شوراهای کارگری در مقابل شوراهای اسلامی

شوراهای کارگری در مقابل شوراهای اسلامی

گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه تلویزیونی خط رفاه

خلیل کیوان : نیشکر هفت تپه در مبارزات خود شورا تشکیل دادند. بصورت شورایی تصمیم گرفتند و عمل کردند و به این طریق سنگ بنای شورا را گذاشتند. نگاهی به این تجربه درخشان می اندازیم و با شهلا دانشفر صحبت میکنیم.

خلیل کیوان: شهلا دانشفر شما این تجربه را از نزدیک دنبال کرده اید و در مورد آن برنامه های تلویزیونی ای ساخته اید و صحبت کرده اید، و نوشته اید، میخواهیم از شما بپرسم که شما به این تجربه چطور نگاه میکنید؟  لطفا تصویری از ایجاد شورای این کارگران و عملکرد آن برای ما و بینندگان این برنامه بدهید؟

شهلا دانشفر: یکی از تجربیات درخشان در جنبش کارگری برافراشتن پرچم شوراها در نیشکر هفت تپه است. ما نمیتوانیم در مورد شوراها صحبت کنیم و به این تجربه نگاه نکنیم و دستاوردهای آنرا جمعبندی نکنیم. این دستاوردهای جنبش کارگری و کل جامعه است. از همین رو از جای بسیار خوبی بحث را شروع کردید. این بحث در نیشکر هفت تپه قدمت دارد. سال ٨٥ بود که این کارگران اعتراضات جانانه ای را علیه تعویق دستمزدها و دیگر مطالباتشان به راه انداختند و همانوقت ادامه این مبارزات به مساله متشکل شدن کشیده شد. خاطرم هست که در آن مقطع کارگران بیانیه ای شش ماده ای دادند و اولین تاکیدشان این بود که مجمع عمومی محل تصمیم گیری و تشکل واقعی ماست. درآن مقطع سندیکای نیشکر هفت تپه ایجاد شد. که خود یک دستاورد بود. و این اقدام از مجمع عمومی و تصمیم گیری جمعی کارگران شروع شد. در اعتراضات بعدی و بویژه در سال ٩٧، کارگران نیشکر هفت تپه در تجربه دریافتند که تشکل باید در برگیرنده  همه کارگران در همان محیط کارشان باشد. تشکلی که بتواند مرکز دخالتگری حداکثری کارگری باشد. به این معنا که  تشکل آنها باید به مجمع عمومی همان کارخانه  متکی باشد و ظرف حضور و اعمال اراده همه کارگرانی باشد که در آن مجتمع کار میکنند.  این چنین بود که در اعتراضات دو سه ساله اخیر خود این کارگران با گفتمان شورایی جلو آمدند و یک قدم جلوتر رفتند. این چنین بود که  آنها در تجمعات اعتراضی با شکوه خود در سال ٩٧، شعار نان، کار، آزادی، اداره شورایی سر دادند و این شعار با صدای رسای اسماعیل بخشی و همصدایی کارگران آنچنان طنینی انداخت  که پژواک  آنرا در سطح جامعه شنیدیم. به این ترتیب کارگران نیشکر هفت تپه گفتمان شورایی را جلوی کل جامعه قرار دادند. سپس در خرداد ماه سال جاری که  این کارگران دور جدید اعتراضاتشان  را از سر گرفتند، آنهم بعد از سرکوبگری های وحشیانه رژیم، آنها شورای خود را احیاء کردند و گفتند ما شورایی تصمیم میگیریم و به این شکل پرچم شوراها را برافراشته کردند. این تصویری مختصر از  تلاش کارگران نیشکر هفت تپه برای ایجاد شورایشان است و در سوالات بعدی قطعا بیشتر در موردش صحبت خواهیم کرد.

خلیل کیوان: تجربه بسیار شورانگیزی است. گفتید که از سال ٨٤ و ٨٥ این  تلاشها آغاز شد.این یک تاریخ نسبتا طولانی است. بیش از پانزده سال. میخواهم از شما بپرسم جایگاه و اهمیت تصمیم گیری و عمل شورایی کارگران نیشکر هفت تپه چیست و این شورای چه تاثیر در مبارزات آنها داشته است؟

شهلا دانشفر: اولین تاثیر آن  متحد کردن مبارزات و پیشبرد چنین مبارزات قهرمانه ای است که امروز هفت تپه را به یک سنگر مهم جنبش کارگری تبدیل کرده است. این کارگران تاکید کردند  و گفتند برای اینکه جلوی اختلاسها را از بالا تا پایین بگیریم، باید شورا داشته باشیم و از همین رو باید  شوراهای مردمی و شوراهای کارگری را در همه تشکیل دهیم. خود نیز  در همین جهت حرکت کردند و در سال ٩٧ شورای نمایندگی شان را تشکیل دادند و  مجمع  عمومی به محل تصمیم گیری آنها تبدیل شد. جمهوری اسلامی در این سال به مبارزات این کارگران حمله کرد. اعضای شورای نمایندگی کارگران را دستگیر کرد. اما بعد علیرغ سرکوبهای شدید جمهوری اسلامی  دوباره در اعتراضات سال جاری کارگران شورای خود را  بازسازی کردند.  و اینها همه در فضای سیاسی بعد  از خیزش آبان بود که اتفاق افتاد. بدین ترتیب کارگر به تجربه دریافت که با شورایی تصمیم گیری کردن  میتواند جلوی سرکوبگری های حکومت دوام پیدا کند و با قدرت جلو برود و عمل کند. به این ترتیب میتواند جلوی تفرقه افکنی ها را بگیرد و صف اعتراض خود را متحد کند. به این معنا که با شورایی عمل کردن و وقتی که ٥ هزار کارگر هماهنگ و سازمانیافته عمل میکنند  و مثل زنجیر دست بدست هم میدهند و در مجمع عمومی شان  به تصمیمی جمعی میرسند،  در عمل می بینند که آن تصمیم  قابل اتخاذ و اجرایی کردن است.  آنوقت است که کارفرما و دولت هم حساب خودش را میکند و به چشم خود می بیند که این ٥ هزار کارگر تصمیم گرفته و متحد ایستاده اند. به این شکل کارآیی شورا و شورایی تصمیم گیری کردن از طریق مجمع عمومی کارگری را نیشکر هفت تپه در عمل هم خود  تجربه کرد و هم به عنوان یک  تجربه موفق الگویی شد برای کل جامعه.

خلیل کیوان: دقیقا اینطور است. مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه دستاوردهایی بسیاری داشته است که یکی از آنها سازمان شورایی است که کارگران نیشکر هفت تپه در تجریه خودشان به اهمیت آن دست پیدا کردند. اگر شما بخواهید به چند دستاورد دیگر این کارگران اشاره کنید، آن دستاوردها چه میتوانند باشند؟

شهلا دانشفر: یک دستاورد مهم این شکل از سازمانیابی مبارزه، جلو آمدن صف گسترده ای از رهبران  کارگری است. از جمله در یکی از تجمعاتشان زمانیکه احضار کردن ها و تهدید کردن ها شدت پیدا کرده بود، کارگران گفتند  بیایید همه ما را دستگیر کنید. ما ٥ هزار رهبر داریم. و حقیقتا بعد از هر دستگیری ای افراد جدیدی را می دیدیم که  بر روی سنگر میروند و  از تداوم اعتراض صحبت میکنند. سنگر نیز محل برپایی  مجمع عمومی بود و در آنجا کارگران می ایستادند و سخنرانی های پرشوری میکردند و در سخنان خود کل بساط  اختلاس،  دزدی و چپاول  و چیزی که تحت عنوان خصوصی سازی در جریان است و به آن خصولتی کردن میگویند را به چالش کشیدند. یعنی کارگران نیشکر هفت تپه  در مبارزاتشان در سطحی کلان آن ساختار سیاسی اقتصادی دزدسالاری و رانت خواری  حاکم را زیر ضرب قرار دادند.  و این موضوع اعتراض همه کارگران و مردم است. چون دردی اجتماعی است.  کارگران نیشکر هفت تپه با مبارزات جانانه خود کاری کردند که مجلس را به صحنه اعتراض خود تبدیل کردند. کاری کردند که بخش های مختلف حکومتی را که یکسر این چپاولها به آنها وصل است به جان هم انداختند. کاری کردند که صدای اعتراض آنها به صدای اعتراض جامعه تبدیل شد. در نتیجه موجی از همبستگی اجتماعی  را در حمایت از مبارزات خود شکل دادند. نه تنها در سطح ایران، بلکه صدای خود را جهانی کردند. بدینگونه یک الگوی بسیار درخشان از کشیده شدن اعتراض به سطح جامعه و جلب حمایت مردمی را بدست دادند. از جمله معلم، پرستار، کارگر، دانشجو،  و از بخشهای مختلف جامعه حمایت خود را از مبارزات این کارگران اعلام کردند. جمهوری اسلامی  مبارزات کارگران  نیشکر هفت تپه را وحشیانه مورد حمله قرار داد. برای نمایندگان شورای هفت تپه و کارگران معترض پرونده سازی کرد. آنها را زندانی کرد و زیر شکنجه قرار داد. اما با دستگیریها و شکنجه کردنها و بدنبال اعلام کیفرخواست اسماعیل بخشی علیه شکنجه و زندان، جنبشی با گفتمان “من هم شکنجه  شده ام” به جلو آمد. و در دل چنین جدال هر روزه ای و  با اتکاء به تصمیم گیری شورایی کارگران نیشکر هفت تپه توانستند مبارزاتی متحدانه و شجاعانه را به جلو ببرند و ما حتی در مقاطعی از این اعتراضات شاهد اعمال اراده مستقیم کارگران بوده ایم. از جمله آنجایی که باندهای مافیایی حاکم بر هفت تپه با همدستی دولت توطئه گرانه میخواستند زمین های کشت نیشکر هفت تپه را بفروش برسانند یا به اجاره دهند و کشت را بخوابانند، کارگران جلوی آن ایستادند و اجازه ندادند. آنجایی که میخواستند تجهیزات کارخانه را بیرون ببرند و بفروشند، کارگران اعمال قدرت کردند و مانع شدند. آنها مدیران وابسته به باند فاسد اسدبیگی را از شرکت بیرون انداختند. مسئول حراست را از شرکت  بیرون انداختند. شورای اسلامی را منحل اعلام کردند. و همه این اعمال قدرت کردنها با  اتکاء به  اتحاد شورایی کارگران ممکن بود.  اینها دستاوردهای عظیمی برای این کارگران و برای کل جنبش کارگری است که باید از درسهایش آموخت.

خلیل کیوان: همانطور که اشاره کردید مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه  لیستی از پیشرویها و دستاوردها را در پی داشته است، اما میخواهم این سوال را طرح کنم که بطور مشخص تاثیرات مبارزات این کارگران در پیشبرد گفتمان شورایی در جنبش کارگری و در سطح جامعه و همینطور تاثیرات عمومی تر آن بر جنبش کارگری چه بوده است؟

شهلا دانشفر:  با این شکل از مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه توازن قوا را به نفع مبارزات خود و کل جامعه عوض کردند.  با این مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه توقع کارگر را از خودش بالا بردند.  حتی در خود این مجتمع کارگری، کارگر نیشکر هفت تپه همان کارگر هفت سال قبل، ٥ سال قبل، ٤ سال قبل نیست.  امروز این کارگران در مکانی بالاتر ایستاده اند.  کارگر میگوید چرا باید زندگی من  به  این شکل باشد و در فقر و فلاکت دائمی زندگی کنم.  میگوید من و اجداد من سازندگان این هفت تپه هستیم  و  چرا باید  در محرومیت زندگی کنم. چرا باید از  درمان رایگان محروم باشم، چرا دزدان آزادند و کارگر در زندان است. چرا زندگی و مبارزه من امنیتی میشود. ما حقمان است که زندگی  ای انسانی داشته باشیم. و بدین ترتیب  در این اعتراضات اعتراض به چپاولگریها و دزدی ها به نقد عمیق تبعیض و نابرابری سیستم  طبقاتی  سرمایه داری حاکم گره خورده است.  اینها همه وجوه جالبی از مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه است که تاثیرات عمیقی بر جنبش کارگری و کل جامعه داشته است و  با چنین گفتمانهایی آنهم  در دل شرایط پر التهاب جامعه است که جنبش کارگری  در جلوی صحنه سیاسی جامعه قرار گرفته و  دارد نقشی تاریخی ایفا میکند. در همین راستا تا آنجا که به مساله سازمانیابی توده ای کارگری بر میگردد، اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه در کنار اعتراضات قدرتمند سال ٩٧ کارگران فولاد اهواز  برای رفتن بسوی تشکلیابی شورایی به  کل کارگران و کل جامعه الگو بدست داده است و خود این کارگران را هم در موقعیت قویتری برای کوبیدن مهر شوراهایشان قرار داده است. قبلا  ما در میان کارگران شاهد این سردرگمی بودیم که چطور میشود  تشکل سراسری کارگری را ایجاد کرد. یا مثلا گفته میشد که فقط در مقطع دوره های انقلابی میشود شوراها را ایجاد کرد.  و بدین شکل  انواع سوالات و ابهامات در مقابل  ایجاد تشکلهای واقعی توده ای کارگری قرار داشت. نیشکر هفت تپه نشان داد که میشود شوراها را ایجاد کرد. اگر در تمام مراکز کارگری کارگران با قدرت مجمع عمومی خود و شورایی عمل کردن  پایه اعتراضاتشان را محکم کنند. بنابراین اگر بطور مثال هزاران کارگر نفت به این شکل متحد شوند و صف خود را سازمان دهند، اگر بخش های مختلف کارگری که  اساسا خود ساختاری سراسری دارند مثل آتش نشانی، راه آهن، مخابرات، شهرداری، به این صورت سازمان پیدا کنند و شورای هماهنگی اعتصاباتشان را درست کنند، ببینند چه کولاکی خواهد شد، آنهم در فضای سیاسی امروز جامعه که از اعتراض میجوشد.  تجربه نیشکر هفت تپه ممکن بودن و عملی بودن آنرا نشان داد. و تحرکاتی از این دست را ما در فولاد اهواز شاهد بوده ایم.

خلیل کیوان: اجازه بدهید در مورد سوال اساسی ای که دارم از شما پرسشی داشته باشم. تیتر برنامه هم  در همان مورد است. تقابل شوراهای کارگری با شوراهای اسلامی. ما، هم در نیشکر هفت تپه و هم در فولاد اهواز یک تقابل دائمی بین حرکت کارگران برای ایجاد شوراهای کارگری، شوراهای مستقل خود و تلاش رژیم برای ایجاد شوراهای اسلامی را دیده ایم و می بینیم. این کشمکش را شما چگونه توضیح میدهید؟ جواب شما چیست؟ چرا اینطور است؟

شهلا دانشفر:  این موضوع جدید نیست. از سال ٥٧ این تقابل هست. حتما به خاطر دارید. سال ٥٧ خانه کارگر محل تجمع فعالین کارگری و فعالین شوراهای کارگری بود. بعد در بهار ۵۸ در جریان حمله رژیم به انقلاب و تشکلهای کارگری، این مرکز از سوی اوباش حزب الله اشغال شد و اسمش به خانه کارگر جمهوری اسلامی که یک جریان مافیایی به سرکردگی علیرضا محجوب و علی ربیعی است، تبدیل گردید.  سپس با متلاشی شدن و سرکوب شوراهای کارگری سراسری که توسط خود کارگران تشکیل شده بود، از سوی حکومت شوراهای اسلامی بعنوان زیر مجموعه خانه کارگر در تقابل با تشکلهای کارگری و به عنوان ابزار دست مدیریت و دولت در کارخانجات برپا شدند. بعدا در سال ٦٩ که قانون کار ضد کارگری جمهوری اسلامی تصویب شد، شوراهای اسلامی به عنوان تشکل های دست ساز حکومتی رسمیت یافت و  فصل ششم قانون کار به این موضوع اختصاص پیدا کرد.  وظایفی که بنا بر قانون برای شوراهای اسلامی تعریف شده، بخشی از جواب به سوال شما را میدهد. از جمله شوراهای اسلامی نهادهایی ایدئولوژیک و اسلامی، نهادهای جاسوسی علیه کارگران و ابزار دست مدیریت هستند و وظایفی چون همکاری با انجمنهای اسلامی در بالا بردن آگاهی کارکنان در زمینه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی،همکاری با مدیریت در تهیه برنامه ها به منظور پیشبرد امور واحد ،  نظارت بر امور واحد به منظور اطلاع از انجام صحیح کار و ارایه پیشنهاد سازنده به مسئولین، بررسی نارسایی های واحد و ارایه اطلاعات به مدیر یا هیات مدیره  را برعهده دارند.  معنای این وظایف نیز اینست که اگر کارگر دست از پا خطا کند گزارش او توسط شورای اسلامی به مدیریت داده میشود.  و جالب اینجاست کسانی میتوانند به نمایندگی شورای اسلامی انتخاب شوند که اعتقاد و التزام به اسلام و ولایت فقیه دارند. بعلاوه اینکه پرونده اعتراضی نداشته باشند و عضو هیچ حزبی نباشد. بدین ترتیب شوراهای اسلامی ابزاری سازمانده شده هستند برای مقابله با اعتراضات کارگری در محیط های کار و در تقابل با تشکل یابی مستقل کارگری. تمام این مضحکه نیز از طریق وزارت کار انجام میگیرد.  برای مثال وزارت کار مجمع عمومی سرهم بندی خودشان را برای معرفی کاندیدها برگزار میکند . صلاحیت کاندیداها مطابق موازین تعریف شده شرایط عضویت در  قانون شوراهای اسلامی در هیات تشخیص اداره کار مورد بررسی قرار میگیرند و بعد از پانزده روز غور و تفحص و عبور از دهها فیلتر اعضای شورای اسلامی مشخص و کار خود را در کارخانه شروع میکنند.  و جالب اینجاست که شورای اسلامی یک پای کمیته انضباطی در کارخانه است، کمیته انضباطی نیز همانجایی است که کارگر معترض را احضار و مورد تهدید قرار میدهد. همانطور که شاهدیم همین امروز در نیشکر هفت تپه شورای اسلامی و کمیته انضباطی دست به این کار زدند و کارگران هم قاطعانه پاسخش را  دادند.

خلاصه اینکه شوراهای اسلامی با چنین مقام و موقعیتی یک رکن بساط مسخره سه جانبه گری ای هستند که در اتصال با دولت و مدیریت کار میکنند و نقش آنها تلاش برای قرارگرفتن  کامل نیروی کار کارگر در خدمت تولید به نفع سرمایه داری حاکم و حفظ نظام است. و همانطور که اشاره کردم بر اساس چنین طرحی جمهوری اسلامی از همان آغاز با حمله به تشکلهای مستقل کارگری برآمده از انقلاب ٥٧ ، خانه کارگر و شوراهای اسلامی را علم کرد. و همیشه هر کجا اعتراضی بالا گرفته فورا جمهوری اسلامی در آنجا پرچم شورای اسلامی را بالا برده است.  و کارگران این را عملا تجربه کرده و مقابلش ایستاده اند. اجازه تشکیل شورای اسلامی نمیدهند و بساطشان   را جمع میکنند. آنها را از کارخانه بیرون میکنند. و …و  این مبارزه ای سابقه دار است.

خلیل کیوان: شما به مضرات شورای اسلامی برای  کارگران و شوراهای واقعی کارگری اشاره کردید. ولی علیرغم این، یک ذهنیتی در میان برخی از کارگران وجود دارد که وقتی فرصتی برای ایجاد شوراهای اسلامی فراهم میشود  اینها بروند و نمایندگان درست کردار خودشان، افراد قابل اعتماد را، در این شوراها جا بدهند و به این طریق کنترل شوراهای اسلامی را  از دست اسلامی ها خارج کنند. میخواهم بپرسم که این چقدرشدنی است و آیا این یک نظر گسترده ای در میان کارگران است؟

شهلا دانشفر: این یک توهم است. پوچ است. کارگران این را در عمل تجربه کرده اند. وقتی شوراهای اسلامی  از فیلترهایی که اشاره کردم میگذرد، چگونه میتوانند  افراد مورد نظر کارگران به عضویت در ان پذیرفته شوند. اما فرض کنید که حکومت برای اینکه به هر قیمتی شده شورای اسلامی را علم کند، افراد مورد نظر کارگران را قبول کند و شما بتوانید دوستان خودتان را بفرستید به داخل این شوراها. روشن است که این افراد باید همان وظایفی که برای شوراها در جهت جاسوسی کردن از کارگران و سرکوب اعتراضات آنان تعیین شده را عملی کنند وگرنه فورا برایشان پرونده امنیتی درست میشود. بعلاوه افتادن به چنین دامی نتیجه اش تفرقه افکنی میان کارگران است. به این معنا که کارگران  اعتمادشان به این همکاران خود سلب میشود. چون سابقه عملکرد شورا ها و نقش سرکوبگرانه آنها را در ذهن دارند.  بطور مثال در نیشکر هفت تپه در دوره قبلی مبارزاتشان در سال ٩٧ جمهوری اسلامی بعد از سرکوب نمایندگان منتخب کارگران، شورای اسلامی را علم کرد. از خود کارگران نیز یکی دو نفری رفتند توی شورای دست ساز حکومتی. و بعد همان کارگری که رفته بود توی شورا اسلامی، همین محمد خنیفر که آنموقع عضو شورای اسلامی شد، الان می بینیم پرونده امنیتی دارد. و بخاطر شرکتش در اعتراضات کارگران مرتبا زیر تهدیدو فشار و دستگیری قرار داشته است.  در دور جدید اعتراضاتشان نیز اولین کاری که کارگران نیشکر هفت تپه کردند این بود که علیه شورای اسلامی در این شرکت  هزار و ششصد امضا جمع کردند و گفتند باید بساطش را از نیشکر هفت تپه جمع کند. بعد هم در اعتراضاتشان در تقابل با  تفرقه افکنی های شورای اسلامی و شرکتش در جلسات مخفیانه مدیریت علیه کارگران، آنها بنری آوردند و در آن اعلام شده بود که شورای اسلامی باید منحل شود و آنها نماینده کارگران نیستند و همچنین تجمعاتی علیه تحرکات ضد کارگری شورای اسلامی و همدستی اش با باند اسدبیگی به راه  انداختند. در فولاد اهواز نیز دیدیم که وقتی اداره کار خواست اقدام به تشکیل شورای اسلامی در این کارخانه بکند، کارگران متحدانه بساط آنها را جمع کردند و اجازه ندادند.  آنجا هم این اقدامات درست وقتی در دستور گذاشته شد  که کارگران فولاد دست به کار اخراج مدیران فاسد از شرکت شدند و علیه تعرضات باند مافیایی فولاد  دست به اعتراض زده و بر تصمیم گیری متحدانه در  مجمع عمومی خود تاکید کرده بودند. آنجا هم  علم کردن شورای اسلامی را در مقابله با تلاش کارگران برای سازمانیابی شورایی شان مشاهده میکنیم. همه این اتفاقات بطور واقعی جایگاه و اهمیت  تقابل شوراهای واقعی کارگری با شوراهای اسلامی، این ابزار سرکوب در محیط های کارگری  را نشان میدهد.  از همین رو ذهنیت اینکه کارگر بخواهد از فرصت تشکیل شورای اسلامی برای فرستادن نماینده خود استفاده کند، جایگاهی در میان کارگران ندارد. و سالهاست که یکی از عرصه های جانانه مبارزات کارگری بیرون انداختن شوراهای اسلامی از محیط های کار است. یک مثال آن کیان تایر است. در آنجا چند سال قبل بود که کارگران  ٢٧ نماینده خود را انتخاب کردند و بعد هم اعلام کردند که شورای اسلامی باید همان اطاقی را که در اختیار داشته اند خالی کنند و بروند بیرون و نمایندگان واقعی کارگران  در آن مستقر شوند.  البته خوبست به این نکته مهم نیز اشاره کنم که مبارزات کارگری آنچنان با قدرت جلو میرود که حتی جمهوری اسلامی حاضر است در جایی فقط پرچم شورای اسلامی مثل مترسک بلند شود، ولی برقرار باشد. برای اینکه بگوید که ما موفق شدیم که بطورمثال شورای اسلامی خودمان را در فلان جا درست کنیم. جمهوری اسلامی  با ایجاد شورای اسلامی میخواهد حضورخود و موفقیت خود را برای عقب زدن  اعتراض کارگر هر چند ظاهری به نمایش بگذارد.  به این دلیل ساده که شورای اسلامی آیکون و پرچم جمهوری اسلامی در محیط های کارگری است. در همین راستا  در نیشکر هفت تپه جمهوری اسلامی تلاش بسیاری کرده است تا بتواند شورای اسلامی را سر پا نگهدارد و خوشبختانه کارگران اجازه نداده و مقابلش ایستاده اند. هنوز هم حکومت برای این تلاش میکند. چون بویژه در نیشکر هفت تپه بلند کردن دوباره پرچم شورای اسلامی از سوی حکومت  معنای مستقیم عقب زدن شورای کارگران را دارد و با این کار حکومت میخواهد تصویر جامعه و جنبش کارگری را از نیشکر هفت تپه به عنوان مکانی که در آن کارگر با گذاشتن سنگ بنای شورای واقعی اش گفتمان شورایی را به سطح جامعه آورد،  تاریک وخاکستری کند. حتی چنین قلمداد کند که آن شورایی که کارگر نیشکر هفت تپه خواستارش بوده، همین شورای اسلامی است.  ولی کارگران  نیشکر هفت تپه جانانه در مقابل همه این توطئه گری ها ایستاده اند . خلاصه کلام اینکه حتی شورای اسلامی ظاهری و بی خاصیت در جمهوری  اسلامی، خاصیتش برای حکومت تبلیغ برای اینست که بگوید من اعتراض کارگران را عقب زده ام . توانسته ام تلاش کارگران برای ایجاد شورای واقعی و شورایی  عمل کردن را عقب برنم و این چیزی است که کارگران مطلقا نباید به  آن تن دهند و تن نخواهند داد.

خلیل کیوان: من پرسش دیگری نیز از شما دارم. همانطور که اشاره کردید شوراهای اسلامی برای مبارزات کارگران مضر است و نباید اجازه داد که شکل بگیرند و نباید به آنها توهم داشت. چقدر زمینه برای ایجاد شوراهای واقعی کارگری در محیط های کار وجود دارد؟ و اگر این امکان هست، برای پیشبرد بیشتر آن چه میتوان کرد؟ چطور میشود موانع را برطرف کرد؟

شهلا دانشفر:  سوال بسیار اساسی ای است و متاسفانه فرصت کم است و باید در برنامه های دیگر در مورد این موضوع مستقلا بحث کرد.  همانطور که اشاره کردم نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز در این زمینه به کل جنبش کارگری راه نشان دادندو باید از تجربیاتشان آموخت.  در هر اعتراضی کارگران برای  پیشبرد مبارزه شان مجمع عمومی تشکیل میدهند. سالهاست که مبارزات کارگران با اتکاء به  مجمع عمومی جلو رفته و قدرت گرفته است. امروز در مبارزات کارگری به جایی رسیده ایم که میشود و باید به این مجمع عمومی به عنوان محل متشکل شدن و اعمال اراده مستقیم کارگری هویت داد.  در هفت تپه کارگران همین کار را کردند و اعلام کردند که ما برای اینکه متحدعمل کنیم و جلوی سرگربگری و تفرقه افکنی ها با قدرت بایستیم شورایی تصمیم میگیریم. و امروز همین الگو را کارگران نفت میتوانند بدست بگیرند و با تصمیم گیری جمعی و شورایی میتوانند اعتراضات خود را به  سطح جامعه بکشانند و با نیرویی هزاران نفره به میدان بیایند. بویژه مدیای اجتماعی  برای این شورایی تصمیم گیری کردن و شورایی عمل کردن شرایط را مهیا تر کرده است. مدیای اجتماعی کاری کرده است که امکان دخالت حداکثری بدنه کارگری در مبارزه را در سطحی سراسری ایجاد کرده است. همانطور که در مبارزات معلمان، بازنشستگان و بخش های مختلف جامعه میبینیم که با این مکانیزم چگونه تصمیم گیری حداکثری و شورایی ممکن شده است.  بنابراین اگر  بهبود توازن قوا به نفع اعتراضات کارگری را ضربدر تجربیات عملی ای که یک کانون مهمش نیشکر هفت تپه و دیگری فولاد است بکنیم و  تمام امکانات مدیای  اجتماعی را هم به کمک بگیریم می بینید که چه بستر مهیایی برای ایجاد شوراهای کارگری در تمام محیط های کار فراهم شده است. امروز من بر روی مراکز نفتی تاکید دارم برای اینکه تحرکات اعتراضی در میان این کارگران که هزاران کارگر را در بر میگیرد،  گسترده شده است. بعلاوه یک بخش هایی هستند که ساختاری سراسری دارند و قبلا هم در مورد آنها صحبت کرده ایم. از جمله در مراکزی مثل آتش نشانی، مثل مخابرات، مثل راه آهن و شهرداری که بارها اعتراضات سراسری سازمان داده اند، زمینه برای ایجاد شوراها بیش از بیش آماده است. در چنین مراکزی همانطور که میتوانند اعتراضات سراسری سازمان دهند، میتوانند  شوراهای هماهنگی اعتصاباتشان را شکل دهند.  و از ابزار مدیای اجتماعی نیز برای انعکاس اجتماعی مبارزاتشان، برای یارگیری و ایجاد شرایط برای دخالتگری همه همکارانشان استفاده کنند. به همین دلیل به نظر من شرایط بسیار بسیار مهیا است و  باید  از این منظر به اوضاع نگاه کرد و همه این تجربیات و امکانات را بکار گرفت  و  بسوی ایجاد شوراها خیز برداشت. امیدوارم در برنامه های آتی بیشتر در این مورد بتوانیم بحث و گفتگو داشته باشیم.

خلیل کیوان:  حتما شهلا دانشفر. برنامه های متعددی خواهیم داشت و در آنها با شما و دوستان دیگر در مورد این موضوعات و مسائل جنبش کارگری بحث و گفتگو خواهیم داشت.  خیلی ممنون که در برنامه با ما بودید.

شهلا دانشفر: من هم تشکر میکنم.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate