یک نفر یک خبر از عشق ندارد بدهد؟

یک نفر یک خبر از عشق ندارد بدهد؟

یا که یک بوسه ز معشوق ندارد بدهد؟

دلم از بی خبری بی اثری پوسیده است

یک نفر گرمی معشوق ندارد بدهد؟

من یکی والهء این صورت و اندام شدم

یک نفر آدرس جانانه ز این شوق ندارد بدهد؟

زیر باران تن خیسش لب خیسش دریاست

قایقی راه به آن کلبه معشوق ندارد بدهد؟

چون عسل خوردم و لبهاش پر از بوسه ناب

یک نفر کو خبر از آن دل مشتاق ندارد بدهد؟

شیخ تزویر و ریا چون خلفش ما را کشت

یک نفر با دم طوفان خبر از جان شقایق ندارد بدهد؟

عشق پیدا شد و میخانهء جانان غوغاست

یک نفر یک خبر از دل دل ویرانهء این اخگر عاشق ندارد بدهد؟

نوید اخگر

۲۶ نوامبر سال ۲۰۲۰ میلادی سوئد استکهلم

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate