گوشه های از چهره کریه “نظام مدرن” سرمایه داری!

(دها میلیون انسان”برده مدرن” ماحصل نظام”مدرن” سرمایه داری!)
 بحث بر سر فروش نیروی کار”معمولی”( بردگی مزدی ) هر روزه میلیاردها کارگر در جهان امروز سرمایه داری نیست که بطور”آزاد” ناچار به فروش نیروی کار خود شده اند، که نفس وجود چنین مناسباتی دال بر اوج بربریت نظام طبقاتی حاکم کنونی و ضرورت از بین بردن آن است. حتی صحبت بر سر صدها میلیون زن و نوجوان و کودکان دخترخرد سال نیست، که در کشورهای اسلامی طبق شریعت قرون وسطی ای قرآن، هر روزه برده وارتر از برده مورد استثمار و تحقیر و جدا سازی جنسیتی و مجبور به تن دادن به کار و ازدواج و تجاوز و روابط جنسی اجباری علیرغم میل خود هستند، نیز نیست. که این پدیده ضد انسانی عظیم نیز به تنهایی کافی است برای اعلام و اثبات وحشیگری مناسبات حاکم طبقاتی و ضرورت نابودی چنین نظامی که همواره با کمک گرفتن ازایدئولوژیهای ضد بشری مذهبی و ملی گرائی و مرد سالارانه چنین موقعیت درجه دومی را به نصف جمعیت ساکنین کشورهای اسلام زده، و در شکل “دمکراتیک”مآبانه آن در کل غرب و جهان تحمیل کرده اند. و بلاخره حتی صحبت بر سر اجیر کردن ارتش ذخیره دها میلیون بیکار و نسل جوان و انسانهای مستاصل و بی آینده از راه اجبار”قانونی” یا اجیر کردن آنها از سر گرسنگی و بیکاری برای”خدمت به میهن” و “ملت” و “اسلام” نیست که درارتشها و نیروهای تروریست و آدمکش سازمان داده میشوند، و در راستای حراست از همین نظام ظالمانه و استثمارگر و فاسد همنوعان خود را می کشند! ضمن واقعیتهای هولناک و “پذیرفته شده” فوق، که سنگ بنای اساسی بقای نظام سرمایه داری را شکل داده است، اما در این بستر ضد انسانی حاکم سرمایه داری ما با یک پدیده نسبتا “غیرعادی” و به مراتب درد آور تر و شرم آورتری روبرو هستیم: بحث بر سر حداقل وجود ٤٠ تا ٥٠ میلیون قربانیان “برده‌داری مدرن” هست که هم اکنون وجود دارد و اعمال میشود. کودکان و زنان بخش عمده این آماررا به خود اختصاص داده اند. طبق آمارهای تائید شده ی که اخیرا از جانب سازمانها و رسانه های بین المللی انتشار علنی پیدا کرده است، شاهد وحشیانه ترین شکل برخورد به انسانها ی بیشمار وبی دفاع هستیم. با این وجود حتی با هیچ عکس العمل جدی نیز نه در جامعه و نه از سوی “مقامات” روبرو نمیشود. بنظر می رسد همه چیز “پذیرفته” شده است. بنظر می رسد نه فقط انسانیت که اخلاق و شرف و وجدان انسانی هم در بستر نظام حاکم طبقاتی فاقد کوچترین ارزش و توجه است. صدها میلیون انسان از جمله کودکان در شکل آشکار و پنهان به کار بردگی کشانده میشوند و مورد آزاد جسمی و جنسی هرروزه قرار میگیرند. و اخبارآن هم عمدتا از طرف نهادهای وابسته به “سازمان ملل” اعلام میگردد. اما همین سازمان ملل که خود بازیچه و ابزار سرمایه داریست ، وهمان دولتها ی قاتل و سرکوبگر و صاحب “برده مدرن” عضو در آن، و همچنین همه نهادهای بی خاصیت حقوق بشری شان با خونسردی از کنار چنین جنایتهای عظیمی میگذرند و همچنان سرگرم کارخود یعنی چپاول و دزدی و سرکوب و تداوم حاکمیت نظام فاسد “مدرن” شان هستند. اما، طبقه کارگر، کمونیستها، مردم شرافتمند و …. کجا هستند؟! حداقل انتظار از طبقه کارگر، جنبش سوسیالیستی و جامعه انسانی و هر تشکل و حزب و جنبشی که خود را آزادیخواه می داند این است که علیه چنین پدیده ضد انسانی عکس العمل جدی نشان دهند! حق است که پرچم ننگ و نفرت علیه همین سازمان ملل پوچ سرمایه داران وچه علیه کلیه دولتها، احزاب و رئیس و روسای نوکر سرمایه داری و “دمکراسی” خواه حاکم از جمله در اروپا و امریکا به دست گرفته شود، از خواب بیدار گردد، و علیه وضع موجود قیام میکرد. ٤٠-٥٠ میلیون برده(زنان و کودکان قربانیان اصلی) در تازه ترین گزارشات منتشر شده در این رابطه توجه کنید:
اخیرا چندین سازمان مدافع حقوق کارگران و ضد برده‌داری در گزارشی تخمین زده‌اند که در سال گذشته میلادی (۲۰۱۶) تعداد قربانیان “برده‌داری مدرن” در جهان به بیش از ۴۰ میلیون نفر رسیده است. اما محققان دیگری در تحقیقی که به تازگی منتشر شده تخمین می‌زنند که ۴۵ میلیون و ۸۰۰ هراز نفر در ۱۶۷ کشور دنیا به بردگی گرفته شده‌اند. بر اساس این گزارش، ۳ نفر از هر ۴ “برده” زنان و دختران هستند و حدود ۲۵ درصد آنها زیر ۱۸ سال سن دارند. اگر چه این سیستم ضد انسانی”برده‌داری مدرن” در سراسر جهان جاری است، اما بنا به آن تحقیقات این آمارها بیشتر مربوط به کشورهای آفریقایی، آسیایی و حوزه پاسیفیک میباشد. هر چند بدون تردید آمارهای اعلام شده،همانطوری که خود آن گزارش اذعان داشته است، بسیار کمتر از آمارهای واقعی هست. میتواند حداقل دو برابر آنچه که گفته شده است ما شاهد وجود “برده داری مدرن” در جهان واقعا وارونه و “مدرن” حاکم سرمایه داری باشیم که بسیار بسیار تکان دهنده است! در گزارش دیگری: طبق گزارش سازمان جهانی کار، سازمان بین‌المللی مهاجرت و گروه حقوق بشر Walk Free Foundation که در یک بررسی مشترک این آمار را ارائه داده اند گفته‌ شده است شمار واقعی برده ها بیش از این آماراست. گزارش آنها می گوید که “بیش از ۴۰ میلیون نفر در جهان در سال گذشته میلادی به نوعی از برده‌داری مدرن، یعنی کار اجباری یا ازدواج اجباری رنج برده‌اند. ویک چهارم افرادی که در کشورهای جهان کار اجباری می‌کنند کودکان هستند. در گزارش نامبرده که روز سه‌‌شنبه ۱۹ سپتامبر / ۲۸ شهریور منتشر شده است، در آن آمده است که ۲۴ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر در شرایط کار اجباری در کارخانه‌ها، در ساختمان‌سازی‌ها، در مزارع و یا در قایق‌های ماهیگیری قرار دارند. این رقم همچنین شامل افرادی است که مجبور به تن‌فروشی هستند. حدود ۱۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر نیز برخلاف میل خود مجبور به ازدواج شده‌اند. بیش از یک ‌سوم این افراد در هنگام ازدواج زیر ۱۸ سال سن داشتند. تقریباً همه این افراد زن هستند.” واین شکل از برده‌داری مدرن بیشتر در آفریقا و آسیا رواج دارد”. حداقل ١٣ هزار نفر قربانی برده داری مدرن در بریتانیا بنظرمیرسد که در آمارهای فوق، آمار وجود کار بردگی در برخی کشورهای پیشرفته سرمایه داری مانند امریکا و بریتانیا مورد اشاره و بررسی قرارنگرفته است. دها هزار کارگر و کودک برده در این کشورها نیز به کار بردگی گماشته شده اند. از جمله حداقل ١٣ هزار نفر قربانی برده داری مدرن در بریتانیا وجود دارد و رسانه ای شده بود. سال گذشته وزارت کشور بریتانیا گفته بود: مقابله با برده داری در اولویت این وزارتخانه است و برنامه اصلی اش اعزام گروه‌های تخصصی برای هدف گرفتن قاچاق انسان در بنادر اصلی و فرودگاه هاست. براساس این گزارش قربانیان، انسان های قاچاق شده اهل بیش از ۱۰۰ کشور دنیا هستند. بیش از همه شهروندان آلبانی، نیجریه، ویتنام و رومانی در میان این عده دیده می شوند. اما بزرگسالان و کودکان بریتانیایی نیز در میان قربانیان هستند”. ۲۰۰ هزار زن فیلیپینی در خانه های سعودی های سرمایه دار و مرتجع همچنین در گزارشات اعلام شده، به برخی از کشورهای دیگر منطقه اسلام زده که دسترسی به مراکز آمار درست تقریبا غیر ممکن است، اشار نمی کند. از جمله اینکه تنها در عربستان سعودی بر اساس آماری که چهار سال پیش تهیه شده بود( سال ۲۰۱۲)، گفته شده است که “کارگران خارجی ۶۶ درصد از مشاغل در عربستان سعودی را اشغال کردند… ، کارگران مهاجرعمدتا، فلسطینی، مصری، یمنی، تایلندی، فلیپینی و اهل کوریای جنوبی هستند. کارگران فلیپینی هرروز از مشکل سوء استفاده در عربستان سعودی رنج می برند. آنها نه تنها با مشکل ساده ی عدم پرداخت دستمزد مواجه هستند، بلکه خودشان را قربانی تجاوز، آزار جسمی و جنسی می یابند و به این دلیل فراری هستند و خودشان را در زندان به عنوان قربانی اتهامات نادرست می یابند”. آریباس، سرکنسول فیلیپین در ریاض گفت: داده های وزارت امور خارجه نشان داد، از ماه ژوئن سال ۲۰۱۶ بیش از ۶۶۱.۰۰۰ کارگران فیلیپینی در عربستان سعودی وجود دارد بیش از ۱۹۴،۰۰۰ از آنها کارگران خدمات خانگی هستند، در حالی که بیش از ۱۹۲،۰۰۰ از آنها کارگران نیمه ماهر یا غیر ماهر هستند .سارا لی ویتسون، مدیر اجرایی دیده بان حقوق بشر در بخش خاورمیانه و شمال آفریقا، گفت: “در عربستان امروزه هنوز برده داری وجود دارد و زنان اتباع خارجی را در خانه به بردگی می گمارند زن در خانواده کنیز، برده و از نظر جنسی در خدمت مرد خانواده می باشد. اتباع فیلیپینی چون کشورشان از آنها حمایت نمی کند، بیشتر از دیگران تحت ظلم هستند.”آمار تکان دهنده نشان می دهد حدود ۲۰۰ هزار زن فیلیپینی در خانه های سعودی های سرمایه دار و مرتجع به تحقیرآمیزترین شکل ممکن زندگی می کنند. ابعاد فاجعه آمیز بودن این جنایت هولناک وقتی درد آورتر است که ما شاهد هستیم که حتی زمانی که نوزادان “برده” به دنیا می آیند جز خانواده طبقه برده محسوب میشوند و بنا به آن گزارشها “بردگی از مادر به فرزند منتقل میشود” و این نوزاد برده نیز به صف بردگان و زندگی بردگی خواهد پیوست. بدین ترتیب باید به این حقیقت اعتراف کرد که کلیت نظام سرمایه داری متکی و مبتنی بر کار بردگی و به شدت ضد انسانی و نابرابر است، بخشی از آن مناسبات بردگی تحت عنوان دستمزد “آزادانه” و بخشی دیگرآن در قالب برده بی مزد شبیه دوران برده داری و در بخشهای از جهان حاکم سرمایه داری متکی به مذهب و مرد سالاری عریان و ملی گرایی هم اصلا بخش اعظم زنان از هر نظر در موقعیت اجتماعی برده قرار گرفته اند. در هر صورت اساس صورت مسئله برای هر سطحی از مخالفت با نظام بردگی و هر سطحی از دستیابی به آزادیخواهی و برابری طلبی واقعی در دوره حاضر بدون پایان دادن به نظام سرمایه داری هیچ شکلی از استثمار کشی از انسان و کار بردگی پایان نخواهد پذیرفت و دستیابی به آزادی و برابری واقعی انسانها نیز روئیای بیش نخواهد بود. علیه نظام بردگی سرمایه داری باید به پا خواست! بدین ترتیب با اندک تعمقی، علاوه بروجود جهان ویرانه ی ناشی از وجود خیل عظیم کار بردگی مزدی و فقر و گرسنگی و نابرابری و حاکمیت یک مشت اقلیت مفتخور و زورگو بر اکثریت عظیم جوامع در راستای حفظ همین نظام جهنمی، علاو بر تحمیل انواع و اقسام جنگها قومی و دینی و راسیستی و دمکراسی طلبی و ترور و بمب و اعدام و کشتار های دسته جمعی و سرکوب مستقیم و غیر مستقیم جامعه معترض از جانب دولتها و طبقه حاکمه سرمایه داری در دها کشور، با دیدن و شنیدن آمار رسمی ٤٠تا ٥٠ میلیون برده(بخوان حداقل ١٠٠ میلیون)میتوان فهمید که جهان سرمایه داری بر عکس چهره ظاهری و “مدرن” آن یک جهان براستی غیرمدرن و یک جهان عمیقا ظالمانه و جنایتکارانه و مستبد، و جهانی کاملا وارونه و ضد انسانی ای است. تلاش عظیم و هر روزه بشریتی که شب و روز کار میکند و ثروت جهان را میسازد، حاصلش چیزی است که ارگانهای جهانی همین نظام دارند در باره کراهت نظامشان با آمارها اعلام میکنند. بخش اعظم همین انسانها که شب و روز دارند ثروت های عظیم درجهان را تولید کرده و آفریده اند، اما خود را در آن برده (“برده گان مدرن”)و در سلطه روزافزون سرمایه و حاکمان دولتهای حامی سرمایه داری میبیند و حقوق بردگی اش را در آن مجسم میکند. در این جهان وارونه نه انگیزه فعالیت اقتصادی با هدف تولید مایحتاج انسان ها صورت میگیرد و نه رشد تکنولوژی و دانش علمی و فنی که میبایست به معنی ارتقای امنیت و شکوفائی اقتصادی و رفا ه همگانی و سعادت امروز جامعه بشری باشد، در خدمت جامعه است. در این جهان هر چه ثروت ها بیشتر میشود فقر و بیکاری و محرومیت و بردگی و تن فروشی و کودکان کار و خیابانی و ازخود بیگانگی و وارونگی زندگی بشری در جهان امروز بیش از پیش بیشتر خواهد شد. در این جهان هر چه بیشتر جلو می رویم برگشت به نمادهای ارتجاعی دوران برده داری بیشتر میگردد، هر چه جلو تر می رویم به جای تامین آرامش و امنیت و رفاه بیشتر با نابودی خود و کل هستی جوامع بشری به دست نظام سرمایه داری و چند دیوانه نماینده و حاکم آنها روبرو میشویم. اگر ما حتی ظرفیتهای عظیم امروز در حیطه اقتصادی، تکنولوژی و علم وغیره را در یک جامعه سوسیالیستی بکار ببریم، نه تنها از زندگی شرم آور بردگی خبری نخواهد بود، نه تنها ثروتهای جامعه تحت مالکیت یک مشت اقلیت مفت خور اسلحه بدست و کانگستر نخواهد بود، که با اشتراکی و عمومی کردن ثروت وعلم و تکنولوژی حتی یک فرد هم پیدا نمیکردیم که از فرط بیکاری و نداری و بی خانمانی و بی عدالتی و نابرابری و بی امکاناتی و بی مسکنی و غیره در عذاب به سر ببرد. اگر ما با یک جامعه سوسیالیستی روبرو می بودیم به جای راه انداختن این همه جنگ ویرانگر و بر پایی کشتارگاهها از انسانها و نابود کردن محیط زیست و جامعه، و به جای اختصاص دادن ثروت بدست آمده ناشی از تلاش و رنج طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه به اماکن و کاخها و آسمان خراشیها و خوشگذرانی های مجرمین و حاکمین نظام سرمایه داری، و به جای اختصاص دادن آن ثروتها و منابع به خزعبلات مذهبی ومساجد و کلیسا و آخوند وکیشیش، بطور یکسان در اختیار جامعه قرار میگرفت تا همگان از حاصل دست رنج و تلاش خود و همنوعانش در صلح و آرامش و رفاه و شکوفائی انسانی و آزادی و برابری به معنائ دقیق کلمه روبرو میشدند. بله! تنها راه نجات، تنها راه پایان دادن به نظام بردگی سرمایه داری، برقرار یک جامعه سوسیالیستی است! بدون ‌‌قهر انقلابی نمی توان نظام سرمایه داری را از سر راه بر داشت! با اندک شناختی که از جامعه موجود و نابرابریها داشته باشیم، اگراز مناسباط ظالمانه حاکم رنج ببریم، اذعان میکنیم که چنین نظامی ،چه در ایران چه در امریکا یا هر جای دیگری، هرگز از راه “مسالمت آمیز” گورش را گم نخواهد کرد! دفاع از مناسبات موجود، ازوجود دها میلیون زندگی بردگی(“برده گان مدرن”)، از وجودوتداوم کار مزدی(پذیرفتن برده ترین شکل برده داری از نوع “آزادانه” آن است)، و وجود بیش از یک میلیارد انسان گرسنه، در این جهان مملو از ثروت، شب و روز را با سختی سپری میکنند، و بلاخره سازماندهی انواع سیستمهای سرکوب در جهت دفاع از وضع موجود، کار اصلی دولتها و ارگانهای سرکوب همین نظام طبقاتی است. بطور کلی دفاع از منافع و مصالح روزمره بورژوازی اگرظیفه دولتها و دستگاههای سرکوب است، دفاع از بقا و موجودیت سرمایه داری و سیستم مالکیت بورژوایی و واقعیت زندگی برده وار و ضرورت کار مزدی و وجود فقر و تهی دستان گسترده، و دفاع از استثمار اقلیتی بر اکثریت جامعه به طریق اولی فلسفه وجودی چنین دولتهای را تشکیل می دهد. وقتی ما همواره مطالبه اضافه دستمزد و آزادی بیان و برخورداری از امنیت و حداقلی از رفاه که محصول کار و تلاش خودمان است را با پاسخ و عمل کاملا خشونت آمیز دولت و پلیس و ارتش و سپاه و گارد ویژه و سازمانهای امنیتی و زندان و شکنجه روبرو هستیم، روشن است که هر نوع تلاشی برای پایان دادن به چنین نظام وحشیانه ای با عکس العمل و مقاومت و خشونت قهرآمیزی از جانب کلیه آن دولتها روبرو خواهد شد. یکی با “پنبه دمکراسی” و یکی هم با شمشیر اسلام و آن دیگری با پتک قوم و ناسیونالیسم وملت پرستی، یا دیگری با توسل به هر سه اهرم ارتجاعی-خرافی در جهت حفظ نظام برده داران زالو صفت و مجرم اقدام کرده و خواهند کرد. چنین نظامهای را در هیچ کجای دنیا، بطریق اولی نه درایران و نه در منطقه خاورمیانه هرگز نمیتوان از راه “مسالمت آمیز” از سرراه بر داشت. اراده اکثریت عظیم مردم آزادیخواه و طبقه کارگردر زیر پرچم سوسیالیسم و سازماندهی قهر انقلابی و ملیتانت علیه دولتها و نظامهای حاکم مسبب اوضاع ناهنجار حاکم کنونی تنها راه واقعی و باقیمانده طبقه کارگر و بشریت متمدن است، علیه نظامهایی که در اوج وقاحت در ابعاد صدها میلیونی انسان وکودک را به کار بردگی وا میدارند. صدها میلیون را بی خانه و کاشانه میکنند. صدها میلیون دیگر را بطور سازمانیافته گرسنه میکنند و به زندگی چندین برابر زیر خط فقر و در ورطه نابودی محکوم میکنند. در این راستا دهها کشوررا در اعماق وحشیانه جنگ و تروریسم و نابودی و رقابتهای امپریالیستی و منطقه ای کور سرمایه دارانه و دیوانه وار حاکم بر دولتهایشان فرو می برند تا بتوانند بر بحرانهایشان فایق بیایند، جهان را از مسیر اعتراض و مطالبه به مسیر جنگ و صبر و انتظار و خشونت و نفرت انگیزی ملی و اسلامی بکشانند، تا بتوانند چند صباح دیگری نظام مدرن وحشیانه سرمایه داری را ادامه دهند. و در نهایت سالها و دهه ها و قرنهای متمادی است که همواره این قربانیان هستند که محکوم به نابودی شده و قاتلین و ظالمین در موقعیت قهرمان و پیروز در میادین شهر و حوالی کاخ هایشان سرگرم خوشگذرانی و تفریح هستند. اگر زور و قهر و قدرت طبقاتی- توده ای و انقلابی یک دقیقه هم بتواند نقش مثبت ایفا کند در به زیر کشانیدن این نظام فاسد و جانی، اگر بتواند دست همه برده داران جانی را از سر کودکان و زنان له شده برده قطع کند و با قدرت همه سران انگل و فاسد حامی نظام سرمایه داری را به زندان و بدست دادگاهای علنی مردمی بسپارد! چرا نباید جامعه را به این مسیر فراخوان داد؟آیا هزینه کردن بیشتر از آنجه که ‌هزینه شده است هنوز وجود دارد؟ عدم توسل به قهر انقلابی علیه چنین سیستمی و تکیه برانواع و اقسام تئوریهای پوچ “دمکراسی” و “خشونت گریزی” گویای ساده لوحی و مرعوب شدن ما در مقابل همان اهدافی است که دقیقا چنین دولتها و سیستمی خواهان آنند. برای برقراری یک جامعه نوین باید بپا خیزیم! بدون توسل به قهر انقلابی بدون در دست داشتن پرچم سوسیالیستی، بدون تحزب کمونیستی طبقه کارگر، بدون به میدان آمدن همه قربانیان این نظام ضد انسانی، بدون اقدام ملیتانت و مسلحانه، نابودی و کنار زدن نظام سرمایه داری ممکن نیست. سوسیالیسم تنها راه رهایی بشریت از چنگ دنیای حاکم غیر انسانی سرمایه داری و پایان دادن به پدیده شرم آور “برده گان مدرن” است!
 منبع: شماره شانزدهم نشریه سوسیالیسم امروز www.simroz.org ١ مهر ١٣٩٦ ٢٣ سپتامبر

دها میلیون انسان”برده مدرن” ماحصل نظام”مدرن” سرمایه داری (سوسیالیسم تنها راه رهایی از چنگ دنیای حاکم سرمایه داری و پدیده شرم آور “برده گان مدرن”!) سلام زیجی بحث بر سر فروش نیروی کار”معمولی”( بردگی مزدی ) هر روزه میلیاردها کارگر در جهان امروز سرمایه داری نیست که بطور”آزاد” ناچار به فروش نیروی کار خود شده اند، که نفس وجود چنین مناسباتی دال بر اوج بربریت نظام طبقاتی حاکم کنونی و ضرورت از بین بردن آن است. حتی صحبت بر سر صدها میلیون زن و نوجوان و کودکان دخترخرد سال نیست، که در کشورهای اسلامی طبق شریعت قرون وسطی ای قرآن، هر روزه برده وارتر از برده مورد استثمار و تحقیر و جدا سازی جنسیتی و مجبور به تن دادن به کار و ازدواج و تجاوز و روابط جنسی اجباری علیرغم میل خود هستند، نیز نیست. که این پدیده ضد انسانی عظیم نیز به تنهایی کافی است برای اعلام و اثبات وحشیگری مناسبات حاکم طبقاتی و ضرورت نابودی چنین نظامی که همواره با کمک گرفتن ازایدئولوژیهای ضد بشری مذهبی و ملی گرائی و مرد سالارانه چنین موقعیت درجه دومی را به نصف جمعیت ساکنین کشورهای اسلام زده، و در شکل “دمکراتیک”مآبانه آن در کل غرب و جهان تحمیل کرده اند. و بلاخره حتی صحبت بر سر اجیر کردن ارتش ذخیره دها میلیون بیکار و نسل جوان و انسانهای مستاصل و بی آینده از راه اجبار”قانونی” یا اجیر کردن آنها از سر گرسنگی و بیکاری برای”خدمت به میهن” و “ملت” و “اسلام” نیست که درارتشها و نیروهای تروریست و آدمکش سازمان داده میشوند، و در راستای حراست از همین نظام ظالمانه و استثمارگر و فاسد همنوعان خود را می کشند! ضمن واقعیتهای هولناک و “پذیرفته شده” فوق، که سنگ بنای اساسی بقای نظام سرمایه داری را شکل داده است، اما در این بستر ضد انسانی حاکم سرمایه داری ما با یک پدیده نسبتا “غیرعادی” و به مراتب درد آور تر و شرم آورتری روبرو هستیم: بحث بر سر حداقل وجود ٤٠ تا ٥٠ میلیون قربانیان “برده‌داری مدرن” هست که هم اکنون وجود دارد و اعمال میشود. کودکان و زنان بخش عمده این آماررا به خود اختصاص داده اند. طبق آمارهای تائید شده ی که اخیرا از جانب سازمانها و رسانه های بین المللی انتشار علنی پیدا کرده است، شاهد وحشیانه ترین شکل برخورد به انسانها ی بیشمار وبی دفاع هستیم. با این وجود حتی با هیچ عکس العمل جدی نیز نه در جامعه و نه از سوی “مقامات” روبرو نمیشود. بنظر می رسد همه چیز “پذیرفته” شده است. بنظر می رسد نه فقط انسانیت که اخلاق و شرف و وجدان انسانی هم در بستر نظام حاکم طبقاتی فاقد کوچترین ارزش و توجه است. صدها میلیون انسان از جمله کودکان در شکل آشکار و پنهان به کار بردگی کشانده میشوند و مورد آزاد جسمی و جنسی هرروزه قرار میگیرند. و اخبارآن هم عمدتا از طرف نهادهای وابسته به “سازمان ملل” اعلام میگردد. اما همین سازمان ملل که خود بازیچه و ابزار سرمایه داریست ، وهمان دولتها ی قاتل و سرکوبگر و صاحب “برده مدرن” عضو در آن، و همچنین همه نهادهای بی خاصیت حقوق بشری شان با خونسردی از کنار چنین جنایتهای عظیمی میگذرند و همچنان سرگرم کارخود یعنی چپاول و دزدی و سرکوب و تداوم حاکمیت نظام فاسد “مدرن” شان هستند. اما، طبقه کارگر، کمونیستها، مردم شرافتمند و …. کجا هستند؟! حداقل انتظار از طبقه کارگر، جنبش سوسیالیستی و جامعه انسانی و هر تشکل و حزب و جنبشی که خود را آزادیخواه می داند این است که علیه چنین پدیده ضد انسانی عکس العمل جدی نشان دهند! حق است که پرچم ننگ و نفرت علیه همین سازمان ملل پوچ سرمایه داران وچه علیه کلیه دولتها، احزاب و رئیس و روسای نوکر سرمایه داری و “دمکراسی” خواه حاکم از جمله در اروپا و امریکا به دست گرفته شود، از خواب بیدار گردد، و علیه وضع موجود قیام میکرد. ٤٠-٥٠ میلیون برده(زنان و کودکان قربانیان اصلی) در تازه ترین گزارشات منتشر شده در این رابطه توجه کنید: اخیرا چندین سازمان مدافع حقوق کارگران و ضد برده‌داری در گزارشی تخمین زده‌اند که در سال گذشته میلادی (۲۰۱۶) تعداد قربانیان “برده‌داری مدرن” در جهان به بیش از ۴۰ میلیون نفر رسیده است. اما محققان دیگری در تحقیقی که به تازگی منتشر شده تخمین می‌زنند که ۴۵ میلیون و ۸۰۰ هراز نفر در ۱۶۷ کشور دنیا به بردگی گرفته شده‌اند. بر اساس این گزارش، ۳ نفر از هر ۴ “برده” زنان و دختران هستند و حدود ۲۵ درصد آنها زیر ۱۸ سال سن دارند. اگر چه این سیستم ضد انسانی”برده‌داری مدرن” در سراسر جهان جاری است، اما بنا به آن تحقیقات این آمارها بیشتر مربوط به کشورهای آفریقایی، آسیایی و حوزه پاسیفیک میباشد. هر چند بدون تردید آمارهای اعلام شده،همانطوری که خود آن گزارش اذعان داشته است، بسیار کمتر از آمارهای واقعی هست. میتواند حداقل دو برابر آنچه که گفته شده است ما شاهد وجود “برده داری مدرن” در جهان واقعا وارونه و “مدرن” حاکم سرمایه داری باشیم که بسیار بسیار تکان دهنده است! در گزارش دیگری: طبق گزارش سازمان جهانی کار، سازمان بین‌المللی مهاجرت و گروه حقوق بشر Walk Free Foundation که در یک بررسی مشترک این آمار را ارائه داده اند گفته‌ شده است شمار واقعی برده ها بیش از این آماراست. گزارش آنها می گوید که “بیش از ۴۰ میلیون نفر در جهان در سال گذشته میلادی به نوعی از برده‌داری مدرن، یعنی کار اجباری یا ازدواج اجباری رنج برده‌اند. ویک چهارم افرادی که در کشورهای جهان کار اجباری می‌کنند کودکان هستند. در گزارش نامبرده که روز سه‌‌شنبه ۱۹ سپتامبر / ۲۸ شهریور منتشر شده است، در آن آمده است که ۲۴ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر در شرایط کار اجباری در کارخانه‌ها، در ساختمان‌سازی‌ها، در مزارع و یا در قایق‌های ماهیگیری قرار دارند. این رقم همچنین شامل افرادی است که مجبور به تن‌فروشی هستند. حدود ۱۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر نیز برخلاف میل خود مجبور به ازدواج شده‌اند. بیش از یک ‌سوم این افراد در هنگام ازدواج زیر ۱۸ سال سن داشتند. تقریباً همه این افراد زن هستند.” واین شکل از برده‌داری مدرن بیشتر در آفریقا و آسیا رواج دارد”. حداقل ١٣ هزار نفر قربانی برده داری مدرن در بریتانیا بنظرمیرسد که در آمارهای فوق، آمار وجود کار بردگی در برخی کشورهای پیشرفته سرمایه داری مانند امریکا و بریتانیا مورد اشاره و بررسی قرارنگرفته است. دها هزار کارگر و کودک برده در این کشورها نیز به کار بردگی گماشته شده اند. از جمله حداقل ١٣ هزار نفر قربانی برده داری مدرن در بریتانیا وجود دارد و رسانه ای شده بود. سال گذشته وزارت کشور بریتانیا گفته بود: مقابله با برده داری در اولویت این وزارتخانه است و برنامه اصلی اش اعزام گروه‌های تخصصی برای هدف گرفتن قاچاق انسان در بنادر اصلی و فرودگاه هاست. براساس این گزارش قربانیان، انسان های قاچاق شده اهل بیش از ۱۰۰ کشور دنیا هستند. بیش از همه شهروندان آلبانی، نیجریه، ویتنام و رومانی در میان این عده دیده می شوند. اما بزرگسالان و کودکان بریتانیایی نیز در میان قربانیان هستند”. ۲۰۰ هزار زن فیلیپینی در خانه های سعودی های سرمایه دار و مرتجع همچنین در گزارشات اعلام شده، به برخی از کشورهای دیگر منطقه اسلام زده که دسترسی به مراکز آمار درست تقریبا غیر ممکن است، اشار نمی کند. از جمله اینکه تنها در عربستان سعودی بر اساس آماری که چهار سال پیش تهیه شده بود( سال ۲۰۱۲)، گفته شده است که “کارگران خارجی ۶۶ درصد از مشاغل در عربستان سعودی را اشغال کردند… ، کارگران مهاجرعمدتا، فلسطینی، مصری، یمنی، تایلندی، فلیپینی و اهل کوریای جنوبی هستند. کارگران فلیپینی هرروز از مشکل سوء استفاده در عربستان سعودی رنج می برند. آنها نه تنها با مشکل ساده ی عدم پرداخت دستمزد مواجه هستند، بلکه خودشان را قربانی تجاوز، آزار جسمی و جنسی می یابند و به این دلیل فراری هستند و خودشان را در زندان به عنوان قربانی اتهامات نادرست می یابند”. آریباس، سرکنسول فیلیپین در ریاض گفت: داده های وزارت امور خارجه نشان داد، از ماه ژوئن سال ۲۰۱۶ بیش از ۶۶۱.۰۰۰ کارگران فیلیپینی در عربستان سعودی وجود دارد بیش از ۱۹۴،۰۰۰ از آنها کارگران خدمات خانگی هستند، در حالی که بیش از ۱۹۲،۰۰۰ از آنها کارگران نیمه ماهر یا غیر ماهر هستند .سارا لی ویتسون، مدیر اجرایی دیده بان حقوق بشر در بخش خاورمیانه و شمال آفریقا، گفت: “در عربستان امروزه هنوز برده داری وجود دارد و زنان اتباع خارجی را در خانه به بردگی می گمارند زن در خانواده کنیز، برده و از نظر جنسی در خدمت مرد خانواده می باشد. اتباع فیلیپینی چون کشورشان از آنها حمایت نمی کند، بیشتر از دیگران تحت ظلم هستند.”آمار تکان دهنده نشان می دهد حدود ۲۰۰ هزار زن فیلیپینی در خانه های سعودی های سرمایه دار و مرتجع به تحقیرآمیزترین شکل ممکن زندگی می کنند. ابعاد فاجعه آمیز بودن این جنایت هولناک وقتی درد آورتر است که ما شاهد هستیم که حتی زمانی که نوزادان “برده” به دنیا می آیند جز خانواده طبقه برده محسوب میشوند و بنا به آن گزارشها “بردگی از مادر به فرزند منتقل میشود” و این نوزاد برده نیز به صف بردگان و زندگی بردگی خواهد پیوست. بدین ترتیب باید به این حقیقت اعتراف کرد که کلیت نظام سرمایه داری متکی و مبتنی بر کار بردگی و به شدت ضد انسانی و نابرابر است، بخشی از آن مناسبات بردگی تحت عنوان دستمزد “آزادانه” و بخشی دیگرآن در قالب برده بی مزد شبیه دوران برده داری و در بخشهای از جهان حاکم سرمایه داری متکی به مذهب و مرد سالاری عریان و ملی گرایی هم اصلا بخش اعظم زنان از هر نظر در موقعیت اجتماعی برده قرار گرفته اند. در هر صورت اساس صورت مسئله برای هر سطحی از مخالفت با نظام بردگی و هر سطحی از دستیابی به آزادیخواهی و برابری طلبی واقعی در دوره حاضر بدون پایان دادن به نظام سرمایه داری هیچ شکلی از استثمار کشی از انسان و کار بردگی پایان نخواهد پذیرفت و دستیابی به آزادی و برابری واقعی انسانها نیز روئیای بیش نخواهد بود. علیه نظام بردگی سرمایه داری باید به پا خواست! بدین ترتیب با اندک تعمقی، علاوه بروجود جهان ویرانه ی ناشی از وجود خیل عظیم کار بردگی مزدی و فقر و گرسنگی و نابرابری و حاکمیت یک مشت اقلیت مفتخور و زورگو بر اکثریت عظیم جوامع در راستای حفظ همین نظام جهنمی، علاو بر تحمیل انواع و اقسام جنگها قومی و دینی و راسیستی و دمکراسی طلبی و ترور و بمب و اعدام و کشتار های دسته جمعی و سرکوب مستقیم و غیر مستقیم جامعه معترض از جانب دولتها و طبقه حاکمه سرمایه داری در دها کشور، با دیدن و شنیدن آمار رسمی ٤٠تا ٥٠ میلیون برده(بخوان حداقل ١٠٠ میلیون)میتوان فهمید که جهان سرمایه داری بر عکس چهره ظاهری و “مدرن” آن یک جهان براستی غیرمدرن و یک جهان عمیقا ظالمانه و جنایتکارانه و مستبد، و جهانی کاملا وارونه و ضد انسانی ای است. تلاش عظیم و هر روزه بشریتی که شب و روز کار میکند و ثروت جهان را میسازد، حاصلش چیزی است که ارگانهای جهانی همین نظام دارند در باره کراهت نظامشان با آمارها اعلام میکنند. بخش اعظم همین انسانها که شب و روز دارند ثروت های عظیم درجهان را تولید کرده و آفریده اند، اما خود را در آن برده (“برده گان مدرن”)و در سلطه روزافزون سرمایه و حاکمان دولتهای حامی سرمایه داری میبیند و حقوق بردگی اش را در آن مجسم میکند. در این جهان وارونه نه انگیزه فعالیت اقتصادی با هدف تولید مایحتاج انسان ها صورت میگیرد و نه رشد تکنولوژی و دانش علمی و فنی که میبایست به معنی ارتقای امنیت و شکوفائی اقتصادی و رفا ه همگانی و سعادت امروز جامعه بشری باشد، در خدمت جامعه است. در این جهان هر چه ثروت ها بیشتر میشود فقر و بیکاری و محرومیت و بردگی و تن فروشی و کودکان کار و خیابانی و ازخود بیگانگی و وارونگی زندگی بشری در جهان امروز بیش از پیش بیشتر خواهد شد. در این جهان هر چه بیشتر جلو می رویم برگشت به نمادهای ارتجاعی دوران برده داری بیشتر میگردد، هر چه جلو تر می رویم به جای تامین آرامش و امنیت و رفاه بیشتر با نابودی خود و کل هستی جوامع بشری به دست نظام سرمایه داری و چند دیوانه نماینده و حاکم آنها روبرو میشویم. اگر ما حتی ظرفیتهای عظیم امروز در حیطه اقتصادی، تکنولوژی و علم وغیره را در یک جامعه سوسیالیستی بکار ببریم، نه تنها از زندگی شرم آور بردگی خبری نخواهد بود، نه تنها ثروتهای جامعه تحت مالکیت یک مشت اقلیت مفت خور اسلحه بدست و کانگستر نخواهد بود، که با اشتراکی و عمومی کردن ثروت وعلم و تکنولوژی حتی یک فرد هم پیدا نمیکردیم که از فرط بیکاری و نداری و بی خانمانی و بی عدالتی و نابرابری و بی امکاناتی و بی مسکنی و غیره در عذاب به سر ببرد. اگر ما با یک جامعه سوسیالیستی روبرو می بودیم به جای راه انداختن این همه جنگ ویرانگر و بر پایی کشتارگاهها از انسانها و نابود کردن محیط زیست و جامعه، و به جای اختصاص دادن ثروت بدست آمده ناشی از تلاش و رنج طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه به اماکن و کاخها و آسمان خراشیها و خوشگذرانی های مجرمین و حاکمین نظام سرمایه داری، و به جای اختصاص دادن آن ثروتها و منابع به خزعبلات مذهبی ومساجد و کلیسا و آخوند وکیشیش، بطور یکسان در اختیار جامعه قرار میگرفت تا همگان از حاصل دست رنج و تلاش خود و همنوعانش در صلح و آرامش و رفاه و شکوفائی انسانی و آزادی و برابری به معنائ دقیق کلمه روبرو میشدند. بله! تنها راه نجات، تنها راه پایان دادن به نظام بردگی سرمایه داری، برقرار یک جامعه سوسیالیستی است! بدون ‌‌قهر انقلابی نمی توان نظام سرمایه داری را از سر راه بر داشت! با اندک شناختی که از جامعه موجود و نابرابریها داشته باشیم، اگراز مناسباط ظالمانه حاکم رنج ببریم، اذعان میکنیم که چنین نظامی ،چه در ایران چه در امریکا یا هر جای دیگری، هرگز از راه “مسالمت آمیز” گورش را گم نخواهد کرد! دفاع از مناسبات موجود، ازوجود دها میلیون زندگی بردگی(“برده گان مدرن”)، از وجودوتداوم کار مزدی(پذیرفتن برده ترین شکل برده داری از نوع “آزادانه” آن است)، و وجود بیش از یک میلیارد انسان گرسنه، در این جهان مملو از ثروت، شب و روز را با سختی سپری میکنند، و بلاخره سازماندهی انواع سیستمهای سرکوب در جهت دفاع از وضع موجود، کار اصلی دولتها و ارگانهای سرکوب همین نظام طبقاتی است. بطور کلی دفاع از منافع و مصالح روزمره بورژوازی اگرظیفه دولتها و دستگاههای سرکوب است، دفاع از بقا و موجودیت سرمایه داری و سیستم مالکیت بورژوایی و واقعیت زندگی برده وار و ضرورت کار مزدی و وجود فقر و تهی دستان گسترده، و دفاع از استثمار اقلیتی بر اکثریت جامعه به طریق اولی فلسفه وجودی چنین دولتهای را تشکیل می دهد. وقتی ما همواره مطالبه اضافه دستمزد و آزادی بیان و برخورداری از امنیت و حداقلی از رفاه که محصول کار و تلاش خودمان است را با پاسخ و عمل کاملا خشونت آمیز دولت و پلیس و ارتش و سپاه و گارد ویژه و سازمانهای امنیتی و زندان و شکنجه روبرو هستیم، روشن است که هر نوع تلاشی برای پایان دادن به چنین نظام وحشیانه ای با عکس العمل و مقاومت و خشونت قهرآمیزی از جانب کلیه آن دولتها روبرو خواهد شد. یکی با “پنبه دمکراسی” و یکی هم با شمشیر اسلام و آن دیگری با پتک قوم و ناسیونالیسم وملت پرستی، یا دیگری با توسل به هر سه اهرم ارتجاعی-خرافی در جهت حفظ نظام برده داران زالو صفت و مجرم اقدام کرده و خواهند کرد. چنین نظامهای را در هیچ کجای دنیا، بطریق اولی نه درایران و نه در منطقه خاورمیانه هرگز نمیتوان از راه “مسالمت آمیز” از سرراه بر داشت. اراده اکثریت عظیم مردم آزادیخواه و طبقه کارگردر زیر پرچم سوسیالیسم و سازماندهی قهر انقلابی و ملیتانت علیه دولتها و نظامهای حاکم مسبب اوضاع ناهنجار حاکم کنونی تنها راه واقعی و باقیمانده طبقه کارگر و بشریت متمدن است، علیه نظامهایی که در اوج وقاحت در ابعاد صدها میلیونی انسان وکودک را به کار بردگی وا میدارند. صدها میلیون را بی خانه و کاشانه میکنند. صدها میلیون دیگر را بطور سازمانیافته گرسنه میکنند و به زندگی چندین برابر زیر خط فقر و در ورطه نابودی محکوم میکنند. در این راستا دهها کشوررا در اعماق وحشیانه جنگ و تروریسم و نابودی و رقابتهای امپریالیستی و منطقه ای کور سرمایه دارانه و دیوانه وار حاکم بر دولتهایشان فرو می برند تا بتوانند بر بحرانهایشان فایق بیایند، جهان را از مسیر اعتراض و مطالبه به مسیر جنگ و صبر و انتظار و خشونت و نفرت انگیزی ملی و اسلامی بکشانند، تا بتوانند چند صباح دیگری نظام مدرن وحشیانه سرمایه داری را ادامه دهند. و در نهایت سالها و دهه ها و قرنهای متمادی است که همواره این قربانیان هستند که محکوم به نابودی شده و قاتلین و ظالمین در موقعیت قهرمان و پیروز در میادین شهر و حوالی کاخ هایشان سرگرم خوشگذرانی و تفریح هستند. اگر زور و قهر و قدرت طبقاتی- توده ای و انقلابی یک دقیقه هم بتواند نقش مثبت ایفا کند در به زیر کشانیدن این نظام فاسد و جانی، اگر بتواند دست همه برده داران جانی را از سر کودکان و زنان له شده برده قطع کند و با قدرت همه سران انگل و فاسد حامی نظام سرمایه داری را به زندان و بدست دادگاهای علنی مردمی بسپارد! چرا نباید جامعه را به این مسیر فراخوان داد؟آیا هزینه کردن بیشتر از آنجه که ‌هزینه شده است هنوز وجود دارد؟ عدم توسل به قهر انقلابی علیه چنین سیستمی و تکیه برانواع و اقسام تئوریهای پوچ “دمکراسی” و “خشونت گریزی” گویای ساده لوحی و مرعوب شدن ما در مقابل همان اهدافی است که دقیقا چنین دولتها و سیستمی خواهان آنند. برای برقراری یک جامعه نوین باید بپا خیزیم! بدون توسل به قهر انقلابی بدون در دست داشتن پرچم سوسیالیستی، بدون تحزب کمونیستی طبقه کارگر، بدون به میدان آمدن همه قربانیان این نظام ضد انسانی، بدون اقدام ملیتانت و مسلحانه، نابودی و کنار زدن نظام سرمایه داری ممکن نیست. سوسیالیسم تنها راه رهایی بشریت از چنگ دنیای حاکم غیر انسانی سرمایه داری و پایان دادن به پدیده شرم آور “برده گان مدرن” است!
 منبع: شماره شانزدهم نشریه “سوسیالیسم امروز” www.simroz.org
 توجه این مقاله اکنون مجددا باز پخش میگردد. ۱ مهر۱۴۰۲
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate