۴۴ سال از قیام توده ایی ۵۷ گذشت

با درود به کارگران مبارز !
۴۴ سال از قیام توده ایی ۵۷ گذشت . قیامی که توسط ملایی مرتجع کینه توز ، عوام فریب و همراه هایش که از گورستان تاریخ سربراورده بود سقط گشت و سرکوب خشن علیه آزادی تفکر و اندیشه ، برابری همه جانبه زن و مرد ، عدالت اجتماعی و رفاه همگانی بکار میبرد و تشدید کننده استثمار کارگران و زحمتکشان است و در لوای مذهب که فاقد عقلانیت و خرد است و مروج جهالت ، به تطهیر و تقویت سرمایه و فقر و فلاکت ده ها میلیون کارگر و زحمتکش پرداخته و بهشتی برای چپاولگران سرمایه گشته است .
علیرغم این توحش و تعرض علیه توده ها بویژه زنان ، پیکار جویی و مبارزات کارگران و توده ها ، همراه با افزایش آگاهی مدنی و طبقاتی ، موج وار قوص صعودی داشته است . بویژه در دهه اخیر که اعتصابات و اعتراضات فزاینده و تقریبا بهم پیوسته شده است . ” شورش ” های توده ای ۹۶ و ۹۸ و اعتراضات ۱۴۰۱ با شعار زن زندگی آزادی نمونه شاخس این مبارزات عدالت جویانه میباشد .
هر چند شعار زن زندگی آزادی مقبولیت عام یافته اما همچون اعتراضات و ” شورش ” های توده ایی قبلی از عدم وجود سازمانیابی سیاسی انقلابی کارگری رنج میبرد . از همین رو از اوایل جنبش چه مرتجعین ضد رژیم جمهوری اسلامی خارج کشور از هر گروه و دسته سلطنت طلب و جمهوریخواه و شخصیت ها با کمک و حمایت دول امپریالیستی و چه اصلاح طلبان رنگارنگ داخلی در حاشیه حکومت ، موسوی خاتمی ، و حتی افرادی از خود حاکمیت تلاش بی وقفه برای سوار شدن بر آن برای مقاصد ارتجاعی و تداوم استثمار دارند .
بی شک اعتراضات کارگری و توده ایی رو بگسترش خواهد بود و بهره جویی از آن توسط مرتجعین تداوم خواهد داشت .
کارگران طی دو دهه اخیر با درک نیاز به سازمانیابی و اتحاد مبارزات چشمگیری داشته و با دادن هزینه به سازمانیابی چون سندیکا و اتحادیه دست یافته اند . علیرغم اهمیت این دست اورد ها و جرقه ایی از آگاهی این سازمانها بنگاه هایی برای بهتر فروختن نیروی کار کارگران بیش نیستند و خدشه ایی به ابر قدرتی و حاکمیت سرمایه وارد نمیکند . و در حد مبارزه صنفی ، که مبارزه طبقاتی بطور اخص کلمه محسوب نمیشود ، هیچگونه کیفیت و توان رهبری انقلابی جنبش های سیاسی کارگری و دیگر اقشار را برای سرنگونی رژیم و دست یابی به حاکمیت شورایی را ندارند .
مشارکت اخیر سندیکا ها و اتحادیه های کارگری با سازمانهای صنفی اقشار غیر کارگری دیگر و ارائه برنامه حداقلی بدون هژمونی سیاست سیاسی کارگری حداکثر ارایه رفرمی بیش نیست و حاکمیت سرمایه را خدشه دار نمیکند و رهایی کارگران و زحمتکشان را اصلا در بر نخواهد داشت .
امر رهایی انقلابی از نظام جمهوری اسلامی و دست یابی به حاکمیت شورایی توده ها بدون رهبری سازمان سیاسی انقلابی ٫ حزب ، کارگری با اندیشه و تفکر منتج از نقد انتقادی و علمی سرمایه ” سوسیالیسم ” ممکن نیست .
چه باید کرد رژیم و مرتجعین خارج نشین که با حمایت دول غربی شدیدا فعال شده و رفورمیستها مشخص است . و شامل سرکوب دروغ تحمیق و کسب حمایت های گوناگون از دول امپریالیستی است .
اما چه باید کرد رهبران انقلابی کارگران و فعالین انقلابی ! مبارزه و تدارک برای برپایی حزب انقلابی کارگری میباشد . امری که سهل و بدون هزینه نیست ولی قابل تحقق هست و در تجربه و مبارزه نظری و عملی است که کارگران پیشرو و آگاه شیوه عملی برپایی حزب را مییابند . و از طبقه دنباله رو به طبقه برای خود ارتقای یابد و مبارزه هدفمند انقلابی توده های ایران را هدایت و رهبری کند .
مبارزه برای برپایی حزب انقلابی کارگری هیچگونه مغاریت و تعارضی با مبارزات و فعالیتهای اتحادیه و سندیکا کارگران ندارد اما اتحادیه و سندیکا و اساسا سندیکالیسم نمیتوانند جایگزین حزب انقلابی گردد و هویت بخش طبقه کارگر بعنوان طبقه برای خود بشود و هدایت مبارزات کارگران و دیگر اقشار زحمتکش برای سرنگونی جمهوری اسلامی به پیش ببرد و حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان برپا شود .ژ

مزدک
اسفند ۱۴۰۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate