این نه تهاجم است و نه دفاعیه !
در جایی خواندم که خانم مینا اسدی به هادی خرسندی گفته بود روبروی جنبش دادخواهی ایستاده است …
راستش داستان جنبش دادخواهی به رهبری مصداقی با دستگیری حمیدنوری شروع نشد . شما اگر در جریان ظهور این پسر شجاع قصه باشید در ۲۰۱۳ … متوجه میشوید که این سناریو خاص یک فرد نیست ، اساسا هدف فردی نبود و نیست . قبل از دستگیری حمید نوری ایرج مصداقی مطالبی از تفرات حکومت اسلامی را در سایت خودش منتشر میکرد . قبل از آن مصاحبه صدای آمریکا با پرویز ثابتی را داشتیم و بعد فردی به نام همنشین بهار در هلند که از نفرات پشت پرده اتصالات مصداقی بود ، با سعید شاهسوندی مصاحبه کرد و قبل از آن در وسط آلترناتیو موازی ازتهران نفر آورده بودند با کاکلی سفید وسط آلترناتیو…
هدف شکستن تابوی میان حکومت و نیروهای مخالف یا آب شدن یخ میان بیرون و درون بود .
همان زمان نوشتم مخالف گفتمان نیستم ولی نه اینجوری … یعنی اول بیرونی ها استحاله شوند که یعنی نظام را به رسمییت بشناسد وبعد رهبری همین نظام خیلی از موضع بر حق عفو میدهد و ما هم خوشحال میشویم که عفو شدیم و به خوبی و خوشی همه برمیگردیم به ۵۰ سال قبل و اصلا فراموش میکنیم چه بود وچه شد ؟
استحاله و نرمش و گفتمان خیلی خوب است ولی این جاده یک طرفه نیست که حکومت در تمام زمینه ها هی منقبض تر شود و از بقیه انتظارانبساط داشته باشد . کاری که مصداقی تحت عنوان جنبش دادخواهی مشغول آن است همین است . حکومت اسلامی یک نفر را قربانی میکند تا یک سیستم را در ببرد . فعلا پرچمش دست ایرح مصداقی است .
به جزاین باید باور کرد وزارت اطلاعات ابتدا خطر دستگیری نفرش را حس میکند گوشزد هم میکند ، ولی باز به نفر دستگاه خودش اجازه مسافرت به اروپا را میدهد . و نفر دیگرش تا بیخ گوش وزارت خارجه آمریکا میرود و پروژه الماس فریب را خلق میکند !
با خلع سلاح مجاهدین وتبعیدشان به آلبانی ، حکومت اسلامی در ایران با خیال راحت مشغول چانه یا وقت کشی است . برجام داخلی لاجرم به برجام جهانی گره خورده است . اگر سیستم ولایت فقیه در سطح جهانی بتواند حتما در داخل ایران هم امیدی به گشایش سیاسی هست .
زمانی سعید شاهسوندی در عملیات مسلحانه دستگیر شد و آمد در همین اروپا ، و شعارمیداد : آمده ام تا رهبران مجاهدین را محاکمه کنم… آن زمانها به خاطر یک برگ اعلامیه حکم اعدام میدادند . برای هرناظری مشخص بود که تلاش شاهسوندی و شعارهایش فقط برای نجات جان خودش است .
تفاوت مصداقی باشاهسوندی فقط یک چیز است شاهسوندی مجبور بود برای نجات جانش هرکاریبکند . مصداقی مجبور نبود ، انتخاب کرد برای رسیدن به رسانه ها جهت دیده شدن هر خوش رقصی را بکند و جای دوست و دشمن را نشان بدهد !
حالا مصداقی آمده با شعار ، آمده ام تارهبران مجاهدین را از عرش به فرش بکشم …
اولا مصداقی نیامد ، در ۲۰۱۳ آورده شد …
دوما قرار نبود و نیست مجاهدین به فرش برسند تا مصداقی به عرش برسد ….
سوما اگر آن آلترناتیو موازی مجاهدین در پاریس توسط عمو سام پامیگرفت حالا همین چند رسانه آشغال فروش هم ، جناب مصداقی را نگاهش هم نمیکردند …
مینا اسدی برای خیلی ها شاعری معترض بود و آشنایی من با شعر زیبای جاکشهایش بود …
اخلاقیات را اگر مثل درختی فرض کینم با شاخه های زیاد … ستون اصلی یا ریشه اش از نظر من اخلاق سیاسی است .
نوجوان بودم که کلیدر محمود دولت آبادی را خواندم . و این اثرماندگار شد در ذهنم …
سالها بعد وقتی محمود دولت آبادی کراوات زد و با آخوند عکس گرفت مدتها میان این تناقض گیر بودم و بالاخره به نتیجه رسیدم که بایدمیان خالق اثر و خود اثر به شکلی اجتناب ناپذیر جراحی شود .
کلیدر برای من همیشه همان کلیدری است که در نوجوانی خواندم . دیگرمهم نیست خالقش چه میکند و خودش را به بند تنبان کدام حاکمی آویزان میکند …
۰۳.۰۸.۲۰۲۱
اسماعیل هوشیار
تاریخ انتشار : ۰۳.۰۸.۲۰۲۱
hoshyaresmaeil2017@hotmail.com
