قدرت ما در تشکل ماست!!

طبقه کارگر باید به قدرت متشکل خود تکیه کند و شعار ضد استثمار را بدست بگیرد!!
قریبا بیست روز و اندی است شاهد مبارزات و جانبازی های کارگران در بخش های مهم صنعتی و کشاورزی و نیز اعتراضات آزادیخواهانه مردم برابری طلب هستیم. مسله بی آبی و نبودن بهداشت در اکثر مناطق، در جامعه ایران جان و زندگی میلیونها انسان را تهدید می‌کند. همچنین در مواردی اعتراضات و پشتیبانی از مبارزات کارگران در اقصی نقاط ایران بچشم میخورد مثلا ( تبریز، تهران، سنندج، سقز، قزوین، شیراز، بانه، مریوان، مشهد و… ) مردم کارگر و آزادیخواه همبستگی طبقاتی خودرا نشان داده اند. همه اینها بجای خود و قابل تقدیر هستند، اما اگر طبقه کارگر بعنوان یک طبقه و با هدف مشخص سلب قدرت از دشمن خود ،طبقه سرمایه دار به میدان نیاید، زحمات و مبارزه اش دستمایه معاملات سیاسی گروههای طبقه سرمایه دار خواهد شد( ناسیونالیسم، لیبرالیسم، رویزیونیسم و فاشیستهای مذهبی لیبرال) . ما این تجربه را در ۱۳۵۷ داریم، شاه و سلطنت سرنگون شد بخاطر اینکه کارگران مبارز نفت شیر کار خانه و پالایشگاه را بستند. اینکار تیر خلاص به لاشه متعفن سلطنت زد. اما از آنجا که کارگران خواستهای طبقاتی خودرا مشخصا بدست نگرفته بودند و هنوز آلوده به توهمات بورژوازی، ناسیونالیسم و مذهبی بودند نتوانستند شعار مشترک سرنگونی سرمایه را به انجام برسانند. در نتیجه اعتصاب کارگران نفت دستمایه فاشیسم اسلامی شد و بازرگان و اوباشهای لیبرال کارگران را گوشت دم توپ کردند. اعتراضات کارگران قهرمان نفت و تلاش‌های آنها به جیب فاشیسم اسلامی سرمایه رفت. حاکمیتی ددمنش، مذهبی بر گرده جامعه سوار کردند زیرا توانستند کارگران نفت را قانع کنند و اعتصابات را تمام کردند.
 چرا؟ چون طبقه کارگر شعار مشخص و هدفش سرنگونی طبقه سرمایه دار نبود.  و این دو علت داشت.
الف: در طول دوران سلطنت پهلوی و دیکتاتوری حاکم طبقه کارگر قادر به متشکل کردن خود نبود. آگاهی طبقاتی کافی نداشت و در نتیجه پراکنده و تنها خودش را در نهایت به خواستهای صنفی قانع میکرد.
ب: همیشه مبارزه ای به سرانجام می‌رسد که مبارزه کنندگان متشکل، آگاه به خواست طبقاتی خود و نیز تلاش برای اتحاد خود با مبارزات آزادیخواهانه در جامعه چفت کنند. در صورت آگاه بودن به جایگاه و نقش خود بعنوان پیشرو است که می‌توان مبارزه طبقه کارگر را به سرانجام برساند.
در نتیجه، در این مقطع در نبود این نکات روشن، مبارزات مردم آزادیخواه و کارگران در نهایت به کیسه جناحهای مختلف سرمایه داری خواهد رفت.
لازم می بینم به یک حادث مهم تاریخی اشاره کنم. در ده سال قبل موجی از اعتراضات در خاورمیانه به راه افتاد(بهار عربی نام گرفت) بدلیل اینکه مبارزه کنندگان به جامعه سرمایه داری و نظام فاسد سرمایه داری توهم داشتند،  نتوانستند کوچکترین خواست خودرا به کرسی بنشانند. در اکثر کشور ها وضع بد تر شد و فاشیسم سرمایه داری با سیاست نیولیبرالیسم خود توانست خاورمیانه را به میدان آزمایشات تسلیحاتی خود تبدیل کند. در مصر اولی اسلامی هارا علم کردند، اما از آنجا سرمایه داری که تجربه ایران را داشت  عمر حکومت اسلامی کوتاه بود و در نهایت ژنرالی فاسد از دارو دسته حاکمیت قبلی که مردم علیه اش بمیدان آمدند، قدرت را بدست گرفت. یعنی همه جان فشانی ها و تلفات انسانی جایش را به دیکتاتوری دیگر داد. سرمایه جهانی جنبشها را مهار کردند و اوضاع بدتری به جامعه خاورمیانه تحمیل کردند.
در بعدی کوچک همان بلایی که در ایران سرانقلاب ۱۳۵۷ خورشیدی آوردند و فاشیسم اسلامی را هنوز نگهداشته اند، بعد از بهار عربی هنوز سوریه، عراق، افغانستان، یمن و لبنان در آتش جنگهای داخلی در گیر اند.
بنا براین اگر اعتراضات دور اخیر کارگران در حد خواستهای صنفی باقی بماند و ارتقای سیاسی پیدا نکند باز همان آش  همان و کاسه همان خواهد شد. شاید بتوانند برای اضافه حقوق و مزایا کمی بهتر چانه بزنند اما قادر به خلاصی خود از بند استثمار نخواهند شد.
کارگران، مردم آزادیخواه و برابری طلب؛
تلاش کنید خواستهای سیاسی و طبقاتی خودرا رو به جامعه بگیرید. خود را متشکل کنید و قدرت طبقاتی خودرا در جامعه جا بیاندازید در غیر این صورت کار بجایی نخواهیم برد.
 باید متحدانه عمل کرد و شعار نابودی استثمار را در دست گرفت، باید متحدانه و جسورانه خواستار پایان نکبت سرمایه داری شد. باید علیه مذهب و تمام خرافات و اخلاق قرون وسطی در جامعه متحد شد. بلید خودرا برای نبردی تعیین کننده آماده کرد و این تنها در گرو تشکل طبقاتی کارگران مبارز و اتحاد انسانهای آزادیخواه میسر خواهد شد.
مرگ بر فاشیسم
پرتوان باد  صف متحد طبقه کارگر آگاه و مبارز.
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate