بیکاری، فقر و راه های مقابله با آن

بیکاری، فقر و راه های مقابله با آن

خلیل کیوان: بیکاری گسترده، دستمزدهای ناچیز و فقر زندگی دهها میلیون نفر را به یک کابوس روزانه بدل کرده است. اکثریت مردم اکنون در فقر بسر میبرند و میلیونها نفر در فقر مطلق هستند و برای بقای فیزیکی خود تلاش میکنند. بخش های مختلف جامعه برای دریافت دستمزدهای عقب افتاده، برای افزایش دستمزد های زیر خط فقر و برای افزایش حقوق بازنشستگی و غیره مبارزه میکنند. بیکاری در جامعه و بویژه در میان جوانان بیداد میکند. اولین سوال از نسان نودینیان اینست که  برای مقابله با بیکاری چه باید کرد؟

نسان نودینیان: مساله واضح است. اینجا ضرورتی به اشاره به آمار و ارقامی که رسمی و غیر رسمی داده میشود نیست و ابعاد این فاجعه اجتماعی بر همگان روشن است. بیکاری میلیونی است و همراه با خود فقر را در سطح میلیونی دامن زده است.  بیکاری و فقر تبدیل به تراژی انسانی در جامعه ایران شده است. “جان یا نان” مساله ای است که امروز همه جا تکرار میشه و شرایط بسیار نامساعدی به مردم و جامعه تحمیل شده است. ابعاد فاجعه بیکاری به هیچوجه با  دادن آمار از تعداد افراد بیکار قابل بیان و تحلیل نیست. هر چند آمارهای میلیونی در ارتباط با بیکاری هشدار دهنده است.  آمارها  از نه میلیون نقر بیکار سخن میگویند، اما وقتی من و شما مساله فقر و بیکاری را در کنار هم قرار  میدهیم و وقتی سطح معیشت را با  استاندارد خط رفاه  بررسی میکنیم، ابعاد فاجعه را به روشنی می بینیم. از جمله شاهدیم در یک خانواده چهار نفری(معلم، کارمند، پرستار و یا کارگری که در مراکز صنعتی و در پروژه های ساختمانی حقوق بگیر هستند) حداقل دو نفر بیکار هستند. معیشت این خانواده چهار نفره با یک حقوق آنهم حقوقی که اگر بموقع پرداخت شود و یا در سطح استانداردهای بالای خط فقر باشد، در نامساعدترین وضعیت اقتصادی قرار خواهد داد. ابعاد فاجعه افزایش بیکاری همراه با فقر در این فاکتورها  که به آنها اشاره شد، قابل تصور است. فرضا در آلمان فردی که بیکار میشود، به عنوان یک شهروند که به دلائل مختلفی بیکار شده، زندگی و تامین معیشت، دارو و اجاره مسکن او به “خانواده اش” وابسته نیست. بلکه او کارگر یا کارکنی است که مستقل از درآمد “خانواده اش” بیکار شده و از حقوق و مزایای بیکاری و یا کمک های اجتماعی بهره مند میشود. در ایران مساله به این شیوه نیست. ضد انسانی است،  کارگر زن یا مرد بیکار به دلیل شرایط اقتصادی تحمیل شده به او به عضو بیکاری که باید از مزایا و حقوق بیمه بیکاری برخوردار باشد، محروم است،  فشار تامین معیشت او روی دوش “خانواده” است. البته  تراژدی بیکاری و فقر از این فراتر است و ما شاهدیم در همین خانواده ها نان آور زن یا مرد  هم  بیکار هستند و مجبورند به کارهای دستفروشی، کولبری، رانندگی و یا تمیز کردن منازل و هتلها و رستورانها با حقوق های بسیار ناچیز و در موارد زیادی پایین تر از نیم میلیون تومان در ماه تن بدهند. در یک کلام بیکاری و فقر در ایران تحت حاکمیت حکومت اسلامی به معضلی اجتماعی تبدیل شده است. زندگی میلیون ها نفر از مردم کارکن در معرض فقر مطلق و غیر قابل باور کردنی ای قرار گرفته است. بی دلیل نیست که هر روز به تعداد محلات حاشیه نشین در شهرها افزوده میشود.  از جمله بنا بر آمار رسمی اعلام‌شده، یک ‌سوم جمعیت شهرنشینان کشور در مناطق حاشیه شهر زندگی می‌کنند. درکرمانشاه ٤ محل حاشینه نشین وجود دارد و بیش از نیم میلیون  نفر از جمعیت شهر حاشیه نشین هستند. آمارهای دولتی بی شرمانه اعلام کرده اند که ۱۹ میلیون نفر در محلات حاشیه نشین زنگی میکنند و اضافه  کرده اند که ۸ میلیون نفر در بافت فرسوده(محلهای مسکونی فرسوده و قدیمی به قدمت بیش از نیم قرن) زندگی میکنند. مشهد دومین شهر بزرگ  ایران است و از  هر سه نفر شهروند در مشهد یک نفر حاشیه‌نشین است. بنا بر همین آمارها در شهرهای مشهد ۳۰ درصد و در بندرعباس ۴۰ درصد حاشیه نشین هستند. در سنندج بیش از ده محله حاشیه نشین وجود دارد. تهران در صدر محلات حاشیه نشین قرار دارد و بیش از ۵۰ محله حاشیه نشین در تهران گرارش شده است. ابعاد  بیکاری و فقر را باید در میان میلیونها نفر از محلات حاشیه نشین جستجو کرد. این چنین است که شرایط بسیار تاسفباری با تحمیل فقر مطلق به مردم تحمیل شده است. ما میتوانیم علیه این شرایط هولناک که به زندگی چندین میلیون از مردم تحمیل شده دست بمبارزه مردمی بزنیم.

خلیل کیوان: اقتصاد کشور فلج است. علیرغم این بساط چپاول و دزدی مقامات و آقازاده ها همچنان پهن است. تعطیلی روزمره مراکز کار و بیکارسازی ها میلیونها نفر را بکام فقر و تندگدستی کشانده است. بسیاری به دستفروشی و کولبری و فروش اعضا بدن روی آورده اند. بیکاری زنان و جوانان گسترده است. بحران کرونا به بیکاری بیشتر دامن زده است. چه دورنمایی برای این شرایط متصور است؟ آیا راه حلی برای رفع بیکاری و مساله فقر در چشم اندازمیبینید؟

نسان نودینیان: برای از بین بردن این اندازه از بیکاری و بی حقوقی باید دست به مبارزه زد. به هر اندازه اعتراضات مردم و جنبش کارگری بیشتر و پُر قدرت تر پیش برود، میتوانیم بخشهایی از مطالبات اعتراضی را به نظام سرمایه حکومت هار اسلامی تحمیل کرد.  مساله وقتی عمیقتر دیده میشود که شما ابعاد ویرانگر بودن اقتصاد تحت کنترل اختاپوس  سپاه پاسداران و کل نظام را ببینید. اقتصاد سیاسی در ایران توسط مافیاهای درنده و ضد انسان و کارگر له شده است. دست های کثیف اینها با سیاستهای اقتصادی استثمارگر و با  دزدیها و اختلاسهایشان عامل اصلی این همه فقر و بیکاری است. اینها همه فاکتورهای مهمی هستند. البته این سیاستها و جنایتهای سپاه پاسداران و مافیای بیت رهبری پدیده نا آشنا و غریبی برای مردم در سطح میلیونی نیست. عالم و آدم با این ویران شدن اقتصاد، اختلاس، حقوقهای نجومی و دزدی آشنا هستند. مهم این است خواست بیمه بیکاری و مبارزه با فقر و ناامنی معیشتی را گسترده و در سطح اجتماعی به مساله میلیون ها نفر از مردم که مورد هجوم شرایط فلاکتبار کنونی قرار دارند، تبدیل کرد. به اعتقاد من مبارزه برای حقوق پایه و تامین زندگی مردم مطالبه ای مهم و جدی است.

در شرایط کنونی زمینه مساعدی برای سازماندهی مردم در سطح اجتماعی و تبدیل کردن مبارزه برای حقوق پایه فراهم است. جواب ما به کسانی که از ما میپرسند امروز کدام راه حل را جلو جامعه میگذاریم، پاسخ فوری ما در برابر این همه بیکاری و فقر مبارزه توده های مردم در  شهرها و محلات برخورداری همه مردم بدون درآمد و کم درامد از حقوق پایه در حد یک زندگی قابل قبول است است. با این مطالبه باید تعرضات حکومت اسلامی را با مطالبه مشخص حقوق پایه بعقب راند.  باید ظرفیت متشکل شدن و جمع شدن کارکران بیکار را تقویت کرد. فعالین کارگری و زنان نیز باید مساله بیکاری میلیونی را برای سازماندهی اعتراضات پیگیر و موثر در دستور فعالیتهایشان قرار دهند.

متشکل شدن و مبارزه اعتراضی و مطالباتی علیه بیکاری همچنانکه اشاره شد، امر مشترک جنبش کارگری، کارگران شاغل، زنان و مردمی است که در اثر بیکاری و فقر به حاشیه شهرها  که از روی ناچاری  کوچ کرده اند. جنبش کارگری و فعالین شناخته شده کارگران و زنان توانایی و اتوریته دخالت موثر و مستقیم در سازماندهی جنبش مردم برای حقوق های پایه را دارند. جامعه ایران دینامیک و پُر از اعتراض و خروش مبارزاتی است. در مراکز کارگری، بازنشستگان و معلمان در اعتراض مداوم هستند. اعتصاب و تجمع همه جا امروز وجود دارد.

شرایط اعتراضی کنونی را ما میتوانیم به جنبش مردم و بویژه که چند میلیون نفر از کارگران و جوانان زن و مرد از دستیابی به موقعیت شغلی باز مانده اند، ارتقاء و سازماندهی کنیم.

بیکاری و فقر را باید با تامین معیشت و بشکل پایه ای جواب داد. حقوق پایه برای میلیونها شهروند که در اثر بیکارسازی ها، اخراج سازی ها و دسترسی نداشتن نسل جوان  که به بازار کار وارد شده و دسترسی به شغل و کار را ندارند، مطالبه کرد.

آلترناتیو فوری ما برای بهبود زندگی میلیونها نفر که در اثر بیکاری به فقرمطلق گرفتار شده اند، مبارزه برای حقوق های پایه  و تبدیل کردن آن به قانون است.  درمان و تحصیل رایگان و حق مسکن به عنوان حقوق مسلم همه مردم است. جمهوری اسلامی این عامل اصلی فقر و فلاکت جامعه باید نابود شود. زنده باد انقلابی انسانی برای جامعه ای انسانی.

ما در   پلنوم ٥١ کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری در شرایطیکه  با شروع پاندمی کرونا میلیون ها نفر با بیکاری و فقر و نداشتن کمک هزینه های دولتی از زندگی عادی و تامین معیشت محروم شده  بودند، بر اهمیت این خواست و مبارزه برای دستیابی به آن تاکید کردیم. و گفتیم؛

«در ایران بحران کرونا شرایط سخت زندگی چند مرتبه زیرخط فقر کارگران و توده مردم را بمراتب سخت تر و غیر قابل تحمل تر کرده است. اکثریت عظیمی از مردم، کارگران با دستمزدهای چند مرتبه زیر خط فقر، بیکاران، جوانان منتظر کار، کودکان کار و خیابان، زنان که هویت مستقل اقتصادیشان انکار میشود و  حتی وقتی شاغلند دستمزد و حقوقی کمتر از مردان دارند، کارتن خوابها، دستفروشان، معلولین، سالمندان و بازنشستگان، و کل افراد و اقشار کم درآمد، با شرایط سخت معیشتی دست بگریبان هستند. اکنون در دل بحران کرونا برای این توده عظیم  تامین معاش به یک مساله اساسی و مبرم و حیاتی، به مساله مرگ و زندگی،  تبدیل شده است.»(بند ۴ قطعنامه)

و اعلام کردیم؛

 « امروز جمهوری اسلامی، حکومتی که خود عامل اصلی اشاعه کرونا در ایران بوده  و هیچگاه نه برای جان و سلامت مردم ارزشی قائل بوده است و نه معاش توده مردم را تامین کرده است،  دو راهی “جان یا نان” را در برابر مردم قرار میدهد. اما این دوراهی واقعی نیست. در جامعه امکانات باندازه کافی برای تامین جان و سلامت و تامین معیشت کارگران و همه شهروندان وجود دارد. دو راهی واقعی در برابر توده مردم مبارزه برای سرنگونی حکومت آیت الله های میلیاردر و یا تن دادن به فقر و فلاکت و بی تامینی است.

با توجه به نکات فوق ما برخواست محوری پرداخت حقوق پایه بوسیله دولت تاکید میکنیم. تاکید بر این خواست محوری به دوره شیوع کرونا محدود نیست. زندگی و معیشت همه شهروندان از بدو تولد و در هر شرایطی باید تامین شود. دولت موظف است به همه افراد بی درآمد و یا کم درآمد حقوق پایه مکفی بپردازد و زندگی همه افراد جامعه، اعم از بیکار و شاغل و آماده بکار و بازنشسته را منطبق بر استانداردهای رفاهی امروز دنیا تامین نماید. این امر بایدبعنوان قانون رسمیت پیدا کند و تثبیت بشود.

این امر کاملا عملی و ممکن است. با بخشی از ثروتهای نجومی انباشته شده در نهادهای وابسته به حکومت نظیر سپاه، بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی و ستاد اجرائی فرمان امام، و در حسابهای بانکی آیت الله های میلیاردر و اعوان و انصارشان، و با کسری از بودجه هنگفتی که صرف آخوند پروری و ارگانهای تحمیق و خرافه پراکنی مذهبی و نیروهای سرکوبگر حکومتی در ایران و در منطقه میشود، میتوان زندگی همه مردم را منطبق با بالاترین استانداردهای رفاهی امروزی تامین کرد. افزایش دستمزدها به بالای خط فقر، بیمه بیکاری مکفی، حقوق بازنشستگی مکفی و بهداشت و تحصیل رایگان نیز در خدمت  تامین معیشت  و رفاه همگانی است.  مبارزه برای این خواستها نیز در شرایط حاضر بیش از پیش به امری فوری و حیاتی تبدیل میشود.

 در جامعه ایران سالهاست  جنبش و حرکت وسیعی با شعار  معیشت و منزلت حق مسلم ما است جریان دارد و امروز در مقابله با کرونا این گفتمان و توقع که دولت باید معیشت همه را مستقل از موقعیت شغلی و یا شاغل و بیکار بودن افراد جامعه  تامین نماید وسعت گرفته است. تقویت و گسترش این جنبش یک امر محوری حزب کمونیست کارگری است. ما  همه تشکلهای کارگری و فعالین و رهبران جنبش های اجتماعی و  مردم معترض به حکومت اسلامی را به مبارزه برای تحقق حقوق پایه فرامیخوانیم. تامین معیشت و رفاه همگانی امری عاجل، ممکن و عـملی است. این خواست را میتوان و باید به حکومت آیت الله های میلیاردر تحمیل کرد». بند پنچ قطعنامه

امروز که بیکاری و فقر به مساله میلیونی مردم تبدیل شده فراخوان ما مبارزه برای حقوق های پایه است.

و این را اضافه کنیم که سعادت و خوشبختی بیش از هشتاد میلیون شهروند در ایران نابودی حکومت اسلامی و تحقق خواستی است که مردم با شور و شعف در آعتراضات آبان و دی ماه ٩٨ به امر مبارزه خود تبدیل کردند.

تلخیص گفتگو در برنامه خط رفاه با نسان نودینیان

نسان نودینیان

٢ اسفند ١٣٩٩

٢١ فوریه ٢٠٢١

 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate