۸ مارس امسال، همگام و هم صدا پیش به سوی مبارزات متشکل زنان!

۸ مارس امسال، همگام و هم صدا پیش به سوی مبارزات متشکل زنان!

۸ مارس روز جهانی زن خجسته باد!

امسال در شرایطی به استقبال ۸ مارس روز جهانی زن میرویم که با  وجود همه گیری کوید  ۱۹ فشارهای اقتصادی- سیاسی سرمایه داری جهانی ریاضت کشی و فقررا بر مردم جهان و بویژه زنان افزایش داده است. در ایران نیز رژیم جمهوری اسلامی با تهاجمی همه جانبه فقر و فلاکت گسترده ایی را بر تمامی کارگران و مزدبگیران جامعه تحمیل نموده است. تحت حاکمیت  و اعمال قوانین ارتجاع اسلامی بیشترین تبعیض جنسیتی و طبقاتی بر زنان اعمال شده و آنها از نظر اجتماعی- سیاسی موقعیت درجه دوم را یافته اند. بیکار سازیهای مداوم، رانده شدن زنان به کنج خانه وابسته کردن هرچه بیشتر آنها از نظر اقتصادی به مردان، کار خانگی، خشونت و سرکوب روز افزون تحت عنوان حجاب اسلامی،کودک همسری و تن فروشی ناشی از فقر مالی، قتلهای ناموسی، محروم نمودن زنان از فعالیتدر عرصه های اجتماعی- سیاسی، نهادینه شدن کنترل مردان بر زندگی زنان به مدد قوانین اسلامی دست مردان را در تمام امورات و شئونات زندگی بر زنان باز گذاشته است. 

اگر چه در طول بیش از چهار دهه به یُمن اجرای قوانین قرون وسطایی اسلام ستم جنسیتی بر زنان روا داشته شده است، اما بخش وسیعی از همین زنان یعنی زنان کارگر که بخش قابل ملاحظه ای از جمعیت را تشکیل می دهند، علاوه بر تبعیض وآپارتاید جنسی از ستم مضاعفی هم رنج میبرند که برای زنان طبقات مرفه ودارا ناآشناست .طبیعتا زنان خانواده های کارگری و زحمتکش جامعه، زنانی که قادر به سیر کردن فرزندان تحت سرپرستی خود نیستند، زنانی که در اشتغال به کارهای حاشیه ایی و مقاطعه کاری و کار در منازل برای کارفرماها عرق می ریزند و استثمار می شوند وهنوز نمی توانند نان بخور ونمیری را کسب کنند و زنانی که ناگزیر تن به تن فروشی می دهند، ازستم طبقاتی عمیقی رنج می برند.

سرمایه داری جهانی با اجرای طرحهای نئولیبرالیسم و خصوصی سازیها با به خدمت گرفتن هر چه بیشتر زنان کارگر و زحمتکش جامعه در مشاغل غیر رسمی، سعی دارد با پائین نگه داشتن دستمزدها سود بیشتری از کار زنان استخراج کند. با افزایش فشار اقتصادی، زنان هر چه بیشتر جذب مشاغل کم درآمد و بخش غیر رسمی بازار کار می شوند. طبق آمار بانک جهانی ٦٠ درصد از ۵۵٠ میلیون کارگر بی بضاعت جهان را زنان تشکیل میدهند. همچنین سازمان جهانی کار تعداد کارگران خانگی و خدماتی در سراسر جهان را ۵٣ میلیون نفر اعلام کرده است که غالب این کارگران را زنان مهاجر تشکیل میدهند با توجه به اینکه اغلب کارگران بخش خدمات  خانگی بدون هیچ قراردادی مشغول به کار میشوند باید گفت آمارهای واقعی بیشتر از اینها است. در اوضاع و احوال کنونی، با توجه به شرایط فلاکت بار اقتصادی، روز به روز زنان بیشتری با دستمزدهای ناچیز و بدون هیچ قراردادی در رستورانها، منازل، مهد کودکها، مطبها، فروشگاهها، آرایشگاهها، کارگاههای کوچک وخدمات  خانگی و مراکزی از این دست مشغول به کار میشوند. علاوه بر آن بطور رایگان در خانه های خود به کار خانگی مشغولند. در دهه های اخیر تعداد زنان در حوزه نیروی کار جهانی دویست میلیون افزایش یافته است، نیروی کار زنان برابر با ۴۰ درصد از کل نیروی کار جهانی می باشد. ولی بر اساس گزارش سازمان جهانی کار، زنان جزو کسانی هستند که از حیطه کار ثابت با دستمزد معین بالاجبار بیرون و بیشتر بصورت غیر رسمی مشغول به کار می باشند. زنان در ازای کار مشابه با مردان، حتی در حیطه مشاغلی که بیشترین کارکنان آن زن هستند، حقوق کمتری از مردان دریافت می کنند. بر اساس گزارشات متعدد زنان نصف مواد غذایی جهان را تولید می کنند ولی ۶۲ درصد از قحطی زدگان آن را تشکیل می دهند. با اینکه ۳/۲ کار جهان توسط زنان انجام می شود اما ۷۰ درصد فقیران جهان زن هستند، این در حالیست که آنان فقط ۱۰ درصد از عایدی جهان را کسب می کنند. یکی دیگر از پیامدهای جهانی سازی سرمایه و سیاستهای نئولیبرالی در رابطه با وضعیت زنان این ‌است که ۶۷ درصد از ساعات کار در جهان به زنان تعلق دارد، ولی زنان کم‌ تر از یک درصد از دارایی جهان را در اختیار دارند. این فرایند نشان دهنده‌ی وضعیت ناگوار موقعیت شغلی و دستمزدهای پایین زنان کارگر نسبت به مردان کارگر است. اینچنین است که زنان کارگر می بایست از یک سوهمگام با مردان هم سرنوشت خود در محیط های کار برای احقاق حقوق اقتصادی شان قدم به پیش بگذارند، از سوی دیگر برای کسب حقوق به شدت پایمال شده اجتماعی شان  به عنوان زن به مبارزه بر خیزند.

در افغانستان با بقدرت رسیدن و قوی شدن نیروهای بنیاد گرا و فاشیست طالبان با حمایت امپریالیسم امریکا و رژیمهای ارتجاعی درمنطقه، ارتجاعی ترین قوانین اسلامی را بر جامعه و کل شئونات زندگی مردم افغانستان بویژه زنان حاکم شده  است. نیروهای جنایتکار طالبان با اجرای قوانین ارتجاعی درکشتار و سرکوب زنان فاجعه آفریده اند، ازدواج اجباری، کودک همسری، وادار کردن زنان به تن فروشی، بستن دانشگاه ها، راندن و محکوم ساختن زنان به خانه ها، پوشاندن آنان در بُرقه وحجاب اجباری، جدا سازی کامل زنان از مردان حتی در برخی موارد جدا کردن زنان از همسرانشان، بستن مدارس به روی زنان و دختران جوان، منع و محدودیت رسانه های جمعی، قطع اعضای بدن و کشتار و قتل عام مردم، سنگسار زنان، کشتارزنان در ملاء عام، نمونه هایی از وحشیگری ارتجاع اسلامی است که هر روز به نمایش گذاشته میشود. در کنار این فجایع فقر و فلاکتی که جامعه را فرا گرفته باعث شده که والدین فرزندان خود بخصوص دختران را بفروش برسانند تا بتوانند بقیه خانواده را از گرسنگی نجات دهند. آمار بالائی از خودکشی و خودسوزی زنان افغانستان خود گویای موقعیت فاجعه بار زنان را در این کشور نشان می دهد. 

تا جائی که به ایران بر میگردد در طول  سالها سلطه رژیم اسلامی زنان همیشه یک پای اصلی مبارزه بر علیه این رژیم بوده اند. تلاش دختران جوان در شکستن تابوها و کلیشه های جنسیتی در جامعه، مبارزه زنان کارگر و خانواده های کارگری، تشکیل صندوق های همیاری زنان، مبارزه با قتل های ناموسی و… تنها بخشی از مبارزات زنان در زندگی روزمره برای دستیابی به بدیهی ترین حقوق سلب شده از ایشان است. اما زنان به این هم اکتفا نکرده اند با حضور در خیابانها و فریاد زدن مطالبات و خواسته های خود و افشای قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی مبارزه ایی گسترده را بر علیه این توحش دامن زده اند. در خیزشهای دیماه ۹۶ ، آبانماه ۹۸، خیزشهای خوزستان، بلوچستان، اصفهان و اعتراضات سراسری معلمان و بازنشسته گان زنان در صف مقدم این مبارزات خواستها و مطالبات خود را فریاد زده و با شجاعت و اعتماد به نفس وارائه سخنرانیها رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی را به چالش کشیده اند. 

 زنان زندانی همچون زینب جلالیان و سپیده قلیان، عسل محمدی و فرزانه زیلایی وکیل انقلابی کارگران نیشکر هفت تپه که تهدید به زندان و ارعاب و پرونده سازی شده و دهها زندانی زن دیگر در زندانها که با اعتراض و اعتصاب غذا  پیامشان را به دیگر زندانیان سیاسی و جامعه میرسانند.  فریاد مادران مبارز خاوران و پارک لاله که با جمع شدن در مقابل زندان ها و دادگاه ها خواب راحت را از جنایتکاران سرمایه می ربایند. در چنین شرایطی مبارزه زنان کارگر و حقوق بگبران برای مطالبات رفاهی و اقتصادی مستقیما به مبارزه ای سیاسی بر علیه سلطه حاکمیت سرمایه داران تبدیل میشود

علیرغم تمام فشارهای اقتصادی و سیاسی  حاکمیت، که تا امروز نتیجه ای جزگرسنگی ، سرکوب ، ارعاب، دستگیری و شکنجه نداشته است ، اتحاد و همبستگی و متشکل شدن  ضرورت امروز نیروی اجتماعی زنان برای دست یافتن به برابری و عدالت اجتماعی است. زنان کارگر نه تنها در کارخانه‌ها بلکه در، محله، خیابان و خانه حضور دارند وعلاوه برتشکل‌های کارگری که کارگران زن و مرد را در در خود جای میدهد ، نیاز به تشکل‌های ویژه خود هم دارند.ایجاد تشکل‌های ویژه زنان به هیچوجه به معنای جداسازی زنان از جنبش کارگری نبوده بلکه تنها به معنای درنظر گرفتن ویژگی‌های بخشی از طبقه کارگراست.

زنان در نظام سرمایه داری حاکم در سطح جهانی با ستم جنسیتی و طبقاتی روبروهستند که می بایست نقطه پایانی برآن نهاده شود. این کشمکش تاریخی و این معضل اجتماعی مبارزه ای دائمی را می طلبد. رفع ستم جنسیتی و طبقاتی زنان، دستیابی به برابری کامل زن و مرد در همه عرصه‌های اقتصادی-سیاسی و اجتماعی با لغو مالکیت خصوصی وجایگزینی آن با مالکیت اجتماعی که مبتنی بر تولید و توزیع اجتماعی برای همگان بوده و نفعی در استثمار زنان نداشته باشد می‌تواند تحقق یابد. مبارزه طبقاتی  کارگران ،  رشد و حرکت رو بجلو آن خواهد توانست تضمین کننده رشد جنبش برابری طلبانه زنان و زنان کارگر باشد و  تنها مبارزه طبقاتی کارگران است که می‌تواند چنین افقی را پیش روی زنان قرار دهد.

با گرامیداشت روز جهانی ۸ مارس، پیش بسوی اعتراضات متشکل زنان!

نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران- خارج کشور

شورای همراهی با آلترناتیو کارگری در ایران

واحد زنان – زن و برابری

 فوریه ۲۰۲۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate