کارشان را تمام کنیم!

نزدیک یکماه است مردم در خیابان، دانش آموزان در مدارس، دانشجویان در دانشگاه ها، کارگران در کارخانه ها و محیط کار، جمهوری اسلامی را زمینگیر کرده اند. حکومت بقایش را در خطر میبیند، نیروهای سرکوبش خسته و وحشت زده امروز حکومت توسط نسلی محکوم به فناست که زیر تیغ ایدولوژی اسلامی بزرگ شده اند، سالها هزینه کرده، دستگاه عریض و طویل شتسشوی مغزی ساخته، برایشان سرود سلام فرمانده ساخته، ولی امروز همه چیز را برضد خودش میبند. به اعتراف خودشان دچار شوک شده اند، امروز در خیابانها دختران جوان نماد آپارتاید جنسی را جلوی نیروهای سرکوبگر به آتش میکشند، دانشجویان شعار نه روسری، نه توسری، آزادی و برابری میدهند. ولی نباید از یاد برد که این حکومت پتانسیل هر جنایتی را دارد، تاریخش پر از خون است. از روز ۲۳ بهمن ۵۷ شروع به جنایت کرد، قتل عام در کردستان و شهرهای ایران در دوره انقلاب، قتل عام٦٠ ، ۶۷، کوی دانشگاه، سرکوبهای ۸۸، قتل مخالفان سیاسی، دی ماه ۹۶، آبان ۹۸، اصفهان و خوزستان و سراوان  و … نمونه هائی از جنایتهای رژیم است. تشبیه این حکومت به حیوانی وحشی که در حال احتضار است و به هر کسی و هر چیزی حمله میکند، خالی از معنی نیست.

  

وقتی در خیابانها توسط مردم زمینگیر میشود به اردوگاهای احزاب در هریم کردستان حمله میکند و انسانهای سویل را هدف قرار میدهد، زن حامله را میکشد و کودکی را به دنیا نیامده بقتل میرساند. در سنندج و زاهدان با تجهیزات جنگی در شهر مردم را مورد یورش قرار میدهد، دانشگاه شریف را با اوباشش به خاک وخون میکشد، به یک مدرسه ابتدایی در اردبیل لشکر کشی میکند و دختر بچه دانش آموز را میکشد، در یک نظام دیکتاتوری زندانها پر از مخالفین سیاسی میشود، الان اوین برای جمهوری اسلامی جای خطرناکی است، پر از انسانهای آزاده ای هست که هر کدام برای حکومت یک خطر بالقوه محسوب میشوند. اتفاقی که در اوین افتاد زنگ‌ خطری است که این حکومت تا کجا میخواهد پیش برود، حد و مرزی در جنایت ندارد. در این میان تمامی انسانهای آزادیخواه در داخل ایران باید هر لحظه و هر روز اعتراضات و تعرض به پایگاهای قدرت جمهوری اسلامی و از جمله زندانها را در دستور کار خود بگذارند، باید به رژیم نشان دهند اتفاقی که در اوین افتاد اگر قرار باشد تکرارشود برای رژیم بسیار گران تمام میشود. هدف نهایی در این موضوع شکستن درب زندنها و آزادی تمامی زندانیان سیاسی است. 

این دوره مردم نشان دادند که بحث اعتراض نیست، بحث سرنگونی است. مردم آشکارا به کلیت جمهوری اسلامی نه میگویند، زنان و دختران در صف اول این نبرد حجاب را بعنوان یکی از ارکان جمهوری اسلامی نفی میکنند و آتش میزنند. قطعا کم کم ریزش و فرار در میان نیروهای حکومتی افزایش میابد. باید خارج کشور را برایشان نا امن کرد، مراکز جاسوسی شان نظیر سفارتها و مساجد و مراکز تبلیغاتی شان را در خارج مورد تعرض قرار داد، باید بفهمند جایی برای فرار ندارند.

 

اکنون ما شاهد اعتصاب در مراکز نفتی و رانندگان حمل سوخت، در هفت تپه و ‌مراکز مهم کارگری هستیم. جمهوری اسلامی کنار رینگ گیرکرده و از هر سو دارد میخورد، باید تعرضی تر شد، در داخل و خارج، میشود و میتوان برای همیشه شر سرمایه داری مذهبی را از ایران و بالطبع آن از منطقه کم کرد. همزمان به افشاگری نیروهای ناسیونالیسم قومی و عظمت طلب ایرانی پرداخت که میخواهد از آب گل آلود ماهی بگیرند. اکنون نوبت ماست، دوره دوره کمونیستهاست. اگر اینبار شکست بخوریم شاید هیچگاه نتوانیم قد راست کنیم. امروز مردم بیشتر از همیشه خواهان آزادی، برابری، رفاه، و قطع دست مذهب از زندگیشان هستند که فقط با یک انقلاب کارگری کمونیستی این محقق میشود. 

٢٠ اکتبر ٢٠٢٢ 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate