حزب کمونیست انقلابی آمریکا
چه شد، چرا… و چه باید کرد
درباره رخدادهای بی‌سابقه ۶ ژانویه ۲۰۲۱ در واشنگتن دی سی
به روز شده در ۱۱ ژانویه ۲۰۲۱ | revcom.us
ترجمه توسط: گروه کمونیست‌های انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران
|
یادداشت و به‌روزرسانی سردبیران نشریه انقلاب، ۱۱ ژانویه مقاله زیر اقدام کودتای ۶ ژانویه را بررسی میکند، هنگامی‌که گروهی از طرفداران ترامپ با حمله و اشغال کنگره برای چند ساعت، سناتورها و نمایندگان را مجبور به فرار برای حفظ جانشان کردند و موقتاً کنگره را از تصدیق پیروزی آشکار بایدن در انتخابات متوقف کردند. در پاسخ، نانسی پلوسی رهبر دموکرات‌ها از مایک پنس خواسته است تا ترامپ را با استفاده از ۲۵مین متمم قانون اساسی ایالات‌متحده (که به کابینه اجازه می‌دهد رئیس‌جمهور را به دلیل “ناتوانی در انجام ترک قدرت و وظایف کارش” برکنار کند) از قدرت برکنار کند. و گفته است که اگر آنها (مایک پنس و دیگر اعضا کابینه ترامپ) این کار را نکنند، او برای استیضاح ترامپ حرکت خواهد کرد. بندهای(ماده های) استیضاح توسط دموکرات‌های مجلس تهیه شده است، که بر “تحریک شورش” توسط ترامپ و مسئولیت دامن زدن به خشونت اوباش و اراذل فاشیست در پایتخت در ۶ ژانویه، باهدف ایجاد اخلال و جلوگیری ازآنچه قرار است معمول تصدیق پیروزی بایدن در انتخابات است، متمرکز(زوم) شده است. این اتفاق و همچنین حوادث هفته گذشته، که با حداقل ۵ کشته که اکنون با هجوم به اشغال کنگره توسط اراذل‌واوباش نسبت داده‌شده،. بی‌سابقه است. به همین دلیل، بسیاری از جمهوری‌خواهان اصلی نیز نسبت به این اقدامات(استیضاح ترامپ) ، ازجمله سناتورهایی مانند رامنی، تومی ، مورکوفسکی، ساسه (Romney, Toomey, Murkowski, Sasse) و دیگران، با صراحت ابراز همراهی می‌کنند. همچنین واضح‌تر و آشکارتر شده است که ترامپ همچنان بسیار خطرناک باقی می‌ماند. از شروع جنگ توسط ترامپ، که احتمالاً حتی می‌تواند جنگ هسته‌ای- به‌عنوان آخرین گزینه که تلاشی ناامیدانه برای حفظ قدرت در شرایط “اضطراری” یا به خاطر “ازنظر روانی نامتعادل شدن” هست، باید جلوگیری شود. سخنگوی دموکرات مجلس نانسی پلوسی با ترس درملأعام به همه گفت که او با مارک میللی رئیس ستاد مشترک در مورد “اقدامات احتیاطی موجود” برای جلوگیری از شروع اقدامات نظامی ترامپ در خارج از کشور یا استفاده از تنها قدرت خود برای پرتاب سلاح‌های هسته‌ای صحبت کرده است. (نیویورک‌تایمز، ۹ ژانویه) خطر جدی که ترامپ برای تحریک و بسیج بیشتر و احتمالاً تلاش برای یک کودتای دیگر که حتی جدی‌تر و خطرناک‌تر از کودتای ۶ ژانویه همچنان وجود دارد، به‌ویژه با داشتن یک پایگاه فاشیست متشکل از اوباش و اراذلی که به‌طور خطرناکی با دروغ کامل که گویا ترامپ برنده انتخابات است تحریک‌شده‌اند و اینکه خطر برای به دست گرفتن قدرت توسط بایدن بسیار زیاد است. نکته اصلی این است: ترامپ باید در سریع‌ترین زمان ممکن از سمت خود برکنار شود و کل رژیم ترامپ/پنس باید در تاریخ ۲۰ ژانویه باید برود! این ازنقطه‌نظر منافع بشریت، که با خطرهای موجود توسط ترامپ و رژیم او افزایش‌یافته، حیاتی است. ابزارهای قانون اساسی مانند متمم قانون ۲۵، و/یا استیضاح و محاکمه سریع، می‌توانند از ابزارهای کلیدی برای تحقق این امر باشند. این واقعیت که این گزینه‌ها به‌طورجدی روی میز است مثبت است. سؤال این است که آیا نیرویی متشکل از ده‌ها میلیون نفر که از هر آنچه ترامپ نمانیدگی میکند متنفر هستند و علیه او رأی داده‌اند و همه‌کسانی که چهارشنبه گذشته با دیدن این نمایش زشت نگران و خشمگین شده‌اند، با قدرت و نیروی اخلاقی کافی برحق تقاضای برکناری او را می‌کنند تا این نیاز عاجل و فوری برآورده شود. |
در ۶ ژانویه دو اتفاق بسیار مهم افتاد.
نخست، دونالد ترامپ اقدام به کودتا کرد. او روزی که قرار بود بایدن رسماً از سوی کنگره به‌عنوان رئیس‌جمهور بعدی تائید شود جمعی از اراذل‌واوباش را فراخواند که برای اعتراض به واشنگتن دی سی بیایند. ترامپ هواداران اراذل‌واوباشش را طی بیش از یک ساعت سخنرانی تحریک کرد و از آنها خواست که به سمت پایتخت حرکت کنند و “قدرت و زورشان را نشان دهند”. سپس اراذل‌واوباش را به کنگره فرستاد و به مدت چند ساعت حاضر نشد آنان را آرام کند. پرچم‌های کنفدراسیونِ جنوبِ برده‌دار همراه با پرچم آمریکا و پرچم مخصوص ترامپ که علامت تبرهای جنگی روی آنها نقش بسته بود به اهتزاز در آوردند. برخی از این‌ها مسلح بودند، از دیوارها بالا رفتند و پنجره‌ها را شکستند و تقریباً بدون اینکه کسی مانعشان شود وارد سالن‌های کنگره شدند و قانون‌گذاران را به وحشت انداخته و دفاترشان را تخریب کردند. آنها یک خواسته داشتند: باوجودآنکه دونالد ترامپ در انتخابات قاطعانه شکست‌خورده است، به‌طور غیرقانونی برای چهار سال دیگر در قدرت بماند.
دوم، این اقدام کودتا شکست خورد. سناتورها و نمایندگان کنگره، از هر دو حزب، موفق شدند گرد هم بیایند تا آنچه را قانوناً وظیفه‌شان است، یعنی تائید نتایج رأی همه ایالت‌ها که قبلا تایید و تصویب شده بود، انجام دهند. و به‌این‌ترتیب، یک گام مانده به آخر در رسمیت بخشیدن به ریاست جمهوری بایدن و گذار مسالمت‌آمیز قدرت را بردارند. گام آخر مراسم تحلیف در روز ۲۰ ژانویه است. (۱)
اما باید مکث کنیم و بپرسیم صحنه‌های شکستن پنجره‌ها و واژگونی مبلمان و برهم زدن دفاتر نمایندگان و سناتورها و زوزه کشیدن اراذل‌واوباش و ترسیدن قانون‌گذاران و شُل آمدن و ناکارآمدی پلیس چه چیزی در مورد فوق‌العاده بودن اوضاع را نشان می‌دهد؟ مفسرانِ جریان اصلی رسانه‌ها کاملاً درست می‌گویند که چنین واقعه‌ای در عصر مدرن بی‌سابقه است و برای مقایسه آن در تاریخ آمریکا مجبورند تا آنچه به‌طور مشابه در جنگ داخلی اتفاق افتاد بازگردند. اما آنها به‌هیچ‌وجه به‌اندازه کافی در مورد عمق درگیری‌هایی که باعث سربلند کردن ابراز و تجلی شدید شده است صحبت نمی‌کنند.
تهدید پایان نیافته است: قسمت اول
علیرغم شکستِ روز چهارشنبه اما این تهدید برطرف نشده است. اول اینکه، ترامپ هنوز در سمت خود باقی است. بر اساس گزارش‌های مطبوعاتی، آدم‌های خود ترامپ در کاخ سفید می‌گویند، “ترس از این دارند که اگر ترامپ حتی برای چند روز در سمت خود باقی بماند، می‌تواند دست‌به‌کارهایی بزند که موجب خشونت و مرگ بیشتر منجر شود”؛ آنها از “ذهنیت تدافعی برای فرار از افشا شدن” هنوز از اقدامات پیروان خود در روز چهارشنبه دفاع میکند، صحبت می‌کنند. اراذل‌واوباش او هنوز در خیابان‌های واشنگتن هستند. تعداد نسبتاً کمی توسط پلیس دستگیرشده‌اند.(۲) اراذل‌واوباش طرفدار ترامپ در شهرهای دیگر هم به خیابان آمدند.
اما معضل، بزرگ‌تر از این جمعیت اراذل‌واوباش است. زیرا حتی پس از پراکنده شدن اراذل‌واوباش، تقریباً بیش از ۱۵۰ نفر از نمایندگان کنگره جمهوری‌خواه، ازجمله دو نفر رهبر نمایندگان جمهوری‌خواه، همراه با هفت سناتور جمهوری‌خواه هنوز هم رأی دادند تا به‌طور غیرقانونی مانع از آن شوند که بایدن وارد کاخ سفید شود. یک نظرسنجی به نقل از روزنامه واشنگتن‌پست ادعا کرد، نزدیک به ۴۳ تا ۴۵ درصد از رأی‌دهندگان جمهوری‌خواه از این تهاجم ارتجاعی حمایت می‌کنند.
به این دلایل-و همچنین به دلیلی اساسی‌تر که اجازه می‌دهد چنین تلاش گستاخانه‌ای برای انجام یک کودتای فاشیستی مجازات نشود تا مبادا این تبدیل به بدعت شود- ترامپ باید در اسرع وقت از سمت خود برکنار شود.
تهدید پایان نیافته است: قسمت دوم
آنچه در ۶ ژانویه اتفاق افتاد ازآنجا آغاز نشد که ترامپ خواستار آمدن هوادارانش که به واشنگتن شد. ماجرا از زمان رئیس‌جمهور شدن ترامپ آغاز نشد. ماجرا بزرگ‌تر و عمیق‌تر از ترامپ است. این به‌خودی‌خود از ترامپ هم خطرناک‌تر است، هرچند که وی نقشی حیاتی در استفاده از این شکاف‌ها و منسجم و به‌صف کردن طیف متنوعی از نیروهای فاشیست بازی کرده است.
از اواسط دهۀ ۱۹۹۰ تا همین امروز، باب آواکیان در آثار متعدد خود، عمیقاً به اینکه چرا و چطور این اتفاق افتاده است و دینامیک‌های رژیم ترامپ را تحلیل کرده و رهنمود حیاتی در مورد اینکه چگونه باید علیه آن مبارزه کرد، داده است. اگر می‌خواهید به‌طورجدی درک کنید که ما با چه روبرو هستیم- و آنچه در روز چهارشنبه اتفاق افتاد که ماهیت مرگ و زندگی چنین درکی را روشن میکند- باید به آثار آواکیان رجوع کند.
به‌طور خلاصه، یک جنبش فاشیستی برای بیش از ۴۰ سال ایجاد شده است- جنبشی که در آن کل مردم تقریباً به معنای واقعی کلمه در جهانی متفاوت زندگی می‌کنند، جایی که درک آنها از واقعیت توسط تخیلات ارتجاعی مدارس مسیحی و کلیساهای متعصب، فاکس نیوز/و گفتگوی رادیویی و وب‌سایت‌های مروج تئوری‌های توطئه جنون‌آمیز و غیره که این افراد در باورهایشان تقویت تقویت‌شده‌اند که حقوقی که سیاه‌پوستان و دیگر ملیت‌های تحت ستم برای آنها جنگیده و به دست آورده است تهدیدی برای آنها محسوب می‌شود و یا جایگاه آنها را کاهش می‌دهد. آنها بر این باورند که باید مبارزه و چالش‌هایی که زنان علیه شیوه‌های تابع شدن آنها می‌کنند، و یا به رسمیت شناختن انسانیت افراد دگرباش(LGBTQ)، در هم شکنند. به آنها آموخته‌شده است که بیگانه هراس باشند و از مردم کشورهای دیگر متنفر باشند یا حداقل آنها را با تحقیر نگاه کنند. به آنها آموخته‌شده است که بازوهای سرکوبگر دولت- پلیس و ارتش را پرستش کنند- و درواقع بسیاری از این افراد در آن مؤسسات تحصیل و کار کرده‌اند. باب آواکیان به بصیرت ران ریگان (پسر مترقی رئیس‌جمهور سابق [فاشیست] رونالد ریگان) اشاره‌کرده است که اظهار داشت که چرا این افراد از نزدیک با ترامپ هم هویتی می‌کنند، این است که ترامپ از همان مردمی متنفر است که این‌ها هم متنفرند.
برخی از مهم‌ترین عوامل کلیدی این حرکت کلی، ده‌ها ساله به سمت فاشیسم چیست؟ ایالات‌متحده با چالش‌های بی‌سابقه‌ای در سراسر جهان روبرو می‌شود- ظهور چین به‌عنوان یک رقیب امپریالیستی، جابه‌جایی اقتصادی و اجتماعی درنتیجۀ جهانی‌سازی دیوانه‌وار تولید سرمایه‌داری، رشد بنیادگرایی اسلامی شرورانه مخالف سلطۀ امپریالیستی که بر شالوده‌ای ارتجاعی قرار دارد. در مواجهه با این عوامل، و تحت تأثیر یک جهان‌بینی متفاوت و تغییراتی که در خود جامعۀ ایالات‌متحده رخ داده است(ازجمله تغییر ترکیب نژادی) بخش‌هایی از طبقۀ حاکمه آمریکا وارد جنگ برای تجدید سازمان‌دهی جامعه بر مبنای سفیدسالاری عریان و مسیحی-فاشیستی شده‌اند و آن را تنها راهکار به‌عنوان یک هنجار منسجم برای تغییر وضعیت جهان می‌بینند.
به‌طور خلاصه، این فاشیست‌ها برای شکل دیگری از حکومت می‌جنگند، یک‌شکل آشکار دیکتاتوری که در آن‌کسانی که با مبارزه تلخ تحت این شکل از حاکمیت سرمایه‌داری به برخی از امتیازات و مواهب حقوقی و عزت را رسیده‌اند، حتی به موقعیت مادون خفقان‌آورتر رانده‌شده‌اند، و کسانی که مقاومت می‌کنند، یا می‌خواهند برای جهانی بهتر و عادلانه مبارزه کنند، هیچ حقی جز سلول زندان یا بدتر از آن دریافت نمی‌کنند.
بسیاری از مفسران در روز چهارشنبه به عناصر زیادی همچون نژادپرستی، مگالومانیا ترامپ (تمایل دیوانه به قدرت)، فساد و معامله برای منافع خود، ایجاد رعب و وحشت در مقابل مخالفان – اشاره می‌کنند و همه این‌ها به‌وضوح در بازی و نمایش سهیم بودند. اما در قلب آن- و آنچه هنوز با آن روبرو نشده‌اند- فاشیسم است.
چه باید کرد
یک نیاز واقعی به پیگیریِ و پاسخ به فراخوان‌های تشکل “رفیوز فاشیسم” – Refuse Fascism– در دوره است. زیرا تشکل رفیوز فاشیسم(علیه فاشیسم) در این دوره کماکان و به شکل‌های مختلف مبارزه را ادامه می‌دهند. نه‌تنها پیشبرد این مبارزه نه‌تنها برای پیش برد نبرد فوریِ کنونی حیاتی است بلکه تداوم مبارزه علیه فاشیسم در دورۀ بایدن هم برای حل آن حیاتی خواهد بود. به نام بشریت، ما از پذیرش یک آمریکای فاشیست خودداری می‌کنیم.
درعین‌حال و در تأکید بر آنچه در بالا گفته شد، رفتن به سراغ آثار باب آواکیان و خواندن آنها تعیین‌کننده است. زیرا به ما امکان می‌دهد به‌طور علمی بفهمیم این فاشیسم از کجا آمده، خطرش چیست و مهم‌تر از آن، چگونه می‌توانیم فراتر از چرخۀ رفت و برگشتی از یک‌شکل حاکمیت امپریالیستی به شکل دیگری از حاکمیت امپریالیستی که مردم سراسر جهان را خرد و خفه و قتل‌عام میکند (هرچند که شکل فاشیستی آن تبه کارانه تر و بی‌رحمانه‌تر است و تهدیدی برای موجودیت بشریت هست) برویم. این امر [سراغ آثار و افکار باب آواکیان رفتن] نه‌تنها برای شکست دادن فاشیسم بلکه برای فعالیت عاجل جهت دست یافتن به رهایی واقعی بشریت و جلوگیری از فاجعه زیست‌محیطی، اکنون و در روزها و سال‌های آینده تعیین‌کننده است.
توضیحات:
۱- عده‌ای از کسانی که قبلاً با ترامپ همکاری بسیار نزدیک کرده بودند (افرادی مانند مایک پنس معاون رئیس‌جمهور و میچ مک کانل رهبر جمهوری‌خواه سنا) قاطعانه با حرکت او مخالفت کردند. زیرا، ازنظر این نیروها، خواست ترامپ (یعنی، لغو نتیجه انتخابات) باعث ایجاد و افزایش درگیری‌ها در ایالات‌متحده شده و به‌طورکلی “تصویری” ارائه می‌دهد که برای “مقام” جهانیِ آمریکا مضر است– به‌ویژه در شرایطی که آمریکا درگیر رقابتی مهلک در عرصه اقتصادی، سیاسی و نظامی با قدرت‌های امپریالیستی دیگر هست. این افراد فاشیست هستند ولی حاضر نشدند کل آیندۀ پروژۀ خود را فدای سرنوشت فوری دونالد ترامپ کنند.
۲- آنچه ماجرا را خشم برانگیزتر میکند این است که برخی از خوک‌ها(پلیس‌ها) با اوباش سلفی می‌گرفتند و به شکل‌های مختلف با آنها همراهی و همکاری می‌کردند. این رفتار را مقایسه کنید با برخورد بی‌رحمانه‌ای که در سال گذشته با تظاهرکنندگان ضد نژادپرستی و خشونت پلیس داشتند.
برخی از ایرانیان سلطنت‌طلب و همچنین مجاهدین خلق طرفدار ترامپ که خواهان حمله نظامی دولت فاشیست ترامپ به ایران هستند نیز در تظاهرات اراذل‌واوباش ترامپ در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ در واشنگتن دی سی شرکت کردند.
ننگ و نفرت بر آنان باد.
