ساختن هسته ها ی مخفی در راستای تدارک انقلاب سوسیالیستی

پرسش و پاسخ

مصاحبه جوان سوسیالیست با مازیار رازی

ساختن هسته ها ی مخفی در راستای تدارک انقلاب سوسیالیستی

https://linktr.ee/mazraz

جوان سوسیالیست: چرا هسته های مخفی نیاز است؟ ما که از رژیم ترسی نداریم و چرا نباید خود را علنی سازمان دهیم؟

مازیار رازی: یک پاسخ کوتاه اینست که مساله بر سر ترسیدن یا نترسیدن از رژیم نیست. مساله بر این سر این موضوع است که ما باید زنده باشیم اما، برای سازماندهی سرنگونی نظام سرمایه داری، فعالیت مستمر در میان توده ها داشته باشیم. هنر ما به عنوان انقلابیون اینست که در کنار توده ها باشیم و سازماندهی توده را انجام دهیم بدون اینکه هزینه پرداخت کنیم.  از اینروست که مساله تلفیق کار مخفی  و کار علنی طرح می شود.  

توضیح فراتر اینست که:

پراتیک انقلابی از ابعاد و جنبه‌های متفاوت و گاهاً متضاقض تشکیل شده است بخصوص در جامعه‌ای نظیر جامعه ایران این دوگانگی به خوبی مشهود است. عناصر انقلابی  و نیروهای پیشرو سوسیالیست طبعاً خواهان جذب و متشکل کردن توده‌های وسیع به منظور تشکیل طبقه کارگر متحد و متعاقباً برپایی انقلاب سوسیالیستی هستند، اما در عین حال با یک دولت سرکوب گر و متوحش روبرو می‌شوند که هرگونه تشکل انقلابی را بلافاصله سرکوب و رهبران را روانه زندان می کند. به همین دلیل احزاب، گروه‌ها و تحلیل گران مارکسیست همواره بر تلفیق مبارزه مخفی و علنی تأکید می‌کنند و طبیعتاً پافشاری بر ایجاد هسته‌های مخفی کارگری به معنای فعالیت مخفی به طور مطلق نبوده و هر بُعد از فعالیت انقلابی با توجه به شرایط و موقعیت موجود اتخاذ می‌گردد. پیروزی انقلاب کوبا موجب شد تا قشر قابل توجهی از مارکسیست‌ها به فعالیت مخفی و جنبش‌های چریکی روی آورده و کار مخفی تمام و کمال را الگوی مبارزاتی خود قرار دهند. حتی در عصر امروز شاهد هستیم که برخی از نیروهای چپ، تشکیل کمون‌های دهقانی و گسترش این گروه‌های مسلح و جنگجو را مناسب حال وضعیت ایران به منظور برپایی انقلاب کارگری قلمداد می‌کنند. ما ضمن احترام به تمامی افرادی که در راه آزادی و برپایی عدالت و برابری جان باختند، معتقد نیستیم که یک اقلیت مسلح و جدا از توده‌ها می‌بایست اقدامات انقلابی را صورت داده و به قول معروف موتور کوچک، موتور بزرگ را به حرکت در آورد. ما به عنوان مارکسیست‌های انقلابی به هیچ عنوان خواهان کار مخفی مطلق نیستیم بلکه بر ترکیبی از کار مخفی و علنی تأکید می‌کنیم؛ مخفی به این مفهوم که در حیطه سازماندهی توده یک عده اخص می‌بایست به طور مخفی و با رعایت اکید نکات امنیتی وارد کارزار شوند. نیازی به تأکید نیست که عوامل وزارت اطلاعات و مخبرین حکومتی در همه جا مشغول جاسوسی و شنود هستند تا هر گونه فعالیت انقلابی را شناسایی کرده و تحت نظر بگیرند. بنابراین اگر هر حزب یا گرایشی اقدام به سازماندهی گروهی، تدارک اعتصاب کارگری و یا هر گونه اقدام علیه حکومت صورت دهند و خبر این فعالیت‌ها به گوش مأمورین حکومتی برسد جای تردید نیست که پیش از هر گونه اقدام، رهبران و لیدرها دستگیر و روانه زندان می‌شوند. حتی برخی اوقات این رهبران عملی را بدون اینکه ارتباطی به یک خیزش اجتماعی داشته باشند به عنوان یک اقدام پیشگیرانه جمع و دستگیر می کنند (نمونه آن دستگیری رهبران عملی اتوبوس رانی شرکت واحد و معلمان پیش از بروز اعتراضات خیابانی چند ماه پیش بود). پس نه تنها مخفی بودن سازماندهی الزامی بوده بلکه رعایت اکید نکات امنیتی نیز می‌بایست در دستور کار پیشتازان کارگری قرار بگیرد. منظور ما از مخفی بودن سازماندهی اشاره به ایجاد ستاد رهبری یعنی حزب پیشتاز انقلابی است. این حزب در حالی موفق به راه اندازی اعتصابات کارگری می شد که هویت رهبران و سازماندهان مشخص و علنی نبود. اعضای حزب یا در کارخانه‌ها اشتغال داشته و یا حداقل در بین کارگران صنعتی از نفوذ کافی برخوردار باید باشند. در نتیجه فرصت و زمان کافی جهت ارزیابی میزان آمادگی و سطح آگاهی سیاسی را به دست آورده و قادند تشخیص دهند در کدام کارخانه موقعیت و شرایط اعتصاب کارگری محیاست. برای نمونه در روسیه پیش از انقلاب کارگری ۱۹۱۷، حکومت مستبد تزار چاره‌ای جز فعالیت مخفی برای اعضای حزب بلشویک باقی نگذاشته بود. اما در آستانه انقلاب بود که این عناصر پیشرو از سازمان‌های مخفی زیرزمینی حزب بیرون آمدند و فعالیت علنی خود را آغاز کردند. بنابراین ما همچون چریک‌ها معتقد نیستیم که می‌توان با فعالیت مطلق مخفی که جدا از توده‌ها و به جای توده‌ها یکسری اقدامات انقلابی انجام داد تا توده‌ها بیاموزند و به ما ملحق شوند چرا که در این صورت کارگران و توده‌های تحت ستم صرفاٌ به تماشاگران غیر فعال تقلیل پیدا کرده و آن چه که زیر پا گذاشته می‌شود این تز بنیادی مارکس بوده که «رهایی کارگران می باید به دست خود کارگران صورت پذیرد».  در دوره پیش از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷  نیز این نظریه‌ها رواج داشت و به عنوان مثال نارودنیک‌ها به یکسری فعالیت انقلابی و مسلحانه جدا از توده‌ها دست می‌زدند که از قضا برادر بزرگتر لنین هم در این گروه حضور داشت و نهایتاً هم در یکی از فعالیت‌های مسلحانه علیه دولت تزاری کشته شد. لنین گرچه می‌نویسد اگر قرار باشد بین دولت تزاری و ناردونیک ها یکی را انتخاب کند قطعاٌ انتخاب او دولت تزاری نخواهد بود، اما این مسئله باعث نمی‌شد تا وی به انتقاد از فعالیت نارودنیک‌ها نپردازد. لنین جنگ چریکی را رد نمی‌کرد اما تأکید داشت که «مبارزه چریکی به عنوان شکل اجتناب ناپذیر مبارزه، زمانی ضرورت پیدا می کند که جنبش توده‌ای در آستانه قیام قرار دارد و فواصل کم یا زیادی بین نبردهای عظیم جنگ داخلی به وجود می‌آید». در واقع لنین مبارزه مسلحانه را به عنوان تاکتیک و مربوط به زمانی می‌داند که توده‌ها در آستانه قیام قرار دارند، اما مبارزه مسلحانه را به عنوان عامل تهییج توده ها یا ساخت حزب تأیید نمی‌کند. کارل مارکس نیز تئوری‌ها و متد مبارزاتی «فرانسوا بابوف» را مورد انتقاد قرار داده و معتقد بود که اینچنین فعالیت‌های جدا از توده، خلاقیت کارگران را زیر سوال می‌برد. بابوف معتقد بود که به انقلاب فرانسه خیانت شده و در نتیجه می‌بایست با یک سری عملیات مسلحانه دولت وقت را سرنگون کرد. مارکس و انگلس مخالف این ایده بوند که انقلاب‌ها می‌توانند به دست اقلیتی به جای طبقه کارگر صورت بگیرند. مارکس نقدهای تندی نسبت به بابوف داشت و یا شهامت و ایثارگری «آگوست بلانکی» را تحسین می‌کرد، اما منتقد سیاست‌های این انقلابی فرانسوی بود که اعتقاد دشت یک اقلیت کوچک، با سازماندهی خوب می‌تواند توده مردم را به دنبال خود بکشد و یک انقلاب پیروزمندانه را به سرانجام برساند. مارکسیست‌ها مخالف عملیات مسلحانه علیه دولت نیستند اما مشی چریکی را نه به عنوان استراتژی بلکه به عنوان تاکتیک بر می‌گزینند. به طور کلی مارکسیست‌های انقلابی از طریق مداخله گری هدفمند و بسیج توده‌ها قادر به سرنگونی سیادت بورژوازی، برقراری نظام شورائی و سپردن قدرت در دست اکثریت جامعه یعنی پرولتاریا خواهند بود.

جوان سوسیالیست: رفیق مازیار شما در مورد هسته های مخفی صحبت کردید. توضیح دهید این هسته ها چرا باید ساخته شوند؟ 

مازیار رازی: علت ساختن هسته های مخفی به ویژه در این روزها بسیار روشن است. این هسته های مخفی امر سازماندهی و طرح مطالبات در اعتراضات خیابانی را از پیش می توانند برنامه ریزی کرده و هفدفمند و با برنامه و با احتیاط و روش حساب شده وارد اعتراضات خیابانی شوند. با وجود تعداد معدودشان، هسته های مخفی در دو سطح در هر اعتراض خیابانی دخالت گری می کنند. 

اول، در سطح طرح مطالبات مرتبط به آگاهی کنونی جوانان در خیابان ها با یافتن حلقه رابطه به این مطالبات موجود و تعیین گام بعدی در راستای هدف نهایی که در نظر دارند. برای نمونه پیشنهاد ما اینست که هسته های مخفی امروز مطالبه سراسری »زن ـ زندگی ـ آزادی« را با اضافه کردن مطالبه »اداره شورایی«به مثابه اداره دمکراتیک و مشارکتی ادغام کنند. به این مطالبات توده ها به خودی خود شاید به آن نرسند، اما هسته های مخفی می توانند این مطالبه را همگیر کنند. از اینرو در همین موقعیت کنونی مطالبات طرح شده از سوی معترضین را یک گام کوچک در راستای هدف نهایی سوق دهند. همچنان مطالبه »مرگ بر دیکتاتور« را با مطالبه »مرگ بر دیکتاتوری، زنده باد حکومت شورایی« تکمیل کنند تا هدف نهایی را پس از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و دولت سرمایه داری را تبلیغ و ترویج کنند. 

دوم، در راستای نحوه سازماندهی و جنگ و گریز خیابانی تدابیر بیاندیشند که تلفات به اعتراض کننده کمتر و بر نیروی مزدور بیشتر شود. این امور را بر اساس تجارب مشخص روزانه می توانند تکمیل کرده و بنا بر مقتضیات مشخص روز تکامل دهند. 

جوان سوسیالیست: هسته های مخفی چگونه ساخته می شوند؟ 

مازیار رازی: این هسته متشکل از   ۳ـ ۵  نفر از جوانانی است که از پیش همدیگر را شناخته و مورد اعتماد یکدیگر هستند، شکل می گیرند. ورود افراد ناشناخته و کم سابقه در شرایط کنونی جایز نیست. این عده وظایف خاصی در مقابل خود به غیر از شرکت در اعتراضات خیابانی خواهند داشت. زیرا اعتراضات خیابان شاید برای مدت طولانی نتواند دوام بیاورد. اما این هسته مخفی یک ساختار دائمی و پیگیر باید باشند که وظایف مشخصی در عین حال خواهند داشت. هر هسته نیز یک هسته زیر مجموعه می تواند داشته باشد. برای نمونه یک نفر از هسته اصلی بدون اینکه مشخصات خود را در اختیار افراد دیگر بگذارد سازماندهی یک هسته زیر مجموعه را تدارک می بیند. پس از راه اندازی یک هسته زیر مجموعه خودش از آن هسته خارج می شود. همین روال می تواند در هسته های زیر مجموعه تکرار شود و دهها و صدها هسته به این ترتیب ساخته می شود. نقش هماهنگ کننده و خط دهنده این هسته توسط یک بولتن کارگری می تواند صورت گیرد. به این ترتیب اگر به هر علتی یک هسته شناسایی شود، به هسته های دیگر و افراد موسس آن هسته خاص، ضربه وارد نخواهد آمد و سایر هسته به کار خود ادامه می دهند.

با توجه به اینکه در هر شهر و محله مسایل مختلفی و در نتیجه سازماندهی متفاوتی طلب می کند، می توان با انتشار یک بولتن کارگری دو صفحه ای متشکل از یک صفحه خط سیاسی عمومی دخالتگری باشد و صفحه دیگر در هر محله و محیط کارگری در پاسخ به مسایل آن محله خاص، باشد. در نتیجه یک بولتن دخالتگر دو صفحه ای با یک صفحه مشترک برای تمام هسته و یک صفحه اخص برای آن محله و محیط کار اخص انتشار می یابد. این بولتن در سطح مجازی انتشار می یابد و هر هسته بنا بر مقتضیات خود امکان چاپ و پخش آن را در محلات دخالتگری خود بررسی و در صورت امکان با رعایت اکید مسایل امنیتی در محلات کارگری و زندگی کارگران و زحمتکشان پخش و توزیع می گردد. 

جوان سوسیالیست: هسته های مخفی چه وظایف دارند؟ 

مازیار رازی: این گونه هسته وظایف متعددی را در مقابل خود قرار میدهند: 

اول، فعالیت سازمانیافته برای پیوند خود با رهبران عملی طبقه کارگر. این اقدام میتواند از طریق حضور در مراکز اعتصابات کارگری و تلاش برای ارتباطگیری با کارگران پیشتاز )با رعایت اکید مسایل امنیتی( صورت بگیرد. 

دوم، برقراری ارتباط مرتب سیاسی و بحث و تبادل نظر در درون هسته ها در مورد مسایل جاری سیاسی روز ایران و درسگیری از تجارب بین المللی. 

سوم، ترتیب جلسات آموزشی دربارۀ اصول اولیۀ مارکسیسم، مفاهیم سوسیالیسم، انقلاب و برنامه و تجارب جنبش کارگری در سطح جهانی. 

چهارم، انتشار بولتنهای کارگری ۲ صفحه ای برای توزیع میان کارگران کارخانه و نهایتا درگیر کردن کارگران پیشتاز در نگارش و توزیع بولتنهای کارگری. 

پنجم، کمک رسانی به سازماندهی و تدارک اعتراضهای کارگری در کارخانه و محلات. دخالت سیاسی و تشکیلاتی در فعالیتهای خودانگیخته کارگران علیه رژیم و مدیران کارخانه و تشکیل تعاونیها برای کمک رسانی به خانوادههای کارگران در اعتصاب.  در کارخانه های تدارک ایجاد صندوق اعتصاب. 

ششم، ایجاد تیمهای مراقبت از خود )یا دفاع از خود( در مقابل جاسوسان و نفوذیهای رژیم در کارخانهها و خنثی سازی آنها با توجه اخص به رعایت مسایل امنیتی. 

مازیار رازی

https://linktr.ee/mazraz

۲۱ بهمن ۱۴۰۱ 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate