نکاتی در مورد ساختار حزبی و دموکراسی درون حزبی و تعلیق عضویت علی جوادی

نکاتی در مورد ساختار حزبی و دموکراسی درون حزبی و تعلیق عضویت علی جوادی

حسین جوینده، فوریه ۲۲ ۲۰۲۱

” پاسخ به معضل موجود تنها نهفته در ساختاری بدون سیطره و یا اعمالگری قدرت(غیر اتوریتف) است. ساختاریکه بیشترین آزادی عمل را به همه اعضاء در بیان نظراتشان و نقد در همه سطوح سازمانی را حق طبیعی اذعان می دارد. و وجود فراکسیون در احزاب سیاسی که بروز آرا راست تا چپ، افراطی یا رفرمیستی امری غیر مترقبه نیست، می بایست بدون سر سختی و انکار پذیرفته شود. بستن فضا بحث و تبادل نظر در این موارد تنها سبب انشعاب، حذف و اخراج و تعلیق می گردد. 

تضارب آرا سبب پویایی و سرزندگی سازمانیست، پیروزی بر خطوط  افراط و تفریط در درون سازمان سبب آمادگی بیشتر اعضاء در حفظ خطوط رادیکال حزبی در داخل حزب و آمادگی در برخورد با همین نیروها در خارج سازمان می گردد. قبول استقلال ساختاری همه لایه ها همچنین اصل مهم دیگری در دموکراسی درون سازمانی و دارا بودن یک ساختار دموکراتیک پوینده می باشد.” 

انشعاب، تعلیق و اخراج و رابطه بوروکراتیک سازمانی و نبود دموکراسی درون حزبی همه برآمده از دو معضل اساسی است.

یکم، ساختار تشکیلاتی 

دوم، اساسنامه ناقص 

البته تشکیلات به عنوان ارگانیزم زنده بنا به ضرورتها ماده های لازم را به اساسنامه خود به مرور زمان اضافه می نمایند. مثلا اصول سازمانی که منصور حکمت در ۱۶ ماده در دسامبر ۱۹۹۵ تدوین کرده است را با مصوبات ۱۹۹۹ که انشعاب اعضاء و مسائل تشکیلاتی حاد شده است در نظر بگیرید، می بینید که اضافات طرح جدید به مقتضای زمان دارای پیچیده گیهای لازم می شود که در مقایسه با اصول سازمانی اولیه تدوین شده منصور حکمت که بسیار ساده و دارای کمبودهای بسیار است کاملا مشهود است. تعلیق امروز علی جوادی مبحث جدیدی ست که می بایست در پرتو همین کمبود اساسنامه ای و دموکراسی سازمانی مورد بررسی قرار بگیرد.

ساختار هرمی حزب و دموکراسی درون سازمانی در اساسنامه

عموما همه احزاب  از ساختار هرمی استفاده می نمایند. یک مثال ساختار هرمی را می توان در ارتش دید که بر حسب درجه، راس هرم بر همه تفوق دارد و همه ملزم به پیروی از او می باشند، و باقی یک پله پایینتر از او بنا به رتبه و درجه موظف به اطاعت از بالایی خود می باشند. و مثال دیگر هم در محیط کار که رییس، معاون رییس، مدیران و سرکارگرها که اوامر مدیران و روسا را به توده کارگران حقنه و اعمال می نمایند. 

ساختار هرمی حزبی اگر با معیارهای دموکراتیک کنترل نشوند کاملا مستعد استبداد تشکیلاتی از بالا به پایین هستند. به بیانی ساختار هرمی اطاعت پایینی ها از بالایهاست و ساختاری در ماهیت کاملا غیر دموکراتیک می باشد. ساختارهای هرمی تاکنونی، همه قدرت را در دست یک نفر، توسط جمعی رانت خوار دور بر قدرت، بدست رهبر سپرده اند. و منتقد رهبر تنها با او طرف نیست با تمامی رانت خواران قدرت دور و بر او مواجه می باشد. تعلیق و اخراج و حذف نتیجه دائمی هر منتقد تاکنونی رهبری بوده است.

سانترالیسم دموکراتیک در ساختار هرمی بیشتر به بوروکراتیسم و استبداد ختم می شود تا دموکراتیزم سازمانی. مثالها در این مورد چه تاریخی و چه در احزاب کنونی فراوان می باشند. بلای دیگر شکل هرمی ساختار سازمانی، بوروکراتیزم و چاکر منشی شرکای رانت خوار قدرت است که جایگزین کار با عشق و علاقه و داوطلبانه و رفیقانه اعضاء می شود. در ساختار هرمی قدرت، رهبری موروثی مثل کره شمالی هم موجود است.

رهبریت مدام العمر و مستبد یک مشکل اصلی و اساسی و دائمی و خاص ساختار هرمی در طول تاریخ احزاب می باشند. نیاز به مثالی نیست در احزاب خارجی و ایرانی مثالها فراوانند. اگر یک نگاه به احزاب ایرانی بیاندازیم می بینیم همه رهبران لااقل ۲۰ سال و بعضی ۴۰ سال در احزابشان سمت رهبری دارند. مسئله ایی که با یک ماده در اساسنامه می تواند حل و فصل شود، بخاطر ساختار هرمی غیر ممکن شده است. معمولا رهبران دائمی عده ایی را به شکل هواخواهان شخصی خود بوجود می آورند که در رانت قدرت با هم شریک می باشند و به این خاطر هیچگاه هیچ سازمان هرمی بعنوان مثال قید نکرده است که رهبری سازمانی بیشتر از دو دوره نمی تواند بر مسند رهبری باقی بماند. و یا مثلا تنها بعد از پنج دوره می توانند خود را دوباره برای دو دوره دیگر بر حسب رای به رهبری برسانند. همین برای کادرهای پایینی هم مصداق دارد. رهبران قبلی می توانند در سمت مشاوران دائمی حزب دارای اهمیت بسیاری باشند اگر قصد پیشرفت حزب و اهدافش باشد.

حالا چرا از این ساختار در احزاب استفاده می شود؟ صرف نظر از توجیحات تاریخی آن در ارتباط با شخصیتهای برجسته مارکسیستی در این زمینه. توجیه اینست یکم، بهترین شکل سازمانی برای یک صدا و همزمان عمل کردند تشکیلاتی، دوم، از لحاظ حفظ امنیتی حزب و سوم، به شکل پوشیده برتری فکری و نظری مرکزیت بر اعضاء می باشد. در ادامه مرکزیت این ساختار بر اینست که اعضای حزب که چهارچوب خط و خطوط سازمانی که اعضاء در کنگره خودشان تدوین و ارائه و تایید کرده اند. را بدرستی درک نمی کنند؟! و کمیته مرکزی که از جانب کنگره انتخاب شده که مثلا برای یک دوره دو ساله در چهارچوب مصوبات کنگره حرف بزنند و بنویسند و مصاحبه کنند، این اعضاء کنگره که باصطلاح بالاترین مقام تصمیم گیرنده حزب محسوب هم می شود سرشان بهتر از مرکزیت نمی شود؟! و بدینترتیب مر کزیت القاء می کند حالا ماهاییکه سمت مرکزیت سازمان را داریم. شایسته می باشیم بر توده های حزب سیطره یا حکمرانی کنیم. در بعضی احزاب هم، رهبر سازمانی که قرار بود در چهارچوب مصوبات سیاسی عمل کند برای خودش چهارچوب سیاسی تازه ایی معین می کند و بر آن عمل می کند. که کاملا در چهار چوب حزبی علیه مستندات کنگره می باشد. آما تجارب بسیار اینچنینی، در احزابی که دارای اساسنامه همه جانبه ایی نیستند، موجود می باشد. بعضی از این احزاب تدوین چهارچوب سیاستگذاری را کار کنگره نمی دانند و ریش و قیچی دست رهبران است که هر طوری خواستند سیاست ورزی یا سیاستگذاری کنند. که کلا علیه حزبیت است، که کل اعضاء حزب آن سیاست کلی تحلیل اوضاع را که توافقا تدوین تایید نموده به جمعی(مرکزیت) به مسئولیت انجام اینکار برگزیده می سپارند و نه برعکس.

ساختار دموکراتیک حزبی (بر حسب آتانومی و یا استقلال و خود مختاری)

یکی از جاهاییکه دموکراسی حزبی و حقوق اعضاء و حدود و ثغور مسئولیتها مشخص می شود اساسنامه حزبی می باشد. اگر اصل را بر برابری همه اعضاء تا مرکزیت بگذاریم. می بایست تا آنجاییکه ممکن است. اتوریته و اعمال قدرت از بالا به پایین را تا حداکثر ممکن محدود نماییم. 

اساسنامه معمولا کمترین توجه را از اعضاء به خود جلب می کند و اکثرا از روی صفا و صمیمیت و باور به رفقای خود و همرزمان خود لحظه ایی را به این نمی اندیشیم که حق و حقوق سازمانی مان چیست؟ چهار چوب و حد و حدود مسئولیتها کدامند؟ آیا من هم حق اظهار نظر دارم؟ اظهار نظر مخالف چی؟ و اگر نظر مخالفی داشتم چه برخوردی را می بایست انتظار داشته باشم؟ و … صدها پرسش دیگر که می بایست بصورت دقیق در اساسنامه این حقوق اعضاء قید گردد. جالب اینست اغلب اساسنامه ها هیچ حق و حقوقی را به صورت مستند برای اعضاء قائل نیستند و همه قدرت تصمیمگیری و حق صدور رای نهایی دست بالایی هاست. باز هم، همه ما این سلب حقوق علیه خود را با سهل انگاری می پذیریم و خم به آبرو نمی آوریم. و البته در روز موعود می گوییم همه ما با اعتماد با ساده دلی بر این باور بوده ایم که ما از بالاترین حق و حقوق در حزبمان برخورداریم و چگونه می تواند چنین نباشد؟ در حالیکه در اساسنامه سیاه بر روی سفید هیچ حقی برای ما در آن قید نشده است.

حدود و ثغور مسئولیت مرکزیت در یک ساختار دموکراتیک چیست؟  از لحاظ تشکیلاتی مرکزیت محدود به تصمیمگیری در محدوده تشکیلات مرکزی است و هیچ سیطره تشکیلاتی بر دیگر لایه های حزبی ندارد. حدود اختیارات سیاست کلی حزب، برای مرکزیت، تنها در چهارچوب حدود و ثغور چهارچوب تعیین شده سند سیاسی که از تحلیل اوضاع و احوال سیاسی و آرایش نیروها و دورنمای آن توسط سند تایید شده کنگره معین گردیده توسط مرکزیت سیاست گذاری می گردد. یعنی مرکزیت با توجه به این سند می تواند بنویسد، مصاحبه بدهد و سخنرانی کند و در نشریات و رسانه های سراسری حزبی تا کنگره بعدی این خطوط سیاسی را اعمال نماید. مرکزیت دارای مسئولیت دیگری نمی باشند. مرکزیت تنها مسئول تشکیلات خود می باشد. و بر حسب حدود و ثغور مسئولیتهای تعیین شده و حقوق اعضای مرکزیت  در اساسنامه عمل می نماید. مسئولیت نشریه سراسری و سایر رسانه های سراسری در اختیار مرکزیت می باشد. 

اصل بر اینست که همه لایه های تشکیلاتی به یکسان مصوبات سیاسی و برنامه ایی حزبی خود را درک می نمایند و بر حسب آن مستندات عمل می نمایند. یعنی کمیته محلی همانقدر بر برنامه و مصوبات واقف است و عمل می کند که کمیته مرکزی.

همه لایه ها یا آشکوبه های دیگر سازمانی که بر حسب محله و ناحیه و شهر و استان می باشند همه دارای استقلال کامل می باشند و رابطه این لایه های حزبی تنها رابطه ارتباطاتی مابین آنهاست و نه اعمال اتوریته یا سیطره یکی بر دیگری. همه لایه ها می توانند نشریات محلی خود و هیئت تحریریه خود را دارا باشند. همه مسائل حقوقی اعضاء و درگیریها در خود آشکوبه ها یا لایه ها حل و فصل می شوند. و اگر در مسئله ایی به حکمیت بیرونی نیاز باشد به در خواست طرفین دعوا دواطلبینی می توانند از لایه های دیگر خود  را معرفی نمایند که از میان اینها با توافق طرفین درگیر تعدادی انتخاب می شوند که در مورد موضوع مورد مناقشه  حکمیت کنند. 

بحث و نقد سیاسی و تئوریک در همه سطوح یا لایه ها در خود و به هم آزاد می باشد. و اگر فراکسیونی هم در مورد چهارچوب خط و خطوط سیاسی و تئوریک شکل گیرد می تواند در نشریات مرکزی حزبی به عنوان فراکسیون مشخص نقطه نظرات خود را انعکاس دهند. همچنین اگر شهری و یا استانی در مسئله یا مسائلی با باقی استانها در توافق نباشد. می تواند نقطه نظرات خود را در نشریات مرکزی یا سراسری هم انعکاس دهند که مورد نقد و یا رد و تایید دیگران قرار بگیرند.

ساختار سازمانی محلات یک ناحیه را تشکیل می دهند و وناحیه ها یک شهر(ستان) را تشکیل می دهند. و چندین شهر(ستان) یک استان را تشکیل می دهند. و نمایندگان استانها مرکزیت حزبی را تشکیل می دهند.

محلات هر یک، یک نماینده انتخابی را برای ناحیه به نمایندگی می فرستند. ناحیه ها هر یک، سه نماینده انتخابی به نمایندگی شهر(ستان) می فرستند. و شهر(ستان)ها هر یک، پنج نماینده به نمایندگی استانی می فرستند. و استانها هر یک، هفت نماینده استانی برای مرکزیت می فرستند.

رابطه مابین لایه های مختلف(محلات، ناحیه ها، شهرها، و استان ها و مرکزیت) رابطه ایی برابر و بدون هژمونی یا اتوریته می باشد. این رابطه هرمی تنها برای ارتباط و نقل و انتقال اطلاعات می باشد. همه تصمیمات در تمامی سطوح مشورتی(شورایی) خواهد بود.

در همه موارد ساختار تشکیلاتی و دموکراسی درونی و آزادی بیان و … انگیزه سرزندگی و شادابی و پویایی ارگانیزم زنده حزبیت مطرح می باشد. که بدون آن حزبیت تبدیل به حزبی رییس و مرئوسی و رابطه های خشک بوروکراتیک و فضای نشو و نمای چاکرمنشی و بله قربان گویی خواهد بود.

تعلیق عضویت علی جوادی

نقد سیاسی که نقد سیاستهای رهبری بلامنازع از جانب علی جوادی ست. موجب خشم رهبری و اطرافیان رهبر گردید و در یک حرکت غیر دموکراتیک او را از عضویت تا پلنوم آینده تعلیق گردانیده اند. علی جوادی در درون یک ساختار غیر دموکراتیک هرمی که حقوق اعضاء در آزادی نقد و تشکیل فراکسیون و حقوق اعضاء در مخالفت با سیاستها رهبری در آن روشن نیست تعلیق گشته است.

او می گوید، ”  اما در همان ابتدای قرار خودشان سیاه روی سفید اعلام كرده اند كه علی جوادی مدتی است كه سیاستهایی را در حزب نقد كرده است. به عبارت ساده تر من را بخاطر نقد مواضع حمید تقوایی مواخذه و عضویتم در كمیته مركزی و حزب را تعلیق كرده اند. این یعنی اقدام انضباطی بخاطر نقد سیاسی است.” 

او می گوید در قبال اتهاماتی که به او زده شد تنها سه دقیقه به او حق دفاع داده شده است. که این عمق فاجعه سرکوبگری سازمانی در حق اوست. او بدرستی می گوید در یک شرایط عادلانه می بایست شکایت از او به مراجعه ذیصلاح داده می شد و آنها اگر آن شکایت را قابل پیگیری می دانسته اند آنرا به اطلاع علی جوادی برسانند و او وقت کافی در تنظیم دفاعیات خود می داشت که به شکل مکتوب آنرا به کمسیون تحقیق ارائه می داد و کمسیون مذبور با مطالعه آن در یک قرار دیگر که سوالات بیشتری اگر در موارد ناروشن داشتن از او می پرسیدند. و دوباره تصمیمگیری را در جلسه آخری به سمع او می رساندند. آما نه او سه دقیقه حق دفاع از خود داشت! و تعلیق شد! فقط در محکمه های نهایتا استبدادی دوره قاجار با چنین نمونه های دادگاههای قرون وسطایی شاید بر بخوریم. حالا بالفرض در اساسنامه این موارد نیست. آیا همانطوریکه علی جوادی آنرا دید شما نمی توانستید ببینید؟ و اگر ندیده اید چرا نتوانستید ببینید؟ بقولی نه اینست که چون خود شما در جایگاه قاضی جانبدارانه بر مسند این قضاوت نشسته اید؟

علی جوادی در این مورد می گوید:” می بایست اعضای شاكی شكایت خود را به دفتر سیاسی حزب ارائه دهند و خواهان تشكیل كمیسیونی برای بررسی این ادعاهای خود شوند. دفتر سیاسی نیز موظف بود در صورت داشتن ادله و اسناد لازم اولیه اقدام به تشكیل كمیسیون بررسی شكایت در این مورد نماید. اما نه شكایتی تنظیم شد. نه كمیسیونی تشكیل شد. بلكه با زیر پا گذاشتن تمام این موازین یك ضرب قرار تعلیق را به رای گذاشتند. البته باید اذعان كنم كه من سه دقیقه وقت دفاع از خود در قبال این مجموعه از ادعا و اتهام را داشتم! جلسه ای دیدنی بود!”

نکته مهمتری که علی جوادی طرح می کند اینستکه به چه دلیل و به استناد به کدام و مقرارت و ضوابط حزبی(اساسنامه ایی) هیئت سیاسی تعلیق او را علنی و رسانه ایی کرده است. اگر تعلیق امر درون سازمانیست نمی بایست علنی گردد. در اینجا لطمه حیثیتی به یک عضو مرکزیت که عموما توسط کنگره انتخاب گردیده می بایست محترم شمرده شود. و تا انجام پروسه منصفانه و قانونی موضوع تعلیق مستبدانه درون حزبی باقی می ماند. می بینیم که از لحاظ اساسنامه ایی که موضوع حیثیتی افراد در کار است به این مهم اشاره ایی نشده است. که لازم است لااقل برای توجیه احکام اینچنینی ماده ایی غیر دموکراتیک را به اساسنامه آینده تان اضافه نمایید! 

در همین مورد از زبان خود علی جوادی:” به این نكته هم اشاره كنم. من هنوز متوجه نیستم كه چرا این قرار را علنی كرده اند؟ كدام مقررات و ضوابط حزبی اعلام كرده است كه رهبری حزب مجاز است اقدامات تنبیهی و انضباطی خود را بطور علنی منتشر كند؟ چرا؟ مطابق كدام موازین؟ اینهم نمونه دیگری از شتابزدگی و زیر پا گذاشتن مقررات حزبی توسط این رفقا است. “

این نمونه برخوردها تنها در اشکال توصیف شده سازمانی در اساسنامه ح ک ک که همانند همه احزاب هرمی دیگر است که کمیته مرکزی و رهبر آن تا کوچیکترین تشکل سازمانی آن می تواند اعمال قدرت نمایند. عزل و نسب و حذف نمایند. 

غیر قابل باور است افراد هوشمندی همانند علی جوادی که در این حزب و احزاب دیگر بسیار موجودند چگونه تن به چنین استبداد سازمانی می دهند و خود مجری این استبداد می شوند. البته مصاحبه علی جوادی و دیگر نوشته های او در این مورد بسیار غنی و آموزنده است لینک آین مصاحبه را در پایین همین صفحه در بخش ارجاعات نهاده ام. من می توانستم بر تک تک این نوشته که نکات بسیار ارزنده در آن بسیار است نقطه نظری را بیآفزایم، آما خود نوشته در باب تضیقق حقوق او در ساختار هرمی و ضعف اساسنامه ایی در احقاق حقوق او بسیار گویاست.

پاسخ به معضل موجود تنها نهفته در ساختاری بدون سیطره و یا اعمالگری قدرت(غیر اتوریتف) است. ساختاریکه بیشترین آزادی عمل را به همه اعضاء در بیان نظراتشان و نقد در همه سطوح سازمانی را حق طبیعی اذعان می دارد. و وجود فراکسیون در احزاب سیاسی که بروز آرا راست تا چپ، افراطی یا رفرمیستی امری غیر مترقبه نیست، می بایست بدون سر سختی و انکار پذیرفته شود. بستن فضا بحث و تبادل نظر در این موارد تنها سبب انشعاب، حذف و اخراج و تعلیق می گردد. 

تضارب آرا سبب پویایی و سرزندگی سازمانیست، پیروزی بر خطوط  افراط و تفریط در درون سازمان سبب آمادگی بیشتر اعضاء در حفظ خطوط رادیکال حزبی در داخل حزب و آمادگی در برخورد با همین نیروها در خارج سازمان می گردد. قبول استقلال ساختاری همه لایه ها همچنین اصل مهم دیگری در دموکراسی درون سازمانی و دارا بودن یک ساختار دموکراتیک پوینده می باشد.  

سئوال اینست چرا به جای شکل هرمی کنترل بالا ییها بر پایینی ها، همه لایه ها( محلات، ناحیه ها، شهرها، استانها) نتوانند با استقلال تنها در تبادل اطلاعات با هم متعلق به یک حزب باشند؟ حزبی که کنگره یعنی تجمع همه اعضاء بالاترین ارگان تصمیم گیرنده آن است، چرا نتواند کنترل و دیکتاتوری خود را از پایین به بالا اعمال نکند؟ مثلا چرا نباید مرکزیت جوابگو به استانها باشند؟ یا مثلا نمایندگان استانها جوابگوی به شهرها و به همین ترتیب؟ اینکه منطقی تر است. البته جواب به این مسئله اینست گویا مرکزیت از باقی لایه ها، افراد یا اعضای حزب بیشتر و بهتر می فهمند! و دیگران کمتر. باور کنید که اینطور نیست رفقا ی مرکزیت، اعضا هم همانند مرکزیت مطالعه و تحققیق می کنند و به یکسان می فهمند. زمان آن رسیده است که این استدلال غلط را بدور انداخت. 

چشمها را بايد شست // جور ديگر بايد ديد

جوینده

فوریه ۲۲ ۲۰۲۱

ارجاعات:

“پرسش: چه نقدی به پروسه تعلیق و اخراج از نظر حقوقی دارید؟ آیا کلیه حقوق مندرج در مصوبات در پروسه اخراج از طرف رهبری حزب کمونیست کارگری رعایت شده است؟

علی جوادی: بهیچوجه! به چند نكته پایه ای در این زمینه باید اشاره كرد. عضویت من را در حزب به جرم “اتهام”، “هتك حرمت” به حالت تعلیق در آورده اند. این اقدام را هم در پس تصویب یك قرار صورت داده اند. اما در همان ابتدای قرار خودشان سیاه روی سفید اعلام كرده اند كه علی جوادی مدتی است كه سیاستهایی را در حزب نقد كرده است. به عبارت ساده تر من را بخاطر نقد مواضع حمید تقوایی مواخذه و عضویتم در كمیته مركزی و حزب را تعلیق كرده اند. این یعنی اقدام انضباطی بخاطر نقد سیاسی است. نفس این اقدام بر علیه كلیه مصوبات و مقررات حزبی است. این سنت كمونیستی منصور حكمت در مقررات و اصول سازمانی نیست.

بعلاوه، سنت ما در مورد اقداماتی از قبیل نقض مقررات و دیسپیلین حزبی كاملا روشن و دقیق است. در چنین مواردی و از آنجائیكه فرد مورد نظر عضو كمیته مركزی است، می بایست اعضای شاكی شكایت خود را به دفتر سیاسی حزب ارائه دهند و خواهان تشكیل كمیسیونی برای بررسی این ادعاهای خود شوند. دفتر سیاسی نیز موظف بود در صورت داشتن ادله و اسناد لازم اولیه اقدام به تشكیل كمیسیون بررسی شكایت در این مورد نماید. اما نه شكایتی تنظیم شد. نه كمیسیونی تشكیل شد. بلكه با زیر پا گذاشتن تمام این موازین یك ضرب قرار تعلیق را به رای گذاشتند. البته باید اذعان كنم كه من سه دقیقه وقت دفاع از خود در قبال این مجموعه از ادعا و اتهام را داشتم! جلسه ای دیدنی بود!

به این نكته هم اشاره كنم. من هنوز متوجه نیستم كه چرا این قرار را علنی كرده اند؟ كدام مقررات و ضوابط حزبی اعلام كرده است كه رهبری حزب مجاز است اقدامات تنبیهی و انضباطی خود را بطور علنی منتشر كند؟ چرا؟ مطابق كدام موازین؟ اینهم نمونه دیگری از شتابزدگی و زیر پا گذاشتن مقررات حزبی توسط این رفقا است. “

” ما “جرم سیاسی” نداریم! در اعتراض به حكم تعلیق از حزب فوریه ۱۷, ۲۰۲۱ علی جوادی”

https://www.azadi-b.com/?p=4341

اصول سازمانی حزب کمونیست کارگری

١١– کلیه کمیته های حزبی در سلسله مراتب ستونی تشکیلات انتخابی هستند.

١٢- در سلسله مراتب تشکیلات، اصل بر تبعیت هر کمیته از مصوبات کمیته بالاتر و تبعیت همه کمیته ها از مصوبات کمیته مرکزی است.

١٤- انضباط محکم تشکیلاتی شرط لازم ادامه کاری و پیشروی یک حزب انقلابی کارگری در شرایط نامساعد و محدود کننده موجود حتی در لیبرال ترین کشورهاست. انضباط حاکم بر حزب کمونیست کارگری یک انضباط متکی بر آگاهی اعضاء بر ضروریات عملی مبارزه کمونیستی و شرایط فعالیت حزب است. دیسیپلین حزبی در درجه اول تابعی از انسجام سیاسی و معنوی حزب و پختگی و هوشیاری اعضاء و فعالین آن است. حزب کمونیست کارگری ضمن تلاش دائمی برای آموزش این دیسیپلین و تقویت این آگاهی و هوشیاری در میان اعضاء و فعالین خود، با موارد تخطی از دیسیپلین حزبی با اقدامات انضباطی معینی برخورد میکند. تذکر رسمی، خفیف ترین و اخراج (سلب عضویت)، شدید ترین اقدام انضباطی در حزب کمونیست کارگری است.

اصول سازمانی حزب کمونیست کارگری “اولین بار در آذر ١٣٧٤، دسامبر ١٩٩٥، در شماره ١٩ انترناسیونال نشریه حزب کمونیست کارگری ایران منتشر شد. این متن توسط منصور حکمت نوشته شده است.”

http://wpiranfa.com/?p=17397

موضوع: اقدامات انضباطی در مورد اعضای کمیته مرکزی 

۲۰۱۸-۰۵-۱۸

قرار در مورد تکمیل  قرار ١٠٢٦ 

تبصره زیر به بند دوم قرار ١٠٢٦ مصوب پلنوم دهم کمیته مرکزی حزب اضافه میشود:

تبصره: در شرایط استثنائی که یک عضو کمیته مرکزی به اقدامات ضد حزبی آشکار وعلنی دست بزند به نحوی که نتوان برای بررسی وضعیت او تا پلنوم صبر کرد، دفتر سیاسی میتواند عضویت او را تا  زمان برگزاری پلنوم وسیع کمیته مرکزی بحالت تعلیق درآورد. جلسه بحث در این مورد با شرکت دوسوم اعضای دفتر سیاسی رسمیت می یابد. در این جلسه علاوه بر اعضای دفتر سیاسی همه حاضرین (اعضای کمیته مرکزی و مشاورین) حق رای دارند و برای تصویب رای دوسوم اعضای حاضر دفتر سیاسی و دو سوم آرای کل حاضرین ضروری است. عضو مورد بحث نیز به این جلسه دعوت میشود.

 ضمیمه: متن قرار ١٠٢٦

قرار  ١٠٢٦

موضوع: اقدامات انضباطی در مورد اعضای کمیته مرکزی

١-  صدور حکم تذکر و توبیخ اعضای کمیته مرکزی جزو اختیارات دفتر سیاسی و پلنوم کمیته مرکزی است.

٢- صدور حکم تعلیق و اخراج عضو کمیته مرکزی از حزب در صلاحیت پلنوم وسیع کمیته مرکزی است که در آن اعضای کمیته های اصلی تشکیلاتی (در شرایط حاضر، کمیته های داخل، خارج و کردستان) و مشاورین کمیته مرکزی شرکت داشته باشند. همه حاضرین در مورد این مبحث حق رای دارند و برای تصویب، رای اکثریت اعضای کمیته مرکزی و دو سوم آراء کل حاضرین ضروری است.

٣-  مادام که عضویت عضو کمیته مرکزی در حزب معتبر است، هیچ مرجعی حق اخراج وی از کمیته مرکزی را ندارد.

٤- عضو اخراجی کمیته مرکزی میتواند از کنگره بعدی حزب استیناف بخواهد و در اجلاس ویژه رسیدگی به این امر شخصا شرکت کند.

https://wpiranfa.com/?p=10685

مصوبات پلنوم دهم کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری ایران

٢٥ تا ٢٧ ژوئن ١٩٩٩ – ٤ تا ٦ تیر ١٣٧٨

قرار ١٠٢٦
موضوع: اقدامات انضباطی در مورد اعضای کمیته مرکزی

١- صدور حکم تذکر و توبیخ اعضای کمیته مرکزی جزو اختیارات دفتر سیاسی و پلنوم کمیته مرکزی است.
٢- صدور حکم تعلیق و اخراج عضو کمیته مرکزی از حزب در صلاحیت پلنوم وسیع کمیته مرکزی است که در آن اعضای کمیته های اصلی تشکیلاتی (در شرایط حاضر، کمیته های داخل، خارج و کردستان) و مشاورین کمیته مرکزی شرکت داشته باشند. همه حاضرین در مورد این مبحث حق رای دارند و برای تصویب، رای اکثریت اعضای کمیته مرکزی و دو سوم آراء کل حاضرین ضروری است.
٣- مادام که عضویت عضو کمیته مرکزی در حزب معتبر است، هیچ مرجعی حق اخراج وی از کمیته مرکزی را ندارد.
٤- عضو اخراجی کمیته مرکزی میتواند از کنگره بعدی حزب استیناف بخواهد و در اجلاس ویژه رسیدگی به این امر شخصا شرکت کند.

قرار: ١٠٢٩
موضوع: در مورد استعفای ٥ عضو کمیته مرکزی

در رابطه با استعفای ٥ عضو کمیته مرکزی، پلنوم توجه به نکات زیر را ضروری میداند:
٭ استعفاهای ٥ عضو کمیته مرکزی، مستقل از دلایل و توجیهات شخصی و خصوصی هریک از مستعفیون، با توجه به اسناد درونی و بیرونی اصلی آنها، نظیر اطلاعیه علنی رضا مقدم و مطالب بهمن شفیق و مجید محمدی و آزاد نسیم، برمبنای یک پلاتفرم راست، تسلیم طلبانه و انحلال طلبانه صورت گرفته است. اعلام شکست کمونیسم، فراخوان انحلال حزب، تبلیغ کناره گیری طبقه کارگر از عرصه سیاسی و سپردن سرنوشت اوضاع سیاسی به احزاب مجاز در ایران، اعلام دست کشیدن مردم از خواست سرنگونی رژیم پس از انتخاب خاتمی، رئوس اصلی این پلاتفرم راستگرایانه است.
٭ پلنوم روش رضا مقدم و مجید محمدی مبنی بر پنهان کردن نظرات خود در درون حزب و عدم طرح آن در کمیته ها و مجامع حزبی ای که افتخار عضویت در آنها و فرصت کافی برای اظهار نظر آزادانه و به رای گذاشتن نظراتشان در آنها را داشتند، و سپس اعلام آن در جراید را بسیار ناپسند، فاقد حداقل شهامت سیاسی و مغایر با سنتهای حزب میداند و از این بی پرنسیپی عمیقا متاسف است.
٭ پلنوم تکاپوی هیستریک، مستاصلانه و پشت صحنه مستعفیون برای وادار کردن اعضا به کناره گیری از حزب و دست کشیدن از نفس تحزب کمونیستی را حرکتی عمیقا انحلال طلبانه و ارتجاعی و یک بدعت زشت در سنت تاکنونی چپ میداند و بشدت تقبیح میکند.
٭ پلنوم اتهامات مکتوب فرهاد بشارت به حزب، کمیته مرکزی، دفتر سیاسی، دبیر کمیته مرکزی و دبیر اجرایی حزب را آشکارا مغرضانه و مردود میداند. پلنوم لحن موهن و تحریکات غیر سیاسی نوشته فرهاد بشارت را تقبیح میکند و اقدام او مبنی بر خروج از انضباط کمیته متبوع خود و تحریک علنی علیه دفتر سیاسی و دبیران قانونی و منتخب کمیته مرکزی و تلاش او برای لغو نتیجه انتخابات قانونی کمیته مرکزی و تصمیمات مصوب اکثریت از طریق تحریک و اعمال فشار از بیرون کمیته مرکزی را حرکتی بشدت ضد- تشکیلاتی میداند که در صورت باقی ماندن او در حزب میبایست با بالاترین ترین اقدام انضباطی پاسخ بگیرد. نظر به خروج فرهاد بشارت از حزب قبل از رسیدگی به دعاوی و اقداماتش، این ارزیابی در آرشیو کمیته مرکزی ثبت میشود.
٭ پلنوم روش برخورد دفتر سیاسی به این رویدادها را روشی اصولی ارزیابی میکند و مورد تائید قرار میدهد.

قرار: ١٠٣٠
موضوع: طرح سازماندهی ارگانهای رهبری حزب

مقدمه:
طرح زیر در شیوه تاکنونی کار بالا تغییراتی ایجاد میکند. سیستم کار تاکنونی چند ضعف اصلی دارد:

١- میان فونکسیون کمیته مرکزی، دفتر سیاسی و دبیر کمیته مرکزی تفکیک لازم صورت نگرفته نوع مشغله و موضوعات مورد بحث و تصمیم گیری این ارگانها و پستها مشابه هم است.

٢- میان فونکسیونهای سیاست گذاری، رهبری و کنترل تفکیک کافی صورت نگرفته است و معلوم نیست چه ارگانی در چه سطحی به هریک از این فونکسیونها میپردازد و دامنه اختیارات هریک از نهادهای بالا در این سه عرصه چیست و چه تفاوتی با هم دارد.

٣- مقوله رهبری سیاسی و اجرایی نشسته حزب پاسخ نگرفته است.

به منظور رفع این نواقص طرح زیر سه نهاد اصلی در بالای حزب تعریف میکند (همینطور که الان هست). کمیته مرکزی، با نقش اساسا سیاست گذاری کلی و کنترل و تعیین ترکیب دو ارگان دیگر، دفتر سیاسی با وظیفه اساسا نظارت، کنترل و سیاست گذاری جاری، و دبیر کمیته مرکزی، در راس یک هیات دبیران، با وظیفه رهبری سیاسی و اجرایی حزب.

مکانیسم عملی کار چنین است:

١- کاندیداهای دبیری کمیته مرکزی (نقشی شبیه دبیرکل و یا لیدر در احزاب دیگر) پلاتفرم سیاسی و عملی و برنامه کار خود را در پلنوم ارائه میکنند.

٢- پلنوم دبیر کمیته را انتخاب و پلاتفرم او را با جرح و تعدیل های لازم بعنوان سند رسمی پلنوم تصویب میکند.

٣- پلنوم دفتر سیاسی را بعنوان نماینده مستقیم خود برای نظارت و کنترل بر کار دبیر کمیته مرکزی انتخاب میکند.

٤- دبیر کمیته مرکزی کاندیداهای خود برای هیات دبیران (مسئولین عرصه های اصلی نظیر دبیر خارج، داخل، کردستان، رئیس دبیرخانه و سردبیر ارگان مرکزی و غیره) را برای گرفتن رای اعتماد به دفتر سیاسی معرفی میکند هیات دبیران رهبری اجرایی نشسته حزب است و مستقیما بعنوان تیم تحت مسئولیت دبیر کمیته مرکزی کار میکند.

٥- هر مصوبه و قرار دیگر پلنوم برای دبیر کمیته مرکزی لازم الاجراست و به پلاتفرم عمل او افزوده میشود.

٦- هر مصوبه دفتر سیاسی بر طبق ضوابطی که پائین تر توضیح داده شده است به وظایف دبیر افزوده میشود.

٧- هر سیاست کلی و جهت گیری جدید باید به تصویب دفتر سیاسی برسد.

وظایف و اختیارات ارگانهای رهبری حزبی

١- عالی ترین کمیته رهبری حزب، کمیته مرکزی است که در کنگره انتخاب میشود.

کمیته مرکزی:
– اصول سیاست ها و جهت گیری های حزب را در فاصله دو پلنوم تصویب میکند.
– دفتر سیاسی و دبیر کمیته مرکزی را انتخاب میکند
– مرجع نهایی داوری و حکمیت در حزب است.
– مرجع نهایی حسابرسی و کنترل در حزب است.

کمیته مرکزی یک ارگان تجمعی است و فقط در نشست خود دارای اختیارات حقوقی خویش است. در فاصله دو پلنوم اختیارات کمیته مرکزی میان دفتر سیاسی و هیات دبیران به مسئولیت دبیر کمیته مرکزی تقسیم میشود.

٢- در فاصله دو پلنوم دفتر سیاسی عالی ترین ارگان سیاست گذاری و داوری و حسابرسی در حزب است.
– دفتر سیاسی بر اجرای مصوبات پلنوم توسط دبیر کمیته مرکزی و هیات دبیران نظارت میکند.
– دفتر سیاسی مرجع سیاستگذاری در مواردی است که قبلا توسط کمیته مرکزی سیاستی در مورد آن تصویب نشده است.
– دفتر سیاسی مرجع رد و قبول کاندیداهای هیات دبیران است.
– دفتر سیاسی مرجع دریافت و بررسی شکایات از دبیر کمیته مرکزی و اعضای هیات دبیران است.
– دفتر سیاسی فونکسیون هدایت مستقیم تشکیلات را ندارد و با دبیر کمیته مرکزی طرف است.
– دفتر سیاسی برای هدایت و پیگیری امور داخلی خود رئیس دفتر سیاسی را برمیگزیند.

٣- مسئولیت رهبری و مدیریت حزب در فاصله دو پلنوم با دبیر کمیته مرکزی متخب پلنوم و هیات دبیران تحت مسئولیت اوست.
– دبیر کمیته مرکزی پلاتفرم سیاسی و عملی خود را در پلنوم به تصویب میرساند. این پلاتفرم حاوی چهارچوب سیاسی و رئوس نقشه عمل اجرایی و اولویتهای رهبری حزب است. دبیر کمیته مرکزی لیدر سیاسی حزب و رئیس سازمان حزبی است.
– دبیر کمیته مرکزی برای پیشبرد وظایف خود یک هیات دبیران (متشکل از معاون دبیر و دبیران عرصه های اصلی فعالیت حزب) تشکیل میدهد.
– عزل و نصب اعضای هیات دبیران و ترمیم ترکیب آن در اختیار دبیر کمیته مرکزی است. هر عضو هیات دبیران باید از دفتر سیاسی رای اعتماد بگیرد. دفتر سیاسی هر زمان بخواهد میتواند رای اعتماد خود را پس بگیرد و خواهان معرفی فرد دیگری بشود.
– تصمیم نهایی در هیات دبیران با دبیر کمیته مرکزی است. اعضای هیات دبیران موظف به پیشبرد پلاتفرم دبیر کمیته مرکزی (مصوب پلنوم) هستند.
– دبیر کمیته مرکزی میتواند، چنانچه مصوبه ای از دفتر سیاسی را با پلاتفرم مصوب خود مغایر تلقی کند، حداکثر دوبار آن را برای تجدید نظر به اجلاس دفتر سیاسی پس بفرستد. در صورت پافشاری دفتر سیاسی بر اجرای مصوبه در دور سوم، دبیر کمیته مرکزی موظف به اجرای مصوبه و یا فراخوان دادن به پلنوم کمیته مرکزی است.
– دبیر کمیته مرکزی به دفتر سیاسی و پلنوم کمیته مرکزی گزارش میدهد. گزارش دبیر به پلنوم باید بدوا در اختیار دفتر سیاسی قرار گرفته باشد. دفتر سیاسی میتواند این گزارش را تماما تائید کند. و یا اصلاحیه های خود برآن و یا کلا گزارش آلترناتیو خود را به پلنوم عرضه کند.

http://www.wpiran.org/asnsad-mosavab-wpi/plenom/199907-pl10-qararha-kamel.htm

اصول سازمانی سازمان جوانان کمونیست

۲۰۱۸-۱۲-۱۱

٧- ارگان رهبری سازمان جوانان شورای مرکزی است. اعضای این شورا از میان کادرهای سازمان جوانان که خود را کاندید کرده اند بوسیله دفتر سیاسی حزب تعیین میشوند. انتخاب شورای مرکزی هر دو سال حداقل یکبار صورت میگیرد.  تعداد اعضای شورای مرکزی نیز بوسیله دفتر سیاسی تعیین میشود.

٩- شورای مرکزی از میان خود دبیر سازمان جوانان را انتخاب میکند. دبیر سازمان باید کادر حزب باشد و بتواند با چهره علنی فعالیت کند.

١٠- شورای مرکزی سازمان جوانان و یا هیات اجرائی حزب  میتوانند هر زمان لازم بدانند از دفتر سیاسی تقاضا کنند که انتخاب شورای مرکزی  تجدید شود.

١١- سازمان جوانان کمونیست ساختارها و سلسله مراتب تشکیلاتى خود را دارد. سلسله مراتب ستونى سازمان را یک سازمان هرمى متشکل از واحد‌هاى محلى میسازد که هر یک پیشبرد و هدایت فعالیت سازمان در محدوده جغرافیایى معینى را برعهده دارد. شورای مرکزی سازمان جوانان کمونیست در راس این هرم تشکیلاتى قرار دارد و کل فعالیت سازمان را در مقیاس سراسرى سازماندهى و هدایت میکند.

https://wpiranfa.com/?p=11987

قرار درمورد سخنگوی حزب    ۲۰۱۸-۱۲-۱۱ تصویب شده با سه رای ممتنع 

 بعنوان یکی از وجوه ابراز وجود حزب به شکل یک تشکیلات سیاسی مدرن و اجتماعی و بمنظور برقراری ارتباط فعال تر و مستمرتر حزب با رسانه ها و مدیای اجتماعی و افکار عمومی فردی بعنوان سخنگوی حزب تعیین و بجامعه معرفی میشود.

١- نحوه انتخاب و مکان تشکیلاتی

سخنگوی حزب با پیشنهاد لیدر حزب و با تایید دفتر سیاسی انتخاب میشود. انتخاب سخنگو بعد از هر پلنوم تجدید میشود.

سخنگو عضو هیات اجرائی است و در هماهنگی با دبیر کمیته مرکزی فعالیت میکند.

٢- رئوس وظایف سخنگو

وظایف سخنگو عمدتاعبارتست از:

– انتشار اطلاعیه ها ویا کلیپهای مطبوعاتی در رابطه با ظهارات و موضعگیریهای مقامات بالای حکومت در رابطه با مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی و در برخورد به مبارزات واعتراضات جاری

– اظهار نظر و انتشار اطلاعیه و کلیپهای مطبوعاتی در رابطه بامواضع دولتها ونهادهای بین المللی در قبال جمهوری اسلامی و اعتراضات جاری در ایران

– اعلام و توضیح مواضع و سیاستهای حزب در مصاحبه با رسانه ها و در کنفرانسهای مطبوعاتی

https://wpiranfa.com/?p=11993

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate