فلسفه “ضرورت” ناتو و ناتو گشایی!

فلسفه موجودیت ناتو و کشور گشایی آن، به این بخاطر است تا در مقابل قدرت های حریف ناتو به هر وسیله ای از منافع بورژوازی کشورهای هم پیمان دفاع نماید. اگر ما از این سناریوی ساخته شده ماشین میدیای ناتو در تجزیه و تحلیل علل بحران اوکراین فاصله بگیریم، این منطق به حریفان ناتو و کشور گشایی او نیز، همان حقی را می دهد که به ناتو.  ناتو سی سال است روی شکم حریف زمین خوردۀ خود لگد می زند، تحقیر می کند و نه تنها با خارج کردن کشورهای حوزه نفوذ حریف و ناتو گشایی، بلکه در هر لشکر کشی به هر نقطه ای از جهان و به هر مناسبتی؛ دیوار برلین، سقوط شوروی و شکست بلوک شرق را بر رخ حریف می کشد و دست بردار نیست تا هم ایشان و هم عالم را مطیع سر به زیر ناتو نگه دارد. و می خواهند این روند را تا جای تداوم داده که هیچ کسی یارای قد علم کردن در برابر خواسته های ناتو نباشد. اگر من ناسیونالیست، بخصوص نوع روسی آن بودم، هرگز اجازه این همه تحقیر را به ناتو نداده و پوتین را روی سرم می گذاشتم. اما من کمونیست هستم و با بورژوازی از هر دو طرف این سناریوی به یکسان مشکل دارم.

من این جنگ را نتیجه منطق رقابت بورژوازی هر کشوری برای کم و زیاد کردن سهم خود از محل استثمار نیروی کار کشوری و بین المللی می دانم و به این خاطر در تعجبم چرا وقتی خیلی ها دانسته یا ندانسته به مُبلغ ماشین میدیای ناتو تبدیل شده و شروع جنگ را نه زمانی که آمریکا از یک قاره دیگر آمده بغل دست طرف برای تحقیر بیشتر آنان، بلکه از زبان ناتو این جنگ را “جنگ پوتین” می نامند؟ این جنگ همان اندازه جنگ پوتین است که جنگ بایدن، ماکرون، زلنسکی، جانسون و… . از منظر منطق مبارزه کارگران با سرمایه داری، قائل شدن هر تفاوتی بین این دو، پذیرش صورت مساله از طرف ناتو است. 

آنانی که خام اندیشانه فکر می کردند پایان جنگ سرد و سقوط بلوک شرق پایان جنگ و رقابت امپریالیست ها در جهان است، در اشتباه بودند. در نظام سرمایه داری، شاید شکل رقابت و جنگ از لحاظی تغییر کند، اما آنها از این نظام جدا ناپذیر هستند. خصومت ورزیدن میدیای سخیف بورژوازی با کمونیسم تا جایی است که بخاطر اینکه روزی روزگاری روسیه اسم کمونیسم با خود حمل کرده، او را مستحق چنان مجازاتی می داند که تا صد سال دیگر هیچ کشوری جرئت نکند از این اسم نام برده و با ناتو مخالفت نماید. کمپ ضد کمونیست در این بحران می فهمد چه خطی را دنبال می کند، اما تعجب من این است بعضی از جریانات و اشخاص اپوزیسیون در اظهار نظر، تجزیه و تحلیل در مورد اوکراین، روسیه و ناتو… به دنباله رو ماشین میدیا تبدیل شده و انسان فکر می کند سخنگویی ناتو هستند!

نیرنگبازان و خام اندیشان سعی می کنند مردم قبول کنند که این جنگ نتیجه جنایت پوتین است؛ یا از آن طرف، این را ناشی از بد نیتی جانسون، بایدن، و زلنسکی قلمداد کنند، تا منطق رقابت و کشمکش ذاتی نظام سرمایه داری را معاف نمایند. قبول این سناریو از هر طرف، ادامه وضع موجود و بن بست و تناقضاتی است که نه روسیه و نه ناتو یارای حل آن نیستند و به این دلیل مجبورند با جنگ و نابودی مردم، نظام فاسد شان را نگه دارند. تنها کسانی می توانند منطقی جلوی این گونه جنگ ها و بحران ها بگیرند که با بورژوازی روسیه تحت رهبری پوتین و با فلسفه وجودی ناتو و کشور گشایی آن مبارزه کنند. راه حل صلح برگشت ناپذیر ایجاد یک بین الملل کارگری و کمونیستی است که ناتو اولین سد مانع برای پیشبرد این هدف است. 

محمد جعفری

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate