در روز ۲ مه ۲۰۲۳ در بندر کادکوی استانبول در ترکیه جهان آیماز جوانی با تبار کرد مثل همیشه در حال اجرای موسیقی بود که چند جوان نژاد پرست از او می خواهند که سرود ملی ترکیه را اجرا کند. جهان آیمازدر جواب می گوید که هم اکنون قطعات دیگری را برای اجرا آماده نموده و درپایان آنها میتواند این قطعه را برای آنها هم اجرا کند. همین جواب باعث می شود که یکی از آنها به جهان آیمازبا چاقو حمله می کند و با چند ضربه به قلبش او را به قتل میرساند. فیلم های پخش شده در میدیای اجتماعی نشان میدهد که جهان از آنجاییکه که در کنار ساحل نشسته بود به داخل دریای کنار ساحل می افتاد و خونش در آب پخش می شود.
این جنایت دلخراش را چگونه می توان توضیح داد؟ این دیگر فاشیسم است که صدای چکمه هایش این روزها در خیابانهای جهان شنیده می شود.
آیا غیراز این است که صاحبان قدرت، ملیت ، تبار و مذهب را ساختند که انسانها را به جان هم بیندازند.
در دنیای امروز قومیت و ملیت بعنوان یک داده طبیعی به خورد مردم داده می شود و از همان ابتدای تولد به مانند طوقی برگردن انسانها آویزان می کنند و طوری جلوه اش می دهند که گویا هرگز نمی توان از آن رها شد. هویت انسانی را از انسان می گیرند تا در قفس تنگ ناسیونالیسم و ملی گرائی بتوانند بیگانگی عصر ما را هویت بیشتری ببخشند و با تکیه بر آن جنایت را علیه انسان های دیگر سازمان دهند.
قتل دلخراش جهان آیماز در یک دنیای آشفته ای امروز عنوان درشت تیتر مدیا در یک ساعت است. اما تحریک های قومی وملی هنوز یکی از جدال های عصرماست. دنیای سرمایه برای سود آوری خود به این جدال نیاز مستقیم دارد. برپایی جنگهای قومی در بطن سیاست حاکمان جهان، اختلافات طبقاتی و تلاش انسان برای رهایی از چنگال سرمایه را به بیراه می کشاند و جنگ را به صفوف زحمتکشان برعلیه یک دیگر تبدیل می کند.
فاشیست های وطنی ایرانی در جدال برسر قدرت سیاسی در ایران از هم اکنون در قلب خیابانهای اروپا شمشیر را از رو بسته اند و با تکیه بر ناسیونالیسم عظمت طلب ایرانی به مخالفین سیاسی خود حمله می کنند. امروز می ترسانند وقمه چراخانی می کنند تا فردا از خروش کارگر و زحمتکش جلوگیری کنند.
قتل جهان آیماز به مانند دیگر قتلهای نژاد پرستانه تنها با پایان بخشیدن به نظام موجود جهان ممکن است. باید انسان از قید و بند سرمایه رها شود تا انسان از این بربریت رها شود.
