خطر کمتر اعتصاب، تحصن و تظاهرات از کولبری!

اگر کارگران کولبر تشکل های خود را تشکیل بدهند و به کمک سایر بخش های این طبقه در مراکز شهرها با اعتصاب، تحصن و تظاهرات یقه دولت بورژواها را برای سه خواست لذیل بگیرند: ١ بیمه تامین اجتماعی شایسته، ٢ تامین شغل مناسب برای کولبران؛ ٣ یا کولبری (۱) مانند هر شغل دیگر آزاد باشد- و دست نیروهای نظامی و به گلوله بستن آنان را کوتاه کرد؛ خطر این اقدامات از خطر کولبری کمتر است. اما چون سنت مبارزه جمعی اعتصاب، تحصن و تظاهرات در میان آنان و کلاً در جامعه نهادینه نشده است، کولبران روزمره با تمام خطراتی که اولی دارد به آن روی می آورند، اما هنوز کار مهم و اقدام جدی در راستای دومی انجام نشده است!

در برخی موارد، هر هفته یک تا چند اتفاق ناگوار مانند کشته و مجروح شدن کولبران توسط نیروهای حکومت ضد کارگر جمهوری اسلامی رخ می دهد که آخرین آن درج خبر کشته و مجروح شدن ١٣٢ کولبر و کاسبکار ثبت شده در “کولبر نیوز” در ٦ ماە نخست سال ١٤٠٠ است! 

فعالین سیاسی و مدنی که اغلب مخاطب شان مردم کرُدستان است، راجع به معضل کولبری هر از چندگاهی مقاله می نویسند، جلسات سخنرانی، میزگرد، مصاحبه و مناظره برگزار می کنند، “کولبر نیوز”، ویدیو و فیلم برای قربانیان تهیه و پخش می کنند. آنان فکر می کنند هر کدام بیشتر صحنه های دلخراش و وحشتناک تر از زندگی کولبران تهیه نماید، بیشتر دین مطلب کولبر را ادا کرده است. البته نفس اعتراضات به جنایات جمهوری اسلامی کاری مثبت است، ولی این جنبه مثبت هرگز توجیه کننده غیبت یک سنت مبارزه جمعی که با تشکل یابی کارگران ممکن می شود، نیست.

هر کسی بر مبنایی سنت اجتماعی و گرایش سیاسی و فکری که به آن تعلق دارد به مساله کولبری و کولبران می پردازد. در فرهنگ اپوزیسیون ایرانی، سنتی که کولبر بتواند راهی را در پیش بگیرد که در قدم اول خود و در قدم بعدی جامعه را آماده کند تا زندگی و حیات خود را از خطر نجات بدهد، بشدت ضعیف است.  به این خاطر، ایشان چند دقیقه وقت خود و خواننده را به چاره اندیشی و راه حل نشان دادن که مهم ترین آنها فعالیت برای تشکل یابی کارگران است، اختصاص می دهد. لذا تاکنون کار مهمی در بسیج مردم برای اعتصاب، تحصن و تظاهرات در مرکز شهرها و تلاش برای ایجاد تشکل یابی جهت پایان دادن به این مصیب، صورت نگرفته و در واقع اپوزیسیون در این زمینه خیلی وارد نیست.

یک سنت اجتماعی برای قربانیان و درد و رنج آنها، فقط شعر و نثر می سرائید و چارت و جدول ارائه می دهد. اما برای تفهیم، توجیه و آموزش سنت مبارزه جمعی مردم، فعالیت لازم بلند نیست. یک سنت، معضل کولبران را به مساله سهم خواهی ناسیونالیسم کرُد نقب می زند و فراموش می کند که آن سوی مرز سی سال است بدست برادران کرُد اداره می شود- ولی کارگران آنجا وضع بهتری از این سوی مرز ندارند و بخش های از آنان بجای کولبری؛ به کشورهای اروپایی و… فرار می کنند. من تا بحال خیلی از نوشته های دلسوزان کولبران را نگاه کردم که بیشتر آنها ذکر مصیبت است تا راه حل نشان دادن. بیشتر بیان کننده درد است تا جستجوی درمان درد. داد و فریاد و شکوائیه است تا شکوفا کردن قابلیت جامعه برای افسار زدن به سر قاتل کولبران. راه و روش این سنت های اجتماعی برای کولبران در نهایت ادامه وضع موجود است و غیر از ماتم گرفتن… راه حل عملی برای رفع این مشکل ندارند. خلاصه این اقدامات تاکنون خیلی موثر نبوده و وضعیت کولبران را تغییر نداده است. حلقه اصلی که در تمام این فعالیت ها گم شده است، اشاعه سنت فعالیت جمعی و متشکل کارگری و کمونیستی برای پایان دادن به این وضعیت است.

من هم به عنوان یک کمونیست می خواهم سنت مبارزه جمعی اعتصاب، تحصن و تظاهرات و متشکل شدن که راه حل کارگری به معضل این بخش از طبقه کارگر است، به تمامی کولبران و دلسوزان آنان پیشناد کنم. بحث من راجع به غایب بودن سنت و گرایش کارگری و کمونیستی یعنی مبارزه متشکل، اعتصاب، تحصن و تظاهرات و هر نوع مبارزه جمعی در مراکز اصلی است که باید از این پس چراغ راهنمایی مبارزه کولبران و طبقه کارگر و مردم شرافتمند برای تحقق سه خواست یاد شده باشد. اگر کارگران به این سنت ها متوسل شوند و خود را بسیج نمایند و در مقابل ادارات دولتی و جنایتکارانی که مزدوان خود را به جان کولبران انداخته اند، حقشان بخواهند، می توانند رژیم را افسار کنند. اگر نثر، طنز، شعر و تهیه کردن چارت و آمار و زندگی نامه کولبرانی که زیر بهمن رفتند و از کوه به دره سقوط کردند را هم جای در این مبارزه داشته باشد؛ باید آن را بعنوان ماتریال مبارزه جمعی اعتصاب، تحصن و تظاهرات نگاه کرد. کارایی و قدرت سنت های اجتماعی اعتصاب، تحصن و تظاهرات را باید در جایگاه واقعی آنها برجسته نمود، توضیح و نشان داد. تنها بوسیله تشکل می توان رفت و جلوی نهادهای حکومتی را گرفت و پروژه کولبران برای سه خواست (بیمه تامین اجتماعی شایسته، تامین شغل مناسب و یا مانند هر شغل دیگری کولبری هم آزاد باشد) پی گیری کرد و به سرانجام رساند. تنها بوسیله تشکل می توان کولبران را تامین اجتماعی کرده و دست دلالان را از سوء استفاده استثمار وحشیانه آنان کوتاه کرد. باید این سه مطالبه را در راس خواسته های اصلی مبارزه اجتماعی جامعه نیز در دفاع از حق حیات و زندگی کولبر قرار داد.

مخاطب اصلی من کل طبقه کارگر ایران و کمونیست ها است که باید با راه و روش و ابزار مبارزه کارگری خود به هر بخشی از این طبقه رهنمود لازم بدهند. اعتصاب، تحصن و تظاهرات… تنها راه و روش مبارزه نیست، حتماً گزینه های دیگر هم وجود دارد. اما قطعاً فیلم ساختن از زندگی کولبر، شعر و مقاله نوشتن و سخنرانی کافی نیست، باید به سنت مبارزه جمعی و تشکل یابی متوسل شد و به پاگرفتن و قوام بخشیدن و مساعد کردن شرایط برای متشکل کردن مردم پرداخت. ما بجای شعر گفتن باید به فن سازماندهی اعتصاب، تحصن و تظاهرات در مراکز شهرها فکر کنیم. اگر این سنت (اعتصاب، تحصن و تظاهرات در مراکز شهرها) ضعیف نبود، مگر درخواست بیمه تامین اجتماعی شایسته، تامین شغل مناسب و بی خطر برای کولبران و یا آزاد گذاشتن آن مانند هر شغل دیگر از به گلوله بستن نیروهای نظامی، از کوه به دره افتادن و روی مین رفتن خطرناک تر است؟ و در سطح عمومی، باید از کل اعضای جامعه سئوال کرد که بالاخره پاسخ عادلانۀ شما به معضل کولبران چیست؟ 

******

(۱) کولبری در زبان کرُدی اسم حمل بار (حمل کالاهای وارداتی از مرز کردستان عراق به کردستان ایران) بوسیله انسان کولبر است که باید از کوه و کمر آن را به شهر برساند.  جمهوری اسلامی داد و ستد کالاهای وارداتی از مرزها را غیره قانونی اعلام کرده به این خاطر کولبران را به گلوله می بندد!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate