر خود می‌گوید :«به این دختران سخت بگیرید، این دخترانِ هرجایی معلوم نیست کجا می‌روند که با تأخیر به خوابگاه می‌آیند». نیروهای حراست این رفتار تحقیر‌آمیز را نه‌تنها با دانشجویان، بلکه با خانواده‌های آنان نیز در پیش گرفته‌اند. بر طبق گزارش‌ها در تماس‌هایی که به دلیل تأخیر یا غیبت با خانواده‌ دانشجویان گرفته شده، با وقاحت از لحن و الفاظی شرم‌آور برای تحریک آنان استفاده شده و این موضوع به بدترین شکل ممکن به آنان منتقل شده است، به طوری که به پدر یکی از دانشجویان گفته‌اند: «گفتیم این‌ها را به شما بگوییم بلکه به غیرتتان بر بخورد»!! لازم به ذکر است که حتی برخی از این گزارش‌ها دروغ بوده و دانشجو غیبتی نداشته است. این سختگیری‌ها نه‌تنها به هنگام ورود، بلکه حتی در زمان خروج از خوابگاه پس از ساعت ۱۰ شب نیز به صورتی شدیدتر وجود دارد و اعمال می‌شود؛ سخت‌گیری‌هایی که ممکن است روزی به جان دانشجویان آسیب بزند. طبق قانون خوابگاه پس از ساعت ۱۰ شب دانشجویان اجازۀ خروج از خوابگاه را ندارند مگر با ارائۀ بلیط سفر که باید با خانواده هماهنگ شود یا بیماری‌ای که پزشک خوابگاه تشخیص بدهد نیاز به فرستاده شدن به بیمارستان دارد. این در حالی است که به گزارش یکی از دانشجویان، یک شب علی‌رغم مسمومیت و فشار عصبی بسیار وخیم پزشک خوابگاه با پافشاری‌ای عجیب با اعزام او به بیمارستان مخالفت کرده است و پس از آن که مسئولین گیت به دلیل ترس از بدتر شدن حالش به او اجازۀ رفتن به بیمارستان را داده‌اند، پزشک بیمارستان به او گفته است اگر پنج دقیقه دیرتر به بیمارستان می‌آمد دچار تشنج می‌شد. در مواردی دیگر دانشجویان گزارش داده‌اند که مسئولان گیت اصرار عجیبی دارند که برای تماس با اورژانس در موارد اورژانسی حتماً باید با آن‌ها هماهنگ شده و خودشان با اورژانسی که در کوی مستقر است و نه اورژانس عادی تماس بگیرند. این در حالی است که ماشین اورژانس کوی تنها دارای یک مسئول است که مجهز به تجهیزات مورد نیاز برای رسیدگی اورژانسی به بیمار هم نیست. آنچه در اینجا مطرح است، مسئلۀ جان دانشجویان است، اما گویا این هم برای دانشگاه از اهمیت چندانی برخوردار نیست!

۳) استفاده از نیروهای حراست خوابگاه برای شناسایی دانشجویان: 

در جریان خیزش زن، زندگی، آزادی، بارها شاهد آن بودیم که دانشگاه از نیروهای حراست خوابگاه که دانشجویان خوابگاهی را بیشتر می‌شناختند برای حضور در اعتراضات و شناسایی دانشجویان استفاده می‌کردند؛ موضوعی که حتی برخی از نیروهای حراست خوابگاه، خود به آن اذعان کرده‌اند. این روند همان‌طور که اشاره شد اکنون در زمینه حجاب در پیش گرفته شده است. سیاستی که از آن برای اجرای حربۀ ناعادلانۀ لغو اسکان دانشجویان استفاده میشود. 

اعمال این قوانین جدید از سوی مسئولان دانشگاه در حالی است که همچنان حتی از تأمین برخی از ساده‌ترین امکانات رفاهی خوابگاه‌ها نیز ناتوانند. کیفیت بسیار پایین غذای سلف خوابگاه، عدم وجود سیستم سرمایشی مناسب در ساختان فیض، نشتی فاضلاب طبقات بالا به طبقۀ همکف و احتمال ریزش سقف ساختمان ۷۱، عدم رسیدگی مناسب به سرویس‌های بهداشتی و خراب بودن بسیاری از آن‌ها و بسیاری از مسائل ریز و درشتی که همه باعث سلب آسایش در زندگی خوابگاهی شده‌اند و جالب اینجاست که برخی دانشجویان به دلیل پیگیری این موارد، مورد بازخواست قرار گرفته و تهدید به لغو اسکان شده‌اند. با وجود تمامی این مشکلات، در آخرین انتخابات شورای صنفی خوابگاه‌ها، با رد صلاحیت تعداد زیادی از دانشجویان از تشکیل شورای صنفی خوابگاه چمران جلوگیری شد تا یکی از معدود مجراهای ممکن برای پیگیری این مسائل برای چندمین سال متوالی بسته بماند. 

لازم به ذکر است که اعتراض به تشدید این قوانین کنترلی به هیچ وجه نباید باعث طبیعی‌انگاری وجود چنین قوانینی -حتی در سطوحی پایین‌تر- باشد. این‌که ساعت ورود و خروج به خوابگاه در خوابگاه‌های پسران عموماً دیرتر از خوابگاه دختران است و در صورت تأخیر با تماس با خانواده، دختران را تحت فشار قرار می‌دهند، این که خوابگاه دختران دانشگاه تهران برخلاف خوابگاه پسران به صورت یک مجتمع  متمرکز در نقطه‌ای دور از مرکز شهر و مراکز دانشگاهی و با دسترسی‌ای محدود قرار دارد، این که در قوانین خوابگاه، مستقیماً برای جزئیات سبک زندگی دختران تصمیم‌گیری می‌شود و در صورت تن ندادن به این قوانین ارتجاعی آنان را از خوابگاه لغو اسکان می‌کنند و…، همه نشان از اعمال سرکوب و کنترلی هدفمندتر نسبت به دختران در پوشش قانون دارد. قوانینی که حاکمیت با آگاهی از نظام اجتماعی مردسالار حاکم بر جامعۀ ایران آن‌ها را وضع کرده و به همراهیِ از سر ناآگاهیِ بسیاری از خانواده‌ها با این قوانین به چشم ضمانت اجرایی آن‌ها نگاه می‌کند.  از سوی دیگر بر همۀ ما آشکار است که اعمال محدودیت‌های بیشتر بر خوابگاه دختران کاملاً همسو با اهدافی است که پس از جنبش زن، زندگی، آزادی، حاکمیت با اعمال محدودیت‌های اجتماعی بیشتر بر زنان در سر دارد؛ جریمۀ زنان بی‌حجاب و محرومیت آنان از از خدمات اجتماعی عمومی، مسمومیت‌های زنجیره‌ای مدارس دخترانه، پلمپ مغازه‌ها به دلیل حجاب، تشکیل کمیته‌های انضباطی حجاب در دانشگاه‌ها و بسیاری اقدامات دیگر که حال به اعمال قوانین جدید در خوابگاه دختران رسیده است.  خوابگاه «خانه» و محل «زندگی» ماست و این حق ماست که با آزادی و در شرایطی انسانی در آن زندگی کنیم. بهبود شرایط خوابگاه جز با آگاهی به حقوقی که داریم و اتحادمان در راستای احقاق این حقوق میسر نخواهد شد.

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate