ایجاد و گسترش شوراها

با درود فراوان به کارگران مبارز ! 

رد صلاحیت برخی کاندیدا ها از جمله علی لاریجانی یکی از مهره های خودی و مشاور رهبری توسط شورای نگهبان تائیدیست بر تنگ تر کردن زنجیر خودی ها برای کسب آخرین قرارگاه حاکمیت ، قوه مجریه ، توسط خشک مغز ترین جناح حاکمیت و منزوی تر شدن کلیت نظام ولایت فقیه سپاهی . البته حذف احمدی نژاد تف سربالائی است برای رهبریت . 

اما این آخر روند انحطاط و طرد کردنها و منزوی شدن نهائی نیست . محتمل بعدی نفاق و تعارض آشکار تر در خود دستگاه روحانیت و سپاه خواهد بود و باید منتظر تعارض درون حوزه ائی و بین حوزه های مختلف چون قم و مشهد بود . 

این تنگ تر ، منزوی تر و منفور تر شدن زنجیره نظام در نهایت آنرا به  ” هدف ”  تنفرانگیزی مبدل میسازد که پیکان خشم تمامی توده ها و حتی برخی از طرد شدگان از زنجیره ، با قدرت و شدت تمام کننده ائی بسویش شلیک خواهد شد . 

این تنگ و منزوی شدن نتیجه مستقیم تناقضات درونی و مبارزه طبقاتی است که هر دم در عمر جمهوری اسلامی عریان تر و شدید تر گشته و ارتجاع مطلق سعی در حفظ کفه توازون قوا به سوی خویش و کارگران و زحمتکشان  سعی در برهم زدن و معکوس کردن توازون قوا برای تغیر و تحول اجتماعی اند . 

هیچ مبارزه طبقاتی بدون معکوس کردن توازون قوا بسود نیرو بالنده اجتماعی نتوانسته حاکمیت ارتجاعی زمان خود را براندازد . جامعه طبقاتی ایران نیز مبرا از این  قاعده نیست . 

بغیر از قطب کوچکی که از سرمایه داران ،  کارگزاران و جیره خوارانش  تشکیل شده و حاکمیت ، قدرت و توازون قوا را در دست دارند .  اکثریت عظیم  جامعه ایران را کارگران و زحمتکشان دستمزدبگیر در بخش های تولیدی و خدماتی تشکیل میدهد . و این قطب در اساس با پتانسیل و جوینده ترین بخش جامعه برای بچالش کشیدن و بزیر کشیدن قطب حاکمیت و وابستگانش است . 

گرچه قطب حاکم در اقلیت کمی است ولی هنوز  منسجم و سازمانیافته است و قطب اکثریت جامعه بخاطر عدم سازمانیابی و انسجام ضربه پذیر و این برتری توازون قوای حاکمیت است . 

برای معکوس کردن کفه توازون قوا بسود کارگران و زحمتکشان و بزیر کشیدن حاکمیت استثمارگر ، قطب اکثریت جامعه نیازمند برپائی تشکیلاتیست که قادر به انسجام توده ائی ، کسب برتری توازون  قوا ، انتخاب میدانها و زمانهای مبارزه و ضربه تعیین کنده باشد .

نوع سازماندهی قابل قبول و اجرا برای این آمر را بطور محدود کارگران و زحمتکشان در روند مبارزاتی خود به آن آشنا گشته اند. و این حلقه اتصالی برای انسجام و اتحاد عمل ،  شوراهای محل کار کارگران و زحمتکشان دستمزد بگیر و شورای محلات میباشد . 

بنیان شورا آنچنان طبیعی است که نطفه اش در هر کارخانه و سازمان تولیدی و خدماتی موجود است . گردهمائی کارگران و زحمتکشان موجه ترین ظرف تبادل نظر ، تصمیم گیری و ارائه راه کار برای مسائل و امور کاری و زندگی اجتماعی  است و به ابتکار خود توده ها انجام شدنی است 

در این امر رمز و اسراری در کار نیست که شرکت کنندگان را امنیتی  بکند . 

تشکل شورائی آنچنان طبیعی و لازمست که حتی حاکمیت مجبور به قبول و تشکیل آنها البته بصورت زرد برآمده که بدرستی از سوی کارگران و زحمتکشان طرد گشته است . لیکن شورا های برخاسته از ابتکار خود کارگران همچون شورای صنایع نیشکر هفت تپه نه تنها نتایج موثری در پیشبرد مبارزات کارگران داشته بلکه بر جذابیت ایجاد و گسترش شورا ها افزوده است . 

شورا ها با همسو و کانالیزه خواسته و اعتراضات و ارائه راه حل شورائی نه تنها توده ها را در عرصه مبارزاتی منسجم بلکه از متحمل شدن هزینه جانکاه نیز میکاهد و حتی خواستهائی را به مراکز قدرت تحمیل کند 

ایجاد و گسترش شوراها ،  تمرکز یابی و اشتراک عمل آنها در سطوح مختلف کار و زندگی  در روندش آن ابزاریست که توازون قوا ،  ابتکار و رهبری مبارزاتی در نبرد طبقاتی بسود کارگران و زحتمکشان علیه دشمن بغایت منزوی شده را  رقم میزند  . وجود کارگران با آگاهی طبقاتی در شورا ها نه تنها خصلت دمکراتیک بلکه خصلت طبقاتی و سمت و سوی عدالت اجتماعی طلبی را ممکن میسازد و در تداوم مبارزه و کسب پیروزی به زیر بنای حاکمیت شورائی کارگران و زحمتکشان مبدل گردد . 

مزدک . 

۱۱ خرداد ۱۴۰۰

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate