۱۷ دی ماه  ۱۴۰۱ محمد مهدی کرمی و محمد حسینی اعدام شدند. 

۱۷ دی ماه  ۱۴۰۱ محمد مهدی کرمی و محمد حسینی اعدام شدند. 

بابا، حکم من اعدامه به مامان چیزی نگو

قسم به دستهای پینه بسته ی پدرم من مجرم نیستم

من مادر محمد حسینی هستم ، جنازه بچه من را بدید. 

این سه جمله یک تاریخ است. تاریخ مبارزه مردم زحمتکش ،اما بپا خاسته. 

درچهلم حدیث نجفی در ۱۲ آبان،  بزرگترین تجمع اعتراضی مردم تهران و شهرکهای اطراف در ارج گذاری از حدیث نجفی این انقلابی و رهبر شجاع شکل می گیرد. این بزرگترین تجمع مردم در خارج از کردستان و سیستان – بلوچستان است. تصاویر عبور مردم مهرشهر و شهرک های اطراف کرج و تهران گواه بر حضور سیل عظیم مردم  است. معترضین« آزاد راه کرج – قزوین» را  مسدود کرده و با شعار « امسال ، سال خونه ، سیدعلی سرنگونه » نفرت خود را از رژیم نشان می دهند. این راهپیمایی منسجم و بهم پیوسته مردم مورد حمله ی نیروهای سرکوبگر قرار گرفت. بگفته رژیم یک بسیجی کشته و چند نفر از نیروهای دولتی زخمی میشوند. از آنجا که تمام راهها بسته شده، رژیم مجبور به استفاده از هلی کوپتر برای انتقال نیروهای زخمی خود میشود. در این درگیری تعداد زیادی ازمعترضین ازجمله محمد مهدی کرمی و محمد حسینی بازداشت شدند. محمد حضرتی از جمله جوانانی بود که در مراسم چهلم حدیث نجفی جانباخت که  تا مدتی هویتش معلوم نشد. حمید قره حسنلو و همسرش فرزانه جزو دستگیرشان و متهم به قتل هستند. جامعه پزشکی ایران بعد از انتشارحکم حمید و فرزانه به قویه قضاییه نامه های اعتراضی ارسال می کنند. برای کسانی که احکام اعدام گرفته اند کمپین های وسیعی در سراسر دنیا شکل میگیرد.

 تظاهرات کرج در بیخ گوش حاکمیت و مرکز قدرت سیاسی رژیم درچند قدمی تهران اتفاق افتاد و میتوانست بسرعت در بقیه نقاط تهران بزرگ گسترش پیدا کند. رژیم در فکر توطئه های بزرگتری برای سرکوب است. دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه جزو فعالین این جنبش هستند که همقدم با دانشجویان وسایر اقشار زحمتکش نیروی اصلی این حرکت در سراسر ایران تشکیل میدهند. 

بسیاری از شهرکهای اطراف تهران و کرج جزو مناطق محروم نشین و زحمتکش قرار دارند و در خیزهای شهری سالهای اخیر نقش بازی کرده اند. این برای رژیم قابل قبول نبود. کشته شدن یک بسیجی درجریان این اعترضات این بهانه را به رژیم داد. دادگاه نمایشی پرونده روح اله عجمیان بسیجی کشته شده در این اعتراض نمایشی برای ترساندن و سرکوب بود. محمد مهدی کرمی و محمد حسینی که شکنجه شده بودند حکم اعدامشان در سراسرایران طنین انداخت. بابا، حکم من اعدامه به مامان چیزی نگو. قسم به دستهای پینه بسته ی پدرم من مجرم نیستم

محمد حسینی که حتی یک ستاره در آسمان نداشت نمونه ای از هزاران  هزار انسان زحمتکشی است که در جامعه ی امروز ایران کوچکترین شانسی ندارند ، قبل از اعدام پیامش این بود:« مردم مرا فراموش نکنید».

پیام او هم به مانند موجی سراسر ایران را فرار گرفت. گوهرعشقی اعلام کرد که مادر محمد است و فرزندش را باید به او تحویل دهند. خانواده ی محمد مهدی کرمی بعد از گرامیداشت فرزندشان برمزار محمد حسینی جمع شدند و با گلباران و پارچه سرخ یاد او را گرامیداشتند. 

این جملات همراه موجی از خشم و تنفر رژیم مردم را در سراسر ایران برگرفت. مردمی که خود شخصا و یا در امکان مختلف بیاد این دو انقلابی غذا پخش کردند، درخانه هایشان شمع روشن کردند و بیادشان سرود خواندند. 

۱۷ دیماه روز اعدام دو انقلابی محمد مهدی کرمی و محمد حسینی می باشد. دو اعدامی که  نامشان بدون شک درکنار بقیه ی اعدامیان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و تاریخ خونین جمهوری اسلامی  باقی خواهد ماند. 

محمد مهدی کرمی ، محسن شکاری ، محمد حسینی ، مهدی رهنمود قهرمانان و فرزندان طبقه زحمتکش و کارگران در ایران هستند. نام عزیزشان و  پیامشان روز سرنگونی جمهوری اسلامی بر پرچم های سرخ بردوش خروش انقلابی زحمتکشان برای آزادی و برابری حمل خواهد شد. 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate