موشک پراکنی رژیم، تاکتیکی شکست خورده

حمله جمهوری اسلامی به پایگاههای نیروهای اپوزیسیون در کردستان عراق، تلاشی عبث برای به انحراف کشیدن افکار عمومی از اعتراضات داخل کشور است. شاید یک هدف این اقدام به نوعی تحریک این احزاب به واکنش باشد تا نظام با سناریو سازی معترضان در شهرهای کردستان را “جدایی طلب” جلوه دهد و به سرکوب شدیدتر دست زده و در میان معترضین در تمامی کشور شکاف ایجاد کند. این سیاست کثیف جمهوری اسلامی از دیدگاه من نتیجه عکس دارد و بیشتر به ضرر جمهوری اسلامی میباشد. زیرا اولا، از ابتدای شعله ور شدن این دوره اعتراضات که با قتل مهسا امینی آغاز شد چندین مرتبه و ‌به شیوه های مختلف رژیم تلاش کرد که مسئله را قومی کند و ثانیا با پخش شایعه حضور نیروهای مسلح گروه های اپوزیسیون مستقر در کردستان عراق در داخل کشور، سعی کرد در میان معترضین از سراسری کردن این اعتراضات جلوگیری کند ولی در هر مورد شکست خورد. مردم هوشیارند. 

از سوی دیگر حمله نظامی به اقلیم کردستان عراق در واقع تجاوز به مرزهای سیاسی یک کشور دیگر است. دراین مقطع که در داخل عراق ماهاست معترضین سیاستمداران را بدلیل سرسپردگی مورد تعرض قرار دادند، اکنون شرایط سختی را برای دست نشانده های خود در عرصه سیاسی عراق ایجاده کرده است. چرا که در صورت سکوت آنها عملا مزدوری بخشی از بازیگران عرصه سیاست عراق برای مردم این کشور روشنتر میشود و در صورت واکنش نشان دادن قطعا باید حمله رژیم اسلامی به جغرافیای سیاسی عراق را محکوم ‌کنند. در هر حالت باز هم جایگاه جمهوری اسلامی در توازن قوای سیاسی نیروها در عراق ضعیف تر میشود. 

 

در این میان سازمانها و احزاب ساکن در کردستان عراق نیز موظفند تدابیر لازم برای حفظ جان اعضای خود و خانواده هایی که در ارودگاه های آنها هستند را اتخاذ نمایند. همینطور این نیروها، اگرچه همواره در مقابل این نوع حملات سکوت کردند و توهمی نباید داشت، ضروری است که از هر راه ممکن حکومت اقلیم کردستان را دراین رابطه تحت فشار بگذارند و پاسخگو کنند. این نیروها بهتر است بجای هم آوائی با سیاست رژیم برای قومی کردن مسئله از هواداران خود در داخل کشور بخواهند که همراه مردم در اعتراضات سراسری در داخل شهرها مشارکت داشته باشند .

ضعف و استیصال جمهوری اسلامی در شرایط کنونی و در داخل کشور موجب اقدامات تروریستی در خارج کشور شده است. واقعیت روشن اینست که جنگ اصلی اکنون در خیابانهای سراسر ایران است و ربطی به هویت قومی و “کرد و ترک و فارس و بلوچ” ندارد. این سیاست جمهوری اسلامی است که اعتراضات را قومی جلوه دهد یا اعتراضات برحق علیه حجاب اسلامی و زن ستیزی و خواست سرنگونی را تحریف کند. مردم در کف خیابانها فریاد میزنند حکومت اسلامی نمی خوایم و مرگ این رژیم را با جنگ خیابانی به جهان اعلام میکنند. 

جمهوری اسلامی عملا نشان میدهد در شرایط کنونی در اعتراضات سراسری، که دیگر مردم از نیروهای سرکوب رژیم ترسی ندارند و زنان و جوانان با شجاعتی وصف ناپذیر در روزهای گذشته جمهوری اسلامی را زبون کرده اند، به شدت احساس خطر کرده و برای بقای خود دست به هر عملی میزند. از کشتار معترضین در خیابانها تا برگزاری اجتماعات هر بار شکست خورده حکومتی، از دستگیری های گسترده و حمله به مناطق مسکونی و مدارس کودکان تا هدف قرار دادن بخشی از اردوگاه های اپوزیسیون در کردستان عراق. 

تروریسم بخش جدایی ناپذیر از موجودیت جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی همواره برای حذف فیزیکی مخالفان خود در خارج کشور تلاش کرده و قطعا در پایان عمرش هم همین سیاست را ادامه میدهد. اما اینبار سراشیبی سقوط نظام چنان تند است که این دست و پا زدنها دیگر نمی تواند راه نجاتی و مفری برای حکومت باشد .

٢٩ سپتامبر ٢٠٢٢ 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate