هوشنگ امیر احمدی، بعنوان سخنگوی غیر رسمی سپاه پاسداران در آمریکا است.
دکتر امیر هوشنگ احمدی در مصاحبه ای با تلویزیون کانال یک شهرام همایون، بتاریخ ۷ جولای ۲۰۲۱، آمال و آرزوهای خود برای ایران آینده را چنین بر زبان آورد : « من می خواهم یک دولت قوی بسازم. دولت مقتدر! دولت مردمی! دولتی که اول کشور رو می سازه، بعد دموکراسی می سازه!… تمامیت ارضی جون منه، تمامیت ارضی داستان خاک و خون٬ ! مرزهای ما ورای این مرزهاست!
بنده یک جریان اولتراناسیونالیسم دارم که در مرز فاشیسم هستیم،فاشیسمو داریم چیز می کنیم، ما امپراطوری را می خوایم! … ما اصلاً نشنال فاشیسم داریم راه می اندازیم تو ایران. ما اعتقاد داریم که ایرانی‌ها باید ناشیونال فاشیسم‌بشن. یعنی اتحاد برای ایران بزرگ را.»( این مصاحبه با عنوان: پاسخ دکتر احمدی به ادعاهای دروغ فواد پاشائی در یوتوب موجود است).
دکتر هوشنگ احمدی بعنوان یکی از نوچه های جمهوری اسلامی در آمریکا، یکبار هم خودش را کاندیدای نمایش ریاست جمهوری اسلامی کرد تا در عمل با خامنه ای بیعت کند، ولی در نهایت از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد تا بار دیگر به آمریکا برگردد و در راستای تبدیل جمهوری اسلامی به امپراطوری دوران هخامنشی، کار و تلاش فکری کند.
هوشنگ امیر احمدی در مصاحبه های گوناگونش با شهرام همایون، خود را نه جمهوری خواه می داند و نه سلطنت طلب! بلکه خواهان برقراری یک امپراطوری عظیم در ایران است که مرزهای آن “ورای مرزهای ایران کنونی است”!!!
با اینوجود، ایشان هم به جمهوری اسلامی سرسپردگی دارد و هم به شاهزادهٔ علاف و پاسدارنشان، رضا پهلوی ارادت و نوکری .
با اینوجود، نیروی اصلی برقراری امپراطوری ایرانی از دیدگاه دکتر امیر هوشنگ احمدی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بخشی از نیروهای ارتش اند!!! این نیروها می بایستی در یک اقدام سریع و ضربتی( شاید منظور ایشان کودتا باشد؟!) ۲۰۰ تا آخوند حکومتی را دستگیر و زندانی کنند و بعد از یکسری قلع و قمع های گسترده برای مدتی نامحدود “نظم آهنین” مورد نظر هوشنگ خان را برقرار کنند و در ادامه با اجرای سیاستهای ناشنونال فاشیستی مملکت را از این اوضاع بی در و پیکر نجات دهند! زیرا، به نظر هوشنگ احمدی، حرف زدن در بارهٔ دموکراسی و آزادی “ سوسول بازی” و حرف الکلی است!
جالب اینجاست که شهرام همایون در اکثر موارد با حرفهای دایی جان هوشنگ احمدی موافق است .
واقعییت اینست که دوستداران شاه و شیخ در حفظ ماشین سرکوب و قتل و جنایت و کشتار حاکم بر ایران با یکدیگر هماهنگ و هم آوایند! تلویزیون کانال یک شهرام همایون نیز با تمام وجود در همین مسیر حرکت می کند و عملاً به سخنگوی‌رسمی دار و دسته‌های تشکیل دهندهٔ نظام حاکم بر ایران تبدیل شده است.
هوشنگ امیر احمدی، شاهزاده رضا پهلوی و شهرام همایون،علیرغم یکسری مخالفتهای شخصی که با بعضی مقامات جمهوری اسلامی دارند، اما در اینکه سپاه پاسداران و ارتش، برای حفاظت از تمامیت ارضی مملکت و برقراری نظم و انضباط در شرایط انقلابی و سرنگونی حکومت اسلامی لازم و حیاتی اند، هیچ شک و تردیدی ندارند.
منتها، خشم و کینهٔ انبار شده در این ۴۲ سال حاکمیت جمهوری اسلامی بعنوان سگ زنجیری امپریالیسم، می رود تا کلیت روابط و مناسبات حاکم را منهدم کند و یکبار برای همیشه آرزوی برقراری یک سیستم ناشیونال فاشیستی از نوع امیر احمدی و بازگشت خاندان جنایتکار و کودتاچی پهلوی را به زباله دانی تاریخ بسپارد.
جمهوری نژادپرست و هیتلرمنش اسلامی،می خواست کارهای ناتمام‌شاه را با سرکوب و قتل و کشتار هزاران هزار کمونیست و مجاهد خلق و مبارز کامل کند، ولی نتوانست و هم اکنون در آغاز فروپاشی و نابودی تمام عیار است و کسی هم نیست که بدادش برسد.
با سرنگونی جمهوری اسلامی، پروندهٔ شاه و شیخ نیز یکبار برای همیشه در ایران بسته خواهد شد.
بقول هگل، فیلسوف آلمانی « آنچه موجود است، واقعی نیست! واقعیت آنچیزی است که ضرورت دارد و یک نیاز است» . بنابراین، جمهوری اسلامی و پاسدار -بسیجی های آن مشتی تفاله و زباله اند و غیرضروری ولی،جنبش سرنگونی و انقلابی خلقهای ستمدیدهٔ ایران یک ضرورت و واقعییت تاریخی است. همین!
سیامک دهقانی
