یا مرگ یا پیروزی!

کارگر پیشتاز:

رفیق مازیار اینبار ما باید پیروز شویم. باید با تمام قوا این رژیم را سرنگون کنیم و اگر پیروز نشویم یا ما را در زندان ها زیر شکنجه پیدا خواهید کرد یا کشته شده. یا مرگ یا پیروزی!

مازیار رازی:
احساسات تو رفیق به حق و قابل تقدیر است. هر انقلابی باید چنین بیاندیشد و تمام قوای خود را در راستای سرنگونی رژیم استبدادی و نظام سرمایه داری بگذارد. اما باید توجه داشته باشی که ما قصد داریم حتما پیروز شویم، اما با حداقل تلافات. ما مصمم هستیم، این رژیم را بدست پرتوان کارگران ایران از طرق یک اعتصاب سراسری چند ماهه، در اتحاد با متحدان جوان کارگران در خیابان ها سرنگون کنیم، و یک جامعه نوین آزاد و دمکراتیک و سوسیالیستی بنا نهیم. از اینرو ما باید زنده بمانیم! با استفاده از تدابیری به مبارزه تا پیروزی نهایی ادامه دهیم و ضربه پذیر خود را به حداقل برسانیم. تشکیل هسته های مخفی و سازماندهی مخفی در میان جوانان و کارگران یکی از روش های مؤثر ثبت شده در تاریخ است، برای تحقق این اهداف والا ست. همچنین با بکارگیری تدابیری و تحارب عملی که خود کارگران در کارخانه ها و جوانان در خیابان ها در مبارزات بهره ببریم و شرایط اعتلای انقلابی را به سرنگونی کل نظام سرمایه داری حاکم، هدایت کنیم.

کارگر پیشتاز:
در چه زمانی و شرایطی می توانیم به پیروزی نهایی انقلاب برسیم؟

مازیار رازی:
در مورد مسایل اجتماعی با استفاده از علم مارکسیسم، ما نمی توانیم با قاطعیت اعلام کنیم که امری سیاسی محقق در این یک موعد تعیین شده امکان پذیر است، یا خیر. مارکسیسم یک علم است. علم شناخت و تغییر جامعه. اما چگونه تحقق این علم در جامعه بستگی به عواملی دارد که خارج از اراده ماست. برای ارائه روشن و درست زمان بروز انقلاب ما نمی توانیم تنها بر اساس آرزوهای والای خود و از خودگذشتگی قهرمانانه خود پیش بینی کنیم. زیرا جنگ طبقاتی منطق درونی خود را داشته و آن بستگی به سازماندهی و تقویت تناسب قوا به نفع اکثریت جامعه دارد. باید توجه کنیم که برای سرنگونی و پیروزی نهایی یک سلسله عوامل در جامعه از پیش آماده شده باشند. زیرا هر طغیان و یا اعتصاب و مبارزه ای هر چند هم سراسری، الزاما به پیروزی نهایی نمی رسد.
این عوامل توضیح را می دهم:
عامل اول، بحران عمیق خود رژیم تا سر حد فروپاشی. یعنی حاکمیت قادر به حکومت نباشد و در بحران عمیق فرورفته باشد. امروزه متاسفانه رژیم در چنین وضعی قرار ندارد. گرچه علائمی از اختلافات درونی و کشمکش ها در چند هفته پیش مشاهده شده است که می تواند به بحران اوج عمیق سیاسی برسد (به ویژه مرگ خامنه ای این بحران را به حد بالای خود خواهد رساند).
دوم، اعتراضات خیابانی میلیونی در خیابان ها با مطالبه سرنگونی رژیم. این عنصر را ما امروز پس از بیش از یکماه جنگ خیابانی هر چه بیشتر مشاهده می کنیم. اما باید توجه کنیم که صرفا اعتراضات خیابانی به خود خود رژیم را نمی توانند سرنگون کنند. توده های میلیونی معترض نیاز به حضور فعال و رهبری کارگران و به ویژه اعتصاب کنندگان کارگری، در مراکز اصلی تولیدی نفت و گاز و پتروشیمی، دارند. این اعتصاب سراسری بنیادهای اقتصادی دولت سرمایه داری را متزلزل و نهایتا متوقف خواهد کرد. به سخن دیگر،‌اعتصاب عمومی صنایع اصلی، تیر خلاصی است به مغز رژیم. متاسفانه این بخش از مبارزات هنوز به حد تعیین کننده نرسیده است، گرچه کارگران پیمانی غیور پتروشیمی و عسلویه و پالایشگاه آبادان و به دنبال آن برخی دیگر از کارخانه ها این حضور کارگری را تا حدی به نمایش گذاشته است.
سوم، و مهمترین عامل، حضور یک رهبری مجرب و قابل اعتماد توده ها برای هماهنگی و سازماندهی اردوی کار (یعنی ۹۰ در صد از مردم معترض) در راستای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و دولت سرمایه داری، است. این عنصر گرچه در حال ساخته شدن و اعتبار کسب کردن سراسری است، اما با تاسف هنوز وجود ندارد.یعنی اردوی کار هنوز فاقد یک رهبری سراسری مورد اعتماد توده های وسیع، است.
در نتیجه، پیروزی نهایی و سرنگونی کامل این رژیم بدست نیروهای اجتماعی حاضر در خیابان ها، هنوز کاملا آماده نیست. بدیهی است که این عوامل هر روزه پخته تر می شوند، اما هنوز به کمال مطلوب نرسیده اند. در نتیجه ما نیز به عنوان مبارزان انقلابی از جان گذشته باید، ضمن سرعت دادن به پختگی شرایط عینی اعتلای انقلابی با حضور پررنگ رهبری انقلابی (حزب پیشتاز کارگری) خود را برای عواقب بعدی نیز ، آماده کنیم. ما در حال جنگ و گریز هستیم. ما متاسفانه فاقد رهبری سراسری هستیم. ما متاسفانه هنوز وارد یک اعتصاب عمومی و سراسری کارگران شرکت نفت و گاز و پتروشیمی نشده ایم. لذا، موقعیت انقلابی کنونی الزاما منجر به سرنگونی نظام کنونی و استقرار یک نظام شورایی نخواهد شد.
ما با صبر و حوصله و از خودگذشتگی، اما رعایت مسایل امنیتی و پرهیز از دستگیری و ارعاب، باید شرایط را برای چنین روزی آماده کنیم. اما چنانچه این بار توفیق نیافتیم، باکی نیست، عقب نشینی را سازمان می دهیم و خود را برای جنگ بعدی با تجهیزات و سازماندهی بهتر بر محور یک حزب پیشتاز کارگری (رهبری اردوی کار) آماده کنیم. در هر جنگ مساله حمله و پیشروی همراه است با عقب نشینی و تحدید قو ا و با کسب تجارب تا کنونی، آماده سازی خود برای جنگ بعدی. از اینرو ما باید زنده و فعال خارج از زندان ها باشیم و نباید کشته و زندانی شویم. سازماندهی مخفی و حساب شده ضروری است. ما باید در مبارزات خیابانی و اعتصابات کارگری، درس های لازم را بگیریم و در موقعیت های آتی اوج گیری مبارزات (که زمان آن دور نخواهد بود) خود را با ابزار سیاسی و تشکیلاتی بهتر وارد کارزار مجدد کنیم. تنها با چنین چشم اندازی است که ما در نهایت می توانیم به پیروزی نهایی برسیم. البته ما امیدوارم اینبار کار را تمام کنیم، اما نه با پرداخت هزینه سنگین و از دست دادن بخش عمده پیشتازان کارگری و جوانان در خیابان ها و مبارزین با تجربه. اما، حتی اگر اعتراضات خیابانی سرکوب شوند و اعتصابات خاتمه یابند، این امر به مفهوم مرگ ما نخواهد بود. این به مفهوم آغازی نوین متکی بر تجارب و پیشین است. بار دیگر با قدرت بیشتر و سازماندهی بهتر و سراسری و با تشکیل یک حزب سراسری مخفی متشکل از پیشتازان کارگری، به مرحله بعدی گام خواهیم گذاشت. این رژیم سرکوبگر سرمایه داری نهایتا به خاک سپرده خواهد شد. اما، روز و موعد آن را ما تعیین می کنیم و نه رژیم!

۲۷ مهر ۱۴۰۱
مازیار رازی
https://linktr.ee/mazraz

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate