تبلیغات و آشنایی با مفاهیم مارکسیستی، سوسیالیستی و کمونیستی در این شرایط بسیار حساس تاریخی و انقلابی را باید وسیعتر در میان مردم و مخصوصا جوانان و نوجوانانی که الان دیگر اکثرا با دنیای سیاست و ماهیت حکومتهای مستبد، خودکامه، دیکتاتور و قاتلان سرمایه را بخوبی شناختهاند، امری بدیهی و از ضروریات این کشمکش و جنگ طبقاتی ماست!!
دولتهای دو دیکتاتوری قبلی یعنی حکومت شاهنشاهی و جمهوری اسلامی ، هر دو ناسیونالیستی و با اتکا و اعتقاد راسخ به مذهب و ملیگرایی و تمامیت ارضیخواهی در شعار، قدرت را در ایران سالها قبضه کردهاند. هیچ تفکر و باور یا عقاید دیگری بجز فاشیسم مذهبی و ناسیونالیسم ایرانی را نه تنها قبول نداشتند، بشدت مخالفش بودند، ممنوع الهویتش کردند، حرام پنداشتند و با غیر قانونی خواندن آن قوانین مجرمانه و سختگیرانه و نابودیشان را به تصویب رساندند.
فاشیستها با افتخار فریاد میزنند که فاشیست هستند، ناسیونالیستها با افتخار پرچمهای ناسیونالیستی و ادعای خودبزرگ بینی شان گوش عالم و آدم را کر کرده است ، اسلامیها که ماهیتاشان جنایتکار و آدمکش و قاتل و با همان ایدئولوژی به جنگ نسل بشر و حذف و نابودیاش آمدهاند.
اما حالا که نوبت به ما میرسد؛ ما کمونیستها، آن دست از سوسیالیستهایی که پرچمدار جنبش و انقلابی هستیم که زن، زندگی و آزادی یا همان انقلاب زنانه را نمایندگی میکند، چرا باید تبلیغات و برنامه و اساسنامه حزب و جریانی که در آن عضو یا کادر هستیم و یا حتی آن کمونیستهایی که بهطور مستقل کار و فعالیت و تلاشهای سیاسی و انسانی را نزدیک به همین خط و مشِ سیاسی در پیش گرفتهاند، هدفشان بوده و هست، انتخابی داوطلبانه کردهاند که زندگیشان را وقفش نمودهاند، خطرها را به جان خریدهاند و قربانیان و جانباختگان زیادی از آن برجایی مانده، نباید نظرات و عقاید سیاسی خود را آزادانه، که خود مدعی آزادی بی قید و شرط بیان و پرچمدارش هستیم، ابراز داریم و با شک و دودلی یا پاسخ نگرفتن خود را گوشهگیر کنیم.
ما صراحتا اعلام کردهایم که کمونیست هستیم، کمونیست شدیم که در تقابل با این دنیای هار سرمایه روبه رو شویم، کمونیست شدیم که به استثمار و بردگی انسان پایان دهیم، برای آزادی و برابری و رهایی انسان بجنگیم و با دنیایی که پر از تناقض و ضدیت با بشر و ستم و تبعیضات از سر و کولش میبارد، مقابله کنیم.
در این جبهه هزاران دشمن و موانع سر راه خود داریم، نواقصی داریم، کمبود و اشتباهاتی هم داریم، اما مواجه شدن با خطر و واقعیت و رفع اشتباهات و تلاش برای برطرف کردن و امید به بهتر شدن و تقویت کردن صفوف خود بیش از هر زمانی نیاز اساسی صفوف ماست. باید نقدپذیر بود و بیشک هم همینطور است. ما میتوانیم با ادامه سیاستهای درست و با درایت کامل از همه موانع و سنگلاخها عبور کنیم. دوران تبلیغات مشمئز کننده و تخریب کمونیسم توسط مدیای سرمایه با تمام ابزارآلاتش تمام شد.
انقلابی که در جریان است راه برگشتی ندارد و کمونیستها باید خود را آماده کنند تا از قافله عقب نمانیم. یک واقعیتی که وجود دارد جامعهای دو قطبی که یکطرفش راستها از ناسیونالیسمش تا ملی مذهبی دندانها را تیز کردهاند برای گرفتن قدرت سیاسی و سمت دیگر چپها که کمونیستها و سوسیالیتسها هستند.
این جدال تاریخی است و نباید اجازه داد که جامعه و آینده ایران و انقلاب آتی را یک جریان یا یک طیف مشخصی قبضه کنند، برایش سناریو بسازند و سر بزنگاه انقلاب تودههای به پا خواسته را یکبار دیگر سرکوب و به جیب عدهای بریزند که قبلاها نمونههایش را دیدیم که چه بر سر مردم ایران آوردند. خواست همه مردم ایران بدون هیچ تردیدی رسیدن به آزادی و برابری و رفاه همگانی و جامعهای آزاد و برابر است که همه شهروندان در سرنوشت خود آزادانه دخالت کنند، همه شهروندانش دارای حقوق متساوی و آزاد و برابر باشند، دست مذهب از زندگی و دخالت مردم کوتاه شود، اعدام، زندان و شکنجه بطور کلی ممنوع و برداشته شود، همه قوانین تبعیض آمیز و دخالتگر در امور جامعه و قانون ملغی شود و شهروندان آزادانه فعالیتهای سیاسی، مدنی، اجتماعی ، فرهنگی داشته باشند، احزاب آزاد باشند و انسانها بتوانند حزب مورد نظر خود را انتخاب کنند یا در آن عضویت پیدا کنند. این جامعهای است انسانی و برابر که مطمئنم خواست و آرزو و اراده میلیونها انسانی است که تشنه و در رویای چنین دستآوردی هستند.
ههژار علی پور.
۲۳ آذر ۱۴۰۱، ۱۴ دسامبر ۲۰۲۲