انتخابات در رژیم جمهوری اسلامی
با درود فراوان به کارگران مبارز !
بررسی رژیم جمهوری اسلامی در ۴۲ سال گذشته نشان میدهد که پس از ربوده شدن محصول قیام توسط خمینی و برپائی جمهوری اسلامی هردم روند سیاسی و بازیگران آن با شتاب سقوط به استبداد کامل را طی میکند .
در حالیکه تا قبل از قیام ۵۷ تمامی نیروهای اجتماعی درگیر علیه نظام شاه از مرتجع ترین ، با توصل به تقیه ، تا انقلابی ترین با شعار های هردم انقلابی تر و آزادیخواهانه سعی در مقبولیت یافتن در میان توده ها را میکردنند .
اگر در دوران اولیه پس از قیام هنوز اثری از حرکت شورائی و نوعی حکومت دوگانه دیده میشد ، اما با هر انتخاب چه برای مجلس و چه برای ریاست جمهوری نیروهای هردم راست گرا تر و مطلق گرایانه تر جایگزین نیروهای قبلی گشتند . از بنی صدر به خامنه ائی و رفسنجانی ، از خاتمی به احمدی نژاد و روحانی ، از ولی فقیه به ولی فقیه مطلقه خامنه ائی و از سپاه پاسداران مدافع انقلاب به سپاه پاسداران ” برادران قاچاقچی ” و کارگزاران اقتصاد و سیاست چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی .
حال ولی فقیه مطلقه و بینش و سپاه مطلق العنان رهبری در سناریوی حکومتی جمهوری اسلامی که در منجلاب فساد و ورشکستگی اقتصادی و سیاسی خودساخته غوطه ور است امید به خشن ترین و ضد مردمی ترین ابزار بقاء روی آورد و مبلغ برپائی ریئس جمهوری ” قصابی ” شدیدا سرکوبگر سپاهی- نظامی و مطلقا مطیع ولی فقیه مطلقه ” ظل السلطان ” گشته تا به ادعای سردمداران ، بی سامانی را سامان ، دهد .
گذاری که کلاسیک ترینش در انقلابات فرانسه در دوره ریاست جمهوری لوئی بناپارت برادر زاده ناپلئون بناپارت امپراطور ، متحقق گشت و مارکس در ۱٨ برومر تصویری ماندار از آن عرصه داشته است . دلقکی دزد و ماجراجو در هیبت کاذب عمو خویش برای حفظ سرمایه به نظامیگری دست یازید و انزجار نیروهای اجتماعی را علیه خود ، سمبل راست ترین جناح سرمایه را برانگیخت و در جنگی با پروس مغلوب بیسمارک گشت و نتیجتا کمون پاریس اولین مدل حاکمیت دمکراتیک توده ائی متولد گشت .
اکنون خامنه ائی و سپاه در اوج حاکمیت منفور ۴۲ ساله جمهوری اسلامی بطور رسمی مسیری را میخواهد طی کند که در شیلی ، تمامی آمریکای لاتین ، پاکستان و دیگر نقاط با شکست مواجه شدند هر چند عذابی خونبار برای توده ها ایجاد کردنند .
روی آوری به نظامیگری تمام و کمال و اجرای آن در تمامی عرصه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی . تبلیغات وسیع برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری پیش روی نه از برای جلب نظر مردم بلکه برای نمایش خارجی است . حاکمیت حداقل در چهار دوره انتخابات ریاست جمهوری قبلی اساسا وجهی در میان توده ها نداشت و انتصاب غیر رسمی جایگزین انتخاب گشت و قصابی فرمانبردار به مسند رئیس جمهوری رسید .
اساسا رژیم نیازی به رای توده ها ندارد که کارزار ” نه ” به انتخابات مسیر آنرا تغییر دهد چه برسد که آنرا ساقط کند .اما آن چه که رژیم را به سقوط نزدیک تر میکند و از بیم آنست که به نظامیگری عریان روی میاورد عصیان عملی توده هاست.
البته عصیان و خیزشی که مبتنی بر سازمانیابی در سازمانهای اجتماعی همچون شورا و متحد برای متحقق کردن آزادی و رهائی از یوغ رژیم مذهبی – سرمایه داری مطلق العنان جمهوری اسلامی باشد .
مزدک .
فروردین