خمینی و رژیم جمهوری اسلامی ماحصل با واسطه کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲

خمینی و رژیم جمهوری اسلامی ماحصل با واسطه کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲

بادرود به کارگران مبارز                                                                                                              

                                                                                                                 
برخی اتفاقات و اقدامات سیاسی در حیات سیاسی کشور ها تاثیرات چشمگیر کوتاه و طولانی مدت دارند.چه منفی یا 

 مثبت .کودتای
۲۸ مرداد از آن جمله اقدامات تاثیر گذار منفی است که در حیات سیاسی ایران بوقوع پیوست.

               


کودتایی که توسط دولت امریکا و موافقت شرکای مذهبی بویژه آیت الله کاشانی علیه جنبش دمکراتیک توده های مردم ایران صورت گرفت. کودتایی که محمد رضا شاه را مجددا به تخت سلطنت نشاند، با تداوم استبداد عنان گسیخته و سرکوب اعتراضات توده ایی و قلع و قمع کردن سازمانها و احزاب سیاسی چه دمکراتیک و چه با پرچم چپ گرایی زمینه ساز و پرورش دهنده تخم مشروعه خواهی خمینی و به تخت نشاندن آیت الله در قیام ۵۷ گشت.
مشارکت و همکاری دستگاه مذهبی بویژه کاشانی در تحقق کودتا ۲۸ مرداد آنچنان مورد رضایت اسلام گرایان است که خمینی پس از گذشت ۲۵ سال و چنگ انداختن بقدرت پس از قیام ۵۷ از آن بعنوان سیلی زدن اسلام به آن مرد که منظورش مصدق بود یاد کرده است.
هر چند کودتا ضربه شدید به سازمانهای سیاسی و شیوه سازمان یابی توده ها وارد کرد اما مبارزه توده ها نهایتا بساط شاهنشاهی را برچیدند (ماحصل بلاواسطه کودتا ۲۸ 

مرداد) و توده ها غرامت نداشتن سازمانیابی انقلابی خود را با حاکم شدن خمینی و جمهوری اسلامی که ماحصل سیاسی با واسطه همان کودتای ۲۸ مرداد است پرداخت کردنند .اگر شیخ فضل الله مشروعه خواه و بسلطنت رسیدن رضا شاه کمر قتل جنبش مشروطیت را رقم زدنند این بار نتایج کودتای ۲۸ مرداد و استبداد محمد رضا شاه با به تخت نشاندن خمینی و جمهوری اسلامی عداوت خود علیه کارگران و زحمتکشان را تداوم میدهند.
حاکمیت استبدادی و ارتجاعی جمهوری اسلامی با ایجاد فلاکت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای توده های عظیم مردم چنان محیطی ایجاد کرده که مبارزه علیه آن و خواست سرنگونی اش به آمال و آرمان توده ها مبدل شده .اعتراضات و اعتصابات مکرر و ممتد، ارایه منشور های مختلف از سوی اقشار مختلف موید آنست.
اما آنچکه توده ها بویژه کارگران را در موقعیت برتر قرار نداده  نبود یک حزب سیاسی مستقل انقلابی کارگریست. حزبی که نه فقط مبارزات اقتصادی، سندیکالیستی، بلکه سیاسی، اجتماعی و اندیشه ایی طبقه کارگر را سازماندهی و هدایت و رهبری کند.
تجربه تاریخی مبارزات کارگری در جهان و ایران نشان داده که با ایده های التقاطی و مخدوش کردن ترکیب طبقاتی کارگران آن چه که جایگزین رژیم قبلی شده همچنان در زمره و تداوم رژیم قبلی سرمایه داری با شکل و شمایل جدید فریبنده بوده است.
منشورهای ارایه شده که بعضا افراد مبارز هم در آن مشارکت فعال دارند بری از این مخدوش گری نیست. 

با یک کاسه کردن و مخلوط و مخدوش کردن ترکیب طبقاتی دستمزد و حقوق بگیران

بعنوان جز طبقه کارگر حاصلی جز مخدوش کردن و  (معلمین، بازنشستگان، دانشجویان، پرستاران،نویسندگان,هنرمندان…..) بعنوان جز طبقه کارگرحاصلی جز مخدوش کردن  و سازشکاری چه نظری و چه عملی و در نهایت خواستگاه طبقاتی نخواهد داشت.
درست است که اقشار حقوق بگیر ذکر شده بویژه در شرایط بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در زمره زحمتکشان و تحت ستم هستند و بسیاری از افرادشان انقلابیون مبارزی هستند، اما الزاما هر حقوق بگیر و دستمزد بگیر پرولتاریا، کارگر،نیست..

 بر مبنای اقتصاد سیاسی کارگر نه تنها مجبور به فروش نیروی کاری در ازای دستمزد است بلکه در روند تولید است که تنها عامل ایجاد کننده ارزش و ارزش اضافی است که توسط سرمایه دار غصب و تصاحب میشود و از این بابت است که موقعیت تاریخی انقلابی دارد..
تمامی اقشار ذکر شده و حقوق بگیر علیرغم زحمتکشیدن و ارایه خدمات تخصصی به جامعه دستمزد یا حقوقشان را سرمایه داران و دولتشان از طریق مالیات کارگران، تولیدکنندگان بلاواسطه، و برخا بخشی از ارزش اضافی که از کارگران تصاحب کردند پرداخت میگردد
بر مبنای این جایگاه مشخص و معیین در امر تولید ارزش و ارزش اضافی، ثروت، است که طبقه معیینی است و در طول مبارزه آگاهی و اندیشه اجتماعی خاص خود را، سوسیالیسم، میسازد و برای هدایت مبارزاتشان به سازمان انقلابی خاص خود نیازمنند.

 طبقه کارگر ایران هم از این امر مستثنا نیست. این بدان معنی نیست که طبقه کارگر به خواستها ومبارزات

 دمکراتیک اقشار دیگر حساس نباشد. بلکه باید در امر مبارزه توده ها علیه جمهوری اسلامی بدون مخدوش کردن خط و مرز های طبقاتی خود هدایت و رهبری کند.
مهمترین ابزار این هدایت و رهبری ایجاد و داشتن حزب سیاسی انقلابی کارگریست تا بتوان ماحصل با واسطه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲؛ جمهوری اسلامی؛ سرنگون ساخت و حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان را سامان داد.


مزدک
مرداد ۱۴۰۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate