پیامی به همایش کلن

در اسفند ۱۴۰۱ در یادداشتی در استقبال از انتشار منشور بیست تشکل نوشتم: ” انتشار این منشور وظیفه ای عاجل را بر دوش کمونیستها و سازمانهای و تشکلهای که با این عنوان فعالیت میکند انداخته است که این پرچم را هر چه بلندتر برافراشته کنند. اگر کمونیسمی میخواهد به نمایندگی از طرف طبقه کارگر نماینده کل جامعه باشد و به همین سبب بتواند با قدرت در مقابل کل بورژوازی قد علم کند باید تا میتواند در جهت تبدیل مطالبات حداقلی این منشور به پرچم انقلاب زن زندگی آزادی بکوشد. انتشار این منشور میتواند منجر به وحدت چپ حول همین پلاتفرم شود، چرا که خوشبختانه بسیاری از شخصیتها و سازمانهای چپ به شدت از آن استقبال کردند.” و من در همین جهت شخصا از برگزاری این همایش حمایت میکنم.
باید بخاطر داشت که آنچه در این منشور آمده است، تماما نتیجه تلاش و مبارزه بیش از چهار دهه کمونیستها در چهار دهه گذشته که بر سر سر تک بندهای آن بحث و جدلهای فراوانی صورت گرفت، که به خط کشی ها متفاوتی انجامید. اما اینکه کدام طرف بحث درست میگفت نه جای آن و نه وقتش و نه حوصله اش، آنچه که اهمیت دارد منشوربیست تشکل به نوعی انعکاس توده ای آن تلاشهاست.
در یادداشت فوق که با عنوان ” منشوری حداقلی، نشانه تعمیق نَه مردم” تاکید شد: ” اگر بحث جنگ آلترناتیوها است، اگر بحث انتخاب چپ از سوی جامعه است، این نه صرفا با شعار دادن بلکه با تبدیل کردن مطالبات منشورهای این چنینی به پرچم مبارزات مردم ممکن است. این منشور نشانه ای از تعمیق “نَه” مردم است.”
انتشار دهندگان منشور کارشان باری به هر جهت نبوده؛ امضا کنندگان منشور بی شک قصد داشته اند که حول آن نیرو جمع کنند. امیدوار باشیم همایش کلن به جای برای انتقاد و ایراد گیری بر آن تبدیل نشود. اگر این همایش میخواهد به نقطه عطفی در تاریخ ایران ( نه صرفا در تاریخ چپ و کمونیسم در ایران) تبدیل شود باید نشان دهد قصد شُو برگزار کردن ندارد بلکه این نیرو عینیت دارد و اراده کرده است که منشا اثر در تحولات انقلابی جاری باشد.
همایش کلن تنها نباید به بلوک بندی چپ علیه راست منتهی شود، این کمترین انتظار ممکن از این همایش است. انتظار از این همایش این است که به توده معترض در کف خیابان نشان دهد نباید به کم راضی شوند. باید به توده مردم نشان داده شود که انقلاب شما بقول آن چه در منشور آمده است:” … زیر و رو کننده، برآمده از متن جنبش‌های بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شکست ناپذیری است که مصمم‌اند بر تاریخ یکصد سال عقب‌ماندگی و در حاشیه ماندن آرمان بر پایی جامعه ای مدرن و مرفه و آزاد در ایران، نقطه پایانی بگذارند.” تاکید بر این امر بیش از پیش راست جامعه را آچمز میکند. و همین جنبه قوی انقلاب جاری است که تاکنون همه تلاشهای راست را به بن بست کشانده است و به شدت تو سر هم میزنند و تا میتوانند همدیگر را خوار و خفیف میسازند.
باید توجه داشت تاریخ جای برای تکرار شدن وقایع نیست. تاریخ را مردم همان دوره می سازند، این بار اما آگاهانه و آنگونه که دلشان میخواهد. کمونیسم بر سر همین است، و نقش ما کمونیستها همین است. فرصت بزرگ تاریخی در برابر چپ و کمونیسم در ایران فراهم شده است. باید به قدرت جبهه چپ و کمونیست باور داشت، قدرت چپ و کمونیست در توده ای بودن آن است، منشور فوق تنها گوشه ای از این قدرت است. وحدت چپ باید ناظر به این فرصت تاریخی و قدرت یک جنبش توده ای باشد.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate