همبستگی، رمز مبارزهی پیروزمندانه!
«در حاشیهی اعتراضات پرستاران و سخنان اسماعیل بخشی»
همبستگی مهمترین اصل یک مبارزهی جمعی است. یک دههاست که شاهد مبارزات جمعی و متشکل کارگران، معلمان، بازنشستگان، زنان، دانشآموزان و والدین، مردم زحمتکش حاشیهی شهرها با مطالبات درمانی و آموزش و زیستمحیطی، دانشجویان و اخیرا مبارزات جمعی پرستاران هستیم. نیروهای امنیتی هر گونه حق اعتراض و ایجاد تجمع، حق تشکل، آزادی بیان و حق افشاگری رهبران این جنبشها علیه کارفرما و کاربدستان حکومتی را زیر پا میگذارند و با عناوین اتهامی کاذب مانند تلاش علیه امنیت ملی، اجتماع و تبانی، وابستگی به دولتهای غربی، ارتباط با احزاب معاند، به خطر انداختن تمامیت ارضی، تبلیغ علیه نظام، محاربه و اخیرا اتهاماتی همچون آشوب و بلوا و بغی از یکطرف سعی میکنند پیشروان جنبش را سرکوب کنند و از طرف دیگر بدنهی این جنبشها را از رهبران شجاع و آگاه بترسانند. تنها در یک مورد نیروهای امنیتی با سناریوسازی رسانهای و دستگاه تبلیغاتی صدا و سیمای میلی پیشروان جنبش معلمان، جنبش کارگری و مدافعین طبقهی کارگر را به دلیل دیدار آشکار و علنی با دو فعال سندیکایی فرانسوی زیر ضرب گرفتند و ضربهای مهلک به جنبشهای اعتراضی و مطالباتی وارد کردند. نباید اجازه هیچ نیروی پیشرو و رهبری را در انزوا مرعوب سازند، به فساد بیامیزند یا سرکوب و منفعل کنند. در هم شکستن و خنثی کردن حربهی اتهام زنی و ارعاب و سرکوب در گرو آگاهگری و همبستگی است. تا زمانی که هر گونه اتهام زنی حاکمیت که توسط نهادهای رسمی و غیر رسمی علیه پیشروان جنبشهای اعتراضی و مطالباتی مطرح میشود را با قاطعیت کامل بی اعتبار نکنیم و تا زمانی که یک همبستگی تزلزلناپذیر برای دفاع جانانه از پیشروان اخراجی و رهبران زندانی شکل نگیرد، حربهی سرکوب پیشروان و ارعاب و وحشت بدنهی مبارزاتی جنبشها همچنان ما را از رسیدن به مطالباتمان و پیروزی در مبارزه دور نگه میدارد. این همبستگی در حمایتهای جمعی از فرد تجلی پیدا میکند. حمایت اقتصادی که مستلزم ایجاد صندوق مالی مستقل است یکی از جلوههای شکوهمند همبستگی جمعی است. حمایت اجتماعی در کمک به تقویت رسانههای مستقل جنبشها متجلی میشود؛ رسانههایی که امر دفاع از مطالبات برحق مبارزهی جمعی و فعالیتهای افراد بازداشتی و اخراجی، همچنین خنثی کردن اتهاماتی که از طریق حاکمیت یا رسانههای امپریالیستی و چپنماهای محور مقاومتی علیه فعالین مطرح میشود را پیش میبرند. حمایت سیاسی سومین شکل حمایت از پیشروان جنبشها است. ایجاد تشکل مستقل ضامن حمایت سیاسی است. بنابراین ضرورت دارد پرستاران و دیگر بخشهای اردوی کار و زحمت و مزدبگیران جامعه با استفاده از شرایط اعتراضی و اعتصابی و اجتماع نیروی کار مجامع عمومی خود را برگزار کنند و تشکل مستقل خود را بوجود بیاورند. جلوههایی از حمایت سیاسی را در سر دادن نام رفقای بازداشتی در تجمعات هر روزهی کارگران، بازنشستگان، معلمان و پرستاران دیدهایم. مبارزهی علیه حکم اعدام و دفاع از زندانیان محکوم به اعدام که در حال حاضر پرچم رهبریاش در دست خود زندانیان سیاسی در پشت دیوارهای زندان است یکی دیگر از صفوف مستحکم حمایت سیاسی از مبارزان است. گسترش مبارزه برای آزادی بی قید و شرط کلیهی زندانیان سیاسی و تبدیل آن به یک جنبش تودهای یکی دیگر از ضرورتهای تقویت حمایت سیاسی از پیشروان جنبشهای مطالباتی است. داشتن رسانه و تشکل مستقل در شرایطی که حاکمیت برای اعتبار بخشیدن به روایتها و اتهامات کاذب به اپوزسیون سازی و ساختن رسانههای جعلی دامن میزند، و داشتن صندوق مالی مستقل در شرایطی که اخراج و از بین بردن معیشت پیشروان حربهای برای سرکوب و انفعال پیشروان است؛ ضرورتی حیاتی دارد. استقلال مالی برای حمایتهای اقتصادی، استقلال رسانهای برای حمایت اجتماعی و تشکل مستقل برای حمایت سیاسی از نمایندگان، ضرورت عاجل جنبشهای مطالباتی و اعتراضی است و همبستگی واقعی در تجلی همین حمایتهای سه گانهی مالی، اجتماعی و سیاسی خود را نشان میدهد. درهمشکستن حربههای سرکوب و ارعاب در گرو تقویت همبستگی در ابعاد اجتماعی و حمایت جنبشهای پیشرو و مطالباتی از یکدیگر است.
–
نيما مهاجر