قرارداد همکاریهای ۲۵ ساله بین دولت چین و رژیم جمهوری اسلامی

با درود فراوان به کارگران مبارز !

 در چند روز اخیر مجددا امضاء انعقاد قرارداد همکاریهای ۲۵ ساله بین دولت چین و رژیم جمهوری اسلامی خبرساز شده . کارگزاران رژیم به تعریف و تمجید آن پرداخنه اند و دول اروپائی و آمریکا بهمراه دل شیفتگان ایرانیشان به ریختن اشک تمساح . هر دو طرف فقط بخاطر منافع خود و نه از نقطه نظر منافع کارگران و زحمتکشان ایران به این کارزار تبلیغاتی دامن میزنند . 

دول آمریکائی و اروپائی از این نظر  که با ورود رقیب جدید ، چین ، در عرصه جهانی و منطقه و ایران موقعیت تا کنون برتری را از دست میدهند  و ضدانقلابیون خارج حکومتی از اینکه با جایگزین شدن دولت چین بجای دولت آمریکا و کاسته شدن قدرت  ” سرنگون کننده ”  آمریکا شانس موهوم به حکومت رسیدن را از دست میدهند به انعقاد این قرارداد  معترضند . 

اما جدا از این جدال سالوسانه ، انعقاد این چنین قرارداد هائی اولین بار و قطعا آخرین بار نخواهد بود که حاکمیت و بویژه روحانیت علیه توده ها و برای بقاء سیاسی خود منعقد میکنند . 

در دوران سلطنت قاجاریه همین روحانیت شیعه بود که تحریک فتحعلی شاه و تهدید به دادن حکم جهاد جنکی احمقانه و از پیش بازنده علیه روسیه تزاری را به فتحعلی شاه و پسرش عباس میرزا  تحمیل کردند و پس از شکست سنکین طی قرارداد ترکمن چای ۱۷ شهر از حاصلخیزترین مناطق آن زمان آذربایجان را به دولت تزاری روسیه واگذار کردنند . در همان دوران قاجاریه نیز روحانیت به طرفداری از بریتانیای کبیر باعث جدائی بخشهائی از هرات از ایران و پیوستن به افغانستان ، مستعمره آن زمان انگلستان استعمارگر ، شدند . 

همین روحانیت در دشمنی با مردم و مصدق که در آنزمان وجه مردمی داشت ،  همراه و همسنکر با  دولت آمریکا با کودتائی نظامی  مجددا محمد رضا شاه را بقدرت رساندند تا قراردادهای ضدمردمی بیشتری را نصیب امپریالیسم بکند . 

البته در انعقاد قرارداد های ضد مردمی ، کارگران و زحمتکشان ، که بیشتر استعماریست تا معامله دوطرفه ،  رضا شاه و محمد رضا شاه دست کمی از آیت اله های هم مسلک دیروزی و حاکمین امروزی ندارند . رضا شاه که در تصاحب ثروت و زمین خود چنگیز خان ستمگری بود  در برابر امپریالیسم و برای بقاء خویش در سلطنت حاتم طاعی بود و قرارداد  نفتی  پر منفعتی برای انگلیس و پر از ضرر برای توده ها را بمورد اجرا گذاشت .

محمد رضا ، شاهنشاه آریائی ، علاوه بر انعقاد قرارداد های نفتی با امتیازات کلان با آمپریالیسم آمریکا ، جزیره بحرین را بدون هرگونه جنگی ، با گشاده دستی به انگلیس و امیر دست نشانده انگلیس هدیه نمود و هر صدای اعتراض توده ها را با ساواک و سرنیزه خفه نمود و ایران را به پایگاه نظامی آمریکا مبدل ساخت و با انعقاد کاپیتالاسیون جنایتکاران آمریکائی را مصون از مجازات . 

علیرغم حقایق ذکر شده لازم به ذکر است که انعقاد قرار داد و همکاری وتعاون بالذات جرم و خطا نیست ، حتی در زمانیکه حاکمیت شورائی کارگری بمورد اجرا درآید ، جهت تامین مایحتاج متنوع اجتماعی توده ها همکاری و تعاون ” عادلانه ”  مورد دارد . قرارداد هائی بر مبنای تعاون و همکاری عادلانه و تامین منافع کارگران و زحمتکشان طرفین قرارداد  بدون هیچگونه تبعیض و بهره کشی استثماری و چشم داشت سیاسی . این خود بخشی از همبستگی بین المللی محسوب میشود .

اما در مورد این انعقاد قرارداد ۲۵ ساله دولت چین و جمهوری اسلامی . این قرارداد بین دو سیستم سرمایه داریست و هر دو منادی و طرفدار نئولیبرالیسم اقتصادی و بازار آزاد هستند و رژیم چین سرکرده و سردمدار کنونی آنست و قرارداد بین دول سرمایه داری بر مبنای تفوق قدرت اقتصادی و سیاسی صورت میگیرد نه بر مبنای منافع کارگران و زحمتکشان طرفین قرارداد .

رژیم جمهوری اسلامی با توجه به بحران اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی موجود و تحت تحریم و حتی محاصره اقتصادی  از سوی آمریکا  در موقعیتی نیست که توان و قدرت معامله متعادل را با دولت چین داشته باشد . 

رژیم با شقاوتی که طی ۴۲ سال به توده ها وارد کرده با توده ها بیگانه گشته . رژیم با سرکوب و اعمال سیاستهای اقتصادی بازار آزاد آنچنان معیشت توده ها را مختل و نیروی کار را به نازلترین حد کاهش داده که امکان کسب سودهای فراوان را برای سرمایه های خارجی و داخلی فراهم ساخته . 

این خود چشم انداز سودآوریست برای سرمایه چینی که از منابع معدنی ، صنعتی و ژئوپلتیکی در ایران و منطقه و گسترش بیشتر و احتمالا انحصاری بازار کالا های خود که به ، بنجل چینی ، شهرت یافته برخوردار شود . در عوض رژیم جمهوری اسلامی از حمایت ، تامین امنیت ، سیاسی در عرصه بین المللی از سوی دولت چین و بقاء برخوردار گردد . 

در این میان سردمداران و سرمایه داران وابسته به حاکمیت و سپاه با دلالی و شراکت در بخشی از پروژه ها ثروت کلانی بدست بیاورند. 

انعقاد و اجرای این قرارداد و قرارداد های مشابه حتی با وجود ایجاد مشاغل که با دستمزدهای بسیار نازل همراه خواهد بود نمیتواند با مبارزه سازمانیافته کارگری و زحمتکشان مواجه نشود .

گرچه رژیم با توصل به چنین قرارداد های بواقع کلام ” استعماری ”  بدنبال تثبیت خود است ، آما آن چه که نقطه آشیل رژیم است و هرگز قادر نیست با قرارداد ببندد یا بر آن فائق گردد ، مبارزات کارگری و توده ائی است که هم اکنون جاریست . قطعا با گسترش و همگرا شدن سندیکا ها و اتحادیه ها و سازماندهی های اجتماعی ، شورائی ، و نهایتا حزب کارگری حفاظ ، امنیتی چینی ، کارآمد نخواهد بود . همچنانکه حفاظ آمنیتی آمریکائی هم نتوانست حکومت شاه و نظام پادشاهی را سرپا نگهدارد و با قیام توده ائی فرو ریخت ، هر چند که محصول قیام با تقیه خمینی ربوده شد . فریبی که هرگز نباید فراموش و تکرار شود . 

مزدک.

فروردین ۱۴۰۰

 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate