دو واقعه، یک انتخاب! آزادی پوشش یک حق پایه ای

بازگشایی و افتتاح یک مغازه پارچه فروشی که زنان با لباسهای مختلف بعنوان مدلینگ شرکت کرده بودند، ارتجاع اسلامی را وادار نمود که با دستگیری سه زن مدل و مرد صاحب مغازه و پلمپ این محل، ظاهراً قال قضیه را بکند و به دیگران هم درسی داده باشد! عوامل رژیم، دلیل این اقدام شنیع خود را با “عدم رعایت عرف و اخلاقیات نامتعارف و حضور زنان بدون رعایت موازین شرعی” توجیه کردند. 

  

همزمان با این اتفاق در مهاباد، صدها ایرانی که اکنون مدتی است برای خرید واکسن کوئید ۱۹ به ارمنستان روی آورده اند، در میدان بزرگی دست به رقص و پایکوبی زدند. فیلمهای پخش شده از محل تجمع نشان میدهد که چگونه زنان و مردان با لباسهای مختلف بدون پوشش اسلامی در کنار هم به شادی و آب بازی مشغولند. 

رژیم اسلامی ایران، درست در همین روزها، با برادران قاتل و ضد زن خود طالبان در خوش و بش و گپ دوستانه است. از این مرتجعین باید پرسید کدام “عرف و اخلاقیات”! عرف و اخلاقیات قبیح و ارتجاعی شما؟ به مجموعه این عرف و اخلاقیات باید تف کرد. اخلاق البته در هر جامعه در اساس همان اخلاقیات حاکم است و منافع طبقات حاکم را پاس می دارد. این همان عرف و اخلاقیاتی است که در آن آزادی پوشش ممنوع است، اعدام و سرکوب پاسخ اعتراض است، گروگان گرفتن زندگی مردم در نبود غذا و دارو و درمان روال است. تنها هنر اینها زدن و گرفتن و بستن و کشتن است. این عرف و اخلاقیات بوی گندش دنیا را برداشته است. وضع دختران ایرانی در منطقه را نگاه کنید، تن فروشی و برده داری و هدیه دادن رسم شده است، ببینید مردم را به چه مرتبه ای از “اخلاقیات متعالی” سوق داده اید! خجالت بکشید جنایتکاران از گور برخاسته، این عرف و اخلاقیات شنیع شماست که با هجوم به زنان بدلیل کنار رفتن چند میلیمتری حجاب اسلامی یا بی حجابی صورت خود را با سیلی سرخ می کنید. این اخلاقیات گندیده شماست، به ما و مردم آزادیخواه و جامعه امروز ایران هیچ ربطی ندارد. 

جمهوری اسلامی تلاش می کند که جواب اعتراض به فقر و تنگدستی، بیماری و نبود واکسن کرونا، فساد و رشوه خواری کل حکومت، و دهها درد دیگر را با اعدام و سرکوب و دستگیری بدهد. اما واقعیت های روزمره و گسترش اعتراض در جامعه، به میدان آمدن دهها هزار کارگر و زحمتکش برای گرفتن حقوق های پرداخت نشده و بالا رفتن قیمت مایحتاج روزمره، شرایطی انفجاری را بوجود آورده است که رژیم کاملا بر آن واقف است و حکومت را به پرتگاه سقوط کشانده است. 

آنچه که در مهاباد اتفاق افتاد یک اتفاق غیر معمول نیست، مدتهاست که به هیچ گرفتن قوانین و سرپیچی آگاهانه از آن و ابراز تنفر از هرآنچه که اسلامیست، به نُرم جامعه تبدیل شده است. نه گفتن جامعه امروز و پیشرو ایران به سنت های متحجر و فرهنگ عقبمانده اسلامی، تاریخی به قدمت رژیم اسلامی دارد و تلاش چهاردهه رژیم برای اسلامیزه کردن جامعه ایران با شکست روبرو شده است. مردم در همه این سالها هرجایی که برایشان امکان داشته است، فرهنگ عزا و ممنوعیت شادی را با شکست روبرو کرده اند و با حجاب اسلامی بعنوان سمبل آپارتاید جنسی به مقابله برخواسته اند. پایکوبی و شادی در ارمنستان نشان میدهد که هرجا ایرانی ها حضور پیدا می کنند، بلافاصله “عرف و موازین شرعی” را لگد مال و فراموش می کنند.  

اما اتفاق مهاباد در سوشیال میدیا واکنش های مختلفی را بدنبال داشت. مردم متمدن و متجدد به دفاع از دستگیرشدگان و حق انتخاب پوشش پرداختند و بر اهمیت این حق پافشاری کردند. طرف دیگر این بحث کسانی بودند که “ناموس” شان بشدت لطمه خورده بود و با بیحرمتی و فحشهای رکیک تلاش نمودند صورت مسئله را عوض کنند. در جامعه ای که رژیم اسلامی هر روزنه آزادیهای فردی را بشدت مسدود و مورد حمله  قرار میدهد و مردم بطور مدام زیر بمباران تبلیغات و آموزش مذهبی قرار دارند، سنت های عقب مانده امکان رشد و ابراز وجود پیدا می کنند. مردسالاری یکی از دردهای مزمنی است که جامعه ایران با آن روبرو است و سلطه قوانین آپارتاید جنسی هم بی حقوقی و ستم بر زنان را به یکی از ویژگیهای جامعه ایران تبدیل نموده است. ایران جزو کشورهایی است که تجاوز جنسی به کودکان تحت عنوان “عقد شرعی” و کشتن شدن زنان بدست عزیزانشان موقعیت ویژه ای به آن داده است. اما این تمام حقیقت نیست. طرف دیگر حقیقت یک جنبش دهها میلیونی رزمنده و ضد دین و ضد حکومت است. مردمی که در ارمنستان فرصتی چند روزه یافتند، نشان دادند که نبود حاکمیت قوانین سرکوب اسلامی، معادل است با زیر پا گذاشتن تمام عیار عرف و اخلاقیات حاکم!  

آنچه که در متن جامعه ایران در جریان است، کشمکش دو آلترناتیو است. آلترناتیوی که ما کمونیستها و طبقه کارگر و جنبش آزادی زن یک طرف آن قرار می گیریم و طرف مقابل آن نیروهای عقب مانده، اسلامی و بخش مهمی از نیروهای اپوزیسیون راست هستند که بدرجات مختلف از همین فرهنگ حاکم تبعیت می کنند. جریانات ناسیونالیسم کرد که تلاش میکنند با بند و بست با جمهوری اسلامی و یا نوکری ترامپ دست شان به ریاست فرمانداری و استانداری در کردستان برسد، همانها که از تشکیل حکومت اقلیم کردستان عراق و اقدامات ضد زن آن در چند دهه گذشته به وجد آمدند، در باره دستگیری و حمله به زنان در مهاباد دچار سکوت عظمی شدند، زیر سبیلی رد کردند، خود را قاطی “مسائل غیر مهم” نکردند. در عوض هوادارانشان به دامن زدن به تشنج های ناموس پرستانه و کوردی خویش مشغول شدند. گشت ارشاد مجازی ناسیونالیستها به زنانی که لباس دیگری غیر از لباس کردی پوشیده بودند، کارت قرمز داد!

 

برای ما کمونیست های کارگری و زنان و مردان برابری طلب این اتفاق ساده نبوده و نیست. حق پوشش و آزادی های فردی و اجتماعی یک حق ابتدایی و بدون قید و شرط است و این یک ویژگی و تفاوت ما را از آلترناتیو راست را نشان می دهد. از این حق نباید کوچکترین عقب نشینی نمود و نباید به سنت های ارتجاعی و عقب مانده مردسالار تن داد. ما بدون هیچ قید و شرطی، همانطور که از مردمی که در ارمنستان در فضایی که برای رقصیدن بدست آوردند دفاع می کنیم، به همان اندازه از دستگیرشدگان مهاباد هم دفاع می کنیم. ما نماینده و صدای مردمی هستند که زندگیشان در رژیم جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شده است. تنها ما کمونیست ها هستیم که خواهان دخالت فعال همه مردم در سرنوشت خود هستیم. آزادی پوشش یکی از ابتدایی ترین حقوق فردی و اجتماعی است که ما در ایران بعد ازسرنگونی جمهوری اسلامی با تضمین قوانین حمایت از زنان به اجرا درخواهیم آورد. دولت انقلابی کارگری کلیه این قوانین را ملغی و اصل برابری زن و مرد در تمام شئون اجتماعی از جمله آزادی پوشش را اعلام و جاری می کند. دخالت در زندگی و نوع و مقدار پوشش مردم ممنوع! دست مردسالاران و اسلامی ها از زندگی زنان کوتاه!   

برای آزادی دستگیرشدگان مهاباد تلاش کنیم، با اعتراض و تجمع در مقابل زندان خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط آنها شویم.  

١٥ جولای ٢٠٢١

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate