مفهوم «شوراها

در مورد مفهوم «شوراها»: پرسش و پاسخ کوتاه با مازیار رازی

کارگر سوسیالیست:
شوراهای کارگری چه زمانی و چگونه در ایران شکل می گیرند؟

مازیار رازی:
در یک کلام، شوراها در دوره اعتلای انقلابی در سطح منطقه ای یا شهری و متشکل از تمام کارگران در صنوف مختلف شکل می گیرد. شوراها، توده ها را سازمان می دهد؛ اعتصابات سیاسی را هدایت می کند، تظاهرات سیاسی را رهبری می کند. اضافه بر آن، شوراها، نهایتا کارگران را مسلح می کنند. اساس «شوراها»، عبارت است از تلاش آن برای تبدیل شدن به ارگان اقتدار کارگری. به سخن دیگر «شوراها»، سازمانِ خودِ کارگران؛ و هدف آن، مبارزه برای قدرت سیاسی است. در دوره اعتلای انقلابی،‌ شوراها از طریق سرنگونی نظامی سرمایه داری، قدرت کارگری را اعمال خواهند کرد.

برای آشنایی با مفهوم شوراهای کارگری،‌بهترین نمونه تشکیل شوراهای کارگری در انقلاب اول روسیه در مه ۱۹۰۵ در شهر «ایوانوا» (شمال شرقی مسکو) است. این پدیده کارگری در ابتدا حیات کوتاه خود (۵۰ روز)*، تجربه غنی و فراموش نشدنی در تاریخ جنبش کارگری از جمله پس از آن در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ به جا گذاشت، و از آن پس در سراسر جهان تجاربش تا به امروز پایدار مانده است. خمیرهٔ این نهاد کارگری چه بود که این «شورا» را در جایگاهی قرار داده که در این دوره کوتاه مقامی جاودانی در تاریخ جنبش های کارگری سراسر جهان باقی گذاشته است؟

در پاسخ بهتر است به ارزیابی لئون تروتسکی نخستین دبیرکل شورای کارگران پتروگراد روسیه ۱۹۰۵ در سن ۲۶ سالگی و یکی از رهبران اصلی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، استناد کرد:
«در ۵۰ روز شوراها توده ها را سازمان داد و اعتصاب سیاسی را هدایت کرد. شوراها در دوره اعتلای انقلابی و در سطح شهر و متشکل از تمام کارگران در صنوف مختلف شکل گرفت. اضافه بر آن، شوراها تلاش کردند که کارگران را مسلح کند. خمیرهٔ «شورا»، عبارت بود از تلاش آن برای تبدیل شدن به ارگان اقتدار مردمی. پرولتاریا در ۱۹۰۵ در روسیه «شوراها» را «یک حکوت کارگری» خطاب کردند؛ این تنها بازتاب این واقعیت است که شوراها در حقیقت نطفۀ یک حکومت انقلابی بود. مادام که شورا عملاً صاحب قدرتِ مقتدر بود، از آن استفاده می کرد؛ مادام که قدرت در دستان سلطنت نظامی و بروکراتیک بود، شورا برای تصاحب آن دست به مبارزه می زد». *
به سخن دیگر «شوراها»، سازمانِ خودِ کارگران؛ و هدف آن، مبارزه برای قدرت سیاسی است. در عین حال شوراها عبارت است از تجلی سازمانیافتۀ ارادۀ پرولتاریا به مثابۀ یک طبقه. شورا در مبارزۀ خود برای قدرت، روش هایی را به کار می بندد که طبیعتاً بنا به خصلت کارگران به مثابۀ یک طبقه تعیین می شد: نقش آن در تولید؛ نیروی عددی و کمّی آن؛ تجانس اجتماعی آن. شوراها در مبارزۀ خود برای قدرت، هدایت تمامی فعالیت های اجتماعی طبقۀ کارگر، از جمله تصمیمات دربارۀ تنازعات میان نمایندگان منفرد کار و سرمایه را ترکیب کرده است. این ترکیب پیامد طبیعی وضعیت طبقه ای است که ضمن تکامل و گسترش آگاهانۀ مبارزۀ خود برای منافع فوری، بنا به منطق رویدادها وادار شده بود در موقعیت رهبری کننده در مبارزۀ انقلابی برای قدرت قرار بگیرد.

سلاح اصلی شوراها، اعتصاب سیاسی توده ها است. قدرت اعتصاب، در مختل نمودن قدرت حکومت نهفته است. شورای نمایندگان کارگران، مطبوعات آزاد را معرفی می کند. برای تضمین امنیت شهروندان، گشت های خیابانی را سازمان می دهد. کم و بیش ادارۀ پست، تلگراف، و راه آهن را به دست می گیرد. تلاش می کند هشت ساعت کار روزانه را معرفی کند. با فلج کردن حکومت استبدادی مطلقه به واسطۀ اعتصاب، نظم دمکراتیک خود را به زندگی کارگران وارد می کند. و نهایتا در مقابل مزدوران رژیم خود را مسلح می کند.

شوراها سازمان طبقاتی است. سازمان شوراها صدها هزار نفر را دربر می گیرد که اساساً کارگران صنعتی اند**؛ و اگرچه نفوذ سیاسی مستقیم و غیرمستقیم آن دامنۀ به مراتب وسیعتری دارد (هزاران نفر از در بخش ساختمان، در بین خدمتکاران خانه، کارگران روزمزد و رانندگان و بازنشستگان و غیره). شوراها نمایندۀ منافع همۀ این توده های کارگری و زحمتکشان و متحدانشان است. در روسیه ۱۹۰۵ دورۀ پنجاه روزه، دورۀ عظیم ترین قدرت انقلاب بود. شورا، ارگان انقلاب در مبارزه برای اقتدار عمومی بود.

بدیهی است که با این اوصاف نمی توان ادعا کرد که در ایران امروز «شورا های کارگری» وجود دارند. اما می توان به جرات اذعان داشت که اعتصابات درازمدت و پرتوان کارگران با هدف سرنگونی دولت سرمایه داری، می تواند به جرقه های اولیه در راستای تشکیل شوراهای کارگری در ایران منجر شود. اما،‌ در عین حال تجربه پیروزمند انقلاب کارگری اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه، نشان داد که تنها راه تضمین و تداوم سازماندهی سراسری اعتصاب عمومی حضور و دخالت مستقیم و مستمر، تشکیل حزب پیشتاز کارگری (ستاد رهبری) است. حزب پیشتاز کارگری ای که متشکل از پیوند رهبران عملی کارگران (یا کارگرـ روشنفکران) و همچنین روشنفکران انقلابی ( روشنفکر ـ کارگران) که خود نقداً در خدمت منافع درازمدت طبقه کارگر قرار داده و مورد اعتماد و پذیرش کارگران پیشرو قرار گرفته اند. پیوند این دو پدیده، گام نخست در راستای تشکیل حزب پیشتاز کارگری برای تدارک اقتدار کارگری و تشکیل نخستین انقلاب کارگری (سوسیالیستی) در ایران، را هموار خواهد کرد. برای رسیدن به این هدف نهایی، از امروز، ایجاد هسته های کارگران سوسیالیست با هدف سازماندهی مخفی و دخالتگری هدفمند و با برنامه در میان توده ها متکی بر یک برنامه اقدام کارگری، ضروری و حیاتی است.

مازیار رازی
https://linktr.ee/mazraz
۱۰ تیر ۱۴۰۲

منابع:
*«شورا و انقلاب» (۵۰ روزه) ، لئون تروتسکی، ۱۹۰۷
https://www.marxists.org/farsi/archive/trotsky/works/1907/shora-enghelab.htm

**ساختار شوراها / آندره نین

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate