کارگران مبارز با درود فراوان .
در حالیکه آب رودخانه کرخه و کارون هزاران هزار سال در مسیر طبیعی خود خوزستان فعلی و دیگر مناطق مسیرش را سیراب میکرد و انسانها ، احشام و کشت و زرع از آن بهره میجستند و محیط زیست سازگار و همگونی را سامان داده بود ، رژیم جمهوری اسلامی برای انباشت ثروت و کالائی کردن آب یعنی مهمترین عنصر حیات، با ساحتن سد های متعدد ضدمحیط زیستی و کارشناسی نشده همه جانبه با تغییر مسیر آب به دیگر نقاط کشور ، که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد فریبکار هم ادامه داشت ، و واگذاری آب و مدیرتش به بخش خصوصی برای کشت و صنعت بخش خصوصی ، فاجعه انسانی و محیط زیستی عظیمی در خوزستان بوجود آورده است .
ماحصل این سیاستهای اقتصاد نئولیبرالی که جنبه قومیت ستیزی هم در آن موجود است کمبود شدید و محروم کردن مردم خوزستان از آب و بخطر انداختن حیات احشام و نابودی کشت و زرع … ، معیشت ، آنهاست . همین جنایات رژیم است که مجدا توده های ستمدیده و زحمتکش خوزستانی را با شعار ، آب برای بقاء ، بطور مسالمت آمیز به خیابانها کشانیده .
اما رژیم بنا به سیاست های ضدمردمی و مذهبی طبق روال معمولش علاوه بر ضرب و شتم به روی آنها آتش گشوده و باکشتن تعدادی از جوانان و ایجاد رعب و وحشت تلاش به تسلیم کشاندن توده های خوزستانی دارد .
احمقانه تر اینکه بجای رفع علت اساسی بی آبی همراه با اعزام نیروی جنگی به خوزستان با ارسال چند محموله آب بطری و تعدادی تانکر آب سعی در سرپوش گذاشتن به جنایت دزدی آبی که از مردم خوزستان کرده ، میکند . حتی یاوه سرائی فرصت طلبی چون احمدی نژاد را که خود از مجریان سد سازیهای ویرانگر است بانتقاد واداشته .
در عوض حمایت کارگران و تشکلهایشان ، معلمین و دانشجویان و سایر زحمتکشان و فعالین اجتماعی از این اعتراضات ستمدیگان خوزستانی نشانه همبستگی و همدردی توده های سراسر ایران و اعمال فشار به رژیم میباشد .
رژیم جمهوری اسلامی در تمامی مدت ۴۲ سال گذشته همچون یک نیروی غاصب ، تجاوزگر و اشغالگر خارجی به سرکوب و کشتار توده دست زده و بتاراج منابع از نفت و گاز گرفته تا معادن و فروش برق … و با قلع و قمع اعتراضات مدنی امکان حیات انسانی برای توده ها نگذاشته و توده را همچون برده در اسارت گرفته و این را حق حکومت الهی میداند .
استثمار شدید کارگران ، بی خانمانی ، بیکاری ، فقر و فلاکت جانکاه ، شکنجه و پر کردن زندانها از زندانیان سیاسی ، تبعضات قومی و جنسیتی ، کمبود بهداشت و درمان ، فساد عنان گسیخته ، تخریب محیط زیست ، حاکمیت رهبری خشک مغز و مستبد تر از سلطان و دژخیمان سفاک سپاهی و حزب الهی و امنیتی که در قبال چنگ انداختن بر اقتصاد و سیاست کل کشور سبوعانه در خدمت رهبر بی دبیر با آتش باختیار به جان مردم میافتند ….. این است سیاست رایج جمهوری اسلامی با ولایت فقیه شیعه .
همه موارد فوق معضل کل کارگران و زحمتکشان جامعه است . مبارزه علیه جنایات رژیم مبارزه کلیت توده هاست و پیروزی در این نبرد بدون سازماندهی و رهبری و هدایت یک طبقه انقلابی ممکن نیست . و این امر تاریخی بدوش طبقه کارگر است .
طبقه کارگری که نه فقط برای مسائل اقتصادی بلکه خواستهای سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی کلیت جامعه را سازماندهی و رهبری کند .
کارگران تنها طبقه اجتماعی اند که تولید کننده ثروت جامعه است و از محصول کارش بی بهره . همین امر تولید گر بودن است که زیر بنا تغییر و تحول و رهبری جنبش انقلابی اجتماعی را بوجود میاورد .
کارگران مبارز برای هدایت و رهبری کلیت جامعه بحران زده کنونی که بدون شک با توجه به عمق معضلات و اعتراضات توده ائی شدید تر هم خواهد شد متکی بودن به خواستهای اقتصادی قصور از توان تاریخی است . خواست های دمکراتیک توده های زحمتکش و زنان … از جمله و در مسیر خواست اساسی طبقه کارگر که رفع ستم استثماری و رهائی است ، میباشد .
باید پرچم مبارزه علیه تمامی ستمهای رژیم مذهبی سرمایه داری جمهوری اسلامی را پیشا پیش توده ها برداشت و با افشا و انزوای فریبکاران داخل حکومتی و خارج حکومتی متکی به دخالتهای نظامی و غیرنظامی امپریالیستها ، توده ها را در جنگ علیه رژیم و برقراری حاکمیت شورائی و برقراری عدالت اجتماعی انقلابی و حرکت بسوی ساختن جامعه عاری از استثمار و رها هدایت و رهبری نمود .
موقعیت تاریخی موجود و کسب تجربه های زجرآور اما گرانقدر ربوده شدن قیام ۵۷ آزمایش حیاتی به عهده طبقه کارگر مبارز گذاشته .
طبقه کارگر باید صدای انقلابی تمامی زحمتکشان باشد و با سلاح اعتصابات سراسری بخش های تولیدی و خدماتی و با هدایت و رهبری مبارزات توده ها ، رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون و حاکمیت شورائی را بر پا داشت .
مزدک.
۳۰ تیر ۱۴۰۰