اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا ، در واقع انتخابی بود که مردم در کف خیابان داشتند ,جوابی به کلیت نظام جمهوری اسلامی .انتخابی که هر روز برایش هزینه میدهند و‌مبارزه میکنند.
جمهوری اسلامی همواره در کارنوالهای انتخاباتیش سعی دارد که به هر روشی عده ایی را مجاب کند تا در زمینش بازی کند، سوای سرسپردگان حکومت که حیات ومماتشان در گرو بقای نظام است ، از تهدید تا تشویق برای کشیدن مردم پای این سیرک استفاده میکند؛این گونه است که هرزمان قراراست قشون کشی خیابانی کند تمام خط قرمزهایش از حجاب مطلوب حکومت تا اظهار نظر افرادی که مغظوب حاکمیت هستند منعی ندارد.
جریان اصلاحات که در واقع سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی بود؛ با شعارهایی وارد عرصه سیاست شدند که در آن مقطع گره کور حکومت بود، آنها بلافاصله با همین شعارها توانستند سال‌ها دولت و مجلس را در دست بگیرند، به ویژه دولت محمد خاتمی که جبهه اصلاحات از آن به عنوان دوران طلایی یاد میکند. در چهارچوب گفتمان درون حکومتی
پروژه اصلاحات درواقع زمانی شکست خورد که سال ٨٨ انتخابات با دخالت مستقیم رهبر رژیم عملا خامنه ای آنهارا از عرصه قدرت ترد کرد، در آن زمان بسیاری از چهره های سرشناس جبهه اصلاحات به غیرقابل اصلاح بودن نظام اعتراف کردند.
اما هرچه در تناسب قوا حکومت ضعیف تر میشود و مشروعیتش را در میان کسانی که به هردلیل باوری به وضع موجود دارند ازدست میدهد ,گویی نفش اصلاح طلبان برای بقای حکومت پر رنگتر می شود .
در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ ما شاهد حضورگسترده اصلاح طلبان صادراتی در رسانه های به اصطلاح اپوزیسون بودیم که بیشترین تریبونها را در اختیار داشتند و آن کردند که شد!
اکنون با گذشت پانزده سال از حذف اصلاح طلبان ازبدنه قدرت به دستورخامنه ای و حبس خانگی کاندیدهای آنها، جبهه اصلاحات همچنان بر سیاست تقیه تأکید دارد و سعی میکند نظر مساعد رهبر رژیم و حلقه نزدیک به آن را جلب کند.
اصلاح طلبان که در این سال‌ها همواره از انتخابات ها کنار گذاشته شده‌اند و اکنون نیز به گفته خودشان لیستی برای کاندیدای خود در پایتخت ارائه نکرده‌اند، اما باز هم برای مشروعیت دادن به نظآم تلاش میکنند.
در واقع آنها به خوبی درک کرده‌اند که سرنگونی جمهوری اسلامی جبهه اصلاحات را نیز با خود به زباله دان تاریخ خواهد برد و اندک امید رسیدن به قدرت نیز از بین می‌رود.
اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا، شعاری بود که در آبان ٩٨ از خیابان‌های ایران شنیده شد،را اصلاح طلبان ظاهرا خوب درک کردند و اصلا دوست ندارند به این زودی‌ها این ماجرا تمام شود.
در چند روزگذشته ۱۱۰ نفر ازجریان اصلاحات که سالهاست مغضوب هسته سخت قدرت هستند ,دربیانه ایی خواستار شرکت در انتخابات شده اند.
این جبهه با وجود اینکه در بیانیه خود درپاسخ هر پرسشی که خود مطرح کرده اند, اعتراف کرده اند، انتخابات پیش رو آزاد نیست طرح اصلاحات ساختاری را بدون هیچ راه حلی پیش کشیده، تا وظیفه خود را به عنوان سرباز نظام برای راهیی از بن بستی که در آن قرار گرفته اند انجام دهند.
آنان که نمی خواهند در گروه براندازان قرار بگیرند، کاسبانِ در پی قدرت هستند که نان در خون مردم می زنند هر چند که در پوشش منتقد ظاهر می شوند.
اطلاح طلبان در این بیانیه خود را دغدغه مندان توسعه و مردم سالاری دانسته اند، ادعایی که سالیان سال است، نخ نما شده است .وقاحت این طیف متعفن در حالی است که هر روز باد؛ طناب های داری را که آزادی خواهان را بر سر آن می برند می جنباند ؛بادی که روزی طوفانی می گردد و بساط این حکومت را برباد می دهد.
در واقع امضاء کنندگان این بیانیه می خواهند بازیگر در عرصه جمهوری اسلامی باقی بمانند تا شاید به نوعی از فرصت های سیاسی و اقتصادی که برای شان ایجاد می شود بهره مند شوند.کارنامه اصلاح طلبان برای مردم ؛کوی دانشگاه ,قتلهای زنجیره ای ,سفید نمایی جنایات جمهوری اسلامی با ژستهای محمد خاتمی در مجامع بین المللی و در یک کلام خرید عمر برای حکومت بوده و هیچ خیری از این جماعت به مردم نرسیده و نمی رسد.
این انتخابات را هم جمهوری اسلامی برگذار می کند و به مانند همیشه آماری دروغین را از شرکت مردم ارایه می دهند . اما هرروز فاصله مردم از حکومت بیشتر می گردد و تناسب قوا با تمام سرکوبها و اعدامها و بگیر ببندهای حکومت به نفع مردم افزایش می یابد و حنایی این طیف ملیجک صفت حاکمیت هم کم رنگتر می گردد . زیرا مردم و به ویژه نسلی که در همین حکومت بدنیا امده و زیر بمباران ئیدولوژیک این رژیم بزرگ شده اند و ازقضا امروز بزرگترین مخالف و مدعی جمهوری اسلامی هستند از این سیستم به هر شکلش و هر جناحش گذشته اند و فقط یک خواست و رای دارند ,سرنگونی جمهوری اسلامی.
