خیابان سنگر ماست!

خیابان سنگر ماست!

در حاشیه قتل مهسا بدست فاشیسم اسلامی!

در یک هفته اخیر بعد از بقتل رساندن مهسا بدست فاشیسم اسلامی حاکم در ایران جامعه ایران شاهد برآمد حرکتهای اعتراضی اجتماعی؛جنبشهای خیابانی که در آن مردم آزادیخواه و برابری طلب نقش دارند و هنوز بشدت مردم جامعه فعالین مسایل اجتماعی و رهبران جنبش کارگری درگیر آن هستند. اتفاقات این دوره بازگوی این واقعیت است که مردم جامعه و بخصوص زنان و مردان برابری طلب از حاکمیت فاشیسم اسلامی به تنگ آمده اند و تلاش میکنند آنرا به زیر بکشند. برایش کارمیکنند و تلفات سنگینی هم تاکنون متحمل شده اند. بخصوص دردو سه روز اخیرنقش مبارزات عمومی در جامعه بر جسته تر شده است. اگر در اعتراضات سالهای قبل بیشتر حرکتها خود جوش و فقط یک یا دو جا در گیرش بودند. اکنون از کرمان و شیراز تا مشهدو گیلان اکثر شهرهای کردستان و آذربایجان و کرمانشاه در گیر آن هستند. در شیراز تعدادی از مزدوران رژیم کتک خوردند و زخمی شدند و یک کمکی پلیس تا کنون کشته شده است.

رژيم اسلامی حاکم بر ایران در طول حیات ننگینش این همه تحت فشار نبوده و این همه کوس رسوایی اش بر بام خاص و عام بصدا در نیامده. چه در داخل ایران و چه در خارج این همه رژیم رسوایی هایش برملا نگردیده. نیروهای مزدورش در خارج ایران مرتب زیر ضربه هستند چه به لحاظ تبلیغی و چه عملا از طرف مخالفینش مورد حمله و دادن تلفاتهای سنگین میشود. دادگاهی در نیویورک مشغول بررسی بازداشت رُیسی در آمریکاست. به نوشته دویچه وله بخش فارسی صدای آلمان در ورز چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ خورشیدی

(شکایت گروهی از ایرانیان علیه ابراهیم رئیسی

هم زمان با سفر رئیسی به نیویورک، گروهی از جمله مخالفان بلندپایه ایرانی و زندانیان سابق غرب در ایران، به عنوان شاکی یک پرونده مدنی را در دادگاه فدرال منطقه جنوبی نیویورک علیه ابراهیم رئیسی تشکیل می‌دهند.

سازمان اتحاد برای دموکراسی در ایران ضمن اعلام این خبر نوشته این شکایت شامل “نقض قانون حمایت از قربانیان شکنجه، اعمال شکنجه، ایجاد ناراحتی عاطفی عمدی، ضرب و جرح و حبس بدون دلیل می‌شود.

وکالت این شاکیان بر عهده وکیل ایرانی−آمریکایی شاهین میلانی است و شاکیان عبارتند از مهدی حاجتی، نماینده سابق شورای شهر شیراز، دکتر کیلی مور گیبرت، استاد دانشگاه در استرالیا و زندانی سابق در ایران و حمید بابایی ایرانی-بلژیکی و زندانی سابق در ایران).

متولیان بیت رهبری هر روز بی آبرویی شان علنی تر و آشکار تر میگردد. شدت اعتراضات ما میتواند پشتوانه خوبی برای بازداشت ریُسی باشد. باید سنگر هایمان را در خیابانها بیشتر و متشکل تر کنیم.

این شرایطی است که اکنون جامعه ایران درگیرش است.. برای جامعه این مسله روشن بود که دستگاه حاکم بدون ترور و شکنجه و اعدام نمیتواند جامعه را اداره کند و توان رهبری جامعه را ندارد. راه انداختن مزدوران ارشاد و دیگر مزدوران در جامعه تنها ترس حاکمیت از اتحاد و همبستگی مردم و پراکندن تخم بدبینی و نفاق در جامعه است. در زمانی که مهسای عزیز را به خاک سپردند. آخوندی نماز میت میخواند و یک نفر آزادیخواه اعتراض کرد که مهسا نماز لازم ندارد زیرا بخاطر موی سرش حاکمیت اسلامی اورا بقتل رساند. آری نباید اجازه داد فاسدان مذهبی صف مبارزات مردم را اشغال کنند.

با وجود اینکه تمام جهان بر بی آبرویی رژیم اسلامی تاکید دارند بدون توجه به آن در روز روشن مزدرانش آدم ربایی

میکنند و با تمام امکانات به مردم معترض حمله میکنند. در همان حال عده ای مذهبی مزدور که در بین مردم خودرا جا داده اند با فضای اسلامی بوجود آوردن میخواهند اعتراضات را به حاشیه برانند. زیرا حامیان رژیم اسلامی میداند که با فریب و تزویر در کنار ترور و سرکوب اعترضات مردم را به عقب برانند.

کوس رسوایی رژیم اسلامی خیلی وقت است زده شده ؛ برای طبقه کارگر و مردم آزادیخواه سرنگونی این رژیم در دستور کار است. تاکنون تلاش فراوانی کردیم تعدادی از عزیزانمان جانشان را از دست دادند تا مبارزه خودرا یک گام جلو ببریم ولی کافی نیست. برای سرنگونی حکومت باید ابزار لازم و کافی را مهیا کرد. آری فعالیتها ما و علنی کردن قتل مهسای عزیز و هزاران زن آزادیخواه که در طول فاشیسم اسلامی حاکم جانشان را از دست دادند. صد ها فعال کارگری و مبارزان فعال اجتماعی نیز شکنجه شدند و هم اکنون زندانهای ایران مملو از فعالین سیاسی است. همه این را میدانیم که در مقابل اینها تلاش نموده ایم !! ولی ما خواهان سرنگونی رژیم فاشیست اسلامی در ایران هستیم. این باید جواب بگیرد! چگونه باید این حاکمیت فاسد را به زیر کشید این مسله اصلی است؟

اینجاست وقتی که به کردار های خود نگاه میکنیم خوب کار کردیم ولی برای سرنگونی رژيمی فاسد مثل حاکمان در ایران باید ابزار و روش متحد و سراسری تری را بکار برد. سرنگونی رژیم اسلامی از کمک کشوری های اروپایی یا آمریکا یا کشوری دیگر نمیگذرد. زیرا هر کشور دنبال منافع اقتصادی خود است و با این وضع اقتصادی ورشکسته ای که در دنیا وجود دارد. سرمایه جهانی به کشور های فاشیستی مثل حاکمان ایران نیاز دارد. و رژیم اسلامی از شکاف بین حاکمیتهای جهانی خودرا نگهداشته است. بیان این مسایل برای آن است که ما کارگران و مردم برابری طلب و آزادیخواه باید فقط به نیروی مبارزه متشکل و متحد خود تکیه کنیم و بس. هر چه اعتراضات ما گسترده تر و متشکل تر باشد میتوانیم بیشتر مبارزین جامعه را بدور اعتراضات خود جمع کنیم. اگر بر گردم به سوال اولی که مطرح کردم و اینکه بخود برگردیم . باید حضور همبسته خودرا در خیابان قوی تر و متشکل کنیم؟

میتوانیم برای خود روشن کنیم که کاستی ها کجاست. ما یک گام خوب جلو آمدیم و اعتراضات به قتل مهسای عزیز جامعه را تا حدی به خیابان آورده است. اعتراضات ما در سطح جهانی پژواک پیدا کرده. ولی باید تلاش کنیم یک اتحاد سراسری و قدرتمند را در داخل بوجود آوریم. این کمبود جدی است. تنها صحبت کردن از درد ها و مشکلات مارا به جایی نمیرساند. باید با بر نقاط قوت و نیروی میلیونی خود تکیه کنیم و بکار گیریم . سنگر هایمان را در خیابنها گسترش دهیم.

نه به پاهای زخمدار

باید به قدم های استوار بیاندیشیم!

آری ما آگاه هستیم رژیم فاشیست اسلامی ظرفیت هر جنایتی را دارد ولی ما با گسترش دادن خودمان در خیابان فقط میتوانیم بر این مسله فایق آییم. باید با اعتراضات سراسری شود و متشکل تا بتواند ماشین قتل و کشتار رژیم را نابود کند این وظیفه جدی ما تا سرنگونی فاشیسم حاکم بر ایران.

زنده باد مبارزه متحد و متشکل ما!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate