حمله به اردوگاه اشرف۳: معامله امپریالیسم آمریکا با رژیم جمهوری اسلامی: شکست سیاست های راست روانه مجاهدین

پرسش جوان سوسیالیست:
سه‌شنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۲، خبرها و تصاویری از درگیری صدها پلیس آلبانی با اعضای سازمان مجاهدین خلق در «کمپ اشرف ۳» در نزدیکی تیرانا منتشر شد. از نظر شما علل حمله پلیس به اردوگاه مجاهدین چه بوده است؟

مازیار رازی:
ما بارها در برنامه های تصویری و صوتی و زنده در کلاب هاوس*در مورد مذاکرات اخیر در مورد احیای برجام، بر این موضوع تاکید داشته ایم که دولت آمریکا قصد سرنگونی رژیم ایران را نداشته، که خواهان معامله با آن برای احیای برجام است. زیرا فعلا بهترین بدیل برای حفظ نظام سرمایه داری وابسته به غرب است. از اینرو در ماههای پیش ما شاهد مذاکرات غیر علنی، طرفین بوده ایم. مذاکرات در راستای چانه زنی و معامله اقتصادی و سیاسی برای احیای توافقات برجام سال ۲۰۱۵. از سوی دیگر، رژیم جمهوری اسلامی نیز همانطور که بارها در مقابل فشارهای امپریالیسم نشان داده است، هم حاضر به «نوشیدن جام زهر» است (در دوره جنگ ۸ ساله با عراق) و هم حاضر به «نرمش قهرمانانه» در توافقات برجام ۲۰۱۵ است (بخوانید سازش و تسلیم در مقابل خواست های امپریالیسم).

در دوره مذاکرات و بده و بستان ها بین دول آمریکا و جمهوری اسلامی، بدیهی است که برخی از خواست هایی جمهوری اسلامی نیز باید برآورده شود. یکی از این خواسته ها قطع کمک های امپریالیسم آمریکا به سازمان مجاهدین بوده است (دیگری هم مبادله زندانیان است که نقدا آغاز شده است). در دوره پیش از امضای برجام اول ۲۰۱۵ هم این ماجرا که در آلبانی در ۲۰ ژوين ۲۰۲۳ رخ داد، تکرار شده بود. (رجوع شود به اطلاعیه انتشار یافته گرایش مارکسیست های انقلابی ایران در ۹ سپتامبر ۲۰۱۳) ** از اینرو، امروز هم بر این باوریم که دولت آلبانی صرفا دستورات دولت آمریکا را در این مورد به مورد اجرا قرار داده است.

در ماههای پیش همچنان تاکید کرده ایم که امپریالیسم آمریکا در حین مذاکره غیر علنی با رژیم جمهوری اسلامی از مهره هایی نظیر سازمان مجاهدین خلق و دارودسته رضا پهلوی و سلطنت طلبان برای اعمال فشار بر رژیم جمهوری اسلامی پشت میز مذاکرات، استفاده خواهد کرد و اینکه پس از معاملات این مهره های سوخته را رها خواهد کرد. این پیش بینی و ارزیابی ما درست بود. یعنی «منشورِ همبستگی و سازماندهی برای آزادی (مهسا)» توسط رضا پهلوی و چند چهره دیگر، پس از مدت کوتاهی به بحران رسید. حمله پلیس آلبانی علیه سازمان مجاهدین خلق به دنبال ان به مورد اجرا قرار گرفت، و برخی از تروریست ها جمهوری اسلامی از زندان های اروپایی مبادله و آزاد شدند!

ما بر این باوریم که اتکا و وابستگی نیروهای اپوزیسیون راست و میانه با امپریالیسم آمریکا و اروپایی، نه تنها یک اشتباه محاسباتی سیاسی است، که از نقطه نظر حفاظت از منافع کارگران و تمام قشرهای اجتماعی، یک خیانت آشکار به مردم زحمتکش ایران است. به اعتقاد ما اتکاء به دول امپریالیستی در هیچ دوره ای به نفع مردم زحمتکش ایران نبوده است. دستهای این دول امپریالیستی به خون مردم شریف ایران آلوده است و فاجعه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کماکان در اذهان زحمتکشان ایران باقی است و باقی خواهد ماند. اتکا به نیروی اردوی کار و در مرکز آن طبقه کارگر، و گسست کامل از سرمایه داری داخل و امپریالیسم و گسست کامل از جریانات مدافع حفط دولت سرمایه داری و مرتبط به امپریالیسم، رهایی تمامی ستمدیگان ایران را تضمین خواهد کرد.

۳ تیر ۱۴۰۲

یاداشت ها:

* آیا آمریکا خواهان سرنگونی رژیم است؟ / مازیار رازی

*برجام:‌ تسلیم یا نرمش قهرمانانه؟ / مازیار رازی

*توافقات برجام: جناح بندی های رژیم / مازیار رازی

**در محکومیت جنایت کشتار اسرای مجاهدین در اردوگاه اشرف

توسط میلیتانت · منتشر شده ۹ سپتامبر ۲۰۱۳

از میلیتانت شماره ۶۳

۳۴ سال پیش رژیم جمهوری اسلامی برای تثبیت قدرت خود دوره ای از جنایت سیستماتیک و دائمی را آغاز کرد. ۳۴ سال سپری شد، با این حال قدرت تثبیت شده هم­چنان نیازمند کشتار، قتل و جنایت هر روزه برای بقای خویش است. این ذات نظام سرمایه داری جمهوی اسلامی است که با بحران آغاز شده و در بحران غوطه ور است. در مرکز این بحران و برای حفظ تعادل درونی آن، قتل و ترور مخالفین به عنوان یک عنصر اجتناب ناپذیر قرار دارد. رژیم جمهوری اسلامی بار دیگر با کمک مزدوران متحد خود در عراق دست به جنایتی هولناک و منطبق با ذات سرمایه داری زد. حدود هفتاد اسیر مجاهد که سال ها است خلع سلاح شده اند و در حبس ناخواسته به سر می برند، به دست جانیان رژیم جمهوری اسلامی به بدترین شکل، یک به یک و با چشم باز و دست های بسته، مورد اصابت گلوله در مغز، چشم و صورت قرار گرفته اند. انگیزۀ جنایت ها و عطش ریختن خون به دست رژیم، پایان ناپذیر است و این در حالی است که حدود سه هزار اسیر دیگر هم­چنان در تیررس مزدوران رژیم جمهوری اسلامی در عراق قرار دارند.

رهبری سازمان مجاهدین که روزی بر اساس تدارک مبارزه علیه امپریالیسم شکل گرفت، به چنان چرخشی به سوی همان امپریالیسم دچار شد که رشتۀ تمامی ارتباطات با همۀ وابستگی های طبقاتی و تمایلات گذشتۀ خود را به طور کامل قطع کرد و همواره به انتظار کسب امتیازی از آن ها ماند. اما امپریالیسم یک بار دیگر نشان داد که کارت سوخته ای برای بازی قمار سیاست است و بر اساس اعتماد به آن نمی توان حتی برای یک گام بعدی نقشه و برنامه ای طرح ریزی کرد. ارتش آمریکا در جنگ با عراق، خود اولین موشک ها را به قرارگاه اشرف شلیک کرد و تعدادی کشته و زخمی بر جای گذاشت، از آن پس مسعود رجوی هرگز به طور زنده و رو در رو در انظار عمومی قرار نگرفت. حکومت صدام حسین که پشتیبان فعالیت های سازمان مجاهدین بود، سقوط کرد؛ رهبران سازمان مجاهدین صرفاً جان خود را از عراق نجات دادند، ولی بدنۀ «ارتش» خود را بدون سلاح و امکانات در عراق باقی گذاشتند تا در سیاست بازی های آینده، اهرم فشاری در دست آمریکا در برابر جمهوری اسلامی محسوب شود. از آن پس نتیجۀ هر امتیازدهی از سوی آمریکا به جمهوری اسلامی، کشته شدن تعدادی از اسرای کَت بستۀ مجاهد شد. سازمان مجاهدین نه دیگر از سوی حکومت عراق و نه آمریکا و نه جای دیگری مورد پذیرش قرار نمی گیرد و از هر سو فقط موضوعی برای امتیازدهی و امتیازگیری تبدیل شده است. مزدوران حکومت مالکی از مجاهدین کشتار می کنند و از رژیم جمهوری اسلامی امتیاز می گیرند، آمریکا که حفاظت از جان آن ها را تضمین کرده است تا آن ها را خلع سلاح کند نیز برای کسب امتیازات آیندۀ خود در سوریه به سادگی از جان این اسرای بی پناه مایه گذاشته است و جمهوری اسلامی که با شتاب هرچه بیشتر به سوی مماشات کاملاً آشکار با آمریکا می رود، به حساب خود اجازۀ کشتار مجاهدین را امتیازی استثنایی، قلمداد یا این گونه وانمود می کند که امتیازی دریافت کرده تا بتواند از دفاع متحد استراتژیک اش در سوریه به نفع بقای خود صرف نظر کند. استیصال و مفلوک ماندن رژیم جمهوری اسلامی تا به این درجه است که کشتن ۷۰ اسیر مجاهد برایش امتیاز تلقی می شود تا به این وسیله تدارک مماشات را ببیند. در این وضعیت مسألۀ حیاتی نجات جان سه هزار اسیر مجاهد از بن بست عراق است. هیچ نیرویی، اعم از رهبری سازمان مجاهدین و حکومت عراق و آمریکا هیچ تضمینی برای نجات جان آن ها که نیست، حتی بیم آن می رود که هر بار از دور قبل قربانی های بیشتری از این اسرا گرفته شود. محکومیت این جنایت هرچند لازم است، ولی به تنهایی کفایت نمی کند و طیف نیروهای چپ، مترقی و انسان دوست اپوزیسیون جمهوری اسلامی باید برای خروج بی قید و شرط این اسرا از عراق، بدون توجه به درخواست ها و شرط و شروط رهبری سازمان مجاهدین و سایر نیروهای درگیر با این اسرا در عراق، تلاش کنند. باید کمپین وسیعی برای نجات جان این اسرا به راه انداخت، این تنها روزنۀ امید برای نجات از محاصره و قتل عام آن ها است. باید اتحاد عملی از همۀ نیروهای مترقی علیه جمهوری اسلامی به حول محور نجات جان اسرای مجاهد به وجود آید که در غیر این صورت یک به یک بقیۀ آن ها در معرض خطر جدی مرگ قرار خواهند داشت.

شورای دبیری گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

۱۵ شهریور ۱۳۹۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate