مبارزه مسلحانه

مبارزه مسلحانه / پرسش و پاسخ کوتاه با مازیار رازی

پرسش و پاسخ کوتاه با مازیار رازی
مبارزه مسلحانه

جوان مبارز:
رفیق عزیز مردم ما بدون سلاح و ابزار و آهن هستن. مسلما سرکوب خواهند شد. مبارزه ی چریکی میتونه تداوم ببخشه. توجه داشته باشید مردم با پوست و گوشت و استخوان خودشون هستن .

مازیار رازی:
بله درسته. در ابتدا باید ذکر کنم که بدیهی است که جوانان رزمنده در خیابان ها به هر وسیله ای که دسترس دارند، باید از خود در مقابل تهاجم مزدوران مسلح دفاع کنند. اما، این دفاع از خود «مبارزه مسلحانه» نیست. این روش دفاع از خود برای سازماندهی اعتراضات خیابانی است. چنانچه مزدوران رژیم به جوانان و زنان غیور ایران تیراندازی نمی کردند و حقوق معترضین را به رسمیت می شمردند، نیازی مقابله مستقیم با آنها نمی بود. اما باید توجه داشته باشیم که در تحلیل نهایی و در شرایط اعتلای انقلابی، کارگران و زحمتکشان جامعه ما، برای سرنگونی این رژیم باید قیام مسلحانه توده ای را سازمان دهند، زیرا این مزدوران در مقابل انقلاب مسلحانه مقاومت خواهند کرد، و توده های مسلح باید مقاومت این مزدوران را خنثی کنند.

تجربه امروز همانند تجربه ١٣٨٨ و دیماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ و سایر موارد نشان مى دهد که روشنفکران انقلابی در جامعه ما باید تدارک چنین وضعیتى را از طریق سازماندهی و تدارک نظرى و تشکیلاتى خود انجام دهند، تا بتوانند در دوران وضعیت انقلابی (همانند امروز)، با آمادگی از پیش اقدامات لازم را انجام دهند. جامعه ما به علت ماهیت دولت سرمایه دارى اختناق آمیز؛ همواره انفجارى است. اما این انفجارات هروز رخ نمى دهند. اما زمانى که رخ مى دهند (همانند دو هفته گذشته در سراسر ایران) توده ها باید یک رهبرى متمرکز داشته باشند. رهبرى اى که از پیش مورد اعتماد قرار گرفته باشد. رهبرى اى که روزانه در مسایل اجتماعى شرکت داشته باشد. رهبرى اى که مجهز به برنامه انقلابى باشد و تجارب بین الملى و تاریخى جنبش کارگرى را با خود حمل کند. چنانچه این رهبرى وجود نداشته باشد با تاسف قیام ها و طغیان های خود جوش و مشخصا بدون حضور کارگران صنعتی و اعتصاب سراسری توسط آنها، با شکست روبرو می شود. اما ورود به «مبارزه مسلحانه» جدا از توده ها و به جای توده ها روش درستی نیست. این یک برخورد قیم مآبانه و جدا از توده هاست. روشنفکران انقلابى پس از مسلح کردن خود به تئورى انقلابى و با دخالتگرى مستمر و روزانه در جنبش کارگرى و اعتماد سازی کارگران کنند. سپس در چنین شرایطى چون امروز، یعنی دوران انفجارات اجتماعى؛ رهبری طبقه کارگر (حزب پیشتاز انقلابی) وارد رهنمود دادن توده ها براى انقلاب سوسیالیستى می شود. راه میانبرى وجود ندارد!

جوان مبارز:
منظور از «اعتماد سازی» چیست؟

مازیار رازی:
منظور از اعتماد سازى میان جوانان انقلابی و کارگران پیشتاز است. براى نمونه در اعتصاب اخیر کارگران نیشکر هفت تپه چند کارگر به عنوان سخنگویان یا رهبران عملى و سازمانده هاى اعتصاب سازمان دهی می کردند و امروز هم چنین است.سوال اینست که این رهبران عملى چرا روشنفکران انقلابى را نمی شناسند و میان آنها پیوند بوجود نیامده و ارتباط تنگاتنگ وجود ندارد؟ علتش اینست که کارگران پیشتاز مرتب جوانان روشنفکر را در کنار خود نمى بینند. زیرا جوانان عمدتا پاى کامپیوتر ها وگوشى ها مشغول گفتگو میان خود در دنیاى مجازى هستند و فرصت ایجاد نمی کنند در کنار کارگران قرار گیرند. اگر جوانان از طریق سازماندهى در نهادى مانند «کمیته اقدام کارگرى» یا کمیته مشابه اقدامتى در جهت این پیوند طى دوران پیش انجام مى دادند، امروز در موقعیت بهتری قرار می گرفتیم. کارگران به اعتراضات خیابانی جوانان پاسخ مثبت می دادند و در همبستگی با اعتراضات خیابانی دست به اعتصابات سراسری می زدند. این جدایی بین روشنفکران انقلابی و کارگران پیشتاز برای تدارک انقلاب سوسیالیستی ضروری و حیاتی است. ما امروز می بایستی در همبستگی با جوانان و زنان غیور ایران، حداقل یک اعتصاب سراسری توسط کارگران ایران می داشتیم. اعتصاب عمومی که کل شریان های اقتصادی را مختل کرده و راه را برای سرنگونی نظام سرمایه داری هموار کند.

۸ مهر ۱۴۰۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate