سعید صالحی نیا و« مناظره» با چاشنی ِ دروغ!

سعید صالحی نیا دست ِ کم در دو « مناظره» از سه مناظره اش بامن نشان داده که نمی تواند بدون دروغ ومزه پرانی ومتلک گویی حرف اش رابزند وبه پیش ببرد. او از قرار ِمعلوم می نویسد تا به زعم ِ خودش مخالف ِعقیدتی ِخود را به هر طریق و راه و روشی که صلاح می داند خلع ِ سلاح و تخریب ِ شخصییت کند. در جدیدترین به اصطلاح مناظره اش بامن با عنوان ِ « بخش ِ سوم مناظره با خدامراد فولادی در موضوع ِ مارکسیسزم ضد ِ لنینیزم ِ او» که ظاهرن در پاسخ به مقاله ی مستند و تئوریک ام « سعید صالحی نیا: لنینیستی که نمی داند لنینست است» نوشته، پایه ی هجویات ِ موسوم به مناظره اش را برطبق ِ روال ِ خود بر دروغ می گذارد و می نویسد:« من دومقاله در سال۲۰۱۳ و سال ِ ۲۰۱۴ یعنی ۸ و۷ سال ِ پیش در نقد ِ ایشان- یعنی درنقد ِ خدامراد فولادی- نوشتم. خوب بود اگر ایشان همان زمان و متناسب- با موضوع- به پاسخ می نشست.». منظور ِ صالحی نیا که آن را شکسته بسته وبا لکنت ِزبان و قلم نوشته و من درمیان ِ دوخط اصلاح کرده ام این است که « خدامرداد»- نام ِ مرا ازشدت ِ عصبانییت با متلک و تمسخر چنین نوشته، روشی که از پیشوای اش منصورحکمت به ارث برده- تازه بعد از۷ یا ۸ سال به صرافت افتاده به آن دو مقاله پاسخ دهد. آیا سعید صالحی نیا راست می گوید و به راستی من ِ « خدامرداد!» بعد از ۷، ۸ سال به «  نقدها»ی او پاسخ داده ام؟ اگرخواننده گان مقاله ی« سعید صالحی نیا: لنینیستی که نمی داند لنینیست است» را که بازنشر ِ همین مقاله در پاسخ به دومین مقاله ی ایشان با عنوان ِ « چند پاسخ ِ دیگر به خدامراد فولادی و نقدش به لنینیست هااز موضع راست» است خوانده باشند متوجه خواهندشد که  در همان زمان ِ انتشار ِ آن مقاله ی ایشان یعنی ۷ سال ِ پیش نوشته شده است و اکنون باز پخش شده است. به این دلیل که من در پاسخ ام به ایشان در همان زمان تاکید کرده ام که مقاله ی سعید صالحی نیا هنوز در صفحه ی نخست ِ سایت ِ آزادی ِ بیان موجود است. در واقع من به فاصله ی ۳ یا ۴ روز به مقاله ی کذایی نامبرده جواب دادم و نه بعد از ۷ یا ۸ سال. آقای صالحی نیا! چرا می خواهید با چنین دروغ هایی من را کوچک وخودتان را بزرگ جلوه دهید؟ من و خواننده گان ِ من و خودتان را چه تصور کرده اید؟ می خواهید این گونه کسب ِ اعتبار کنید؟ اعتباری که با دروغ و شانتاژ و متلک گویی و مزه پرانی حاصل شود به چه درد ِ شما می خورد؟ این از مقاله ی دوم شان که همان موقع یعنی همان ۷ سال ِ قبل پاسخ گرفت. اما، این که چرا به مقاله ی اول ایشان پاسخ ندادم دلیل موجه دارد، و آن این که او درآن مقاله باعنوان ِ« دراهمییت ِ نقدهای خدامراد فولادی به لنینیزم و چند نکته»( عنوان مقاله را مقایسه کنید با سومین مناظره اش بامن) ، در همان ابتدای مقاله می نویسد:« چهاردهمین مقاله و بخش ِ آخر ِ مقالات ِ خدامراد فولادی درنقد ِ لنینیزم منتشر شد. من به خدامراد ِ فولادی{ آن موقع هنوز خدامراد خدامردادنشده بود!} به خاطر ِ زحماتی که کشیده و به طور ِ مستند بسیاری از گلکاری{؟} های لنین را برای نسل ِ جوان و کمونیست های ایران با زبانی بسیار ساده و شفاف و شجاعانه ارائه داده تبریک می گویم. او به خوبی می داند که نقد ِ لنین و لنینیزم شجاعت ِ زیاد می خواهد.» و درپایان ِ همان مقاله آمده است:« من مطمئن هستم خدامراد فولادی همه ی حرف های اش را نزده همانطور که قبلن هم در زمان ِ اعتقاد به لنینیزم نایستاد و جلوآمد. همه ی ما اینطور هستیم. من تلاش ِ خدامراد فولادی را ارج می گذارم و به همه ی عاشقان راه ِ آزادی و سوسیالیسم فراخوان می دهم که به این راه – یعنی راهی که خدامراد فولادی گشوده- ادامه دهند و کار را گسترده تر کنند»( پایان ِ نقل ِ قول از تعریف و تمجید ِ صالحی نیا از من در اولین مقاله اش در ۸ سال ِ قبل که می گوید چرا به آن پاسخ نداده ام.). حال، سوآل ام از صالحی نیا و خواننده این است که : آیا زیر ِ سوآل بردن من ازاین که چرا ۸ سال ِ قبل به نوشته ی او- که نیاز به پاسخ نداشت- پاسخ نداده ام  غیرازاین است که خواننده را به این تصور بیاندازد که او کل ِ دیدگاه های مرا زیر ِ سوآل برده و من از پاسخگویی به او درمانده بودم؟ از کسی که ۳ یا ۴ روزتاخیردرپاسخگویی به « نقدی» که پاسخ هم گرفت را۷ سال تعبیر وتبلیغ می کند چه انتظاری می توان داشت؟ تصورش را بکنید صالحی نیا و رفقای  همفکروهمهدفش قدرت ِ سیاسی را در ایران تصاحب کنند- او پیرو ِ منصور حکمت است و یقینن مانند ِحکمت و حکمتیست ها در صدد ِ کسب ِ قدرت هم به نیروی « مردم» هست حتا اگر انکار کند- آن وقت چه دروغ بازاری در این کشور و جامعه ی دروغ برباد داده و ویران شده برپا خواهدشد؟ جناب ِ حکمت! آخر این چه بدعت و حکمتی بود از خود به جاگذاشتی که دنباله روان ات جز با دروغ و متلک وجوک گویی نمی توانند نیات شان را به پیش ببرند؟ 

من به همین پاسخ ِ کوتاه ِ افشاکننده ی ماهییت ِ ایشان بسنده می کنم. خوانندگان می توانند به اصطلاح نقد ِ سوم ِ ایشان را که یکی دو هفته ی قبل در سایت ِ آزادی ِ بیان منتشر شد بخوانند و با شناختی که از او کسب کرده اند قضاوت کنند ارزش ِ پاسخ گویی و وقت تلف کردن دارد؟ عنوان مقاله:« بخش ِ سوم مناظره با خدامراد فولادی در موضوع ِ مارکسیزم ِ ضد ِ لنینیزم ِ اوست.». ازنظر ِخودم چنان ارزشی ندارد چرا که وقت تلف نمودن برای طلا کردن ِ مس است، جناب ِ صالحی نیا! 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate