آن بحران و سناریو ضد انسانی که امروز کشور عراق را در باطلاق خود فرو برده است، محصول دوران “نظم نوین”و دمکراسی خونینی است که دولتهای بوش و بلر به این جامعه در سال ۲۰۰۳ تحمیل نمود!
با مبنا قرار دادن آگاهانه هویت های ارتجاعی اسلامی و ملی گرای، و پیچاندن آن در زرورق “ فدرالیسم” و”دولت فراگیر”به مراتب خونین تر،آنچنان باطلاقی برای این جامعه ایجاد کرده اندکه بنظر میرسد خلاصی از این سناریو سیاه کانگستر بازی به این زودی ها متصور نیست!
بعداز سرنگونی صدام توسط ارتش امریکا انوع صدام ها، که به مراتب از دوره خود صدام عقب مانده تر، ارتجاعی تر و آدمکش تر و فاسد تر هستند،در یک طرح ضد شهروندی به اسم فدرالیسم قدرت را در دست گرفتند و بیش از ۳۰ سال تمام است با چپاول نفت و منابع آن کشور زندگی شهروندان و از جمله کارگران و مردم تهیدست را به فقر و سیاهی کشانده اند!
از امریکا و ترکیه تا جمهوری اسلامی و داعش و دها جگ و جانور دیگر هر یک گوشه ای از قدرت را در این کشور ویران شده را در دست گرفته اند و هر روز بیش از پیش این مملکت را در نزاع ارتجاعی مذهبی و ناسیونالیستی فرو میبرند.
متاسفانه باید گفت آنچه که همچنان در این میدان حضور جدی و مطرح ندارد احزاب کمونیستی و کارگری و خلا حضور نیروی مسلح آزادیخواه کارگران در جامعه عراق میباشد!
درد واقعی که من در اوج یورش داعش فریادش را بر آوردم و پیشنهاد اقدامات عملی آنرا دادم اما کو گوش شنو‌ا و حضور جدی چنین نیروئی؟
اما مهمترین درس تلخ وقایع کنونی عراق برای جنبش ما در ایران باید این باشد:
پا به پای ضدیت با جمهوری اسلامی وتلاش برای انهدام و نابودی کلیت این رژیم از هر شکلی از دخالت دولت امریکا و دیگر دولتهای ارتجاعی و آلترناتیو ساز بورژوازی، و هر طرح دست راستی و ضد حقوق برابر شهروندی، از جمله طرح ضد انسانی فدرالی! نه تنها موظف هستم به مقابله بر خیزیم که در نطفه آنرا خنثی کنیم.امر مبرمی که متاسفانه نه جامعه و نه اپوزسیون چپ برای رفع چنین مخاطراتی هنوز فاقد
آمادگی اولیه و کافی میباشند !
١-٩-٢٠٢٢
—
