جامعه يارسان و نقض فاحش حقوق شهروندى توسط حكومت اسلامى در ايران

جامعه يارسان و نقض فاحش حقوق شهروندى توسط حكومت اسلامى در ايران

خبر داغ اين روزها،ابر وحشت اعدام زندانيان سياسي و عقيدتى در آسمان ايران است.

از جمله كسانى كه تحت انواع شكنجه هاى وحشيانه قرار گرفته و به اعتراف اجبارى تن داده،رضا رسايي  از پيروان آيين يارسان در ايران است.

عفو بين الملل دريك اطلاعيه فورى خواهان لغو حكم اعدام رضا رسايي شده است. ارگانها و سازمانهاى حقوق بشرى معتقد هستند كه رضا رسايي در يك محكمه غير عادلانه و بدور از استانداردهاى متداول حقوقى به اتهام قتل يك مأمور دولتى به اعدام محكوم شده است.

براى آن دسته از هموطنان ايرانى كه احتمالا شناخت مكفى از جامعه يارسان نداشته باشند،به اختصار به برخى از زواياى شرايط و موقعيت زيستى آنها در حكومت اسلامى اشاره خواهم كرد.

جامعه يارسان از پيروان كورد،فارس و آذرى تشكيل مى شود و جمعيت يارسانها در ايران بنا بر آمار غير رسمى بين ٥ تا ٦ ميليون تخمين زده مى شود. در واقع دين يارى(يارسان) پس از اسلام،بزرگترين دين و بيشترين پيرو دارد.

در دين يارى ذات خشونت مردود و از حيث اخلاق ناشايست قلمداد مى شود،وليكن در عين عال،دفاع ذاتى يك فريضه انسانى محسوب مى شود.

باتوجه به تعداد جمعيتى يارسانها در ايران و گستردگى جغرافيايي آن،گرچه كرمانشاه ،ايلام و لورستان مناطق ثقل آنها محسوب مى شود،وليكن در قانون اساسى جمهورى اسلامى موجوديت حقوقى آنها انكار شده و عملا ار حقوق شهروندى محروم هستند.

حكومت اسلامى در هنگامه انتخابات مجلس و رياست جمهورى اسلامى ،عليرغم انكارهويت جامعه يارسان، به پيران و روشنفكران يارسانى جهت كسب مشروعيت محلى و رونق انتخاباتى،وعده بازنگرى در تدوين قانون اساسى نسبت به يارسانها مى دهد،اما با عبور از مرحله انتخابات ،باز در برهمان پاشنه مى چرخد.

از زمان به قدرت رسيدن حكومت اسلامى ،جامعه يارسان به كرات توسط آخوندهاى ريز و درشت مورد هتاكى و اهانت قرار گرفته و حتى چند سال پيش راديو تهران برنامه اى با مضمون “مهدور الدم”توصيف كردن يارسانها در چند نوبت پخش كرد كه مورد اعتراض جامعه يارسان قرار گرفت.

حكومت اسلامى همزمان با جهاد عليه كوردستان ،دستور سركوب جامعه يارسان در كرمانشاه و مناطق يارسان نشين صادر كرد كه در نتيجه دفاع مسلحانه يارسانها از خود،تعداد زيادى از نيروهاى مهاجم كشته و زخمى و تعدادى نيز به اسارت نيروهاى مقاومت يارسانى درآمدند. اما رژيم اسلامى از طريق هوا و زمين روستاها و آباديهاى زياد يارسانى را تخريب و مردم را آواره كرد.

با پيشروى نيروهاى سركوبگر جمهورى اسلامى به مناطق دالاهو و كوه هاى كوردستان و كرمانشاه كه نيروهاى مقاومت يارسانى در آنها پناه گرفته بودند،برخى از اين نيروهاى مقاومت يارسانى ،بالاجبار خاك وطن خويش را ترك نموده و در مناطق مرزى بين ايران و عراق استقرار يافتند.

در اين مدت،يارسانيانى كه از دست نيروهاى سركوبگر جان سالم به در برده و در مناطق مرزى مستقر شده بودند،نيرويي سياسى-نظامى به اسم “جنبش مقاومت اهل حق-يارسان” تشكيل دادند و گردانهاى رزمى چريكى داشتند تا از اين طريق از خاك و و مأواى خويش دفاع كنند.

اين تشكيلات به تدريج توانست اغلب نيروهاى رزمنده و مبارز يارسانى را در صفوف خود جا دهد و به يك گروه متشكل گريلايي تبديل شود.

در همين اثنا،حزب دموكرات كوردستان ايران كه به عدم حضور تشكيلاتى و سياسي خود در كرمانشاه و حومه آگاه بود،پيشنهاد ائتلاف با جنبش مقاومت يارسانى و وعده همكارى و مساعدت نظامى و لجستيكى داد. در برابر اين كمك ،حزب دموكرات خواستار حضور پررنگ خود در مناطق يارسان نشين بود.

در وهله اول جنبش مقاومت يارسان آمادگى خود را براى چنين ائتلافى اعلام كرده بود،اما درميانه راه،پى برد كه حزب دموكرات هدف ديگرى از اين ائتلاف در ذهن دارد و آنهم ،كسب پايگاه مردمى در منطقه و تخليه نيرويي جنبش مقاومت يارسان بود.

متأسفانه با گذشت زمان و فشارهاى محلى حزب دموكرات و فقدان امكانات مكفى جهت تداوم مبارزه و فشار دولت عراق بر حنبش مقاومت يارسان،رهبرى اين جنبش ،عملا آنرا منحل كرد و مابقى نيروها و كادرهاى جنبش،مجبور شدند ،عليرغم عدم تمايل به پيوستن به حزب دموكرات ،به اين حزب وصل شوند ،تعدادى نيز به كومه له ملحق شوند.

پس يك دهه و اندى و پايان جنگ عراق و ايران و خروج بسيارى از كادرها و نيروهاى سابق جنبش مقاومت يارسان به كشورهاى اروپايي،استراليا،آمريكا،كانادا و نيوزيلاند،انديشه تجديد سازماندهى جامعه يارسان به شكل مدرن امروزى به يك بحث روز تبديل شد و از دل سالها رايزنى و مشورت درميان شخصيتهاى مبارز قديمى و جديد،يك تشكل به اسم ” جنبش دمكراتيك يارسان” به وجود آمد.

اين جنبش ظاهرا نتوانست همه شخصيتهاى يارسانى در برونمرز را قانع كند و به همين دليل يك جريان موازى به اسم “ياريكورد” تشكيل شد كه تا حدودى محل تجمع اكثريت جوانان و مبارزين يارسانى شد و يك رقابت سياسى درون يارسانى آغاز شد.

سال واندى گذشت و وجود دو جريان يارسانى “غير منطقى” مى نمود. لذا تصميم گرفته شده مذاكراتى فيمابين دو تشكل يارسانى شروع شود و به يك مكانيسمى دست يابند و مراحل وحدت دو جريان را هموار كنند. در نتيجه در سال ٢٠١٢ از دل اين توحيد مساعى،سازمان دمكراتيك يارسان متولد شد كه با استقبال وسيع جامعه يارسان مواجه شد.

اين سازمان امروزه نمانيدگى بخش اعظم جامعه يارسان را به عهده دارد و توانسته است  نقش به سزايي در افشاى جنايات رژيم جمهورى اسلامى و همزمان معرفى جامعه يارسان به جهان خارج داشته باشد.

سازمان دمكراتيك يارسان يك تشكل سكولار و معتقد به جدايي دين از دولت است و براى آن و تحقق حقوق جامعه يارسان تلاش مى كند.

ناوخاص نظرى

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate